• برای شروع میخواستم درباره یکی از موضوعاتی که اخیرا در استان و حتی کشور خیلی سر و صدا کرده و چالش برانگیز شده بپرسم؛ موضوع آب دو شهرستان جنوبی استان خوزستان که بحرانی شده و اهالی آبادان و خرمشهر را دچار مشکل کرده بود؛ آیا طرح هایتان برای رفع این مشکل به اجرا درآمد و تمام شد یا طرح های دیگری در پیش دارید یا خیر؟
بسم الله الرحمن الرحیم. طرح آبرسانی غدیر در سال 1388 پیرامون مساله تامین آب شهرهای آبادان و خرمشهر، شروع شد و فاز اول آن که آبرسانی بعضی شهرها از ایستگاه قیصریه در رودخانه کرخه بود به تدریج پیش رفت. البته مشکلات پیش رو بزرگ بود و به همین دلیل در سال 95 در سفر آقای رئیس جمهور به استان، بنده به ایشان مشکلات جدی آب و فاضلاب را عرض کردم و از ایشان خواستم که برای حل مسئله آب و فاضلاب خوزستان دستور ویژه ای را بدهند، که علی رغم هزینه سنگینی که داشت، ایشان پذیرفتند و همان جا به مردم قول دادند.
20 روز بعد از آن، مصوبه 15 فروردین ماه 96 در مورد خوزستان، برای زیرساخت های خوزستان تصویب شد و در آن بر مسئله آب، فاضلاب، ریزگردها، برق و غیره تاکید شد، که الحمدالله در حال انجام هست. یکی از طرح های آن مصوبه، آبرسانی غدیر بود و بر اساس آن، فورا احداث خط دوم انتقال آب به آبادان و خرمشهر را شروع کردیم. خط لولهای به طول 95 کیلومتر که در آن از لوله های دو هزار فولادی بهره برده شده است. البته به طور استاندارد این پروژه میبایست در مهر ماه 98 مورد بهره برداری قرار میگرفت اما چون ما با خشکسالی جدی روبرو و نگران بحث آبرسانی بودیم، پروژه را با سرعت بیشتر پیش بردیم و توانستیم در یازده دوازده ماه آن را به انجام برسانیم.
افتتاح این خط لوله در 15 تیرماه صورت گرفت و به بخش عمده مشکلات خاتمه داد. البته برای رساندن پروژه به افتتاح با مشکلاتی مواجه بودیم؛ مثلا خط لوله اول شکست و اصلا امکان انتقال آب رودخانه کرخه نبود. آب کارون هم کاهش پیدا کرده و در نتیجه، کیفیت آن در پایین دست سقوط کرده بود. مضافا اینکه مشکلات دیگری هم پیش آمد که کمابیش اطلاع دارید. ولی خط لوله دوم که تمام و افتتاح شد، الحمدلله مشکلات رفع شدند؛ البته در مناطق شرقی و در روستاها هنوز مشکل داریم که در حال رفع شان هستیم.
به طور خلاصه، مشکل تا حدود زیادی کاهش پیدا کرده و رفع شده است و ان شاءالله روستاهای باقی مانده هم به زودی آب دار خواهند شد و این خدمت و این کار بزرگ ان شاءالله به سرانجام میرسد. در عین حال که ما سایر آب های آبرسانی را هم در دستور کار برنامه داریم و به امید خدا میکوشیم آن ها را هم به سرانجام برسانیم و بتوانیم به هدف نهایی که رساندن آب دز به مردم آبادان، خرمشهر، چادگان، اهواز، سوسنگرد و... 25شهر و 1609 روستا است، برسیم. چون طرح آبرسانی غدیر، بزرگترین طرح آبرسانی ایران است.
