امروز ۲۱ ماه مبارک رمضان (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰) مصادف با سالروز شهادت مولای متقیان، امیر مؤمنان علی (ع) است. در چنین روزی انسانیتِ انسان، نماد واقعی و راستین خود را از دست داد؛ بهگونهای که دیگر مادر گیتی چو او فرزندی نزاید. نگارش توصیفی سجایای انسانی آن رادمرد، کاری است بس دشوار و برای بنده ناتوان محال!
از اینرو در چند سال اخیر، این مناسبت را بهانه قرار دادهام تا از مسیحیان نامدار، دلداده و عاشق حضرتش همچون بولس سلامه، جرج جرداق، ویکتور الکک و سلیمان کتانی نام برده و اشارهای به نوشتههایشان داشته باشم که در آنها عظمت والای امام علی (ع) را تا اندازهای با قلمشان تبیین کردهاند. شاید از این رهگذر اندکی از حقیقت وجودی مولا بهره برده و دین کوچکی از تلاش دوستدارانش را در این روز غمبار ادا کرده باشم و در دریای محبت این انسانهای منصف و حقشناس غوطهور شوم. بههمین مناسبت، امسال هم قصدم معرفی یکی از بازماندگان آن انسانهای شیفته حضرت مولا بود.
* * * *
از قضا در شرایطِ به شدت کرونایی لبنان و در ماه مبارک رمضان، دکتر میشل کعدی اسقف مسیحی شهیر لبنانی چند روز پیش در محل رایزنی فرهنگی کشورمان در بیروت به دیدارم آمد؛ به محض دیدن هم با رعایت فاصله اجتماعی! و با حرکت مکرر و نمادین دستهایمان، همدیگر را در آغوش گرفتیم؟! و از پشتِ این ماسکهای (لعنتی)، بوسههایی گرم نثار هم کردیم! وه! که مقررات تحمیلی این ویروس منحوس و آدمکش چه سخت و ضد حال است.
استادمان پس از استراحتی کوتاه، سفره علوم و دانش و احساس و محبت سرشارش را نسبت به مولای متقیان علی (ع) و اهل بیت عصمت و طهارت، سخاوتمندانه برایم گشود.
از خاطرات، نوشتهها و از عشق وافرش به خاندان پیامبر اکرم (ص)، از دیدارش با رهبر انقلاب و از چگونگی انتخاب نهجالبلاغه به عنوان رساله دکتری و درنهایت از آثار و نوشتههای برجا مانده و بحران صنعت نشر و مهمتر از همه بحران بیزاری نسل امروز از مطالعه، سخنها گفت.
لیوان آبی تعارفش کردم تا گلوی خشک شدهاش راتر کند، اما بهرغم تشنگی او و اصرار مداوم من، به احترام رعایت حرمت ماه خدا و روزه داریام، از نوشیدن آن خودداری کرد.
مدتی بود که همدیگر را ندیده بودیم. کرونا، روستای زیبای «بلونه» در استان کسروان، واقع در مناطق ییلاقی و کوهستانی زیبای بیروت محل اقامت استاد را به محاصره و اشغال خود درآورده و میشل و هم شهریهایش را مدتها در قرنطینهای شدید نگهداشته است.
چین و چروکهای سالخوردهگیاش هرگز نتوانستهاند چهره همیشه بشاش و لبان خندانش را بپوشانند. هر بار که با او مینشینم و همصحبت میشوم به کمالات روحی مسیحیایی و تواضع بیش از حدش در برابر عظمت و علو اهلبیت عصمت و طهارت، بیشتر پی میبرم.
چه زیبا میگوید خواجه حافظ شیراز که:
افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
اظهارات پر احساس و زبانههای آتش عشقش به مولا علی (ع) دامن مرا نیز گرفت. به ناگاه تاریخ دقیق تولدش را پرسیدم و بلافاصله و ناخواسته، اجازه برگزاری مراسم بزرگداشت و پاسداشت او در سالروز تولدش را درخواست کردم و آن را افتخاری برای خود دانستم و چاپ و نشر پارهای از آثار برزمین ماندهاش به همین مناسبت را نیز به او پیشنهاد دادم.
