مرد جوانی که ۱۲سال قبل پس از اخراج از شرکت هرمی مدیرعامل شرکت را با شلیک گلوله به قتل رسانده بود دوباره محاکمه شد.
به گزارش جوان، بیستونهم خردادسال۸۵، مأموران پلیس پایتخت از قتل رئیس یکی از شرکتهای هرمی باخبر و راهی محل شدند.
جسد متعلق به مرد میانسالی به نام حمید بود که بر اثر شلیک گلوله کشتهشده بود. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، پلیس تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کرد و در روند تحقیقات دریافت، یکی از کارمندان اخراجی شرکت به نام بهزاد۳۰ساله با همدستی دو نفر از دوستانش مقتول را در پوشش مسافر، سوار خودرو کرده و وی را در مشکین دشت با شلیک گلوله به قتل رساندهاند.
به این ترتیب متهم شناسایی و بازداشت شد. او در مراحل بازجویی با اقرار به جرمش گفت: «مدتی قبل عضو شرکت هرمی گلدکوئیست شدم و تمام پساندازم را از دست دادم.
وضع مالی خوبی نداشتم و زندگیام در آستانه فروپاشی بود. در شرکتی که کار میکردم بابت معوقات حقوقم ۶۰۰ هزار تومان طلب داشتم، اما رئیس شرکت در پرداخت آن طفره میرفت تا اینکه بار آخر با هم درگیر شدیم.»
متهم ادامه داد: «در آن شرایط روحی او مرا از شرکت اخراج کرد به همین دلیل از او کینه به دل گرفتم و نقشه قتل او را کشیدم.»
متهم در خصوص قتل گفت: «قرار شد دو نفر از دوستانم مرا کمک کنند، اما به آنها از قتل حرفی نزدم و گفتم قصد تسویه حساب دارم. روز حادثه با یکی از دوستانم روی صندلی عقب پراید نشستیم و دوست دیگرم راننده بود. مقابل شرکت رفتیم و مقتول را به عنوان مسافر سوار کردیم. من کلاه داشتم و روی صورتم ماسک بود، اما طوری روی صندلی نشستم که مقتول مرا ندید. بعد از طی مسافتی مقتول را حوالی مشکیندشت کرج بردیم و بعد از برداشتن کلاه و ماسک از او خواستم تا حقوقم را بدهد، اما او باز بهانه آورد و قبول نکرد.
آنجا بود که از عصبانیت دست به اسلحه شدم و دو گلوله به سرش شلیک کردم.» متهم در آخر گفت: «دوستانم فقط مرا همراهی کردند و در قتل نقشی نداشتند. آنها فکر میکردند فقط قصد تسویه حساب دارم.»
با توضیحات متهم و بازسازی صحنه جرم، پرونده کامل و به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
متهم در اولین جلسه محاکمه، بنا به درخواست اولیایدم به قصاص محکوم شد. حکم صادره به دیوان عالی کشور فرستاده شد و بعد از تأیید آن در حالیکه مرد جوان در آستانه مرگ قرار داشت با فوت پدر مقتول این حکم به تعویق افتاد.
در حالیکه هنوز خانواده اولیایدم درخواستشان را برای مجازات متهم مطرح نکرده بودند، این بار یکی از برادرهای مقتول به خاطر سانحه رانندگی فوت کرد. به این ترتیب متهم با گذشت ۱۲سال از ماجرا با نوشتن نامهای درخواست تعیین تکلیف کرد.
سرانجام متهم روز گذشته در همان شعبه به ریاست قاضی اصغر عبداللهی پای میز محاکمه قرار گرفت و در حالی که اشک میریخت، گفت: «در آن زمان جوان بودم و ناخواسته مرتکب قتل شدم. باید صبر میکردم و به مقتول فرصت میدادم تا حسابم را تسویه کند، اما، چون در شرایط بحران مالی و روحی بدی قرار داشتم چنین تصمیم اشتباهی گرفتم.
حالا ۱۲سال است در زندان بلاتکلیفم و هر شب کابوس اعدام میبینم. از این وضعیت خسته شدهام و از قضات دادگاه میخواهم هر چه زودتر تکلیف مرا معلوم کنند.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.