• به کارون و طرح های انتقال آب اشاره کردید که در بحبوحه بی آبی شهرستان های جنوبی استان خوزستان، بار دیگر در کانون توجه عموم قرار گرفت و انتقاداتی را متوجه مسئولان کرد، اما بعد اشاره کردید که برنامهتان برای رفع مشکل بی آبی در استان، اجرای طرح های انتقال آب است. اتخاذ این شیوه برای استانی که به باور برخی، بیشترین آسیب را از انتقال آب دیده، تناقش برانگیز نیست؟ اصلا به طور کلی نظرتان راجع به کلیت «انتقال آب» چیست؛ آیا ناگزیر از آن هستیم؟ اگر این گونه است، تا کجا باید این شیوه را پیش ببریم؛ آیا راه دیگری نیست؟
خدمت شما عرض کنم که بنده شخصا با طرحهای انتقال آب مخالفم چراکه این طرح ها بالاخره تبعات زیست محیطی خود را خواهند داشت. نظر بنده هم نظر آقای رئیس جمهور است؛ یعنی انتقال آب حداکثر برای آب شرب صورت پذیرد. البته ما در استان طرح انتقال آب نداریم.
• پس انتقال آب دز به خرمشهر و آبادان چیست؟
نه، این انتقال نیست. ما به علت کیفیت نداشتن آب در پایین دست و به منظور تامین آب شرب، با لوله آب شرب را منتقل می کنیم. در تمام دنیا این امر مرسوم هست؛ این انتقال آب نیست.
• بله ولی در بالا دست کارون هم آب را برای شرب منتقل میکنند و با شیوه هایی مانند خط لوله و تونل، ولی نتیجه انتقال آب نام دارد.
ببینید ما اگر آب دز را با لوله هم نیاوریم، خودش در مسیرش تا آبادان و خرمشهر میآید، بنابراین انتقالی در کار نیست. ما آب را با لوله میآوریم تا کیفیت آن برای شرب مناسب باشد؛ این ها با هم فرق دارند. در رابطه با آب شرب در همه دنیا همین است. این اسمش انتقال آب نیست. آن انتقال آب، انتقال بین حوضهای است. یعنی شما مثلا از کارون آب ببرید به حوضه دز یا از دز ببرید کرخه و... این می شود انتقال آب بین حوضهای)، که عرض کردم این را بنده دارای معایبی میدانم چراکه مشکلات زیست محیطی و فنی به دنبال دارد. ما مخالف این کار هستیم و نظر من هم نظر آقای رئیس جمهور است که این کار حد اکثر برای آب شرب صورت گیرد. بنده معتقدم که باید کیفیت آب را در پایین دست دید چراکه اصل پایین دست است. نمی توانیم در بالادست کیفیت آب را کاهش داده و به سمت پایین گسیل کنیم و بعد بگوییم شما [در پایین دست رود] زندگی کنید.
• این دقیقا اتفاقیست که در کارون تا حد زیادی رخ داده و موجب شده کیفیت آب در پایین دست آن آنقدر نازل شود که قابل استفاده نباشد، در حالی که در بالادست آب با کیفیت را برداشت یا منتقل میکنند.
بله، ما هم به همین علت معترض هستیم. در بالادست آب با کیفیت را هم انتقال میدهند و هم برداشت میکنند، که موجب شده برنامه ریزی صورت گرفته برای آب در خوزستان، بیش از حد توانش باشد. باید بپذیریم که در خوزستان هم بالاخره آب ها برنامه ریزی و مصوب شده است؛ چه برای شرب، چه برای صنعت، چه برای کشاورزی و در یک کلام، برای تولید ملی. دیگر نمیتوانیم فشار بیشتری به منابع آب بیاوریم. چون اینها برنامه ریزی شده و سرمایه گذاری صورت گرفته است.
• ولی آقای کلانتری، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور نظر مخالفی دارندو میگویند کارون ظرفیت اضافه دارد.
آن هم بحث فنی است که ما با هم داشتیم. خوزستان و کارون اگر هم اضافه داشته باشند، باید برای مسائل زیست محیطیاش باشد. چرا خوزستان دچار مشکلات زیست محیطی ریزگردها و امثال اینها شده؟ چون قبلا این سدها نبوده، این آب ها میآمده و سیلاب می شده، سیلاب میرفته و زمین ها را مرطوب می کرده، پوشش گیاهی را شکل میداده و... اما اکنون به خشکسالی خورده، سدهای عظیم هم آبها را استتار میکند و نتیجه میشود ابتلای استان به مشکلاتی مانند تشکیل پهنههای تولید ریزگرد. این ها را باید اصلاح کنیم.
