مرد بازنشسته که برای پس گرفتن سرمایه از دست رفتهاش به یک کارچاق کن افغان اعتماد کرده بود شب عروسی پسرش بهخاطر بدهی میلیاردی بهزندان افتاد.
بهگزارش ایران، این مرد سالخورده 11 سال قبل نیم میلیارد تومان از دارایی و پول بازنشستگیاش را به امید سود بیشتر در یک کارخانه تولید آلومینیوم سرمایهگذاری کرد، اما از بد روزگار مدتی بعد مالک کارخانه ورشکست شد وی برای اینکه پول پیرمرد از بین نرود چکی به مبلغ سرمایهاش به او داد اما همین چک طوفانی شد و زندگی مرد سالخورده را به ویرانی کشاند...
از آن روز به بعد بیشتر ساعتهای زندگی پیرمرد در راهروهای دادسرا میگذشت تا بتواند چک را وصول کند. یکی از همان روزها که پس از ساعتها دوندگی در گوشهای از راهروی دادگاه نومیدانه نشسته بود و به سرنوشت تلخش فکر میکرد مردی میانسال کنارش نشست و سر صحبت را باز کرد. پیرمرد که دلش پر از درد بود، تا گوش شنوایی پیدا کرد داستان زندگیاش را روی دایره ریخت. حرفهای «حسن» که تمام شد، مرد افغان که خود را اسد معرفی کرده بود پس از مکثی کوتاه گفت: «من در دادگاه آشنا زیاد دارم. اگر بخواهی میتوانم کارت را انجام دهم!» پیرمرد که تصور میکرد روزنه امیدی باز شده است از پیشنهاد او استقبال کرد و مدارکش را برای بررسی به او داد. «اسد» کپی مدارک را گرفت و با برگرداندن اصل چکها، اعتماد «حسن» را جلب کرد. از آن روز دیگر «اسد» پل ارتباطی پیرمرد مالباخته و دادسرا شده بود و همه خبرها را بواسطه او دنبال میکرد. چند هفته بعد مرد افغان، پیش او آمد و چند لایحه را برای امضا به پیرمرد داد. «حسن» نیز که ازمواد قانونی سر در نمیآورد همه آنها را تنها با اعتماد به اسد امضا کرد. این روند 10 سال بینتیجه گذشت و پیرمرد هر بار با چرب زبانی و وعده و وعیدهای مرد کارچاق کن به آینده چشم میدوخت تا شاید بتواند به پولهای از دست رفتهاش برسد.
دستگیری در شب عروسی
چند روز بیشتر به مراسم ازدواج پسرش نمانده بود که مأموران کلانتری به سراغش آمدند و پیرمرد را به اتهام بدهی 15 میلیارد تومانی دستگیر کردند. همه خانواده شوکه شده بودند. با عجله میخواستند موضوع را به اسد - مرد کارچاق کن - خبر بدهند که در کمال ناباوری دریافتند شاکی پدرشان همان اسد است.پس از بررسیهای تخصصی مشخص شد یکی از لایحههایی که پیرمرد با توضیحات «اسد» امضا کرده بود، در واقع سندی بوده که ثابت میکرد او بابت چکها و فروش مقادیری آلومینیوم به اسد بدهکار است! او حتی با جعل سندهایی توانسته بود برای پیرمرد به اتهام خیانت در امانت قرار مجرمیت بگیرد. نکته جالب اینکه در همه این سالها لوایح به صورت پستی به دادگاه ارسال میشده و کسی در دادگاه حاضر نشده بود. بدین ترتیب با توجه به این اسناد، پیرمرد در دادگاه محکوم شد و برایش 3 سال حبس بریدند.
شکایت از مرد شیاد
خانواده «حسن» پس از چند ماه به سختی توانستند پدرشان را با وثیقه از زندان بیرون بیاورند. وی بلافاصله از «اسد» شکایت کرد اما با شروع تحقیقات در این پرونده مشخص شد تمام آدرسهای اعلام شده در پرونده جعلی است. این مرد افغان علاوه بر «حسن» از چندین نفر دیگر نیز به همین شیوه کلاهبرداری کرده اما تاکنون در همه پروندهها نیز با سوءاستفاده از سادگی مردم و خلأهای قانونی موفق به فرار شده است.