خنده معنیداری بر لبانش نشست؛ بهگونهای که رضایتمندی نجیبانهاش را کاملاً حس کردم. به نظر میرسد که چنین بزرگانی را باید در زمان حیاتشان پاسداشت نموده و قدردانشان بود و خلاف آن مصداق «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» است.
* * *
بیش از آنکه میشل کعدی این کشیش روشنضمیر، شاعر و ادیب سرشناس و استاد دانشگاه بیروت را به مخاطبان جوان امروزین میهنم بشناسانم، برشی از صحبتهایش در این دیدار را در پی میآورم، او اشاره داشت که:
- اسلام چیست؟ من در برابر خداوند یک مسلمانم من هرگز یک مسیحی واقعی نیستم اگر در برابر خداوند، مسلمان نباشم! مسیحیان به اسلامی که نزد خداوند جایگاه بلندی دارد عشق میورزند.
- رساله مقطع دکتری را بنا به توصیه پدرم که معلم مدرسه ابتدایی و عاشق نهج البلاغه بود و ما را با محبت ادیان بزرگ کرد، درباره امام علی نوشتم. ایشان (پدرم) چندی پس از اتمام مقطع کارشناسی ارشد در رشته زبان و ادبیات عرب، نزدم آمد و با محبت و اعتمادی که به من داشت گفت: پدرت را دوست داری؟ پاسخش دادم: البته که دوستت دارم. گفت: «اگر دوستم داری، رساله دکتری را درباره امام علی بنویس!».
بعد هم برمیخیزد و کتاب حکمتهای امام علی که شامل ۱۱ هزار و ۳۰۰ حکمت است را به من میدهد. پذیرفتم و کارم را آغاز کردم و تنها پنجاه درصد از حکمتهای امام علی را توانستم بنویسم. اگر میخواستم درباره هریک از این حکمتها تنها یک سطر بنویسم، رسالهام هرگز پایان نمىیافت؛ چراکه هفت کیلو وزن رسالهام شد و پنج سال نوشتن آن به درازا کشید.
افسوس که منابع کافى در لبنان و حتى در نجف اشرف و در دیگر کشورهاى عربى نیافتم. به ایتالیا سفر کردم و به واتیکان متوسل شدم و منابع را آنجا یافتم. منابع غنى و کتابهاى خطى و عناوینى گوناگون و بیش از ۱۱ هزار حکمت درباره امام على را در کتابخانه واتیکان بههمراه آنطوان بارا یافتم که قبل از آن نام هیچیک از آنها را نشنیده بودم.
«جناب رایزن! جالب است بدانى براى آغاز ادامه تحصیلات دکترى و آغاز کار رسالهام با موضوع امام على از واتیکان استعلام کردم، پاسخى که باید حداقل شش ماه به طول بینجامد، ٢٤ ساعته و مثبت آمد! و بدینسان بذر محبت به على را پدرم در من اینگونه کاشت». کعدی همچنین گفت: «براى نشر رسالهام رنجها کشیدهام؛ ولى هرگز به یزید و یزیدیان «دست مریزاد» و «احسنت» نگفتم و نخواهم گفت.
- على (ع)، انسانی معمولی نبود. من او را یک قدیس بزرگ و واقعى میدانم. علی (ع) عظیمترین انسان در جهان است. او بزرگترین نعمت روی کره زمین و برگزیده خداوند تبارک و تعالی است. امام علی نزد ما فوقالعادهترین انسانهاى جهان محسوب میشود و کسى همچو او نیامده است.