• یعنی مذاکراتی در این خصوص با سازمان های محیط زیست داشتید؟
بله، مکرر و مفصل بحث داشتیم؛ صحبت کردیم که اگر هم آبی [اضافه] باشد، برای مسائل زیست محیطی باید استفاده شود. وگرنه مسائل زیست محیطی خوزستان شرایط را به گونه ای خواهد کرد که امکان زندگی در آن نیست.
• ولی برخی منتقدان بر این باورند اتفاقی که در بالا دست کارون در حال وقوع است، بر خلاف این دست اظهارات است. یعنی دولت مردان از جمله رئیس سازمان محیط زیست مجوز داده که طرح های جدید انتقال آب بین حوضهای مانند بهشت آباد، اجرایی شود، در حالی که شما میگویید مخالفید.
بله، مخالفیم. چرا موافق باشیم؟ الان که طرح بهشت آباد اجرا نشده، این همه عوارض و مشکلات داریم. اگر این هم اجرا شود که بدتر می شود.
• در بخشی از سخنانتان به حقابه محیط زیستی اشاره کردید که به باور بسیاری، یکی از اتفاقات خوب در چند سال اخیر بوده و موجب شده امثال تالاب هورالعظیم تا حد زیادی احیا شود. این در حالی است که میبینیم بخشی از این تالاب در آتش میسوزد و برای ما هم مهم نیست چه بر سر این تالاب میآید.
بخشی که آتش گرفته سمت ما نیست و آن سوی مرزهای کشورمان قرار دارد.
• ولی بالاخره این تالاب یک پیکر پیوسته است.
بله، عرض میکنم از چه قرار است. اولا بنده وقتی مسئولیت را به عهده گرفتم، سطح هورالعظیم به حدود 30 درصدش رسیده بود چراکه در دولت قبل آن را برای استخراج نفت خشک کردند. مسائل زیست محیطی جدی هم پیش آمده بود. تعداد پرنده هایی که در سال می آمدند به 30 هزار تا رسیده بود. ما به نفت مهلت دادیم که چاه های نفت را بالا ببرند تا بتوانیم آب را رها کنیم. بعد هم آقای وزیر نفت به مجموعه مستقر دستور دادند که اگر خواستند حفاری کنند، باید در آب حفاری کنند. ظرف 3 الی 4 ماه نفت به تعهداتش عمل کرد و ما آب را رها کردیم. الان بیش از 80 درصد هورالعظیم در سمت ایران آب دارد و تعداد پرندگانی که میآیند به بالای 250 هزار تا رسیده است. همچنین بیش از 300 نفر در این محدوده کارت صیادی دارند.
برخلاف ما، بخشی از تالاب که سمت عراق است با خشکی مواجه است و دچار آتش سوزی شد. بار اول ما کنترل مدیریت کردیم و آتش را خاموش کردیم، اما 10-12 روز برای گرفتن مجوز ورود به محدوده کشور همسایه معطل بودیم تا بتوانیم ورود کنیم و با بالگرد و هواپیما آتش را اطفا کنیم. سفارت کشورمان مرتب در دفتر دولت آن ها بود و مکرر پیگیری کرد تا توانستیم مجوز بگیریم و آتش را اطفا کنیم. پس از آن بار دیگر آتش گرفت و دوباره مجوز گرفتیم. در عین حال آقای رئیس جمهور هم به وزیر محترم امور خارجه، دکتر ظریف دستور پیگیری دادند و آقای دکتر کلانتری هم با وزیر محیط زیست عراق تماس داشتند و گله و پیگیری کردند که این مسئله حل شود. یعنی اقدامات زیادی صورت گرفت اما خب یک سری موانع و محدودیت هایی هم داشتیم و داریم.
• یکی از مشکلاتی که خوزستان را اسیر کرده همین ریزگردهاست که اشاره کردید که هم منشا داخلی دارد و هم منشا خارجی. در بخش منشا داخلی اتفاقاتی رخ داده که از جمله آنها، شناسایی هورالعظیم به عنوان یکی از منشاها و احیای آن است، اما هنوز گرد و غبار رفع نشده و انتقادات زیادی متوجه دولت مردان است تا جایی که به نظر میآید کنترل اوضاع زیست محیطی کمی از کنترل خارج شده است.
