به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه شهروند، «اگر نوجوانی رویایی داشته و عاشق رسیدن به آن باشد شب و روز به آن فکر میکند؛ اگر واقعا هدفش را دوست داشته باشد، حتما برای رسیدن به آن تلاش هم میکند.» این صحبتهای نازگل است؛ دختر ۱۴ سالهای که در یک شهر صنعتی زندگی میکند و تقریبا همه جور امکاناتی برای فکر کردن به آرزوهایش دارد و تنها مانعی که حاضر است با آن بجنگد، مخالفت احتمالی خانوادهاش است.
نوجوانی دورهای است که افراد به یک بلوغ فکری و شناخت نسبی نسبت به خود و علایقشان میرسند؛ به علاوه به نوع ابتدایی از قوه تشخیص و تصمیمگیری در مورد آینده دست پیدا میکنند.
بعضی از نوجوانها آرزوهای رنگارنگ زیادی دارند که شاید سالبهسال تغییر کند، اما بیشتر آنها در همین سنین به اصلیترین خواسته درونی خود به عنوان آرزو میرسند. یک هدف بزرگ که همه تلاش و تمرکزشان را میگذارند تا به آن برسند.
اما چه میشود که برخی نوجوانان هیچ تعریف و تصویر ذهنی از آرزو ندارند؟ جنسیت و سطح فرهنگی و اجتماعی خانواده در کنار برخورداری از امکانات آموزشی و تربیتی بدون شک در ساخته شدن آرزوی ذهنی در نوجوان مهمترین تاثیرگذاری را دارد.
جالب است بدانید مطابق با یک نظرسنجی انجام شده از سوی سازمان بهزیستی، میزان آرزوی دختران نسبت به پسران ۳۰ درصد کمتر است. بر اساس همین نظرسنجی آرزوهای پسران بسیار روشن بوده است.
مدیر کل دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اهمیت طراحی محیط مطابق با زیست زنانه در راستای رسیدن به توسعه پایدار، میگوید: «خودپنداره منتقل شده از سوی خود، خانواده و جامعه به پسران بسیار دقیق و شفاف است، اما چرا این خودپنداره به دختران منتقل نمیشود؟»
نازگل که خواندن مهندسی کامپیوتر و مهاجرت به یک کشور دیگر هدف بزرگ ذهنیاش است در مورد موانع آرزوهایش به شهروند آنلاین میگوید: «حتی اگر خانوادهاش هم با هدفی که یک نوجوان در ذهنش دارد، مشکل داشته باشد، او میتواند با نشان دادن هدفهایش آنها را قانع کند. هدف داشتن به نظر من در زندگی ما معجزه میکند؛» او البته قبول دارد که برداشتن موانع پیش روی ممکن است سهل یا سخت و بسیار چالشبرانگیز باشد. صحبت از آرزوهایش را با این جمله تمام میکند: «هیچ چیز غیر ممکنی در دنیا وجود نداره.»
بزرگترین آرزو برای سینای ۱۵ ساله، رسیدن به شغل مورد علاقهاش یعنی برنامه نویسی است: «خیلی به این شغل فکر میکنم و دوستش دارم، اما اینکه چه موانعی جلوی راهم باشه تا حالا بهش فکر نکردم؛ الان که دقت میکنم بعید میدانم موانع زیادی داشته باشد؛ در واقع آرزوی شغلی به تلاش و اراده خود آدم بستگی دارد برای کنکور و ورود به دانشگاه و مسیر شغلی.»
سینا هم در تهران و با امکانات شهری زندگی میکند و آرزویش را دستیافتنی میداند: «هدفی که من دارم هدف منطقیای هست. من هیچ ابهامی برای رسیدن به این هدف نمیبینم و از نظر خانواده هم اجباری برای کار خاص نداشتهام. همه تلاشم از همین حالا یاد گرفتن مقدماتی برنامهنویسی است.»
