در این مطلب قصد دارم به چند سوال زیر پاسخ دهم:
- تلگرام چه اهمیتی از بعد امنیت ملی دارد؟
- دلایل اقبال کاربران ایرانی به تلگرام چیست؟
- آیا فیلتر کردن تلگرام امکان پذیر است؟
- آیا فیلتر تلگرام باعث مهاجرت کاربران به پیام رسانهای داخلی خواهد شد؟
- برای رشد کاربران پیام رسانهای داخلی چه سیاستهای باید در پیش گرفته شود؟
1) تلگرام چه اهمیتی از بعد امنیت ملی دارد؟
جهت درک اهمیت تلگرام از بعد امنیت ملی اجازه دهید به آماری که توسط سامانه رصد آزمایشگاه شبکههای اجتماعی دانشگاه تهران از حجم انتشار مطالب منتشر شده در کانالهای فارسی زبان تلگرام استخراج شده نگاهی بیندازیم:
- از ابتدای پاییز 94 (که امکان ساخت کانال در تلگرام فراهم شده) تا کنون نزدیک به 1.15 میلیون کانال ایجاد شده که از این میان سه چهارم آن یعنی نزدیک به 850 هزار کانال، کانال عمومی و یک چهارم دیگر کانالهای خصوصی هستند (بیش از نیمی از این کانالها تنها در سال 96 ایجاد شده اند). از آمار گروهها و چتهای اختصاصی آماری در دست نیست. جهت مقایسه در نظر داشته باشید که کل نامهای دامنه ثبت شده .ir در کشور نزدیک به 970 هزار دامنه است.
- این کانالها روی هم رفته قریب به 2 میلیارد مطلب منتشر کرده اند که 12% آنها بازنشر مطلب از کانالهای دیگر بوده است. جهت مقایسه، در نظر داشته باشید که کل صفحات وب فارسی که توسط موتورهای جستجوی ملی منجمله پارسیجو و یوز "ایندکس" شده اند زیر 2 میلیارد صفحه است. وب فارسی بیش از 20 سال است که در حال فعالیت و تولید محتواست.
- جمع کل بازدید مطالب منتشر شده در کانالها به 2 تریلیارد بازدید بالغ میشود! آمارها نشان میدهد هر مطلب (بهمراه تمام بازنشرهای آن) در کانالهای فارسی تلگرام بطور متوسط 1150 بازدید دارد.
- طبق اعلام آقای دوروف مدیر تلگرام تعداد کاربران ایرانی این پیام رسان بالغ بر 40 میلیون نفر میشود. سرانه مطالعه مطالب کانالهای عمومی و خصوصی تلگرام توسط این 40 میلیون کاربر ایرانی در طول مدت دو سال و نیم فعالیت کانالها نزدیک به 50 هزار مطلب بوده است. اگر متوسط زمان مطالعه هر مطلب 60 ثانیه منظور شود، نشان میدهد هر ایرانی در این مدت بطور متوسط 35 شبانه روز کامل از وقت خود را برای مطالعه این 50 هزار مطلب صرف کرده است!
- میزان فعالیت کانالها در روزهای مختلف متفاوت است اما آنچه در روزهای اخیر مشاهده میشود نزدیک به 300 هزار کانال عمومی (حدود 30% کل کانالهای عمومی) در هر روز نزدیک به 2.5 میلیون مطلب منتشر میکنند و سرجمع حدود 2.5 میلیارد بازدید را رقم میزنند.
آمار فوق تنها از کانالهای عمومی تلگرام احصا شده است. اگر به این اطلاعات، سابقه چتهای خصوصی هر کاربر ایرانی، محتوای پیامهای وی در گروهها و شبکه دوستان هر کاربر ایرانی را اضافه کنیم مشخص خواهد شد تلگرام میتواند علایق و سلایق تک به تک این 40 میلیون کاربر ایرانی را با دقت بالا تشخیص داده و حتی علایق و سلایق ایرانیان غیرعضو تلگرام را با کمک اطلاعات دوستان وی که بطور متوسط نیمی از آنها در زمره کاربران تلگرام هستند تقریب بزند.
