قاتل: همسرم به من توجه نمی‌کرد

کد خبر: ۸۱۷۵۵۳
|
۲۷ تير ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۸ 18 July 2018
|
7529 بازدید

مردی که ۲ سال قبل مرتکب قتل همسرش شده بود، روز گذشته در جلسه دادگاه حادثه را شرح داد.

به گزارش جوان، متهم مرد ۵۴‌ساله به نام حمید است. وی سحرگاه نوزدهم خرداد سال‌۹۵، راهی اداره پلیس تهران شد و به قتل همسر ۴۸‌ساله‌اش ناهید اقرار کرد.

او گفت: به خاطر فشار روحی همسرش را با ضربات چاقو به قتل رسانده است. متهم بعد از اقرار به جرمش روانه زندان شد و روز گذشته پرونده روی میز هیئت قضایی شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی قرار گرفت.

ابتدای جلسه دو پسر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند، اما دختر مقتول در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: «بین دوراهی قرار گرفته‌ام، یک طرف خون مادرم و از طرفی زندگی پدرم. قبول دارم پدرم اشتباه بزرگی مرتکب شده است، اما نمی‌توانم برای او درخواست قصاص داشته باشم به همین خاطر با دریافت دیه اعلام گذشت می‌کنم.»

در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با قبول جرمش گفت: «عاشق همسرم بودم کاش مرده بودم تا امروز به خاطر قتل همسرم محاکمه نمی‌شدم.» متهم در شرح ماجرا گفت: «بعد از قبول دانشگاه از خرم‌آباد به تهران آمدم و در منزل خاله‌ام ساکن شدم. در آن مدت با نوه خاله‌ام آشنا شدم و به خواستگاری‌اش رفتم. من و ناهید با هم عقد شدیم و بعد از ازدواج صاحب یک دختر و دو پسر شدیم. من فرهنگی بودم و بعد از ۳۰ سال بازنشست شدم. در این سال‌ها بیشتر با خانواده همسرم بودم، چون عاشق و شیفته همسر و زندگی‌ام بودم، اما چیزی که در این سال‌ها مرا رنج می‌داد بیماری روانی‌ام بود. چند بار در بیمارستان بستری شدم و دارو مصرف می‌کردم، اما این اواخر خسته شده بودم و حاضر نبودم دارو استفاده کنم. در این سال‌ها همسرم مثل یک فرشته به من رسیدگی می‌کرد.»

متهم در خصوص اختلاف با همسرش گفت: «بعد از بازنشستگی تصمیم گرفتم خیلی خانه‌نشین نباشم و مدام با همسرم به مسافرت‌ها و زیارت‌هایی که تا حالا نرفته بودیم، برویم. مدام در گشت و گذار باشیم و با اقوام رفت و آمد کنیم، اما همسرم مدتی بود از طریق یکی از اقوام با کلاس‌های عرفان آشنا شده بود و بیشتر وقت خود را برای کلاس‌ها می‌گذاشت. او زمانی که در خانه بود و من با او صحبت می‌کردم مدام سرش در گوشی‌اش بود و در تلگرام مشغول بود. این شرایط باعث شد فشار روانی‌ام زیاد شود. بی‌تفاوتی‌های همسرم مرا کلافه کرده بود تا اینکه شب حادثه...»

متهم در حالیکه به شدت گریه می‌کرد، گفت: «شب دوم ماه رمضان بود که بلند شدیم و ناهید بعد از خوردن سحری رفت دراز کشید. من مدتی بود که قرص نمی‌خوردم و از طرفی این مشکلات فشار روانی‌ام را زیاد کرده بود، آنجا بود که بی‌اختیار چاقو را برداشتم و به سینه و شکم همسرم ضربه زدم. او تلاش می‌کرد چاقو را از دستم بگیرد، اما موفق نشد به همین خاطر دست‌های او نیز زخمی شد. همان موقع پسرم با صدای مادرش از اتاق بیرون آمد و بلافاصله با اورژانس تماس گرفت. بعد از آن بود که خودم به کلانتری رفتم و ماجرا را به مأموران گفتم.»

متهم در آخرین دفاعش گفت: «همسرم زن پاکدامنی بود تنها مشکلی که داشت نسب به من بی‌تفاوت بود، ولی من عاشق و شیدای همسرم و بچه‌هایم بودم و خودم را کاملاً وقف آن‌ها کرده‌بودم. به همین دلیل انتظار داشتم همسرم نیز بیشتر وقتش را با من باشد. باور کنید در این چند سال خدمتی که در آموزش و پرورش داشتم هیچ‌کس از من نرنجیده بود و تا حالا هیچ تذکر اخلاقی و... نگرفته بودم. جای من اینجا نیست وقتی به زندان رفتم همه هم‌سلولی‌هایم نیز این حرف را می‌زدند و می‌گفتند جای تو اینجا نیست. بعد از خدا از اولیای‌دم طلب بخشش دارم.»

در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