روزنامه «رسالت» در گزارشی نوشت:
يک باور غلطي که اخيرا رايج شده اين است که ما الان با کمبود پسر مواجهيم؟و يا عدهاي معتقدند چون دختران ما ازدواج نميکنند در يک مقطع سني با کمبود پسر مواجه شدهايم. ما به طور کلي اگر از نظر جنسي در تمام سرشماريها نگاه کنيم تعداد مردان سرشماري شده بيش از زنان سرشماري شده است.
حالا اگر بگوييم کم شماري وجود دارد، نميتواند آنقدر باشد. در تمام مقاطع مردها از زنان بيشترند. حتي در بدو تولد نيز مردان از زنان بيشترند، ولي اين شبهه وجود دارد که وقتي ما تعداد دختران در معرض ازدواج را با تعداد پسران ازدواج نکرده و در معرض ازدواج مقايسه ميکنيم ميبينيم دختران بيشترند چرا؟ براي اين که دختران در معرض ازدواج را مثلا از 15 سال به بالا مي گيريم، ولي پسران در معرض ازدواج را 20 سال به بالا. اين به خاطر چنين تفاوتي است؛ يعني به علت اين که قاعده هرم وسيع است، قطعا جمعيتي که در گروه سني 15 تا 20 سال قرار دارد بيشتر است تا جمعيتي که در گروه سني 35 تا 40 سال قرار دارد.
حال اگر سن در معرض ازدواج قرار گرفتن دختران را هم 20 سال در نظر بگيريم، مشکل حل ميشود. حتي جمعيت دختران کمتر هم ميشوند. استاندارد بينالمللي اين است كه از بين هر 205 نوزاد متولد شده در دنيا 100 نوزاد دختر و 105 نوزاد پسر باشد و اين تركيب در ايران نيز مستثني نيست؛ چرا كه مرگ و مير پسرها در بدو تولد بيشتر است و اين تعداد دختر و پسر معمولاً در سنين جواني به تعادل ميرسند و در ايران هم معمولاً در سالهاي مختلف تفاوت جمعيت زنان و مردان اختلافي در حدود يك ميليون نفر داشته كه طبيعي است.
هم اكنون تعداد دختران مجرد 15 تا 19 ساله از ميزان پسرهاي مجرد 15 تا 19 ساله كمتر است، در تمام ردههاي سني تعداد دختران مجرد همان رده سني از ميزان پسران مجرد كمتر است. ولي به دليل اينكه بين سن ازدواج دختران و پسرها به طور متوسط پنج سال فاصله وجود دارد در مقايسه تعداد دخترهاي مجرد 15 تا 35 ساله با پسرهاي مجرد 20 تا 40 ساله، تعداد دختران حدود يك ميليون نفر بيشتر است.
به دليل افزايش تعداد مواليد در دهه نخست انقلاب كشور ما داراي يك هرم سني با قاعده وسيع بوده و تعداد جمعيت 15 تا 19 ساله كشور از جمعيت 20 تا 24 ساله بيشتر بود و زماني كه تعداد دختران را يك رده سني پايين تر ميگيريم اين قاعده سني متورمتر است و تعداد دخترهايي بيشتري در اين رده قرار دارد.
با كاهش تعداد مواليد قاعده هرم سني در ايران در حال كوچك شدن است، با جمع شدن اين قاعده هرم سني، تعداد جمعيت 15 تا 19 ساله از 20 تا 24 ساله كمتر شده و تعداد دخترهاي مجرد 15 تا 35 ساله از پسرهاي 20 تا 40 ساله كمتر ميشود و در يك دهه آينده پسرهاي در معرض ازدواج از دخترهاي در معرض ازدواج بيشتر ميشوند. اين مسأله منجر به مجرد ماندن يك ميليون دختر تا 10 سال آينده ميشود. اين مشكل از سوي كارشناسان از دهه 70 گوشزد شده است، در حال حاضر تعداد پسران مجرد از دختران مجرد در هر رده سني بيشتر است ولي تعداد دختران از پسران در يك رده سني پايينتر كمتر است.
برخي راه حل جلوگيري از تجرد قطعي اين تعداد دختر را همسن گزيني پسران در ازدواج عنوان کردهاند. دكتر انور صمدي راد استاد دانشگاه و آسيب شناس در خصوص علل افزايش تجرد دختران نسبت به پسران ميگويد: وجود برخي سنتها و آداب و رسوم مانند ازدواج دختران به ترتيب سن، لزوم موافقت پدر براي ازدواج، داشتن جهيزيه كامل، مهريه بالا و... را نيز ميتوان از عوامل مؤثر در ازدواج دختران برشمرد.
