مردي كه متهم است همسر سالخورده‌اش را به قتل رسانده مدعي است به خاطر نخريدن سبزي اين درگيري مرگبار رخ داده است.
به گزارش جوان، ساعت 8:21 صبح روز پنج‌شنبه پنجم بهمن‌ماه مردي سراسيمه با اداره پليس تماس گرفت و گفت دو مرد ناشناس مادر سالخورده‌اش را به قتل رسانده و از محل گريخته‌اند. لحظاتي بعد تيمي از مأموران كلانتري161 ابوذر در محل حادثه كه آپارتماني حوالي خيابان بدخشاني بود حاضر شدند. مأموران در داخل آپارتمان مسكوني با جسد زن 63ساله‌اي روبه‌رو شدند كه با اصابت ضربات چاقو به قتل رسيده بود.
با اعلام اين خبر قاضي دشتبان، بازپرس ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران همراه تيمي از كارآگاهان اداره دهم پليس‌آگاهي در محل به تحقيق پرداختند. تيم جنايي در بازرسي از محل حادثه دريافتند پس از حادثه طلا و جواهرات مقتول به ارزش 30ميليون تومان به سرقت رفته است.
پسر مقتول در نخستين شاخه از تحقيقات به بازپرس جنايي گفت: پدر و مادرم در اين آپارتمان تنها زندگي مي‌كردند. لحظاتي قبل پدرم وحشت زده به خانه‌ام آمد و گفت: دو مرد غريبه نقاب دار همسرم را به قتل رسانده و از محل گريخته‌اند. به سرعت همراه پدرم به خانه‌مان آمديم و با اين صحنه هولناك روبه‌رو شديم.
پس از اين تيم جنايي از شوهر مقتول تحقيق كرد. وي در ادعايي گفت: ساعتي قبل همسرم از من خواست از سبزي‌فروشي محل مقداري سبزي بخرم و به خانه بياورم. من از خانه بيرون رفتم و پس از كمي راه رفتن در پارك به سبزي فروشي رفتم، اما سبزي نداشت و به خانه برگشتم كه ديدم دو مرد نقابدار ناشناس از خانه‌ام بيرون آمدند. وقتي وارد خانه شدم با جسد بي‌جان و خونين همسرم روبه‌رو شدم و به پسرم اطلاع دادم.
مأموران در تحقيقات از شوهر مقتول متوجه تناقض‌گويي‌هاي او شدند و همچنين در تن‌پيمايي از وي با زخم‌هاي تازه‌اي و آثار خراشيدگي ناخن روي بدن و دست وي روبه‌رو شدند كه حكايت از اين داشت وي در درگيري زخمي شده است. همچنين مأموران در بررسي‌ها بعدي لباس خوني شوهر 70ساله مقتول را پيدا كرده بودند كه در داخل لباسشويي پنهان كرده بود. بدين ترتيب مأموران به وي مظنون شدند و مرد70ساله را مورد تحقيقات تخصصي قرار دادند.
متهم وقتي با دلايل و مدارك روبه‌رو شد ناچار به قتل همسرش اعتراف كرد و در ادعايي گفت: من و همسرم مدتي است به خاطر كهولت سني با هم اختلاف داريم و گاهي اوقات مشاجره لفظي مي‌كرديم. امروز صبح وقتي از خواب بيدار شدم مرا به بيرون فرستاد تا سبزي بخرم. وقتي بيرون رفتم ساعتي داخل خيابان چرخيدم و بدون اينكه سبزي بخرم به خانه برگشتم. به همين خاطر همسرم شروع به نق زدن كرد كه با هم درگير شديم. وقتي درگيري ما بالا گرفت با چاقو چند ضربه به او زدم. پس از حادثه به خانه پسرم رفتم و اين نقشه دروغين را براي او توضيح دادم. تحقيقات از متهم به دستور قاضي دشتبان درباره ادعاي وي و بر ملا شدن زواياي پنهان اين حادثه ادامه دارد.
تن پيمايي؟؟؟ لغت جديده؟