البته اقدامات ما محدود به احیای هورالعظیم نبوده است. یک جاهایی کشت نهال را در دستور کار داریم، یک جاهایی تالاب های فصلی بوده که کانال کشیدیم و مرطوب سازی می کنیم، علاوه بر اینها به مراکز تحقیقات جنگل و مراتع کشور سپردیم تا با همکاری دانشگاه شهید چمران و برخی مراکز علمی دیگر یک طرح جامع برای کنترل ریزگردها تهیه کنند. پهنه 89 هزار هکتاری را برای انجام مطالعاتی در اختیار گرفتیم و بناست ظرف یک هفته الی ده روز آینده مطالعات جدیدشان را بدهند تا برای پهنه های دیگر به کار ببندیم.
• در اخبار آمد که در حال کار مطالعاتی هستید، ولی برخی منتقدان بر این باورند که برای رفع مشکل کافی نیست.
مشغول پیش برد برنامه ها هستیم؛ 20 هزار هکتار را کشت کردیم، 10 هزار هکتار را مرطوب سازی کردیم، 12 هزار هکتار را مدیریت چرا انجام دادیم و بیش از 40 هزار هکتار را کنترل کردیم.
• ولی شواهد و قرائن حکایت از آن دارد که حتی پایش گرد و غبار چندان دقیق نیست تا جایی که بارها دیدهایم مدارس تا ظهر دایر بوده و بعد اعلام کردهاند در نوبت بعد تعطیل است. همچنین تعطیلی دیرهنگام ادارات را شاهدیم. انگار پایش و پیشبینی ها دقیق نیست.
خیر، سال گذشته پیشبینی هایمان خیلی خوب بود و به بالای 90 درصد تحقق رسید. بر اساس آن از قبل میگفتیم مثلا امروز تعطیل است. و پایشهایمان پایشهای خوبی بود. در آستانه خرید یک سری تجهیزات هم هستیم تا خودمان را در ای مسیر مجهزتر کنیم. در عین حال که اقدامات دیگر مانند کاشت نهال را در دستور کار داریم و میکوشیم پروسه نگهداری از نهال، آب اندازی، مرطوب سازی را با جدیت دنبال کنیم تا بتوانیم 350 هزار هکتاری که به عنوان کانون داخلی گرد و غبار مشخص شده را ظرف یک بازه زمانی 5-6 ساله کنترل کنیم.
• یکی از مواردی که درباره خوزستان قابل طرح است این است که به رغم اتفاقات رقم خورده در این سالها، این استان طی سالهای اخیر محل بروز آسیبهای زیادی شده است؛ محل بروز اعتراضات گاه و بیگاه و البته خیلی طولانی در عرصه های مختلف مثل زیست محیطی و آب و... که نشان میدهند اهالی این خطه اگر نگوییم که ناامیدند، حداقل چندان امیدوار نیستند که به انحای مختلف اعتراضشان را نشان میدهند.
بله، بنده در رسانه ملی هم این نکته را عرض کردم که خوزستان مانند یک هواپیما به کشور خدمات ارائه میدهد اما تعمیر و نگهداریای که شاملش میشود، خدمتی مناسب خودرو پیکان است. شما که نمیتوانید با تعمیر و نگهداری پیکان، هواپیما هوا کنید؛ 6 ماه تا یک سال این هواپیما بپرد، بعد زمین گیر میشود و خرج خواهد داشت. هر بار هم یک جایش دچار مشکل میشود چون رسیدگی کافی به آن صورت نگرفته است. یک بار بالش از کار میافتد، یک بار سیستم سرمایش اش کار نمیکند و بار دیگر موتورش. خدماتی که خوزستان به کشور می دهد، مثل هواپیماست تا جایی که میبینیم بر اساس آمار خوزستان رتبه دومین تولید ناخالص ملی در کشور را بعد از تهران دارد.
