فصل نقل و انتقالات لیگ برتر حداقل برای مربیان رو به اتمام است و در پایان کورسی که تنها مربیان ایرانی شرایط حضور در آن را داشتند، یکی از شاخصترین چهرههای نیمکتهای لیگ برتر طی تمام ادوار آن، باز هم بیرون مانده است و نمیتواند موضوعی عادی و معمولی باشد.
به گزارش «تابناک ورزشی»؛ علی دایی، چهره برجسته فوتبال ایران که در کنار بازی در تیمهای نامدار فوتبال اروپا همچون بایرن مونیخ و هرتابرلین، با زدن یکصد و نه گل در دوران حضورش در تیم ملی ایران، عنوان مهم آقای گل بازیهای ملی فیفا را یدک میکشد و آبرو و اعتبار فوتبال ایران در دنیا محسوب میشود، حالا در داخل کشور و در وطن خود گویا تحریم شده است!
این اتفاق در حالی است که پیش از او عادل فردوسی پور، دیگر چهره برجسته مرتبط با فوتبال ایران ـ که در حیطه رسانه، اعتبار و شهرتی نظیر علی دایی میان ایرانیها پیدا کرده بود ـ نیز ناگهان از صفحه تلویزیون محو شد و دیگر در قاب تصویر صداوسیما دیده نشد. همزمانی کنار زدن علی دایی و عادل فردوسی پور که از قضا هر دو دانش آموخته دانشگاه شریف هستند، شائبههایی در افکارعمومی ایجاد کرده است که پاسخ درستی از سوی مسئولین ذیربط پیدا نکرده و با نوعی سردرگمی یا بیخبری در این باره روبه رو هستیم.
روزنامه دولتی ایران ورزشی هفته گذشته تیتر صفحه نخست خود را به ماجرای بیکاری علی دایی برای دومین فصل متوالی اختصاص داد، گویا شهریار فوتبال ایران و مهمترین چهره فوتبالی کشور در دنیا بعد از افشاگری علیه مدیرعامل سابق باشگاه سایپا، اجازه نشستن روی نیمکت لیگ برتر را ندارد؛ اما حراست وزارت ورزش این موضوع را به شیوه خودش رد کرده است. این مورد، یکی از اظهارنظرهای نادر در ماجرای خانه نشینی علی دایی در فوتبال ایران است که حداقل یک مقام مسئول حاضر شده درباره موضوع حرف بزند.
در این باره میتوان گفت حتی واکنشهای مقامات مملکتی و نمایندگان مجلس به تعطیلی برنامه پربیننده نود هم از معضل پیشآمده برای علی دایی پررنگتر و بیشتر بود. از علی مطهری و حشمت الله فلاحت پیشه، دو نماینده صریح و رک گوی مجلس گرفته تا شخص رئیس صداوسیما و مقامات دولتی بارها درباره اختلاف فردوسیپور و فروغی که منجر به حذف مجری محبوب شبکه سه شد، صحبت کرده اند و حتی چندین بار خبر رفع احتمالی مشکل با حل اختلاف طرفین هم منتشر شد؛ اما در مورد دایی کسی پا پیش نمیگذارد تا بدانیم مشکل تا چه حد عمیق است و راه رفع آن چیست؟
حالا با مشخص شدن سرمربی تراکتور و توافق تیم تبریزی با منصوریان این پرسش جدیتر شده است که آیا علی دایی واقعا به دلایل دستورالعمل یا بخشنامه محرمانه نهادهای امنیتی به تیم های لیگ برتری ایران ممنوع الکار شده است؟ آیا واقعا چنین ابلاغی به مدیران لیگ برتر وجود خارجی دارد یا آنها بنا بر ملاحظات فنی یا به خاطر خلقیات تند دایی و یا حتی به دلیل مشکلات مالی در پرداخت دستمزد، طرف دایی نمی روند؟
با مشخص شدن تکلیف اغلب نیمکت های لیگ بیستم و موج ورود جوان ترها، شاید برای دیدن دایی کنار زمین مسابقه، باید تا اواسط فصل صبر کنیم تا شاید در صورت رفع موانع، بعد از اولین برکناری مربیگری دایی را ببینیم. او استعدادهای زیادی در فوتبال ایران کشور کرده و با توجه به روحیه جسورش همواره مهره های جوان و گمنامی از تیم هایش راهی سطوح بالاتر و تیم ملی شده اند. نبود دایی یک خسارت اعتباری برای لیگ ایران هم محسوب میشود.
