به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه خراسان، هرچند دو دوره است که عطای بهارستان را به لقایش بخشیده، اما سیاسیترین مهندس اصولگرایان همچنان با القابی همچون «لابی من» یا «پدرخوانده» سعی میکند صفوف نامنظم این جریان سیاسی را در هر انتخابات مهندسی کند. کاری که به گفته خود او خیلی سخت شده و دربرخی موارد هم غیر ممکن بوده است. محمد رضا باهنر با سابقه ۲۸ سال حضور بر کرسی وکالت مردم کرمان و تهران در مجلس، رکورددار نمایندگی مجلس بعد از انقلاب است، اما این روزها بیشتر به اتاق فکر اصولگرایان و جلسات هم فکری و سیاست گذاری سر میزند. او سال هاست عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم به شمار میرود و از این نظر هم وزن مناسبی در ساحت سیاست کشور دارد، اما نگرانی این روزهایش برای اصولگرایان تکرار انتخابات ۹۲ است. گفت وگوی روزنامه خراسان با مهندس باهنر را در ادامه بخوانید.
بعضیها میگویند شما عامل ورود آقای احمدی نژاد به عرصه شماره یک سیاسی کشور بودید و با رایزنی با وزارت کشور اصلاحات حکم شهرداری او را گرفتید. اگر به آن زمان برگردید چقدر حاضرید این کار را تکرار کنید و درست میدانید؟
بالاخره آن زمان احمدی نژاد سابقه استانداری استان اردبیل را که تازه تاسیس بود داشت و در تهران هم بعد از جریانات دولت اصلاحات و مجلس ششم، ما اصولگرایان با نیروهای شورای انقلاب تلاش کردیم که دوره شورای شهر دوم را برنده شویم که شدیم. احمدی نژاد و احمد توکلی قرار بود شهردار شوند که شورا روی احمدی نژاد به تفاهم رسید، اما وزارت کشور حکم ایشان را صادر نمیکرد. بررسی کردیم که چرا معطل شده و گفتند وزارت اطلاعات موافق نیست. من از طرف آقای ناطق نوری مامور شدم که با وزیر اطلاعات آقای یونسی مذاکره کنم. رفتیم و صحبت کردیم. آقای یونسی برخی اشکالات را مطرح کرد که مثلا در استانداری اردبیل برخی معاملات مرزی و کارهای دیگری کرده اند و از این حرفها زد و من گفتم دولت هاشمی رفسنجانی بعد از جنگ استاندارهای مرزی را مکلف کرد که معاملات مرزی را راه بیندازند و درآمدهایش را برای عمران منطقه استفاده کنند. به وزیر اطلاعات گفتم شما یک استاندار مرزی آقای هاشمی را نشان بده که از این کارها نکرده باشد. اگر برای خودش چیزی برده یا خورده یک بحث است، اما اگر میگویید خلاف قانون یا عرف بوده، این خط مشی دولت هاشمی بود برای استانهای مرزی. به اصطلاح با وزیر اطلاعات کل کل کردیم وقتی مشکل حل و قرار شد احمدی نژاد شهردار تهران شود به یونسی گفتم خودت بدان و به آقای خاتمی هم که رئیس جمهور است بگو که احمدی نژاد برای دست گرمی شهردار میشود و آینده اش ریاست جمهوری خواهد بود. اولین کسی که او را برای ریاست جمهوری مطرح کرد من بودم و فکر کنم خود احمدی نژاد هم دنبال چنین چیزی نبود البته من هم فکر نمیکردم ایشان بعد دو سال رئیس جمهور شود و فکر میکردم بعد از ۷ یا ۸ سال و مقداری پختهتر به سمت ریاست جمهوری برود. از زبان ما در رفت و بعد هم اتفاقا رئیس جمهور شد.
البته سال ۸۸ از احمدی نژاد حمایت کردید.
من از احمدی نژاد و رقیب احمدی نژاد حمایت نکردم البته جبهه پیروان حمایت کرد. من در همه انتخاباتها بسیار فعال بودم، اما در سال ۸۸ اصلا وارد تبلیغات انتخاباتی نشدم ودر نهایت هم به محسن رضایی رای دادم.