الان دولت در این مدت در حد توانش توجه ویژه به خوزستان نشان داده است؛ در رابطه با آبش، برقش، فاضلابش، ریزگردهایش و این ها را با جدیت و در حد توان و بضاعتش دارد دنبال می کند. من فکر میکنم اگر به همین منوال 10 سال این رسیدگی ها ادامه پیدا کند، خیلی از مسائل مدیریت و کنترل میشود. ما در همین 20 هزار هکتار کشت نهالی که داشتیم توانستیم به اینجا برسیم که سال گذشته غلظت گرد و غباری بالاتر از 3 هزار پیپیام [ppm یا "یک در میلیون"] نداشته باشیم، در حالی که پیشتر 10 هزار پیپیام را تجریه میکردیم؛ با همین کنترل 20 هزار هکتار. چون این ها جز کانون های بسیار فعال بودند. اقداماتی از این دست به تدریج نتایج خودشان را نشان خواهد داد.
• آیا فکر میکنید که در اطلاع رسانی عملکرد خوبی داشتهاید و به مردم رساندهاید که مثلا غلظت آلودگی کاهش یافته و اوضاع به نسبت قبل بهتر شده؟
بله، یکی از کارهای ما اطلاع رسانی است؛ اینکه در صداوسیما و سخنرانیها اطلاع رسانی کنیم. البته مردم میبینند و تغییرات را لمس میکنند.
• چقدر به تحقق بودجهای که برای این امور به خوزستان اختصاص پیدا کرده و به نظر قابل توجه است، امیدوارید؟
کاملا محقق شدنی است. 100میلیارد برای ریزگردها و 50 میلیارد برای رفع مشکل شبکه برق مصوب شده که بر اساس آن امور در حال پیگیری است و مشکلی نداریم.
• وضعیت اقتصادی کشورمان به گونهای است که بسیاری از مردم منتظر یک جرقه هستند تا ناراحتی شان را بروز دهند. این شرایط در مورد استان خوزستان بیشتر صدق میکند، تا جایی که میبینیم تجمع ها و اعتراضات پرشماری در این چند وقت در استان خوزستان رقم خورده است. شما به عنوان مسئول عالی استان چه تدابیری اندیشیدهاید تا مردمی که اعتراض دارند، بتوانند حرفشان را بزنند و اعتراضشان را بروز دهند؟
شاید جالب باشد بدانید که ما در خوزستان تنها در سال 96 بیش از 900 تجمع داشتیم و خون از دماغ کسی نیامد. پیرو این مسائل خیلی ها به من گلایه میکردند که چرا اجازه میدهی اینقدر تجمع برگزار شود؟ خرده میگرفتند و میگفتند باید با با قاطعیت برخورد کرد و من میگفتم قاطعیت با دشمنان است نه با مردم؛ مردم خواسته دارند، شکوههای به حق دارند، گاه حقوق نگرفتهاند و... من که نباید با این مردم برخورد کنم. البته مردم هم باید مقررات را رعایت کنند، به نحوی عمل نکنند که خیابانها بسته شود و حقوق بقیه افراد تضییع شود؛ اینها را گفتیم، اما جلوی اعتراض را نگرفتیم. تأکید من هم بر مدارا، عدم خشونت و برخورد بود و اینکه تلاش شود با سعۀ صدر و بردباری با معترضان صحبت شود. مسئولین، فرماندار، مدیر کل را به جمع معترضان فرستادم تا با آنها صحبت کنند و قول پیگیری بدهند.
این گونه با وجود برگزاری این همه تجمع -که بعضا در برخی از آنها افرادی بودند که بخواهند رفتارهایی بکنند که شرایط را به خشونت بکشانند،- ما با هوشیاری و طبق دستوری که دادم، تلاش شد که هیچ تجمعی به خشونت کشیده نشود. حتی اگر بعضا خشونتی هم خ داد (مثل خشونتی که در خرمشهر اتفاق افتاد و البته مربوط به امسال است نه سال گذشته)، تلاش شد که کنترل شود، نه اینکه رفتار سختی بکنیم، یا اینکه صدای مردم را خفه کنیم؛ این کار را صحیح و در شأن نظام و دولت اسلامی نمیدانم و تاکید دارم که «قدرت»، در تحمل انتقاد است؛ کسی که تحمل بیشتری دارد، قدرت بیشتری دارد زیرا میتواند با کلام از خودش دفاع کند.