نمونه این کار قبلا صورت پذیرفته و چند روزی بیش از فاش شدن آن نمیگذرد. شرکت کمبریج آنالیتیکا با آنالیز رفتار کاربران فیسبوک توانسته بود در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تاثیرگذار باشد. با کنار هم گذاشتن این اطلاعات اهمیت حجم عظیم اطلاعاتی که در اختیار تلگرام است را از بعد امنیت ملی بیشتر درک خواهیم کرد.
2) دلایل اقبال کاربران ایرانی به تلگرام چیست؟
در مورد اقبال کاربران ایرانی به شبکه اجتماعی و پیام رسان تلگرام مجموعه ای از دلایل را میتوان برشمرد:
- تشویق رسانههای داخلی به استفاده از تلگرام در زمان فیلتر کردن شبکه های و پیام رسانهایی همچون ویچت، وایبر، تانگو و ... شاید به دلیل روسی بودن مبدا آن
- گرداوری امکانات متنوع همچون ارسال متن، صوت، ویدئو و شکلک در یک برنامه همراه با رابط کاربری بسیار ساده و کارا
- قابلیتهای ارتباطی فوق العاده آن با وجود سرعت نامناسب اینترنت در کشور
- اطمینان بالای سرویس تلگرام و خرابی بسیار پایین آن
- امنیت نسبتا بالای آن
- امکان مشارکت کاربران در افزایش قابلیتهای تلگرام از طریق ساخت ربات و استیکر
- امکان ایجاد رسانه عمومی از طریق ساخت کانال
دلایل اول تا ششم دلایل مهمی برای آغاز مهاجرت کاربران به سمت تلگرام بوده است اما دلیل آخر به نظر من مهمترین دلیل در شدت گرفتن فعالیت کاربران فارسی زبان و ماندگاری آنها بر روی این پیام رسان بوده است:
- کانال، امکان تولید محتوا (بخوانید ابراز عقیده) به صورت ناشناس را برای کاربر ایرانی فراهم میکند بدون اینکه دغدغه شناسایی و مجازات بخاطر انتشار مطلب را داشته باشد.
- تشریک مساعی کاربران در تولید محتوا باعث زایش درونی و پویایی این پیام رسان و جذاب ماندن آن بعد از ماهها استفاده شده است. کاربر تلگرامی هر روز با انبوهی از اطلاعات جذاب، آموزنده و جدید روبرو است که میتواند برای ساعتهای متوالی وقت او را پر کند.
- حجم مطالب مفید تلگرام قابل توجه است. برخلاف آمارهایی که حجم مطالب غیراخلاقی تلگرام را بالا اعلام میکنند بررسیهای روزانه ما نشان میدهد درصد مطالب غیراخلاقی کانالهای تلگرام هم از نظر انتشار و هم از نظر بازدید تنها 1%-2% حجم کل را تشکیل میدهد.
- اگر میزان بیکاری در کشور، وقت ازاد خانمهای خانه دار، دانش آموزان و دانشجویان را در کنار بهرهوری پایین کارمندان قرار دهیم اذعان خواهیم کرد، برای کاربران ایرانی که اوقات فراغت بالایی دارند، کانالهای تلگرامی، عطش استفاده مفید از وقت آزاد و کسب اطلاعات جدید را فرو نشانده شود. شاهد این مدعا درصد زیاد کانالهای تلگرامی (بخصوص در میان صد کانال برتر) است که به موضوعات سرگرمی یا خبری اختصاص دارند.
و این در حالی است که در هیچ کدام از پیام رسانها و شبکههای اجتماعی رایج دیگر در ایران مانند اینستاگرام و واتزاپ امکان ایجاد کانال به سهولت تلگرام وجود ندارد. واتزاپ تنها امکان ایجاد لیست پخش (broadcast list) با اندازه محدودی دارد و از طرف دیگر بنا به سیاست این پیام رسان، شماره تلفن فرستنده مطلب برای گیرنده مطلب مشخص است و در نتیجه پنهان شدن پشت یک نام کاربری امکان پذیر نیست. در اینستاگرام هم اگر چه امکان فعالیت ناشناس وجود دارد اما اکانتهای ناشناس باید زحمت زیادی برای جلب فالوور متحمل شوند زیرا اولا امکان بازنشر مطالب که روش اصلی شناخته شدن و جلب فالوور توسط کانالهاست در آن تعبیه نشده و ثانیا فضای اینستاگرام به دلیل اتکای آن بر جلوههای بصری، توسط چهرههای مشهور (بخصوص سینمایی) خوشچهره قبضه شده و کارکرد سیاسی اجتماعی آن در حد روزمرّهگیهای سلبریتیها کاهش یافته است. سلبریتیهایی که به دلایل متعدد بخصوص اقتصادی یا به دنیای سیاست ورود نمیکنند و یا اگر هم ورود کنند مجبورند ترکشهای زیادی را تحمل کنند.