ستم بسیاری به او و پیروانش شده است. هرقدر که بخواهید به شما ستم شده است. شما مظلوم هستید. ما گروهی هستیم که از ظلم بیزاریم.
- من درباره همسر على هم کتابی با عنوان «الزهراء اولی الادیبات- زهرا، سرآمد بانوان اهل ادب» نگاشتهام که درباره سیره دُخت پیامبر گرامى اسلام و همسر خلیفه اوست. حضرت زهرا نخستین آموزگار مردان و زنان بود و نقش برجستهای در تحقق عظمت اسلام ایفا نمود.
«سرور بانوان جهان»، صرف یک واژه نبوده که از سوی پیامبر اکرم (ص) بیان گردد و به تمام جهان اعلام شود، بلکه از سوی خداوند فرستاده شده است. ایشان قدیسه و سروری از سروران بانوان جهان بود و با علم و بلاغتش شناخته شد.
با مقایسه میان حضرت زهرا (ع) و حضرت مریم، میتوان به جایگاه ویژه ایشان در میان بشریت پی برد و به وجود او افتخار کرد.
فاطمه زهرا (س) نخستین بانوی ادیب و سخنور در مشرق زمین به شمار میرود و هیچ انسانی را در هر سطح از بلاغت، در حد و اندازه ایشان تا این زمان نخواهیم یافت. بیان و سخنوری ادیبانه و عارفانه او مالامال از بلاغت و سرشار از زیبایی بود. ایشان نخستین آموزگار است؛ بلکه فراتر از یک آموزگار بود.
هدف از تألیف این کتاب معرفی فضائل حضرت زهرا (س) و مقاومت در برابر دشمنان مغرضی بود که تلاش میکردند تا این فضائل بزرگ را منکر شوند. از اینرو، نشان دهنده عظمت زهرا (س) است.
این کتاب همچنین به موضوعات مختلفی مانند معرفی جایگاه و منزلت حضرت صدیقه طاهره، عصمت و کرامات ایشان نزد مسلمانان پرداخته است و حضرت زهرا (س) را مکتبی برای بشریت معرفی میکند. نویسنده همچنین مصائب دردناکی که بر ایشان وارد آمد و نحوه شهادت آن حضرت به فاصله کوتاهی پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) را مورد اشاره قرار میدهد.
در پایان کتاب نیز، قصیدهای شامل بر ۴۲ بیت در مدح و ستایش جایگاه و منزلت حضرت زهرا (س) آوردهام.
- براى ایراد سخنرانی به مشهد دعوت شده بودم. شبى شخصی به نام احمد ساعت ۱۱:۳۰ شب در هتل به من زنگ زد و گفت: «خوشا به حالت با رهبر انقلاب دیدار خواهی داشت! برای فردا آماده باش!». خدمت ایشان رفتم، به بهترین نحو از من استقبال کردند. ملاقاتم یک ساعت بهطول انجامید.
ایشان سراغ دو نفر از نزدیکانم یعنی کعدی فرهود کعدی و جورج کعدی شاعر مسیحی که مستبصر شده بود را گرفتند. توضیحی دادم و بعد هم احساس کردم ایشان پنهانی گریستند.
دیگر اینکه فرمودند تو اطلاعات بسیاری درباره شیعه و مسیحیت داری. چرا کتابی درباره امام زینالعابدین (ع) نمینویسی؟! چراکه امام درباره انجیل مطالب بسیاری فرمودهاند. به ایشان عرض کردم به جنابعالی قول میدهم، اما نه به مدت کمتر از یکسال این کتاب را بنویسم و نامش را «امام زین العابدین و اندیشه مسیحیت» خواهم گذاشت. من در مدت هفت ماه این کتاب را نوشتم و منتشرش کردم.
