ارسال پست تلگرامي براي يكي از دختران فاميل سبب شد تا بستگان دختر ارسال كننده پست را به گروگان بگيرند.
به گزارش جوان، آذرماه امسال، پسر 24سالهاي به نام ساسان با مراجعه به اداره پليس از سه مرد آدمربا شكايت كرد. او كه آثار جراحت و كبودي روي سر و صورتش مشخص بود در طرح شكايت خود گفت: «با چند نفر از اعضاي فاميل يكگروه تشكيل داده بوديم و من هم در آن گروه عضو بودم. روزي براي يكي از دختران فاميل به نام نازنين پيامي فرستادم. او خانوادهاش را از اين پيام مطلع كرده بود. به همين دليل روز گذشته برادر نازنين به نام حامد همراه عموهاي او به مغازهام آمدند و بعد از ضرب و جرح مرا به زور سوار خودروي پرايد كردند و بردند. در ماشين هر چه سعي كردم آنها را متقاعد كنم كه هيچ رابطهاي بين ما نبوده و من فقط براي او يك پست عادي فرستادم، قبول نكردند و بعد از ساعتي مقابل يك آپارتمان توقف كردند. آنها مرا به داخل آپارتمان بردند و با مشت و لگد به جانم افتادند سپس مجبورم كردند تا خودم را عريان كنم.»
شاكي در ادامه گفت: «به اجبار لباسهايم را در آوردم و آنها از من فيلم گرفتند بعد تهديد كردند اگر در اين باره با كسي حرفي بزنم فيلم را در فضاي مجازي پخش خواهند كرد. آنها چهار ساعت مرا در آپارتمان نگه داشتند و بعد در يكي از خيابانها رها كردند و رفتند.»
با طرح اين شكايت، پليس حامد و عموهاي نازنين را تحت تعقيب قرار داد و توانست آنها را چند روز بعد شناسايي و بازداشت كند. با انتقال متهمان به پليس آگاهي آنها در بازجوييها جرمشان را انكار كردند، اما با اعلام گزارش پزشكي قانوني مبني بر ضرب و جرح ساسان، كيفرخواست عليه آنها صادر شد و پرونده براي كامل شدن تحقيقات به شعبه يازدهم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
در اولين جلسه تحقيق از متهمان، شاكي در جايگاه قرار گرفت و بار ديگر شكايت خود را مطرح كرد. سپس برادر نازنين گفت: «روز حادثه با شاكي قرار ملاقات داشتيم و او با ميل خودش سوار ماشين شد تا به آپارتمان برويم و در مورد مسائل شخصي حرف بزنيم. از آثار كبودي روي بدن ساسان اطلاعي ندارم چون آن روز با هم درگير نشديم و آدمربايي نيز در كار نبود.»
در ادامه دو متهم ديگر حرفهاي حامد را تأييد كردند تا نوبت به شاهد ماجرا رسيد. او كه صاحب مغازهاي حوالي همان مغازه ساسان بود، گفت: «آن روز سه متهم، ساسان را به زور سوار خودروي پرايد كردند و با خود بردند. قصد داشتم ميانجيگري كنم تا جلوي كار آنها را بگيرم و ساسان را نجات دهم اما بيفايده بود.» در پايان، به دستور رياست دادگاه متهمان با قرار وثيقه آزاد شدند تا به زودي در اولين جلسه دادگاه محاكمه شوند.