حرکت به سمت کارکرد اقتصادی
براساس واقعیات اشاره شده در بالا باید گفت کارکرد اصلی تلگرام تا کنون برای کاربر ایرانی پر کردن اوقات فراغت بوده است. اما در ماههای اخیر، به دلیل اقبال عمومی تلگرام، فعالیتهای اقتصادی زیادی شروع به کوچ به سمت تلگرام کردهاند و کارکرد آن را از یک ابزار سرگرمی برای پر کردن اوقات فراغت به سمت یک فضای اقتصادی تغییر دادهاند:
- تمام سایتهای مهم کشور بخصوص خبرگزاریها کانال خاص خود را در تلگرام ایجاد کردهاند و این کانالها معمولا بازدید کننده بیشتری از سایت آنها دارد. در حقیقت تلگرام سایتها را مجبور کرده برای حفظ سهم خود از بازار محتوا مطالب تولید شده خود را از مسیر تلگرام به دست مصرف کننده برسانند.
- از میان کانالهای موجود نزدیک به 200 هزار کانال تا کنون حداقل یک بار آگهی خرید یا فروش منتشر کرده اند. کانالهای بسیاری متعلق به فروشنده هایی هستند که لیست بلند بالایی از اجناس خود را همراه با تصویر آنها منتشر کرده اند و برای محصولات خود بازاریابی میکنند.
- اکثر کانالهای پرجمعیت، گردش مالی نسبتا بالایی از طریق تبلیغات روزانه دارند. یک حساب سرانگشتی نشان میدهد اگر 10% پیامهای منتشر شده تبلیغی و به ازای هر بازدید، 25 ریال (متوسط نرخ آگهیها به ازای هر بازدید) از آگهی دهنده دریافت شود سالانه نزدیک به 230 میلیارد تومان فقط از طریق تبلیغ مستقیم در کانالها درآمدزایی خواهد شد.
- کمپینهای بازاریابی دیجیتالی زیادی توسط برندهای مختلف در کانالهای تلگرامی شکل گرفته که طراحی و تولید محتوای آن تا اجرا و آنالیز آن کمپینها باعث اشتغال و درآمدزایی شده است.
- بیش از 34 هزار ربات تلگرامی در حال ارائه سرویس به کاربران ایرانی هستند. هر ربات پتانسیل ایجاد یک فعالیت اقتصادی را در دل خود دارد.
- ورود تلگرام به عرصه اقتصادی با ارائه رمز ارز خود "گرام" وجهه اقتصادی این پیام رسان را دگرگون خواهد کرد.
حرکت تدریجی تلگرام از کارکرد اجتماعی به کارکرد اقتصادی از این نظر حایز اهمیت است که باعث میشود منافع اقتصادی کاربران با آن گره خورده و کوچ کاربران به جای دیگر با مقاومت زیادی روبرو شود. مقاومتی که باعث میشود زحمت نصب فیلترشکن برای کاربران کاملا موجه باشد؛ هرچند احتمال میرود حضور تلگرام در بازار رمزارزها به دلیل عدم امکان اعمال کنترلهای اقتصادی توسط دولتها همانند بیتکوین مورد قبول کشورها قرار نگیرد.
3) آیا فیلتر کردن تلگرام امکان پذیر است؟
اولین تجربه فیلتر کردن تلگرام نشان داد اگر چه در روز اول بعد از فیلتر تلگرام، حجم مطالب نزدیک به 50% افت کرد اما تنها یک هفته کافی بود تا کاربران با نصب فیلترشکنهای مختلف حجم استفاده از تلگرام را به 70% حجم قبل از فیلتر شدن تلگرام برسانند.
