بازدید 3140

کاش همه چیز انتصابی بود!

چقدر انرژي مصرف مي شود که آدمهايي که حق رأي دارند توجيه شوند که بايد به چه کسي رأي بدهند و چقدر وقت هدر مي رود تا آنهايي که مقابل اين جريان مقاومت مي کنند، از سر راه برداشته شوند. از همه بدتر يک مشت آدم بيکار بدون توجه به اينکه مقامهاي مربوطه در حال فراهم کردن مقدمات انتخاب فرد مورد نظر خود هستند و شبانه روز تلاش مي کنند، مي آيند نامزد مي شوند و اوضاع را متشنج مي کنند.
کد خبر: ۸۷۸۲۴
تاریخ انتشار: ۰۸ اسفند ۱۳۸۸ - ۲۳:۲۸ 27 February 2010
قدس؛ يادش بخير زماني که در ورزش ايران همه چيز به انتصابات ختم مي شد و واژه مجهولي به نام انتخابات هنوز در اين عرصه متولد نشده بود.

در لاک خودمان بوديم که يک هو خبر مي رسيد رئيس فدراسيون فوتبال عوض شد، فلاني رفت و بهماني آمد. چه هيجاني داشت، هر لحظه ممکن بود گوينده اخبار ورزشي ابروهايش را بالا بدهد و بگويد: «به خبري که هم اکنون به دستم رسيد، توجه کنيد» و ما مي فهميديم يا رئيس فدراسيون عوض شده يا سرمربي تيم ملي و يا زيرپاي مديران عامل استقلال و پرسپوليس را کشيده اند.

انتصابات بود؛ مثلاً رئيس سازمان تربيت بدني سر ناهار با رئيس فدراسيون فوتبال حرفش مي شد و تا بعدازظهر کلکش را مي کند يا رئيس جمهور 5 دقيقه از بازي تيم ملي را نگاه مي کرد و مي گفت: «اين ديگه کيه گذاشتيد سرمربي، سريع عوضش کنيد.» از وقتي سر و کله انتخابات و مجمع و اين دفتر و دستکهاي مزاحم پيدا شد، پيژامه ورزش ايران از پاچه شلوار پلوخوري بيرون زد و باد زير کت خوش قيافه اي که آسترش تکه و پاره بود، اما آبروداري مي کرد، افتاد.

حالا کلي آدم محترم مجبورند وقتي که متعلق به هفت، هشت ارگان دولتي است-با علم به اينکه هر کدام از آقايان با مشکل جانفرساي چند شغله بودن و خدمت بيش از حد به مملکت مواجهند-را بگذارند و مقدمات برگزاري مجمع و انتخابات و از اين دست قرتي بازيها را فراهم کنند.

چقدر انرژي مصرف مي شود که آدمهايي که حق رأي دارند توجيه شوند که بايد به چه کسي رأي بدهند و چقدر وقت هدر مي رود تا آنهايي که مقابل اين جريان مقاومت مي کنند، از سر راه برداشته شوند. از همه بدتر يک مشت آدم بيکار بدون توجه به اينکه مقامهاي مربوطه در حال فراهم کردن مقدمات انتخاب فرد مورد نظر خود هستند و شبانه روز تلاش مي کنند، مي آيند نامزد مي شوند و اوضاع را متشنج مي کنند.

دوشنبه شب صادق درودگر در برنامه نود از دبير هيأت فوتبال تهران پرسيد: «چرا سرپرست هيأت فوتبال رأي داد در حالي که در آيين نامه به او حق رأي داده نشده؟» و استاد پاسخ داد: «کجاي آيين نامه نوشته سرپرست موقت حق رأي ندارد؟»

اينجا بود که درودگر متوجه اشتباه خود شد و فهميد حتي بقال سر کوچه هيأت فوتبال هم چون در آيين نامه به عدم حق رأي او اشاره اي نشده، مي توانسته بيايد و به گزينه مورد نظرش رأي بدهد. جناب آقاي شيرازي با صد درصد آرا رئيس هيأت فوتبال شد و چنانچه سپ بلاتر هم در اين انتخابات شرکت مي کرد، خدشه اي به اين آمار وارد نمي شد.


انتصابات پرشور و حالي داشتيم براي خودمان، اما اين اجنبي ها خرابش کردند. اصلاً به کسي چه ربطي داشت که ما رؤساي فدراسيونها يا ساير خراب شده هاي مان را چطوري انتخاب مي کنيم؟

براي مايي که عاشق انتصابيم زور دارد علي کفاشيان در مواجهه با شايعه برکناري اش ابرو بالا بيندازد، لبخند بزند و بگويد براساس قانون انتخابات تا دو سال ديگر کسي نمي تواند مرا عوض کند و گر نه فوتبال تعليق مي شود. اي بر پدر اين انتخابات... درود بر محمد علي آبادي که محمد دادکان را برکنار کرد و حبسش را هم کشيد.
تور تابستان ۱۴۰۳
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# انتخابات ریاست جمهوری # مسعود پزشکیان # سعید جلیلی # دور دوم انتخابات