دیدار دیگرى با عدهاى از شعرا نیز با ایشان داشتم. از میزان فرهیختگى و تسلطشان به زبان عربى، من و دیگر شعرا شگفتزده شدیم. شعر شاعران را تصحیح و اشتباهات آنان را گوشزد میکردند. من آنجا نشسته بودم و نظارهگر این صحنههاى زیبا بودم. اینها را گفتم که از داشتههایمان تعریف کرده باشم و بدان فخر بورزم.
* * *
آرى! این بُرشى از سخنان چند روز پیش استاد کعدی برای من بود.
اما میشل کعدی کیست؟
میشل کعدی ادیب و شاعر شهیر و استاد دانشگاه بیروت، در ۱۵ آگوست ۱۹۴۴ میلادی، مصادف با ۲۴ مرداد ۱۳۲۳ در روستاى قوسایا از توابع شهر مسیحىنشین زحله در استان بقاع لبنان چشم به جهان گشود. کعدی همشهرى زندهیاد دکتر سلیمان کتانى، اندیشمند مسیحى محب اهل بیت (ع) است و هردو این ادبا درحقیقت اهل روستاى بسکنتا هستند.
کعدی در سال ١٩٨٣ میلادى دکترای خود را در فقه زبان و ادبیات عرب از دانشگاه لبنان و پس از آن نیز مدرک روزنامهنگارى را از دانشگاه قاهره دریافت کرد. وی اندیشمندى فاضل، ادیبى توانمند و شاعرى زلال و روشنضمیر و استادى توانا و منورالفکر است که باحضور پر رنگ در محافل بینالمللى و سخنرانیهاى پر شور و پر مغز، همواره نمایندهای پُر افتخار برای کشورش بوده است.
این دوستدار و محب اهل بیت، جوایز و نشانهاى بىشمارى را تاکنون دریافت کرده و بخش قابل توجهی از فضای منزلش را به آنها اختصاص داده که توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند. کعدی را به نامهاى گوناگونى همچون: کشیش اندیشمند، راهب مسیحى، فقیه فیلسوف، یکهسوار منبرها، کشیش عاشق اهل بیت، شمشیر گویاى سخن، پرچمدار سخن حق، صیقلدهنده ضاد (زبان عربى) و یار سخن معرفى کردهاند.
استاد راهب مسیحى ما، طى ٤٤ سال تمام همت و وقت خود را صرف آموزش و تدریس در مدارس عالى، دانشسراها و دانشگاهها نموده و به نویسندگى و پژوهش و خلق و نگارش دهها کتاب شعر و آثار ادبى و نیز به سیرهنویسى احوال بزرگان اهل بیت (ع) پرداخته است. برخی از مهمترین آثار و نوشتههای کعدی عبارتند از:
القصور اللغوی اسباباً وحاجات (نارساییهای زبانی، علتها و نیازها)، آل کعدی فی التاریخ الحدیث (خاندان کعدی در تاریخ معاصر)، حبیبتی شاعرة (معشوقم شاعر است)، معلموا العالم، (آموزگاران جهان)، الهدى، أبعاد روحیة، (هدایت، ابعاد روحی)، على دروب الحیاة (در مسیرهای زندگی)، قطوف الجمال (ثمرههای زیبایی)، لبنان؛ مجد وتاریخ (لبنان؛ شکوه و تاریخ)، شخصیات أدبیه أخرى (شخصیتهای أدبی دیگر)، أمسیات الأحد (شبنشینیهای روزهای یکشنبه) و دیوانهای شعری همچون: حبیبتی الیک أکتب (معشوقم برای تو مینویسم)، قصائد دالیا (قصیدههای دالیا)، أجمل الأجمل (زیباترین زیبائیها)، جرح الحریر (زخم حریر)، فی رحاب الوجدان (در پرتوی وجدان)، کل الحلا (همه زیبائیها) حبات الندى (قطرههای شبنم).