قاطعیتی که در لحن این پسر نوجوان است، روشن بودن رویای دستیافتنیاش را نشان میدهد. سوال از آرزوها را بهار ۱۶ ساله، با توضیح تفاوت آرزوهایش از بچگی تا نوجوانی پاسخ میدهد: «الان آرزوهایم نسبت به بچگی فرق میکند؛ من در سنین پایینتر دوست داشتم فرشته شوم یا مثلا یک شخصیت کارتونی باشم؛ یعنی آرزوهای خیالی.»
الان آرزوهایمان واقعیتر شده و قابلیت اجرایی شدن دارد. بهار عاشق بازیگری تئاتر است: «دوست دارم بازیگر خیلی خوب در تئاتر شوم و همبازی بازیگران خوب و شناخته شده.»
او در مسیر رسیدن به آرزوهایش هر کتابی که میخواند سعی میکند ارتباطی با تئاتر در آن پیدا کند: «ما در این سنوسال، خیلی زیاد به هدفهایمان و آینده قشنگترمان فکر میکنیم، اما شاید موانعی هم پیش رو باشد. مثلا جنسیت؛ یا پذیرش جامعه. مثلا من فکر میکنم در کشورم دختر نمیتواند وکیل خوبی شود.»
به گفته طاووسی در این میان پسرها الگوهای بهتری دارند؛ دختران نه. برای دختران کمکاری کردیم و دودش به چشم همه جامعه میرود. ۳۰ درصد آرزوی کمتر یعنی دختر ما نمیداند قرار است به کجا برسد.
بهار که خودش در خانوادهای فرهنگی تربیت شده ادامه میدهد: «محدودیتهای دیگر هم وجود دارد مثل تفکرات سنتی در بعضی خانوادهها که ممکن است برای دخترها بیشتر و سختگیرانهتر اجازه رسیدن به آرزوهایش را بدهند. یا اینکه نوجوان چه دختر چه پسر در شهر یا روستایی زندگی کند که امکانات رسیدن به آرزو برایش مهیا نباشد.»
«نقش ابعاد کلی سلامت دختران در توسعه پایدار» وبیناری است که با محوریت توانمندسازی روانی اجتماعی دختران در توسعه پایدار به همت جهاد دانشگاهی واحد الزهرا (س) برگزار شد.
محمود علیگو در این وبینار میگوید: «اغلب اوقات گفته میشود دختران و زنان در معرض آسیبهای اجتماعی قرار دارند که میتوان گفت علت آن آماده نکردن محیط بر قاعده زیست زنانه است که درنهایت به بروز آسیبهای اجتماعی برای زنان منجر میشود.»
این آسیبها البته بیشتر در مناطق کمتر برخوردار نمود پیدا میکند؛ آسیبها دقیقا از جایی شروع میشود که میزان دختران بازمانده از تحصیل، در معرض خشونت به ویژه خشونت خانگی و بیسوادی بیشتر میشود
موضوع تفاوت آرزو کردن در دختران و پسران را با سمیرا طاووسی، روانشناس کودک و نوجوان مطرح کردیم. او به شهروند آنلاین میگوید: «چیزی که در جامعه ما مشهود به نظر میرسد، این است که به طور کلی در جامعه اعتماد به نفس خوبی به دختران خود نمیدهیم. حسی که خودکارآمدی را در دختران بیدار کند و او بداند در زندگی چقدر موثر است.»
او ادامه میدهد: «خودکارآمدی دقیقا وابسته به همان احساس اعتماد به نفس است. جامعه این حس را به دختران نمیدهد؛ شاید در خانواده این حس بیشتر القا شود.»
این روانشناس به مثال اخیر پررنگ شده در جامعه اشاره میکند: «همین جریان پیش پا افتاده حذف تصویر دختران از کتاب سوم دبستان؛ این کار چه پیامی به دختر ۹ ساله میدهد؟ اینکه تو مهم نیستی و به راحتی از جلد کتاب حذف میشوی.»
