دختر جوان بعد از آشنايي اينستاگرامي با مهندس قلابي متوجه شد كه مرد فريبكار خواهر وي را هم فريب داده است. او وقتي براي بازپس گرفتن عكسهاي خصوصي خواهرش قدم به مخفيگاه متهم گذاشت، نميدانست كه حادثهاي شوم انتظارش را ميكشد.
به گزارش جوان، چند روز قبل مأموران پليس از حادثه آدمربايي در آپارتمان مسكوني در شرق تهران با خبر و راهي محل شدند. بررسيها نشان داد ساعتي قبل پسر جواني، دختري را به زور ربوده و براي اجراي نيت شومش به خانهاش برده كه همسايهها متوجه ميشوند و دختر جوان هم براي فرار از دست آدمربا از بالكن خانه خودش را به داخل حياط پرتاب ميكند.
يكي از همسايهها گفت: در خانه نشسته بوديم كه صداي فريادهاي كمك خواهي دختري از واحد شماره يك به گوشمان رسيد. كنجكاو شديم و همراه تعدادي از همسايهها به در واحد شماره يك رفتيم، اما صدا قطع شد و دقايقي بعد دوباره صداي فرياد دختر جوان از داخل خانه بيرون آمد. براي بررسي موضوع، زنگ آپارتمان را زديم كه پسر همسايه در خانه آمد و مدعي شد همراه دوستانش تئاتر تمرين ميكند. پس از تذكر به او در حال رفتن به خانههايمان بوديم كه صداي مهيبي از داخل حياط شنيديم. دختر جوان در حالي كه بدنش به شدت درد گرفته بود بعد از پريدن از بالكن واحد يك به داخل حياط از ما درخواست كمك كرد و گفت پسر صاحبخانه او را ربوده است كه ما هم موضوع را به پليس خبر داديم.
آشنايي عاشقانه در اينستاگرام به آدمربايي ختم شد
دختر جوان هم با طرح شكايتي گفت: مدتي قبل از طريق اينستاگرام با پسر جواني به نام شاهرخ آشنا شدم. او خودش را مهندس كامپيوتر معرفي كرد و مدعي شد عاشق من شده است. ارتباط ما ادامه داشت و هر روز به هم نزديكتر ميشديم تا اينكه متوجه شدم شاهرخ قبلاً با خواهرم رابطه دوستي داشته است. بنابراين رابطهام را با شاهرخ قطع كردم و از او خواستم مرا فراموش كند، اما شاهرخ نه تنها ارتباطش را قطع نكرد بلكه هميشه مزاحمم ميشد. او ميگفت عكسهاي مرا در پيج اينستاگرام خواهرم ديده است و عاشق من شده است. من به پيامهاي او جواب نميدادم تا اينكه تهديد كرد عكسهاي شخصي خواهرم را در فضاي مجازي پخش ميكند. به خاطر ترس از آبروي خانوادهام مجبور شدم به پيامهاي او جواب بدهم تا اينكه به بهانه دادن عكسهاي شخصي خواهرم با من قرار گذاشت. وقتي سر قرار رفتم با تهديد مرا به آپارتمان محل سكونتش برد و درها را قفل كرد و خواست نيت شومش را اجرا كند كه با داد و فرياد از همسايهها درخواست كمك كردم. او مدام مرا تهديد ميكرد تا سكوت كنم، اما فريادهاي من باعث شد همسايههابه در خانه او بيايند و من هم از فرصت استفاده كردم و از بالكن به داخل حياط پريدم كه همسايه متوجه شدند و به مأموران پليس خبر دادند.
اعتراف به آدمربايي عاشقانه
پس از طرح اين شكايت پرونده براي دستگيري متهم فراري به دستور بازپرس دادسراي امور جنايي تهران در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
مأموران يك روز بعد از حادثه متهم فراري را دستگير كردند.
متهم 26ساله پس از دستگيري ابتدا جرم خود را انكار كرد، اما وقتي با مدارك و دلايل روبهرو شد به جرم خود اقرار كرد. وي گفت: مدتي قبل عكسهاي ميترا را در اينستاگرام خواهرش ديدم و عاشق او شدم. به همين خاطر ابتدا با خواهرش ارتباط دوستانه برقرار كردم تا به ميترا نزديك شوم و ابراز علاقه كنم. من خيلي تلاش كردم با او ارتباط برقرار كنم، اما ميترا وقتي فهميد با خواهرش ارتباط دوستانه داشتهام ارتباطش را با من قطع كرد. بعد از آن بود كه نقشه آدمربايي او را طراحي و اجرا كردم تا به هدفم برسم اما موفق نشدم.
متهم در ادامه با دستور بازپرس پرونده براي انجام تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره آگاهي تهران قرار گرفت.