• دلیل پرشمار بودن تجمعات در خوزستان را چه میدانید؟
به این نمونه دقت کنید: موسسه آرمان در کل کشور، 4200 میلیارد تومان پول از مردم گرفته بود که از این میزان، 2600 میلیارد تومان آن متعلق به اهالی خوزستان بود. دقت کنید که خوزستان استان غنی و ثروتمندی است و بزرگترین گردش پولی را در کشور بعد از تهران دارد. تنها گندمی که خوزستانیها میفروشند، قریب به 2000 میلیارد تومان است. خوزستان بیشترین تولید گندم کشور و بالاترین میزان تولید محصولات کشاورزی را دارد و علاوه بر اینها، 7 میلیارد دلار تولیدات پتروشیمی و 1 میلیارد دلار صادرات صنایع فولاد خوزستان در سال گذشته بوده است. بر این اساس عجیب نیست که 65 درصد سپرده موسسه آرمان در این استان صورت گرفته باشد و وقتی مشکل در این موسسه به وجود آید، 65 درصد تجمع های مال باختگان این موسسه در این استان باشد. آیا درست است با این مردم که پولشان رفته، برخورد هم شود یا میبایست اجازه داد آزادانه تجمع کرده و اعتراض کنند؟
علاوه بر اینها، سال گذشته قضیه ریزگردها را هم داشتیم که به قطع برق منجر شد و مردم معترض شدند. آیا باید با این دستمعترضان که مطالبه به حقی هم دارند برخورد صورت گیرد، یا حکومت و دولت باید نشان دهد که باثبات و پایدار است، با مشکل مواجه نمیشود و نگران این مسائل نیست؟ به این موارد، برخی موارد را باید افزود که ما وارث آنها بودیم و از گذشته برجای مانده است. مثل کشت و صنعت هفت تپه یا مسائل گروه ملی و مسائل مه آفرید خسروی و... . بر این باوریم که همه اینها مسائل اجتماعی هستند و نباید به آنها جنبه امنیتی داد. اساسا میبایست تا جایی که میتوانیم مسائل امنیتی و سیاسی را اجتماعی کنیم نه اینکه مسائل اجتماعی را به مسائل امنیتی تبدیل کنیم. همواره تلاش ما بر این بوده که مسائل اجتماعی را اجتماعی نگه داریم. البته در این بین برخی تجمعات هم بود که ریشه در مسائل دیگر داشت که مواجهه ما با آنها هم با تاکید بر ال پرهیز از تنش زایی و برخورد بود که الحمدلله موفق هم شدیم.
• یکی از ویژگیهایی که در خوزستان وجود دارد و هر از گاهی، بی توجهی به آن موجب بروز حساسیت ها و اصطکاکهایی میشود، مساله قومیتها و زبانهای مختلف ساکنان این استان است. نمونه ندید گرفتن این ویژگی ها را گاه در ورزشگاههای فوتبال و سر دادن شعارهای هنجارشکنانه میبینیم. برای رفع این دست مشکلات چه تدابیری اندیشیدهاید؟ برای رفع اجحاف هایی که صورت میگیرد و برای رعایت حقوق قومیتها چه میشود کرد و چه برنامههایی دارید؟
بحثهای آموزشی، بحث ملی است و خود آموزش و پرورش باید تصمیم گیری و این مسائل را ساماندهی کند. در خصوص رعایت حقوق اقوام تمام تلاش ما بر این بوده که حقوق اقوام رعایت بشود، حتی در جایگاههای مدیریتی هم تلاش شده از اقوام استفاده شود. تلاش شده شرایط تحصیل برای همه فراهم شود و در مناطق محروم شرایط تحصیل با گرایشهای مختلف ان شاءالله ایجاد شود، تا عدالتی در این زمینه برقرار شود. توزیع زیرساختها هم به این منوال پیگیری میشود.