برخی اصولگرایان امروز به اصلاح طلبان میگویند شما بابت ۸ سال ریاست جمهوری روحانی و این مشکلات و وضعیت باید عذرخواهی کنید. روحانی هم تقریبا ادبیات احمدی نژاد را دارد و میگوید من اصلاح طلب نبودم و اصلاح طلبان خودشان از من حمایت کردند. با چنین رویکردی اصولگرایان هم باید بابت انحرافات و مشکلات دوره احمدی نژاد که خودشان هم قبول دارند عذرخواهی کنند؟
وقتی احمدی نژاد رئیس جمهور شد خیلی خوشحال شدیم و سعی کردیم کمک کنیم، اما اولین بحث کارشناسی اختلافی ما بحث اعتقادی یا چیز دیگری نبود بلکه مربوط میشد به بودجه سالانه در مجلس. ایشان بودجه عمرانی را ناگهان دو برابر کرد و ما اختلاف نظر پیدا کردیم. ایشان زیر بار بحث تخصصی نمیرفت و سر بودجه سال اول با احمدی نژاد کلی دعوا کردیم تا حدی که میخواست لایحه بودجه اش را پس بگیرد و من یک طنزی را میگفتم که مردم از دست ما گرفتار شدند، یک دولتی داشتیم کار میکرد فکر نمیکرد و یک دولتی داریم که فکر
میکند و کار نمیکند، باید ان شاءا... دولتی بیاوریم که هم فکر کند و هم کار کند.
پس عذرخواهی فعلا مطرح نیست؟
چرا مطرح است. من که ۲۸ سال نماینده مجلس بودم هر قصوری در مجلس اتفاق افتاده من حق ندارم فرافکنی کنم. اگر بودجهای تصویب کردیم و اشکالاتی داشته حتما باید عذرخواهی کنم و طبیعی است. این که همه اپوزیسیون و طلبکاربشویم درست نیست.
متاسفانه امروز وضعیت کشور این طور شده که قوای کشور فقط همدیگر را نقد و به ناکارآمدی محکوم میکنند حتی اتهام نفوذ و جاسوسی میزنند که خیلی ظلم است. این که خودمان را محور حق و بقیه را باطل بدانیم، یک مشی آزار دهنده است و سرمایه اجتماعی را از بین میبرد.
شما در متن انتخابات سال ۹۲ بودید. مشکل چه بود که بر سر نامزد واحد توافق نشد؟ فکر میکنید برای ۱۴۰۰ دوباره این مشکل ظاهر شود؟
سال ۹۲ را قبول دارم. در آن زمان سه نفر از آقایان از یک سال قبل بدون این که پای احزاب در میان باشد با هم جلسه گذاشتند و گفتند با هم تفاهم کردیم که با هم کار کنیم و وقتی نزدیک انتخابات شد هر کسی که جلوتر بود دو نفر دیگر به نفع او کنار بروند. حداد عادل، ولایتی و قالیباف بودند. بیانیه هم دادند، اما آخرش تفاهم نکردند و هرکدام احساس کرد خبری است و رأیش بالاترست. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ در جریان اصولگرایی ۵ نفر مصمم بودند از جمله جلیلی و رضایی، اما روحانی رئیس جمهور شد.
این هم اشکال سیاسی ماست آقای روحانی اراده کرد سال ۹۲ کاندیدا شود و اصولگرایان به او روی خوش نشان ندادند، اصلاح طلبها بسم ا... زدند و رفت آن طرف. البته در این دو دوره تماما با اصلاح طلبها کار کرده و در وزیران روحانی نه در دولت یازدهم و نه دوازدهم قطعا یک اصولگرای جدی نمیبینیم.
اما آقای رحمانی فضلی، علوی، دهقان، پورمحمدی اصولگرا بودند
برخی از اینها هم تا آخر نتوانستند کار کنند، دکتر رحمانی فضلی هم اگرچه خاستگاه اصولگرایی دارد، اما هماهنگ با دولت کار کرده یعنی اگر ۲۰۰ مدیر کلان کشوری داشته باشیم چند نفر اصولگرا هستند؟ دولت، دولت اصلاح طلبی است و پاسخ گو هم باید آنها باشند. سال ۹۲ یک اتفاق غیرطبیعی در سیاست افتاد و یک آدم اصولگرا با حمایت اصلاح طلبان رئیس جمهور شد و بعد هم بیشتر با آنها کار کرد.
