زن جوان كه متهم است در اقدامي هولناك، شوهر و دو فرزند خردسالش را در شهرك آزادي به قتل رساند و فرزند ديگرش را به شدت زخمي كرد پس از بهبودي از بيمارستان رواني مرخص شد.
به گزارش جوان، متهم كه زن 32سالهاي به نام فريبا است ساعت12 روز جمعه چهاردهم آبان سال گذشته شوهر 39ساله، دختر 11ساله و پسر چهارسالهاش را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند و در ادامه دختر 10سالهاش را زخمي كردهاست و در پايان دست به خودزني زد.
مأموران كلانتري تهرانسر كه با تماس شهروندي راهي محل حادثه شده بودند، ابتدا پيكر نيمهجان دختر 10ساله و قاتل را براي مداوا به بيمارستان منتقل كردند و پس از آن در حالي كه سهعضو اين خانواده در محل حادثه به قتل رسيده بودند دست به تحقيقات ميداني زدند.
فريبا پس از بهبودي مورد بازجويي قرار گرفت و به قتل شوهر و دوفرزندش و زخمي كردن دختر 10سالهاش اعتراف كرد. وي گفت: من با شوهرم در راه مدرسه آشنا شدم و بعد به خواستگاريام آمد و با هم ازدواج كرديم.
ابتدا زندگي خوبي داشتيم تا اينكه دخترم محيا بدنيا آمد. پس از اين زندگي ما شيرينتر شد و شوهرم وضع مالي خوبي نداشت. با همه سختيهاي زندگي ساختم و سعي كردم زندگيام را حفظ كنم. دو فرزند ديگرم بدنيا آمدند و وضع مالي ما هم بهتر شد. خوشحال بودم كه زندگي خوبي دارم و سختيها را پشت سر گذاشتهام تا اينكه متوجه شدم شوهرم با زن ديگري در ارتباط است. وقتي پاي زن ديگري به زندگيام باز شد احساس كردم همه اميد و آرزوهايم به فنا رفته است. بارها متوجه شدم شوهرم با زن ديگري به صورت پيامكي و تلگرامي ارتباط دارد. هر وقت به او اعتراض ميكردم، ميگفت من ديوانه شدهام و بهتر است مرا طلاق دهد. شوهرم چندين بار به خاطر همين موضوع مرا كتك زد. حتي يكبار با گوشي موبايل به صورتم كوبيد و چشمم كبود شد، اما به خانوادهام گفتم كه ظرفي از داخل كمد روي صورتم افتادهاست.
وي ادامه داد: دي سال94 شوهرم براي شام در باغ يكي از دوستانش دعوت بود. وقتي با گوشياش تماس گرفتم صداي زن جواني را شنيدم. شوهرم آن شب مست به خانه آمد و درباره صداي زن جوان ادعا كرد كه همسر يكي از دوستانش بوده است، اما وقتي تلفنش را چك كردم متوجه شدم با زن جواني چت كرده است. شوهرم مدعي بود من ديوانه شدهام و مرا پيش روانپزشكي برد و دكتر هم مقداري قرص براي من تجويز كرد.
وي درباره سابقه روانياش گفت: در دوران دبيرستان صدايي هميشه به گوشم ميرسيد كه براي درمان به روانپزشك مراجعه كردم و درمان شدم، اما بعد از آنهم گاهي اين صدا به گوشم ميرسيد.
شب حادثه با شوهرم درگير شدم تا اينكه صبح پس از اينكه صبحانه را حاضر كردم به سراغش رفتم تا بيدارش كنم، اما بيدار نشد و من هم با چاقو او را هدف قرار دادم. سپس تصميم گرفتم به زندگي خودم پايان دهم به همين سبب تصميم گرفتم ابتدا فرزندانم را به قتل برسانم و بعد دست به خودزني بزنم.
همزمان با ادامه تحقيقات، متهم به دستور قاضي مدير روستا براي تأييد سلامت روحي و روانياش به پزشكي قانوني منتقل شد. پزشكي قانوني اعلام كرد متهم هنگام حادثه جنون داشته است، اما اوليايدم با اعتراض به نظريه پزشكي قانوني براي متهم درخواست قصاص دادند.
در ادامه متهم از سوي كميسيون سهنفره معاينه شد و اين كميسيون هم جنون متهم را تأييد كردند. در چنين شرايطي متهم به دستور قاضي پرونده در بيمارستان رواني بستري شد تا اينكه چندي قبل پزشك بيمارستان رواني اعلام كرد متهم بهبودي كامل پيدا كرده است. بدين ترتيب پرونده متهم براي هميشه بسته و با دستور قضايي از بيمارستان مرخص شد.