مردی که تصور میکرد برادرش با همسرش رابطه دارد، هرچند نتوانست در دادگاه این رابطه را ثابت کند، اما او را کشت و به اتهام قتل برادرش محاکمه شد.
به گزارش شرق، متهم که در شعبه هشت دادگاه کیفری استان تهران محاکمه میشد، ادعا کرد حرفهایی درباره همسرش و برادرش گفته میشد که زندگی او را نابود کرده بود.
این پرونده که پیش از این با عنوان رابطه نامشروع مطرح شده، در حال رسیدگی بود که به دادگاه خبر رسید شاکی پرونده اقدام به قتل متهم که برادرش است، کرده؛ بنابراین به اتهام قتل عمدی بازداشت شد.
متهم پیش از ارتکاب قتل در شکایت از مقتول گفته بود مدارکی دارد که نشان میدهد برادرش زندگی او را بههم ریخته و خواستار انجام آزمایشهای دیانای شده بود.
متهم در شکایت خود گفت: مدتی است که متوجه شدم همسرم و برادرم با هم رابطه دارند. برادرم مدام به همسرم زنگ میزند و هربار که میآیم او را در خانهام میبینم و وقتی هم اعتراض میکنم، همسرم میگوید ما مثل دو دوست هستیم و تو اشتباه میکنی. اما به تازگی حرفهایی درباره همسرم و برادرم شنیدهام که فکر میکنم آنها با هم رابطه دارند.
با توجه به این شکایت، همسر و برادر مرد متهم بازداشت شدند و با توجه به اینکه او درخواست انجام آزمایش دیانای روی بچههایش کرده بود، این آزمایشها انجام شد. همسر و برادر مرد متهم گفتههای او را قبول نکردند و مدعی شدند او دچار توهم شده است. آزمایشهای پزشکی نیز نشان داد بچهها متعلق به مرد متهماند، بنابراین هر دو متهم آزاد شدند تا اینکه چند روز بعد خبر رسید مرد جوان برادرش را به قتل رسانده است.
او بعد از ارتکاب قتل گفت: من در این سالها خیلی سعی کردم برادرم را از کارهای بدی که انجام میداد دور کنم. او چندین پرونده کیفری دارد و مدام پدرم به دنبالش بود که کاری دست خودش ندهد. برادرم اینبار برای همسر من مزاحمت ایجاد میکرد؛ روز حادثه هم من عصبانی شدم و با چاقو ضربهای به برادرم زدم و به خانه رفتم فکر نمیکردم او بمیرد و فکر میکردم زخمی شده، اما بعد از چند ساعت خبر دادند برادرم فوت کرده است.
متهم بعد از تکمیل تحقیقات برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. او روز گذشته در برابر قضات شعبه هشت ایستاد و با توجه به اینکه موفق به جلب رضایت اولیایدم شده بود، بهلحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: کارهای برادرم آنقدر بد بود که همه فامیل درباره رابطهاش با همسر من صحبت میکردند. او آبروی من و بچههایم را برده بود. من بهعلت اتفاقی که افتاده بیشتر از هرکسی عذاب میکشم و ناراحتم. درحالحاضر علاوهبر خانواده خودم، هزینه زندگی خانواده برادرم را هم تأمین میکنم، ولی عذابوجدان رهایم نمیکند. حالا که اولیایدم من را بخشیدهاند درخواست دارم دادگاه نیز به مجازات من تخفیف دهد. هیئت قضات با پایان جلسه رسیدگی برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.