وي با اشاره به پژوهش خود بر 544 نفر از زناني كه هرگز ازدواج نكرده و در گروه سني بين 28 تا 55 سال قرار دارند، ميگويد: برخلاف آنچه در ابتدا به نظر ميرسد، ازدواج نكردن و نداشتن همسر، مشكل بزرگ و اساسي اغلب دختران مجرد نيست. 5/25 درصد دختران مجرد با اين مطلب كه نداشتن همسر، بزرگترين مشكل آنان است بسيار مخالف بوده، 34 درصد آنان وابستگي به خانواده پدري و نداشتن استقلال مالي يا درآمد شخصي را مهمترين مشكل خود ميدانند.وي در ادامه با بيان اينكه 5/50 درصد دختران معتقدند براي ازدواج كردن يك دختر هيچ وقت دير نيست، ميگويد: اين در حالي است كه 70 درصد دختران ازدواج را يك امر ضروري دانسته و 5/49 درصد بيان كردهاند براي ازدواج دختران سن و يا محدوده سني مشخصي وجود دارد كه نبايد از آن بگذرد.
شهلا پور کاظمي معاون پژوهشي مركز مطالعات جمعيتي آسيا و اقيانوسيه راه حل اين مشکل را اينگونه بيان ميکند: اختلاف ميانگين سني دختران و پسران در ازدواج همچنان 5 سال است و تا 10 سال آينده يك ميليون دختر به جمعيت مجردان قطعي كشور افزوده ميشود.مشكل فعلي جامعه ما اين است كه مردان ما با دختراني در سنين پايينتر ازدواج ميكنند و تنها راه حل مشكل تجرد قطعي دختران اين است كه همسن گزيني همسري در كشور رخ دهد چرا كه اگر تعداد پسران در سن ازدواج را با دختران در آستانه ازدواج با فاصله سني 2 يا 3 سال نيز در نظر بگيريم تعداد دخترهايي كه مجرد باقي ميمانند، كمتر ميشود.
اما دكتر مجيد ابهري، جامعه شناس اجتماعي و استاد دانشگاه در خصوص بالا رفتن آمار دختران مجرد نسبت به پسران و بحث همسن گزيني نظر ديگري دارد.
او ميگويد: اين يك راهكار موقت است و شايد در دراز مدت پاسخ منفي بگيريم. در همسن بودن زن و شوهر و يا بين يك تا سه سال كوچكتر بودن مرد ميتوان با علاقه بين طرفيت و يا مشاوره و... آن را حل كرد. اما بالاتر از آن را به دليل زايمان زن و يا به دليل شكسته شدن چهره زن با سرعت بيشتري نسبت به مرد توصيه نميكنم. مسأله اختلافات سن در دهه دوم زندگي مسأله ساز ميشود. بنابراين پذيرفتن آن با آن شرايطي كه گفتم اشكال ندارد.
وي ميافزايد: به جاي آن بياييد ازدواج آسان را تبليغ كنيم. ما الان پسرهاي زيادي داريم كه از دخترها بزرگتر هستند اما از تشريفات ازدواج ميترسند.خيلي از آنها در مرحله عقد جدا شدند چون نتوانستند منزل اجاره كنند.چرا ما به آنها نميپردازيم. سن يك فاكتور است. شايد 15 درصد پسران آمادگي ازدواج با همسن و يا بزرگتر از خودشان را داشته باشند باقي مانده پسرها بزرگتر هستند اما شغل ندارند. مسكن ندارند. سن اهميت ندارد وقتي دو نفر با هم ازدواج كنند و اما پسر منزل نداشته باشد و يا معتاد باشد آن وقت چه؟.
امروزه يکي از عوامل افزايش سن تجرد دختران خودخواسته است. معمولا علاقه به ادامه تحصيل و اشتغال باعث افزايش سن تجرد در دختران شده است. نکته اين است که تحصيلات و افزايش توقعات ناشي از آن ازدواج را در کشور دچار مشکل کرده است.
با افزايش ورودي دختران به دانشگاهها و سنگين شدن ترازو به نفع آنان، ازدواج دختران تحصيل کرده نيز با مشکل مواجه شده است.دختران تحصيل کرده علاقه دارند با پسران تحصيل کرده ازدواج کنند که در عين منطقي بودن مشکلاتي نيز در بر دارد. اولا چون ورودي دختران به نسبت پسران در دانشگاهها افزايش يافته، پس ما با تعداد دختران تحصيل کرده بيشتري نسبت به پسران تحصيل کرده مواجه هستيم. به عبارت ساده تر ما در مقابل دختران تحصيل کرده پسران تحصيل کردهاي که داراي شغل هم باشند، به تعداد کافي نداريم. نکته ديگر اينکه طبق آمار و به دليل فرهنگي که در کشور وجود دارد پسران معمولا با دختراني که به طور ميانگين 5 سال از آنان کوچکتر باشد ازدواج ميکنند. در حالي که اين اتفاق در دانشگاهها کمتر اتفاق ميافتد و اگر ازدواجي رخ دهد، معمولا بين افراد همکلاسي که تفاوت سن کمي دارند ازدواج صورت ميگيرد. البته ترويج ازدواجهاي دانشجويي ميتواند به کاهش تجرد دختران تحصيل کرده کمک کند. موضوع ديگري که به افزايش سن تجرد دختران کمک کرده است اشتغال آنان در بازار کار است.