• آیا نمیشود زمینه آموزش دانش آموزان دو زبانه را فراهم آورد و از آموزش و پرورش خواست این مهم را اجرایی کند تا مثلا دانش آموزان عرب زبان دچار مشکلات کمتری شوند؟
البته تصمیم گیری در این خصوص بر عهده وزارت آموزش و پرورش است اما ما هم به سهم خود در مذاکراتی که با ایشان داشتیم، درخواست کردیم که گفتند اگر شرایط فراهم شود، آمادگی دارند و ما هم مشکلی نداریم.
• گاهی آمار و ارقامی در خصوص میزان برخی محرومیت ها در خوزستان منتشر میشود که خیلی عجیب است و به نظر روی ذهن مردم استان و کل ایرانیان تأثیر منفی میگذارد. مثلا در بحث آموزش و پرورش، از کمبود چندین هزار معلم برای سال تحصیلی آتی مطرح میشود. یا مثلا میشنویم که فقدان بودجه موجب میشود رانندگان سرویس دانش آموزان عشایر دست از کار بکشند و به دنبال آن، تحصیل دانش آموزان به مخاطره بیافتد. آیا این آمارها و گزارش ها صحت دارند و اگر پاسخ مثبت است، چه اقدامی در خصوص رفع آن صورت گرفته است؟
در مورد کمبود معلم و کادر آموزشی که چند هزار نفر است، باید گفت بله، کمبود داریم و سال گذشته هم داشتیم. یک علتش آب و هوای منطقه و اقلیم است و دلیل دیگرش عدم تفاوت پرداختی بین معلمی که اینجا کار میکند با معلمی که در خوش آب و هواترین منطقه شاغل است. تفاوت فعلی خیلی ناچیز است و مشکل آفرین شده. ما مکرر از امور استخدامی کشور و سازمانهای مختلف تقاضا کردهایم که این وضعیت را تغییر دهند، که متأسفانه اجرا نکردند ولی قولهایی به ما دادند. باید تفاوت پرداختیِ محسوسی داشته باشیم تا برای کار در مناطق محروم و اقلیم های سخت، جاذبهای وجود داشته باشد.
در خصوص مسائل مطرح شده باید بگویم سال گذشته توانستیم 4000 مجوز حق التدریسی بگیریم و جبران کنیم، امسال هم دنبالش هستیم و با وزیر آموزش و پرورش دیدار کردیم و ایشان هم قول دادهاند که این مشکلات را رفع کنند. به ویژه اینکه تعداد معلمهایی در استان که آستانه بازنشستگی قرار دارند، زیاد است که البته دلیل این هم، اول بودن خوزستان در بسیاری از امور در گذشته بوده است. از جمله اینکه پیش از بسیاری از استان ها اقدام به جذب معلم کرده و اکنون این معلم ها در آستانه بازنشستگی هستند و میبایست جایگزین شوند. سعی ما بر این بوده که کمتر جایی به دلیل نداشتن معلم با مشکل مواجه شود و سال گذشته هم با گرفتن مجوز حق التدریس تا میزان قابل ملاحظه ای این امر محقق شد.
جدای اینها، کوشیدهایم دیگر مشکلات را هم در این عرصه رفع کنیم. به عنوان مثال یکی از دلایل ترک تحصیل در استان، دوزبانه بودن است؛ اینکه عدهای اصلا فارسی بلد نیستند که ما برای رفع این مشکل، پیش دبستانی را در استان اجباری کردیم و علاوه بر آن، این خدمت را برای کسانی که توان پرداخت ندارند، رایگان کردیم. پوشش این طرح را در تمام نقاط استان به صددرصد رساندیم تا جایی که حتی در مناطق صعب العبور هم پیش دبستان هست و به کمک آن، دانش آموزان با فارسی آشنا میشوند تا مبادا در شروع تحصیل به مشکل بخورند و از ادامه تحصیل باز بمانند. طرحی که البته موفقیت آمیز هم بود و موجب شده میزان ترک تحصیل کاهش پیدا کند. علاوه بر این، طرحی اجرا کردیم تا دانش آموزان بازمانده از تحصیل به کلاس های درس بازگردند و برای نیل به این هدف، اقداماتی از جمله پرداخت هزینه های تحصیل این کودکان و آموزش مجازی را در دستور کار قرار دادیم.