پس از منتفی شدن حضور کریم باقری در تیم ملی فوتبال به دلیل مسائل مالی و اختلافات مختلف دیگر، اسکوچیچ در نظر دارد، یک مربی ایرانی به کادر فنی تیم ملی اضافه کند.
به گزارش «تابناک ورزشی»؛ گفته میشود گزینه جایگزین مرد کروات، خسرو حیدری است که پیش از این سابقه بازی در تیمهای استقلال و سپاهان را داشته و اگر مشکلی پیش نیاید، مربی تیم ملی خواهد شد. اما بحث اینجاست که توانایی و تجربه خسرو حیدری به هیچ عنوان در سطح خیلی از استقلالیهای کنارنشسته نیست و اگر قرار بود از جمع استقلالیها فردی انتخاب شود، چهرههای مستعد زیادی وجود داشتند که بعد از پایان دوران حرفه ای، تجربیات اولیه مربیگری را داشته اند.
چرا شان دستیاری تیم ملی فوتبال ایران ـ که یکی از تیم های برتر آسیاست ـ تا این حد پایین آمده که اولین تجربه مربیگری یک بازیکن سابق، باید نشستن روی نیمکت تیم ملی باشد؟! یعنی نمی شد اولین تجربه بازیکن محجوب استقلال، جایی غیر از تیم ملی باشد تا با جمع آوری و یادگیری اطلاعات عملی بیشتر، به چنین جایگاهی برسد؟
با صرف حضور در یکی دو دوره فشرده آموزش مربیگری در سطوح سنین پایه و انتشار چند عکس با ژست مربیگری در برخی رسانهها، نمیتوان یک بازیکن هرچند خوش سابقه در دوران بازی را مربی نامید، چه رسد به اینکه برای او مقبولیت لازم برای دستیاری تیم ملی ایجاد کند. شاید گفته شود کریم باقری هم به رغم چندین سال فعالیت روی نیمکت پرسپولیس از لحاظ فنی کمک زیادی به تیمش نکرده، ولی او حداقل به لحاظ کسوت در اداره جو تیم که موضوع بسیار مهمی در ادوار مختلف تیم ملی بوده است، اهرمی قدرتمند محسوب می شد که متاسفانه خسرو حیدری، فاقد آن کاربرد است.
آیا خسرو انتخاب اسکوچیج است؟
در این میان، سابقه نشان داده که سرمربیان خارجی تیم ملی در ادوار مختلف هم تمایلی به انتخاب دستیاران ایرانی قوی که شانس گرفتن جای خودشان را دارند، نداشته اند و بیشتر سراغ گزینههای کم دردسرتر میروند.
البته شاید برای مسئولان فعلی فدراسیون، پرداخت پول کمتر اولویت اصلی بوده باشد؛ اما فردی که انتخاب میشود هم باید حداقل شرایط و قابلیت های لازم را برای کار در چنین سطحی که با آبروی ملی در ارتباط است، داشته باشد. به نظر می رسد با برخی اطلاعات پیرامونی از تیم ملی، گزینه دوم به واقعیت نزدیک تر است و خسرو ، انتخاب اسکوچیچ نیست. در واقع این مرد کروات بعد از عدم توافق با کریم باقری، دیگر دستیار ایرانی روی نیمکت نمی خواهد و وحید هاشمیان ـ که نقش مترجم را هم در بخش های فنی تمرینات ایفا می کند ـ برای او کافی است.
خسرو حیدری فوتبالیستی بااخلاق و از لحاظ فنی هم نمونه بود؛ اما دنیای مربیگری با عصر بازیگری در میدان تفاوت بسیاری دارد و خسرو باید ابتدا توانایی اش را در سطوح بسیار پایین تر نشان داده و ثابت کند؛ اما چه کنیم که در فوتبال ایران، یک شبه ره صدساله رفتن و رزومه ساختن ناگهانی یک روال طبیعی و عادت شده است.
وقتی مربی کاپیتان خود میشوید!
خسرو حیدری، هم عصر بسیاری از بازیکنان فعلی تیم ملی است و به هیچ عنوان یک مربی نمی تواند کاراکتر لازم برای هدایت بسیاری از آنها را داشته باشد؛ به خصوص که دورههای پیشرفته خاصی هم در مربیگری سپری نکرده و از این جنبه نیز بر آنها برتری ندارد.
متاسفانه وقتی مربیان جوانی که بدون حتی یک روز هدایت یک تیم در ردههای پایه یا دسته های پایین کشوری، بر صندلی سرمربیگری باشگاههای لیگ برتری تکیه میزنند، باید منتظر کشیدن این موج به تیم ملی هم بود و وزن فنی نیمکت تیم بحران زده ایران را فدای مصلحت اندیشی و تفکر سهمیهای مدیران فدراسیون کرد.
بازیکنانی در تیم ملی فعلی حضور دارند که در دوره دعوت خسرو حیدری به اردوهای تیم ملی و بازیهای کم تعداد ملی وی، بازوبند کاپیتانی به بازو میبستند.
این آرایش نیمکت برای صعود به جام جهانی نیست
تیم ملی فوتبال ایران در مقدماتی جام جهانی حضور دارد و بازیهای سختی در پیش خواهد داشت و در حالی که وحید هاشمیان به عنوان دستیار ایرانی در کنار اسکوچیچ حضور دارد، قرار است خسرو حیدری نیز به این جمع اضافه شود و باید دید فدراسیون چقدر با این انتخاب موافقت میکند!
کاش یکی دیگر از مربیان پرتعداد استقلالی که سال هاست پشت درهای بسته منتظر فرصت مربیگری در تیم ملی هستند، برگزیده شوند تا تیم ملی هم بابت انتخاب اسکوچیج سودی ببرد نه اینکه این انتخاب فقط به درد دستیار جدید و کارنامه کاریاش در ابتدای مربیگری بخورد و تیم ملی ایران به میدان آموزش یک مربی تازهکار بدل شود. اسم نمی بریم تا متهم به جانبداری از یک استقلالی خاص نشویم.
نویسنده: امید صبوری