* * * * *
آثار متعدد الکعدی در خصوص زندگی و ویژگیهای خاندان نبوت نیز قابل اتکا و تحسینبرانگیزند. او که اهلبیت را همگی قدیس میداند، میگوید: «نقطه عطف زندگیام، قلمفرسایی پیرامون اهلبیت پیامبر است؛ پنج کتاب تاکنون درباره اهلبیت منتشر کردهام و آنها را انسانهایی یافتم که با زهد زندگی کردهاند».
وى در تشریح نوشتههاى اهلبیتىاش میافزاد:
«زمانى که هفت بار قرآن را تلاوت کردم، دریافتم چیزهاى زیادى از این کتاب مقدس اخذ شده است و من یافتههایم را از قرآن گرفتم».
الإمام علی نهجاً وروحاً وفقهاً (امام علی روش، روح و فقه)، السیدة الزهراء اولى الأدیبات (زهرا، سرآمد بانوان اهل ادب)، الإمام الرضا أبعاد روحیة وعلمیة (امام رضا ابعاد روحی و علمی)، الإمام الحسین قدوة ورسالة (امام حسین الگو و رسالت)، الإمام زینالعابدین والفکر المسیحی (امام زینالعابدین و اندیشه مسیحیت)، الإمام الحسن المجتبی فی الحضور (امام حسن مجتبی در محضر)، الإمام علی آفاق لکل زمان (امام علی دورنمای همه دورانها) و دیوانهای: ریاحین الإمامة (ریحانههای امامت) و أنوار الإمامة (انوار امامت) ازجمله نوشتههای اهلبیتی الکعدی است.
وی در کتاب «امام علی» مورد اشاره، ضمن بیان سیره آن حضرت، اظهار میدارد که امام علی (ع) از زمان ولادت تا شهادت، انسانی خارقالعاده بوده که در آغوش نبوت پرورش یافته و از برجستهترین افراد وفادار به پیامبر (ص) بوده که هرگز آن حضرت را تنها نگذاشت. امام علی (ع)، رفیق، مشاور دائم و همسر دختر پیامبر (ص) یعنی حضرت فاطمه زهرا (س) بودند.
کعدی به این نکته نیز اشاره دارد که امام علی (ع) حتی یک روز نیز از مسیر حرکت، معنویت و نوشتههای وی درباره مسیحیت جدا نشده است، خواه در حوزه تراوشات رحمت، کار و یا اندیشه باشد. او فوقالعاده بود، اما در چارچوب جامعه انسانی قرار داشت؛ ولادتش با نعمت و رحمت همراه بود و هرگز از ولادت حضرت مسیح فاصله نداشت و همانند او بود.
«هنگامی که نهج البلاغه را میخوانی روح مسیحیت را چه در حکمت و یا اشعار و یا با تمام جزئیاتی که با انسانیت و دین در ارتباط است را مشاهده میکنی. اگر امام علی نبود، اسلام بر روی کره خاکی هرگز وجود خارجی نداشت». این جملات همواره ورد زبان این راهب پیر است؛ او بر این باور است که گردآمدن این همه نشان انسانی در وجود حضرتش نمیتواند تصادفی باشد. اینها ارزشهای آسمانیاند که بر زمین فرود آمدهاند.
کعدی همچنین درباره فرزند علی (ع) در کتاب «امام حسین، الگو و رسالت» مینویسد: «امام حسین یک قدیس، الگو و رسالت بود. اگر حسین نبود، هرگز اسلامی نیز در کار نبود. این حسین بود که رسالت پیامبر را کامل و به اتمام رساند. زمانی که امام حسین را با حضرت مسیح مقایسه کردم، هرگز تفاوتی نیافتم. همانگونه که یکی از کاردینالها گفته بود: درد و رنجهایی که حضرت مسیح به خود دید، یکدهم درد و رنجهای امام حسین نیست».
