شش مأمور پليس كه در عمليات تعقيب و گريز يك قاتل فراري مرتكب سه فقره قتل شده بودند، روز گذشته با انكار جرمشان پاي ميز محاكمه قرار گرفتند.
به گزارش جوان، رسيدگي به اين پرونده از چهارم آبان سال94 همزمان با عمليات تعقيب و گريز شش مأمور پليس با يك قاتل فراري در بزرگراه افسريه آغاز شد. مأموران با دو دستگاه سمند و پژو در تعقيب يك خودروي پرايد سفيد با چهار سرنشين بودند كه سد راه خودرو شده و سپس با كلاشنيكف و كلت به سمت چهار سرنشين پرايد شليك كردند. در اين حادثه سه‌سرنشين خودرو از جمله متهم فراري به نام فرشيد 24ساله، برادر30 ساله‌اش فرشاد و يكي از دوستانش به نام عباس 26ساله كشته شدند و سرنشين ديگر كه سرباز وظيفه كلانتري خليج فارس بود مجروح و به بيمارستان منتقل شد.
با انتقال اجساد به پزشكي قانوني، مأموران تحت بازجويي قرار گرفتند و گفتند: «با نيابت قضايي از دادسراي سبزوار، مأمور به تعقيب و دستگيري مرد جواني بوديم كه مظنون به قتل بود. بعد از شناسايي وي حوالي افسريه عمليات تعقيب و گريز آغاز شد، اما آنها در حال فرار بودند كه مجبور به شليك شديم.»
بعد از توضيحات شش مأمور پليس، اما در تحقيقات مشخص شد كه شليك شتابزده بوده و طبق قانون بكارگيري سلاح نبوده است، بنابراين پرونده بعد از صدور كيفرخواست به اتهام قتل عمد به شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
صبح ديروز پرونده روي ميز هيئت قضايي به رياست قاضي زالي قرار گرفت و جلسه با حضور اولياي‌دم اما در غياب مجروح حادثه كه سرباز وظيفه بود تشكيل شد. ابتداي جلسه بعد از قرائت كيفرخواست از سوي نماينده دادستان، اولياي‌دم يك به يك در جايگاه حاضر شدند و براي شش متهم پرونده درخواست قصاص كردند.
در ادامه پدر فرشيد –قاتل فراري– رو به هيئت قضايي گفت: «مدتي قبل در سبزوار به فردي شليك شد و او كشته شد. در اين حادثه مأموران به پسرم – فرشيد – مظنون شدند اما هيچ مدركي عليه او نداشتند. دو پسرم و دوست آنها در اين حادثه بي‌گناه كشته شدند به همين دليل براي عاملان حادثه درخواست قصاص دارم.»
بعد از درخواست اولياي‌دم، متهم رديف اول در جايگاه ايستاد و با انكار جرمش گفت: «ما از پارك زيتون پاكدشت در تعقيب پرايد مورد نظر بوديم. بعد از طي مسافت 20كيلومتر در تعقيب خودرو، به خيابان خاوران رسيديم. در اين مدت چهار‌بار با پليس 110 تماس گرفتيم و درخواست نيروي كمكي كرديم. قرار بود از كلانتري ۱۵۷مسعوديه براي ما نيروي كمكي بفرستند، اما هيچ نيروي كمكي فرستاده نشد. از پليس تهران هم درخواست كرديم تا خيابان را ببندد اما پليس نيز اجازه نداد. بعد از اين اقدامات براي متوقف كردن خودروي در حال فرار مجبور شديم چند تير هوايي شليك كنيم حتي خودم بي‌سيم را به راننده پرايد نشان دادم تا مطمئن شود كه پليس در تعقيب خودرو است اما راننده پرايد با سرعت بيشتري به مسير ادامه داد.»
مأمور پليس در ادامه گفت: «با دو نفر از همكارانم سوار پژو شديم و سه مأمور آگاهي نيز سوار سمند شدند و سپس در تعقيب خودروي پرايد حركت كرديم. به خاطر تاريكي هوا، داخل خودروي پرايد خيلي مشخص نبود به همين دليل نمي‌دانستيم برادر فرشيد روي صندلي شاگرد نشسته و دو نفر ديگر نيز روي صندلي عقب نشسته‌اند. وقتي متوجه فرار خودرو شديم براي توقف خودرو به لاستيك‌هاي پرايد شليك كرديم به طوري كه دو لاستيك عقب پرايد پنچر شد. راننده به سمت لاين تندرو منحرف شد اما او همچنان با سرعت در حركت بود. دو خودروي پليس موازي با خودروي پرايد در حركت بودند كه راننده پرايد يكباره خودرو را متوقف كرد تا دنده عقب حركت كند. همان موقع فرشيد از ماشين پياده شد و دستش را به سمت كمرش برد. فكر كرديم قصد دارد به سمت ما شليك كند به همين خاطر همگي به سمت پرايد شليك كرديم، اما بعد از كشته شدن فرشيد متوجه شديم در كمر او يك قبضه قمه قرار داشت.»
مأمور پليس در آخر گفت: «قبول دارم با كلاشنيكف ۱۲ تير شليك كردم و دو برادر به خاطر اصابت گلوله به سرشان كشته شدند، اما سرباز وظيفه به خاطر برخورد گلوله به پايش زخمي شد. نحوه زخمي شدن سرباز وظيفه گوياي اين است كه ما به سمت لاستيك‌هاي ماشين شليك كرده بوديم و نمي‌دانستيم غير از فرشيد سه نفر ديگر نيز در خودرو حضور دارند.»
سپس متهم دوم پرونده نيز با انكار جرمش در دفاع از خود گفت: «سربازي كه در اين ماجرا زخمي شد قبلاً گفته بود به عنوان مسافر سوار پرايد شده است. ما هيچ خصومتي با او و ديگر سرنشينان نداشتيم كه بخواهيم به سمت آنها شليك كنيم فقط مي‌خواستيم به وظيفه‌مان عمل كنيم.»
اين مأمور پليس در پاسخ به سؤال رياست دادگاه مبني بر اينكه چطور متوجه حضور سه نفر ديگر در خودرو نشده بوديد، گفت: « شب بود و هوا تاريك بود. خودروها با نور بالا حركت مي‌كردند به همين خاطر ديدمان خوب نبود و در آن زمان فقط فكر دستگيري فرد مظنون را داشتيم. باور كنيد نمي‌دانستيم افراد ديگري در ماشين هستند.»
در پايان چهار متهم ديگر نيز با انكار جرمشان توضيحات دو مأمور ديگر را تأييد كرده و از خودشان دفاع كردند.
در پايان هيئت قضايي جهت صدور رأي وارد شور شد.
پراید متخلف با اولین فرمان ایست باید متوقف میشد و این ماموران فقط وظیفه خود را انجام داده اند و دادگاه نباید این ماموران وظیفه شناس را مقصر جلوه دهد .در تمامی دنیا بی توجهی به فرمان ایست پلیس همچین عاقبتی خواهد داشت 