او با اشاره به نتیجه نظرسنجی که آرزو کردن در دختران را ۳۰ درصد کمتر نسبت به پسران نشان داده، تاکید میکند: «باید ببینیم ریشه کجاست. دختران جامعه ما در سریالها و فیلمها چطور نشان داده میشوند؟ چقدر امثال مریم میرزاخانی را برای دختران خود الگو قرار میدهیم؟ پررنگهای جامعه ما بیشتر آقایان هستند؛ در ورزش و تحصیل و .. ما متاسفانه الگوسازی خوب برای دخترانمان نداشتهایم.»
نداشتن الگوی اجتماعی خوب و عدم القای این حس که با تلاش میتوانید به هر چیزی که دوست دارید برسید، باعث ایجاد خلاء بزرگ در جامعه برای نوجوانان شده است.
طاووسی معتقد است در این خلأ، الگوسازی به دست امثال شاخهای اینستاگرام افتاده: «وقتی جامعه الگوی مناسبی به نوجوان نمیدهد، او الگویش را از هرچیز که دم دستش باشد پیدا میکند. شاخهای اینستاگرام نماد نشان دادن ظاهر زیبا هستند و نوجوان تصور میکند اگر به ظاهرش برسد موفق میشود. اینجاست که فاجعه شروع میشود. نوجوانی که باید با تمرکز بر درس، آیندهاش را بسازد به فکر جراحی بینیاش میافتد تا در جامعه دیده شود.
طاووسی با اشاره به اینکه ۳۰ درصد عدد کمی نیست و واقعا ناراحتکننده است، میگوید: «بخش اعظمی از جامعه ما را دختران تشکیل میدهند و اینها قرار است مادران فردای جامعه ما باشند و فرزندان آینده ایران را تربیت کنند، اما چه کار کنیم که دخترانمان احساس رضایت کنند؟ بچههای امروز به برکت اینترنت چیزهای خیلی زیادی میبینند و با هیچچیز احساس رضایت نمیکنند.»
متاسفانه جامعه نتوانسته ارزشگذاری خوبی برای الگوی نوجوانان داشته باشد. این روانشناس تأکید میکند: «در سن نوجوانی الگوها خیلی مهم است؛ در درس خواندن، ورزش و هنر باید الگوی موفق به دختران و پسران ارایه دهیم. ولی این کوتاهی در الگوسازی باعث شده نوجوانان رها شوند. در حالی که اینترنت برایشان الگو میسازد.»
به گفته طاووسی در این میان پسرها الگوهای بهتری دارند؛ دختران نه. برای دختران کمکاری کردیم و دودش به چشم همه جامعه میرود. ۳۰ درصد آرزوی کمتر یعنی دختر ما نمیداند قرار است به کجا برسد.
آرزو اگر دستیافتنی باشد به هدف تبدیل میشود. طاووسی میگوید: «دختر امروزی آرزویش دیگر خانم دکتر شدن نیست؛ چون مشاور در زمان انتخاب رشته به او میگوید ۶۰۰ هزار نفر پشت کنکور تجربی ماندهاند و از ما بهتران، پزشکی قبول میشوند. پس دیگر جایگاهی برای آرزویش نمیماند. رفتهرفته آرزوها ریزش پیدا میکند و رنگ غیر واقعی به خود میگیرد.»
همین میشود آرزو به رویای پوچ برایش تبدیل میشود و نهایت آرزویش این میشود که مهاجرت کند.
مدیرکل دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی در وبینار نقش ابعاد کلی سلامت دختران در توسعه پایدار، به دوراهی اجتماعی که پیش روی دختران قرار میگیرد اشاره میکند که ادامه تحصیل و اشتغال مصداقهای آن است: «باید به مولفههای موثر در توانمندسازی فردی و اجتماعی زنان و دختران پرداخت. نقش، هویت و ارزش زنان باید در جامعه مشخص باشد تا مطالبهگری زنان در عرصه اجتماعی واضح شود.»
علی گو، از مولفههای موثر در توانمندی دختران به ایجاد عزت نفس، تقویت و آموزش مهارتهای زندگی، مهارتهای تابآوری، بهبود و افزایش رضایت از خود اشاره میکند که تمرکز بر آنها میتواند توسعه پایدار بر محور زیست زنانه را تقویت کند.