برخی تلاش دارند عدم توافق دایی با تیم های مختلف از ذوب آهن اصفهان گرفته تا گل گهر سیرجان و تراکتور تبریز طی دو سال اخیر را به درخواست مالی بالای علی دایی ربط بدهند؛ اما این دلیل در شرایطی معقول است که یک یا دو باشگاه با شهریار فوتبال بر سر مسائل پولی و مالی به مشکل بخورند، ولی حالا می بینیم که تعداد این تیم ها رفته رفته بیشتر میشود و صف مشتریان علی دایی، که نتوانسته اند با او قرارداد امضا کنند به پنج یا شش تیم رسیده است!
در این میان می بینیم که مثلا تیم دولتی گل گهر سیرجان با رقمی نجومی امیر قلعهنویی را برای هدایت تیم فوتبالش برگزیده است، پس موضوع نمیتواند تنها به مسائل اقتصادی مرتبط باشد.
همچنین در برهه انتخاب سرمربی برای تیم ملی بعد از جدایی مارک ویلموتس هم علی دایی توسط فدراسیون یکی از سه گزینه نهایی بود؛ اما در آنجا هم نام او ناگهان کنار زده شد و پیشنهاد رسمی برای باشگاه سپاهان و امیر قلعهنویی ارسال گشت.
در این ميان کسی هم پیگیر رفع یا تنویر این موانع نیست و آن گونه که باید به این موضوع مهم در فوتبال کشور حتی در سطح رسانه ها پرداخته نمی شود که اصل موضوع چیست و این جدایی در صورت برنامه ریزی شدن از سوی یک نهاد یا مجموعه خاص قرار است تا چه زمانی ادامه داشته باشد.
در این میان دوستان و اطرافیان دایی تلاش کردند در این ماه های پس از جدایی از سایپا، به یکی از تیم های عربی حاشیه خلیج فارس ببرند تا مدتی از فضای فوتبال ایران دور باشد و تجربه تازهای هم کسب کند؛ اما هیچ یک از گزینهها با وجود رضایت ضمنی دایی، به خاطر شیوع کرونا و تعطیلی اغلب فعالیتها و سایر موارد نهایی نشد. تیم های ملی کویت و عمان و برخی باشگاهها در لیگ این دو کشور گزینههای مطرح شده بودند، ولی حالا آخرین زمزمهها بر سر انتقال چهره سرشناس فوتبال ایران به عرصه مدیریت است و برخی میگویند، دایی در صورت حمایت قاطع از سوی جامعه فوتبال، آماده به دست گرفتن ریاست فدراسیون فوتبال ایران میشود؛ هرچند خود دایی هیچ گاه به چنین مباحثی روی خوش نشان نداده و حاضر نشد، ایستادن کنار زمین چمن و هدایت بازیکنان درون زمین را با نشستن پشت میز ریاست و اداره کل فوتبال بیمار ایران عوض کند.
برخی نزدیکان دایی میگویند او طرح این مباحث را انحرافی می داند و حتی بر عهده گرفتن این پست را به خاطر وجود نقشه هایی برای خراب کردن وجهه خودش نزد افکار عمومی برآورد میکند.
وقتی این مسائل را می شنویم، ناخودآگاه یاد پیشنهاد برخی مدیران صداوسیما به عادل فردوسی پور برای قائم مقامی شبکه ورزش بعد از اخراج از شبکه سه و حذف برنامه او میافتیم.
نویسنده: مجید کوهستانی