امروز مشکلات زیادی در کشور داریم. چقدر عملکرد دولت روحانی عامل این مشکلات بوده و چقدر به مشکلات دیگر داخلی یا تحریمها ارتباط دارد؟
از یک جهت معتقدم دولت روحانی دولت بدشانسی بود. زلزله، سیل، تحریم، کرونا، سقوط هواپیما و ... بود، به مزاح میگویم فقط کوه دماوند آتشفشانی نکرده که اگر آن هم فعال شود از نظر حوادثی که در اختیار روحانی نبوده کامل میشود. من در زمان احمدی نژاد هم بارها گفتم که اگر مشکلات کشور را سهم دهیم حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد تقصیرتحریم هاست و ۶۰ تا ۶۵ درصد هم به بی برنامگیها و بی عرضگیهای داخلی مربوط است. در ابتدای دولت روحانی هم همین حرف را زدم و خود روحانی هم از همین درصدها استفاده کرد. این عدد خیلی عوض نشده، اما آن ۶۰ درصد داخلی را هم نمیشود همه را روی دوش دولت روحانی تلنبار کرد. مثلا اقتصاد مقاومتی را هیچ کدام از دولتها و مجالس اصولگرا و اصلاح طلب عمل نکردند و همه مقصر بودیم. واقعا برخی وزیران دولت روحانی شبانه روز زحمت میکشند. واقعا در اوضاعی که درآمد ۱۰۰ میلیارد دلاری نفت ما به کمتر از ۵ میلیارد دلار رسیده، مملکت را اداره میکنند البته یک جاهایی هم خستگی و نمیتوانیم! هست. نباید دو دستی چسبید به مقام و اگر خسته هستیم باید مقام را بدهیم به نسلهای جوان تر. این که تا آخرین لحظات حیات به مسئولیتها بچسبیم درست نیست. فرض کنید بنده مسئول بشوم، واقعا من الان توان دارم روزی ۱۶ ساعت بدوم؟ البته بگذریم که در یک حکمرانی خوب شاید ضرورت نداشته باشد که یک نفر این قدر بدود. برخی به روسای جمهور ما ایراد میگیرند، یک بار شنیدم یکی از روسای دولت محضر رهبری بودند و حضرت آقا گفتند گویا شما تا ساعت یک بامداد کار میکنید فرمودند فقط یک توصیه دارم که کار کنید، اما از ساعت ۸ شب به بعد تصمیم نگیرید. تصمیمات آن موقع خواب آلود و چرت آلود است. البته ناکارآمدیهای داخلی هم فقط برای یک دولت نیست و جمع شده اتفاقات و کارهایی است که باید در دورههای قبل اتفاق میافتاده، ولی نشده است. نکته آخر این که دولت آقای روحانی هم در کل، یک دولت سرزنده و سرحال و امیدوار به آینده نبوده و با هر کدام از وزیران که صحبت میکنی به دنبال فرافکنی هستند که نگذاشتند و من نتوانستم.
به نظر میرسد قبل از تعدد در تعداد نامزدها، این دوره انتخابات شما با معضل تعدد در شوراها و مجامع تعیین نامزد روبه رو باشید. به قول مهندس چمران «من» زیاد شده. نظر شما چیست؟ آیا از این جمعها خروجی واحد بیرون میآید؟
چون حزب فراگیر نداریم متاسفانه در هر انتخاباتی ۸۰ درصد انرژی ما صرف وحدت درون خودمان میشود و آخرش که میخواهیم با رقیب رقابت کنیم توانی نمیماند و ۲۰ درصد بیشتر انرژی نداریم.
خب سال ۹۶ به خیر گذشت. اما عرضم این است که هر سال دنبال وحدت میرویم و هر دوره هم یک عده میآیند و یک عده نمیآیند.
در همین مجلس اخیر گفتند رای از پایین به بالا و ... بالاخره شب آخر پایداری قهر کرد و به او سهم دادند و برای دیگران هم همین شد. یک طنزی هست که بچهای میگفت غذا نمیخورم و قهر کرد، مادرش گفت برایش غذا بگذاریم آخر شب میخورد بچه گفت من که غذا نمیخورم، اما برای هر کسی که گذاشتید کم است. آن بندگان خدا هم قهر کرده بودند و میگفتند کم است. شب آخر چند نفر آوردند در لیست که اصلا در فرایند رای گیری نبودند و شب آخر اضافه شدند.
چرا پایداری در شورای وحدت نیست؟
جبهه پایداری آن طرف هم نیست. جبهه پایداری تا شبهای آخر صبر میکند و در نهایت سهمیه اش را میگیرد. ما میگوییم اگر پایداری میخواهد این کار را بکند بقیه این کار رانکنند. پایداری هم نرم میشود و روز آخر کنار میآید. در ریاست جمهوری یک نفر است و من نگران هستم که سال ۹۲ تکرار شود. البته برخی کاندیداها اگر بیایند ممکن است اوضاع صاف شود، ولی تعداد زیادی ممکن است مشکل ایجاد کنند.
خودتان قصد نامزد شدن ندارید؟ البته اگر خسته نیستید و میتوانید ۱۶ ساعت بدوید.
اصلا خسته نیستم. اصلا رئیس جمهور عاقل که نباید ۱۶ ساعت بدود، رئیس جمهور باید مدیریت کند. اولا روسای جمهور ما این دفعه خیلی زیاد هستند و همه شیفتگی خدمت دارند ان شاءا... من شوخی کردم و گفتم باید تعدادی از اینها را به کشورهای تازه استقلال یافته صادر کنیم. هر کسی هم پیش ما میآید و میخواهد کاندیدا شود میگویم تو یکی کاندیدا نشو تا تعداد کمتر شود. اگر کسی اصرار داشته باشد کاندیدا شود میگویم پس خیالت راحت باشد رقیبی به نام مهندس محمد رضا باهنر نداری!