در حقیقت اگر فیلتر شدن تلگرام ادامه پیدا میکرد ممکن بود کاربران دیگر هم به صرافت استفاده از فیلترشکن افتاده و حجم مطالب را به 90% قبل از فیلتر نزدیک کنند. احتمالا حجم استفاده به میزان 100 درصد قبل از فیلترینگ نمیرسید به این دلیل که درصدی از کاربران سعی میکنند عمل خلاف قانون انجام ندهند؛ بخصوص کانالهایی که در سامانه وزارت ارشاد ثبت نام کردهاند!
فیلتر کردن کامل تلگرام در صورت استفاده کاربران از فیلترشکن کار بسیار سختی است و در حقیقت نیاز به فیلتر کردن فیلترشکنهای مورد استفاده دارد. راه فیلتر کردن فیلترشکنها، کشف آدرس آیپی سرورهای این فیلترشکنها و مسدود سازی دسترسی به آن آدرسهاست. این آدرسها به دلیل تاکتیک فیلترشکنها دایم تغییر میکنند و بدون داشتن یک سامانه خودکار، شناسایی و مسدود سازی آنها عملا کار سختی خواهد بود.
اگر حاکمیت به دنبال مسدود سازی این آدرسها به هر قیمتی باشد ولو با تاخیر، این کار اگر چه بسیار سخت است اما تا حدی شدنی است. حداقل تاثیری که این روش میتواند داشته باشد ایجاد اختلال در روند فعالیت کاربران و کانالها و دلسرد کردن تدریجی آنها خواهد بود. تاثیر این روش در صورتی که فیلترشکنهایی همچون سایفون که مورد حمایت دولت آمریکا هستند لیست بلند بالایی از آیپیها را در اختیار بگیرند کاهش یافته و به تدریج به جنگی فرسایشی تبدیل خواهد شد. این کار به قیمت عصبانی کردن کاربران تمام شده و تبعات اجتماعی سیاسی زیادی خواهد داشت.
یکی دیگر از روشهای اختلال در کار تلگرام جلوگیری از رسیدن کد فعالسازی تلگرام است. این روش در وهله اول باعث توقف رشد تلگرام خواهد شد چون فعالسازی تلگرام برای کاربران جدید آن امکان پذیر نخواهد بود. سپس در ماههای بعد باعث ریزش تدریجی اعضای تلگرام از داخل ایران خواهد شد به این دلیل که با عوض کردن موبایل یا نصب مجدد تلگرام، کد فعالسازی جدید دریافت نخواهد شد و عملا اکانت فرد بدون استفاده و غیرفعال باقی خواهد ماند. البته این عمل با اضافه کردن یک قابلیت توسط تلگرام مانند فعالسازی از طریق ایمیل بی اثر خواهد شد.
به صورت خلاصه فیلتر کردن تلگرام به صورت کامل امکانپذیر نیست اما ایجاد اختلال در عملکرد آن ممکن و همراه با تبعات اجتماعی سیاسی بالایی است.
4) آیا فیلتر تلگرام باعث مهاجرت کاربران به پیام رسانهای داخلی خواهد شد؟
دلایل اجتماعی که برای همه گیر شدن استفاده از تلگرام برشمردیم هنوز هم پابرجاست و اتفاقاتی که در سالهای اخیر برای فعالان فضای مجازی افتاده عزم کاربران را برای استفاده نکردن از پیام رسانهای داخلی جزم تر کرده است. واقعیتهای پیش روی ما اینهاست:
- کاربران از نظر فنی اعتمادی به پیام رسانهای داخلی ندارند: تمام پیام رسانهای داخلی با افزایش کاربران خود دچار مشکلات عدیده شدهاند.
- کاربران از نظر امنیتی اعتمادی به پیام رسانهای داخلی ندارند: به دلیل اینکه میترسند اطلاعات خصوصی، گفتار و کردار آنها مورد سوء استفاده قرار گرفته یا علیه خود آنها استفاده شود (مصداقهای آن هم شبانه روز در رسانهها به چشم میخورد).
- آستانه تحمل حاکمیت در مقابل انتشار مطالب گزنده از آستانه مورد انتظار کاربران فاصله زیادی دارد.