يکي از علل عدم گرايش پسران به ازدواج نداشتن شغل مناسب است. حضور هر يک از دختران در بازار کار به معناي اشغال يک فرصت شغلي براي پسران است که خود به معني کاهش امکان ازدواج يک پسر و يک دختر محسوب ميشود.از آنجا که نان آوري خانه در فرهنگ اسلامي و ايراني ما بر عهده مرد است لذا امکان عدم ازدواج يک پسر بيکار بسيار بيشتراز عدم امکان ازدواج يک دختر بيکار است.از سوي ديگر دختران شاغل توقعات بيشتري در همسر گزيني نسبت به دختران فاقد شغل دارند که اين موضوع نيز به بالارفتن سن تجرد آنان ميافزايد.
ناهيد رام پناهي معاون مرکز اطلاعات و آمار شوراي فرهنگي اجتماعي زنان در اين خصوص ميگويد: بررسي آمار ميزان تجرد دختران داراي تحصيلات عالي بين يک دهه گذشته نشان ميدهد که تعداد دختران هرگز ازدواج نکرده داراي تحصيلات عالي از حدود 5 درصد به 16 درصد رسيده است.
بررسي آمار مرکز آمار ايران حاکي از اين است که ميزان دختران هرگز ازدواج نکرده داراي تحصيلات متوسطه از 26 درصد در سال 75 به 42 درصد در سال 85 رسيده است.نگاهي به اين آمار نشان ميدهد که بالا رفتن سطح تحصيلات باعث تجرد در زنان کشور شده است و موجب شده تا دختران کمتر به ازدواج تن دهند.برخلاف اينکه تحصيلات عالي تاثير منفي بر افزايش دختران مجرد داشته است، ولي اطلاعات اخير ارائه شده از مرکز آمار حاکي از اين است که اين روند بر افزايش طلاق موثر نبوده است.
مقايسه آمار فعلي با يک دهه قبل نشان ميدهد که طلاق در قشر تحصيلکرده درصد قابل توجهي افزايش پيدا نکرده است و به همان ميزاني که جامعه باسوادتر شده طلاق نيز بيشتر نشده است، ولي در مورد تجرد اين ارتباط معني دار است و درصد مجردان داراي تحصيلات عالي به صورت قابل توجهي افزايش پيدا کرده است.
رام پناهي همچنين در مورد آمار زنان و مردان مجرد کشور نيز ميگويد: اگر تعداد زنان و مردان هرگز ازدواج نکرده را در رده سني بين 15 تا 34 سال در نظر بگيريم، ميبينيم تعداد مردان مجرد در اين دوره سني دو ميليون و 600 هزار نفر بيشتر از تعداد دختران مجرد است.اما در صورتي که بين رده سني دختران و پسران مجرد پنج سال اختلاف قايل شويم نشان ميدهد که تعداد دختران 15 تا 29 ساله هرگز ازدواج نکرده از تعداد پسران 20 تا 34 ساله مجرد، يک ميليون و 300 هزار نفر بيشتر است. مقايسه اين آمار نشان ميدهد که اگر اختلاف سن زوج و زوجه در ازدواجها کمتر شود قدري به حل اين بحران کمک ميشود، ولي در صورتي که روند انتخاب همسر از سوي پسران که تمايل به ازدواج با دختراني با چند سال اختلاف سني هستند ادامه پيدا کند، تعداد تجرد قطعي در دختران افزايش مييابد.
با افزايش سن ازدواج دختران که در برخي موارد خود خواسته هم هست يعني دختران ما سعي ميکنند تحصيل کنند پس خود به خود سن ازدواجشان بالا ميرود، ولي سن ازدواج مردان در تمام سالهايي که سرشماري شده است ميانگين آن 26 سال است يعني نرم جامعه ما در مورد مردان عوض نشده ولي در مورد دختران سن ازدواج در حال بالا رفتن است.
اوايل سال 1355 و قبل از انقلاب ميانگين سن ازدواج دختران ما 5/19 سال بود در صورتي که الان 5/23 شده يعني 4 سال اضافه شده است. در دهه آينده چون قاعده هرم سني ما جمع ميشود و مواليد کم شده است اگر همين محاسبه را 10 سال ديگر بکنيم، در نتيجه دختران کمتري با پسران بيشتري ميتوانند ازدواج کنند. يعني در دهه آينده تعداد پسران ما بيش از دختران خواهد بود؛ ولي خب يک مسألهاي که وجود دارد نرم جامعه است. در جامعه ما همواره گفته ميشود سن خانمها بايد کمتر از آقايان باشد و هنوز سن مساوي يا بيشتر را قبول ندارند. در نتيجه ممکن است يک تعداد از دختراني که خودشان به دلايلي ازدواج نکردهاند، مجرد باقي بمانند.