فيلمساز جوان كه از سوي دو برادر معتادش ربوده و در كمپ ترك اعتياد حبس شده بود بعد از رهايي ماجرا را شرح داد.
به گزارش جوان، چند روز قبل مرد جواني به اداره پليس رفت و از دو برادر معتادش و چهار مرد ناشناس ديگر به اتهام آدم‌ربايي و حبس شكايت كرد.
شاكي در توضيح ماجرا گفت: من تحصيلكرده رشته هنر هستم و شغل اصلي‌ام فيلمسازي است و تا‌كنون چند فيلم ساخته‌ام و به نمايش در آمده است. علاوه بر فيلمسازي در كار ساخت و ساز هم فعاليت مي‌كنم و وضع مالي خوبي دارم.
مدتي است دو برادر معتادم به بهانه‌هاي مختلف از من اخاذي مي‌كنند. آنها هر وقت بي‌پول مي‌شوند به سراغم مي‌آيند و با ترفند‌هاي مختلفي از من پول مي‌گيرند. چندي قبل متوجه شدم به كارگاه ساختماني سارقاني دستبرد زده‌اند و مقدار زيادي از وسايل و كابل‌هاي برق را سرقت كرده‌اند. وقتي درباره اين حادثه تحقيق كردم متوجه شدم سارقان دو برادر معتادم هستند. خيلي تلاش كردم وسايل سرقتي را از آنها پس بگيرم، اما موفق نشدم تا اينكه به آنها پيام دادم و گفتم كه قصد دارم از آنها به اتهام سرقت شكايت كنم. 10روز قبل صبح اول وقت از خانه‌ام بيرون آمدم تا به محل كارم بروم كه دو خودرو راه مرا سد كردند. سرنشينان يكي از خودروها دو برادرم بودند، اما سرنشينان خودروي دوم چهار مرد قوي هيكل ناشناس بودند كه به سوي من حمله‌ور شدند و مرا به زور سوار خودروشان كردند.
در حالي كه به شدت شوكه شده بودم از آنها خواستم تا مرا رها كنند، اما چهار مرد ناشناس مدعي شدند كه معتاد به مواد مخدر هستم و قرار است مرا براي ترك به كمپ ترك اعتيادي تحويل دهند. هر چقدر به آنها گفتم كه اشتباه مي‌كنند و من حتي سيگار هم نمي‌كشم فايده‌اي نداشت و در نهايت مرا به كمپ ترك اعتيادي در حوالي سرخ حصار بردند.
وي ادامه داد: چهار مرد ناشناس دست و پاي مرا با طناب بستند و داخل اتاقي حبس كردند تا اينكه ساعتي بعد مدير كمپ به سراغم آمد و گفت بايد از من آزمايش اعتياد بگيرند. به مدير كمپ گفتم كه من فيلمسازم و اصلاً معتاد به مواد مخدر نيستم و گفتم كه همسرم باردار و منتظر من است، اما فايده‌اي نداشت و مي‌گفت بايد از من تست اعتياد بگيرند. در نهايت تست اعتياد گرفتند و متوجه شدند من معتاد نيستم، اما باز هم مرا رها نكردند. من به همراه تعداد افراد معتاد ديگري داخل اتاقي حبس بوديم. بدترين شرايط در طول زندگي‌ام را در آن كمپ تجربه كردم به طوريكه هر ثانيه‌اش زجر‌آور بود. به خاطر اينكه مرا آزاد كنند پنج‌روز اعتصاب غذا كردم، اما آنها مرا كتك زدند و شكنجه كردند تا جايي كه مجبور شدم غذا بخورم. پس از اين آنها مرا در اتاقي حبس كرده بودند و روز‌ها به سختي مي‌گذشت. در اين مدت همسرم و يكي ديگر از برادرانم براي پيدا كردن من به همه جا سر زده بودند تا اينكه پس از 10روز محل نگهداري مرا در كمپ پيدا كردند و پس از پرداخت مبلغ 850 هزار تومان به مدير كمپ مرا آزاد كردند.
وي در پايان گفت: دو برادر معتادم وقتي فهميدند من قصد دارم از آنها به اتهام سرقت شكايت كنم، نقشه آدم‌ربايي و حبس كردن مرا طراحي و اجرا كردند و الان از دو برادر معتادم و چهار مرد ناشناس به اتهام آدم‌ربايي و حبس 10روز داخل كمپ شكايت دارم.
پس از طرح اين شكايت پرونده به دستور بازپرس دادسراي امور جنايي تهران براي رسيدگي در اختيار تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
تحقيقات درباره اين حادثه از سوي مأموران ادامه دارد.
این مدیران کمپ ها خیلی نخاله هستند. 