- و البته کاربران بسیاری هم در مقابل مطالبی که در فضای مجازی منتشر میکنند احساس مسئولیت چندانی نمیکنند و ترجیح میدهند با ناشناس ماندن از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کنند. طبیعتا وقتی جایی مثل تلگرام امکان ناشناس ماندن را برای آنها فراهم میکند ترجیح میدهند از آن استفاده کنند.
اما در اینجا یک پارادوکس مطرح میشود. مگر تلفنها و پیامکهای مبادله شده بین کاربران شبکه موبایل توسط نهادهای امنیتی شنود نمیشود؟ پس چرا همین کاربرانی که به پیام رسانهای داخلی اعتمادی ندارند از تلفن و پیامک روی شبکه موبایل استفاده میکنند؟
به نظر من این امر چند دلیل دارد:
- پیامهای مبادله شده بین کاربران پیام خصوصی است و مانند کانال نیست که به صورت عمومی جار زده شود. از آن جایی که سابقه سوء استفاده از پیامهای خصوصی کاربران توسط حاکمیت وجود ندارد و استناد به پیامهای خصوصی محدود به پرونده های امنیتی است که اکثر کاربران ارتباطی با آن ندارند، اعتماد تا سطح نسبتا بالایی بوجود آمده است.
- حجم و تعداد پیامهای مبادله شده از طریق پیامک نسبت به پیامهای چت کم است که خود باعث میشود اطلاعات کمتری در پیامکها وجود داشته باشد. همچنین پیامکها معمولا با زبان رسمیتر و احتمالا با خودسانسوری نوشته میشوند در حالی که در چتها به خصوصی ترین شکل ممکن اطلاعات کاربران مبادله میشود. در نتیجه پیامکها نسبت به چتها اطلاعات خصوصی کمتری دارند و اطلاع از دسترسی نهادهای امنیتی به آنها نگرانی کمتری ایجاد میکند.
- دسترسی به پیامها و تلفنهای خصوصی کاربران مسیر مدون و مشخصی دارد و فقط با حکم قضایی ممکن است در حالی که در مورد فضای مجازی از مسیرهای متعددی این اقدام انجام میشود.
با فرض از بین رفتن محدودیتها و مشکلات فنی و حل شدن مساله حریم خصوصی مساله مهم دیگری که باعث میشود پیام رسانهای داخلی با موانع متعددی روبرو شوند رقابت گروههای مختلف سیاسی و به تبع آن اقتصادی برای دستیابی به کلان داده پیامهای مردم است که قدرت سیاسی و اجتماعی برای صاحب آن کلان داده به ارمغان میآورد. در حال حاضر که همه گروهها دشمن مشترکی مانند تلگرام دارند میان آنها میتوان اتحادی متصور شد اما به مرور زمان که کفه ترازوی یکی از پیام رسانهای داخلی سنگینتر شود رقبای داخلی آن به تلاش برای تخریب پیام رسان برتر دست خواهند زد. کارهایی همچون هک کردن دادهها، فاش کردن حفره های امنیتی، پر رنگ کردن باگها و تمسخر امکانات پیام رسانهای رقیب از اولین اقدامات تخریبی خواهد بود.
مساله دیگر این است که مهاجرت یک کاربر به یک پیام رسان علاوه بر امکانات فنی و کیفیت سرویس آن پیامرسان، بستگی به حضور حلقه دوستان و اطرافیان هر فرد خواهد داشت. طبیعی است که کاربران ترجیح میدهند از پیام رسانی استفاده کنند که دوستانشان در آن شبکه حضور داشته باشند. در نتیجه با فرض فراهم شدن شرایط مهاجرت کاربران به پیام رسانهای داخلی و با توجه به همبستگی بین انتخاب کاربر و دوستان وی، به تدریج یکی از پیام رسانها به صورت انحصاری صاحب قسمت اعظم کاربران خواهد شد و این باعث بروز تنش در تصاحب این پیام رسان بین گروههای مختلف قدرت خواهد شد که خود تبعات سیاسی امنیتی خواهد داشت.
در نتیجه حتی در صورت فیلتر تلگرام، کاربران به راحتی به سمت پیام رسانهای داخلی مهاجرت نخواهند کرد و اگر هم مهاجرت کنند به دلیل ایجاد انحصار جدید، جنگ قدرت بین گروههای سیاسی کشور شکل خواهد گرفت.