«جهانی بودن امام حسین» سخنرانی بسیار مهم الکعدی در کربلای معلی است. کتاب «امام سجاد در اندیشهی مسیحیت» نیز اثری است با اهمیت و در خور توجه؛ هم از منظر موضوع که به نوعی به شناخت رابطه و بررسی چگونگی پیوند میان دو دین الهی اسلام و مسیحیت میپردازد و هم از منظر جایگاه نویسنده آن که ادیبی پرآوازه از پیروان مسیحیت محسوب میشود.
کعدی در این کتاب به تبیین جایگاه حضرت زینالعابدین (ع) در عصر زندگی آن امام همام و همچنین تاثیرات ایشان بر تفکر و اندیشه اسلامی در طول قرنها پس از حیات و بیان ویژگیهای شخصیتی و فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و تبلیغی ایشان پرداخته است.
آنچه در این کتاب مورد توجه نویسنده بوده، یافتن ابعاد مشترک بین تفکر مسیحیت و منظومه اندیشهای امام زین العابدین و بیان اشتراکات برای نشان دادن یگانگی گوهر ادیان ابراهیمی است. او در این کتاب خواننده را به زدودن اوهام و تخیلات باطل که در اذهان نسبت به اسلام رسوخ کرده است و دوری از تعصبات فرا خوانده و اسلام را به گونهای زیبا معرفی میکند. سخنانی پیرامون اسلام، بیان حرکت انسان از جهل به سوی علم، معرفت، محبت و روابط صحیح انسانی و پیوندهای والایی که برای رسیدن به آزادی و آزدگی است و خداوند از روی محبت آن را برای بشر ترسیم کرده جزو محتوای این کتاب است. او میگوید: «هنگام نوشتن کتاب زینالعابدین، مسیح را روبهروی خود میدیدم! انگار که در مورد او مینوشتم! و ۲۰ بار گریستم».
کتاب امام رضای (ع) کعدی بر دو مبحث مناظرات آن امام همام بهعنوان بنیانگذار گفتوگوی ادیان و نیز بنیانگذاری نهضت علمی در جهان اسلام تمرکز دارد و خراسان را بهعنوان خاستگاه تمدن اسلامی مورد توجه قرار میدهد.
میشل کعدی که پس از فوت دکتر ویکتور الکک تنها مسیحیای محسوب میشود که بنا به پیشنهادی عضو افتخاری خادمان فرهنگ رضوی جایگزین وی شد، سخت به امام هشتم اعتقاد دارد و خواستههایش را توسط او بر آورده شده و امام را بسیار سخاوتمند میداند. وی از برگردانهای عربی به فرانسوی پیرامون امام رضا (ع) در دانشگاههای فرانسه، نمونههایی را ارائه و ازجمله به کتاب طب الرضا اشاره میکند.
این راهب مسیحی، همواره پرسشی مهم از شیعیان داشته که چرا پیرامون امام حسن (ع) کمکاری و کمپژوهی صورت گرفته است. اتفاقات سیاسی دوران امام حسن (ع) بسیار با اهمیت و عبرتآموز است که باید بیشتر بدان توجه شود چراکه عدهای از بازگو کردن این دوران در هراسند.
کتاب «الإمام الحسن و انوار الامامة» الکعدى پیرامون امام حسن (ع) و دیوان «انوار الامامه» که حاوى بیش از ٣٠٠ بیت و سرودههاى پُر مغز او پیرامون پیامبر اکرم و یکایک ائمه اطهار و آثار ارزشمند دیگرى است، هنوز راه نشر پیدا نکرده و بر زمین مانده اند.
که شاید روزی در جلگه دیگر آثار نشر یافته ایشان در لبنان و دیگر کشورهای عربی قرارگیرند، همان آثارِ این مولا شناسی که هیچگاه عامل سوداگری با معشوقش علی (ع) قرار نگرفتند و بابت آنها حتی یک دِرهم، هم دریافت نکرد.
در انتظار مرداد ماه سال جاری و به امید بزرگداشت هفتاد و هفتمین سالگرد تولدش...
خدایش نگهدارش باد...