نامادری برای مخفی ماندن رازش، دختر 20 ساله را با آمپول هوا به قتل رساند و جسدش را داخل خانه خرابه ای دفن کرد. پیامهایی که او پس از این جنایت برای خواهر مقتول میفرستاد راز قتل را برملا کرد.
به گزارش جام جم، نامادری برای مخفی ماندن رازش، دختر 20 ساله را با آمپول هوا به قتل رساند و جسدش را داخل خانه خرابه ای دفن کرد. پیامهایی که او پس از این جنایت برای خواهر مقتول میفرستاد راز قتل را برملا کرد.
سکانس اول: فرار
چهارشنبه 12 اردیبهشت امسال، مرد میانسالی هراسان به کلانتریای در بافق رفت و از فرار شبانه دخترش خبر داد.
پدر نجمه در تحقیقات به افسر پرونده گفت: نجمه دختر آرامی است اما گاهی اوقات با همسرم سرناسازگاری دارد. من بعد از مرگ مادر بچه هایم با زن دیگری ازدواج کردم. چند روز قبل متوجه شدم دخترم به پسری علاقهمند شده و من با این موضوع بشدت مخالفت کردم. آن روز نجمه حرفی به من نزد اما رفتارش با همیشه فرق کرده بود.
دیشب زمانی که خواب بودیم دخترم پنهانی از خانه خارج شده است. نمیدانم او کجا رفته. از شما میخواهم که دخترم را پیدا کنید.
سکانس دوم: در جستوجوی نجمه
با شکایت مرد میانسال و درحالی که پدر نجمه مدعی بود دخترش بهخاطر مسائل عاطفی از خانه پا بیرون گذاشته است، در تحقیقاتی که از سوی کارآگاهان صورت گرفت مشخص شد دختر جوان با نامادریاش بشدت اختلاف داشته است. همچنین به نظر میرسید ماجرای مساله عاطفی واقعی نیست و تنها اظهاراتی است که از سوی پدر نجمه مطرح شده است.
در حالی که بررسیها برای رازگشایی از ماجرای ناپدید شدن دختر جوان ادامه داشت و هیچ رد و سرنخی از دختر جوان در دست نبود، خواهر نجمه به پلیس آگاهی رفت و با ارائه سرنخی به پلیس در به دست آوردن راز ناپدید شدن دختر جوان کمک کرد.
سکانس سوم: پیامکهای تهدیدآمیز
او گفت: نجمه پنج ساله بود که مادرم فوت کرد و پدرم مدتی بعد ازدواج کرد. رفتار نامادریام با نجمه خوب نبود.
من مدتی بعد ازدواج کردم اما دورا دور میدیدم که نجمه از رفتارهای بد نامادریام چقدر عذاب میکشد. تا اینکه چهارشنبه پدرم تماس گرفت و گفت نجمه گمشده است. بعد از آن بود که پیامهای تهدید آمیز به من شروع شد و تصور میکنم این پیامها با ماجرای ناپدید شدن خواهرم در ارتباط باشد.
از طرفی پدرم مسائل عاطفی را به میان آورده درحالی که چنین موضوعی درست نیست. نجمه دختر آرام و مهربانی بود و همه مردم از رنجهایی که در خانه میکشید با خبر بودند و دلشان برای او میسوخت.
تصور میکنم آنها چنین موضوعی را مطرح کردهاند تا مسیر تحقیقات را تغییر دهند.
سکانس چهارم: افشای جنایت
بهدنبال اظهارات زن جوان، پیامهای تهدیدآمیز مورد بررسی قرار گرفت و کارآگاهان پلیس در ادامه تحقیقاتشان به نامادری نجمه رسیدند.
زن میانسالی 15 سال قبل وارد زندگی نجمه شد و در تحقیقات میدانی روشن شده بود رابطه خوبی با نجمه ندارد.
با بهدست آمدن این سرنخ، زن میانسال بازداشت شد و تحقیقات از او صورت گرفت. ثریا که ابتدا منکر اطلاع از سرنوشت دختر جوان بود، زمانی که با مدارک و شواهد پلیسی مواجه شد به ناچار به جنایت شبانه اعتراف کرد.
او گفت: کارهایی انجام میدادم که دلم نمیخواست شوهرم از ماجرا با خبر شود. نجمه داخل خانه بود و تلاش من برای مخفی ماندن این موضوعات از نجمه بیفایده بود. برای همین مدام با دختر جوان بد اخلاقی میکردم.
زن میانسال ادامه داد: شب حادثه از رفتارهای بد نجمه برای همسرم گفتم و به نجمه داروی
خواب آور دادم. نجمه خوابید و من که میدانستم به محض بیدار شدنش ترس و واهمههای روزانه من شروع خواهد شد تصمیم گرفتم او را برای همیشه از زندگیام خارج کنم.
نمیتوانستم نجمه را تحمل کنم و بیم آن داشتم که موضوعات پنهانی زندگیام را برملا کند. برای همین نقشه قتل او را طراحی کردم.
زمانی که نجمه بیهوش شده بود سراغش رفتم و آمپول هوایی به گردن او زدم. او در خواب و در عالم بیهوشی تسلیم مرگ شد.
صبر کردم تا همه همسایهها بخوابند، بعد از آن جسد دختر جوان را از خانه بیرون آوردم و در خانه مخروبهای که در همسایگی ما بود دفن کردم.
متهم گفت: بعد از آن به شوهرم گفتم با نجمه دعوایم شده و او از خانه فرار کرده است. برای اینکه پلیس به من شک نکند و راز این جنایت برملا نشود از همسرم خواستم فرار شبانه دخترم را گزارش کند تا تصور شود دخترخواندهام عاشق شده و این مساله باعث فرارش شده است.
در صورتی که هیچ علاقهای درکار نبود و این داستان ساخته و پرداخته ذهن ما بود تا مسیر تحقیقات تغییر کند.
از طرفی مدام برای خواهر نجمه پیامکهای تهدیدآمیز میفرستادم تا بترسد و از پیگیری ماجرا و یافتن خواهرشان صرف نظر کند.
اما برخلاف انتظار من، خواهر نجمه به جای اینکه بترسد به پلیس مراجعه کرد و من به دام افتادم.
سکانس پایانی: کشف جسد
بهدنبال اعترافات نامادری سنگدل، تیمی از کارآگاهان پلیس به خانه مخروبهای که در همسایگی خانه متهم بود رفتند. آنها با راهنماییهای متهم اصلی این پرونده و کندن محل دفن، موفق شدند جسد دختر جوان را پیدا کنند.
دادستان عمومی شهرستان بافق در رابطه با قتل دختر جوان گفت: از ساعات اولیه کشف جسد، بلافاصله تیم ویژهای تشکیل و تحقیقات برای کشف راز ناپدید شدن دختر جوان آغاز شد.
با کشف ماجرا و دستگیری عاملان این جنایت، متهمان دستگیر شده و پس از اعتراف به قتل روانه زندان شدند.
اعتباری ادامه داد: به پرونده قتل (دخترجوان) در اسرع وقت و خارج از نوبت رسیدگی شده و در اسرع وقت نسبت به صدور رای اقدام خواهد شد.