5) برای شکستن انحصار تلگرام چه سیاستهای باید در پیش گرفته شود؟
به نظر میرسد راه حل این مساله پیاده سازی چند سیاست زیر است:
- برای اطمینان مردم، قوانین کشور به گونهای اصلاح شود که ناهماهنگیها در تعریف مصادیق مجرمانه حل شده و به تعریف واحد و سهلتری از جرمهای امنیتی بخصوص در بیان عقاید برسیم. حتی اطلاعات شنود شده برای اثبات جرایم قابل استناد نباشد (مگر در فعالیتهای تروریستی) و موارد نقض حریم خصوصی در پیام رسانها به صورت جدی توسط دستگاه قضایی دنبال و مجازات افراد فاش کننده اطلاعات خصوصی تشدید شود.
- برای کاهش تنش میان پیام رسانهای داخلی، طراحی اکوسیستمی که گروههای رقیب همگی بتوانند در جذب کاربر سهیم باشند حیاتی است.
- برای جلوگیری از ایجاد انحصار در پیام رسانها باید -همانند آنچه میان اپراتورهای موبایل اتفاق میافتد- امکان مبادله پیام میان کاربران پیام رسانهای مختلف وجود داشته باشد. مضافا این امر باعث میشود بار کل مبادله پیامها بین پیامرسانها تقسیم شده و عملا مسائل فنی که با ازدیاد کاربران اتفاق میافتد کاهش یابد.
- با سهیم کردن مردم در سود اقتصادی استفاده از پیام رسانها از طریق ارائه سهام آنها در بورس یا واگذاری سهام به تک تک کاربران و ایجاد رقابت برای کسب سهام بیشتر از طریق مکانیزمهای بازاریابی شبکهای، کاربران را به مبلّغی جهت گسترش آن پیامرسان تبدیل کرده، حرکتی مردمی با انگیزههای اقتصادی جهت همه گیر شدن پیامرسانها ایجاد شود.
- امکان مهاجرت کاربران از یک پیام رسان به پیام رسان دیگر همانند ترابردپذیری اپراتورها پیشبینی شود تا میان پیامرسانها برای ارائه سرویس بهتر و راضی نگهداشتن کاربر رقابت ایجاد شود. توجه داشته باشیم که امکانات پیامرسانهای موجود در کشور تقریبا همگی کپی برداری شده از تلگرام است و از نظر فنی این کار امکانپذیر است. این امکان اگر چه شرط لازم نیست اما به دلیل اینکه در حال حاضر میان پیام رسانهای خارجی وجود ندارد یکی از مزایای پیام رسانهای داخلی خواهد بود.
- برای اطمینان بخشی به کاربران، مکانیزم احراز هویت پیام رسانها به صورت یکپارچه به گونهای طراحی کرد که صاحبان پیام رسانها امکان شنود پیامهای کاربران و شناسایی ادمینهای کانالها را نداشته باشند. این امر نیاز به یک سامانه احراز هویت مرکزی است که امکان امضای دیجیتال را فراهم کند. این قسمت از ملزومات شبکه ملی اطلاعات است. این امر از نظر فنی نیازمند رمزگذاری نامتقارن است و اگر چه چالشهای علمی آن حل شده است اما چالش عملی آن ابزارهای رمزگذاری است که بتواند در ابعاد یک شبکه ارتباطی 80 میلیونی فعالیت کند و فایلهای بزرگ را با سرعت زیاد رمزگذاری کند.
به صورت خلاصه، پیامرسانها باید شبیه اپراتورهای موبایل عمل کنند با این تفاوت که تمام این مبادلات پیام بر بستر اینترنت اتفاق میافتد و مبنای محاسبه هزینه خدمات، میزان استفاده از اینترنت به اضافه هزینه سرویسهای خاص پیامرسانها خواهد بود. اگر به این سمت پیش برویم پیام رسانها برای کاهش هزینههای کاربر و افزایش جذابیت سرویسهای خود با اپراتورهای موبایل ترکیب خواهند شد.
* مدیر گروه فناوری اطلاعات دانشکده برق و کامپیوتر دانشگاه تهران ـ مسئول و موسس آزمایشگاه شبکههای اجتماعی دانشگاه تهران