به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، "افلاطون" فیلسوف بزرگ یونانی میگوید: موسیقی برای روح همانند ورزش برای بدن است. محققان هم پس از سالها تحقیق و بررسی به جملهای که افلاطون چند قرن پیش گفته بود رسیدهاند و میگویند اگر میخواهید بدن خود را محکم کنید، به بدنسازی بروید و اگر میخواهید مغز خود را ورزیده کنید، به موسیقی گوش دهید.
فواید درمانی موسیقی بسیار زیاد است. این موسیقی است که احساسات ما را تحریک میکند، زندگی ما را با ملودی غنی میکند و اغلب اوقات به ما کمک میکند تا بر مالیخولیای خود غلبه کنیم.
ریتم، ملودی و هماهنگی موسیقی به ما کمک میکند تا بتوانیم با کمک آن اختلالات پیچیده روانشناختی را درمان کنیم. ریتم ملودی و حالات صدا در موسیقی در چندین دهه گذشته در درمانهای مختلف پزشکی مورد استفاده قرار گرفته است و دانشمندان در چندین تحقیق از مزایای بی شمار گوش دادن به موسیقی و تأثیرات آن بر فشار خون، ضربان قلب و حتی سطح اکسیژن بدن انسان گفتهاند.
نقش موسیقی به آغاز تمدن بشری برمیگردد. دانشمندان موسیقی را هدیهای از مادر طبیعت دانستهاند. یونان باستان موسیقی را به عنوان "هنر موزها" تعریف کرده و فیلسوف بزرگ افلاطون نیز گفته "موسیقی برای روح همانند ورزش برای بدن است. موزها یا مُوْساها الهههای الهام بخش ادبیات، علوم و هنر بودهاند. به گفته محققان علائم هیروگلیفی نشان دهنده کلمه "موسیقی" (music) شبیه علائم نمایانگر حالات "شادی" و "رفاه" است. از بیش از هزار سال پیش تشخیص داده شده که موسیقی دارای خواص درمانی خاصی است که بر ابعاد احساسی و معنوی ما تأثیر میگذارد. بنابر گزارش انجمن موسیقی درمانی آمریکا (AMTA) موسیقی میتواند یک روش درمانی خوب در افزایش سلامتی، کاهش یا مدیریت استرس، ابراز احساسات، تقویت حافظه، بهبود ارتباطات و تسهیل توانبخشی جسمی باشد.
علاوه بر این، موسیقی درمانی به طور حیاتی به بهبود کیفیت زندگی افراد سالم کمک می کند و نیازهای کودکان و بزرگسالانی که از بیماریها و معلولیت های متعددی رنج میبرند را نیز برآورده میکند. بنابراین اگر بخواهیم بیماری را با نوعی از اختلال یا عدم تعادل در نظر بگیریم، میتوان از موسیقی درمانی به عنوان پلی مهم برای وصل ارتباطی که جهت جریان آن مسدود شده است، استفاده کرد. امروزه از موسیقی در طیف گستردهای از مسائل استفاده میشود. برای مثال در زمینه آموزش از آن برای درمان اوتیسم، بیش فعالی، حوزه پزشکی برای انکولوژی، درد و زوال عقل استفاده میشود.
" الیور ساکس"، متخصص مغز و اعصاب بسیار مشهور در کتاب خود با عنوان "موزیکوفیلیا" (Musicophilia) قصههای موسیقی و مغز در مورد رابطه پیچیده بین موسیقی و مغز نوشته است. او در کتاب خود به ما نشان داده که چگونه موسیقی میتواند قسمت آسیب دیده مغز را بیدار کند و در این کتاب ماجرای فردی به نام مارتین را بازگو کرده است. مارتین فردی با معلولیت ذهنی عمیق است که بیش از دو هزار اپرای کامل را از حفظ میداند.
همانطور که موسیقی احساس شادی، غم یا مالیخولیایی ایجاد میکند، میتواند هر دو نیمکره مغز (چپ و راست) ما را فعال کند و ارتباطات جدیدی بین آنها ایجاد کند. نیمکره راست ما با عملکردهای شهودی و تخیل همراه است در حالی که نیمکره چپ ما مسئول منطق، دلیل و زبان است. نیمکره چپ ما عمدتاً تحت تأثیر گوش دادن به موسیقی است و مهارتهایی مانند مهارتهای حرکتی خوب ، ریتم و هماهنگی که با گوش دادن به موسیقی ایجاد میشوند را کنترل میکند.
علاوه بر این، ملودیهای خاصی میتوانند احساساتی مانند همدلی در مغز انسان را فعال یا تقویت کنند. این چنین است که موسیقی به طور فوقالعادهای به ما کمک میکند تا زندگی اجتماعی سالمی داشته باشیم و خصوصیات انسانی مانند دلسوزی و درک در خود را زنده نگه داریم.
ساکس میگوید: موسیقی این قدرت را دارد که خاطرات فراموش شده را برای ما زنده کند. من بارها و بارها از موسیقی به عنوان کپسول زمان برای یادآوری روزهای غمانگیز یا خوش گذشته خود استفاده میکنم.
سالها است دانشمندان سراسر جهان در مطالعات خود اظهار کردهاند که موسیقی میتواند تاثیر شگرفی بر مغز که یکی از حساسترین و پیچیدهترین اعضای بدن است داشته باشد. محققان طی این سالها به بررسی دقیق تاثیر موسیقی بر بدن انسان پرداختهاند و به نتایج جالبی دست یافتهاند که در این مطالعه به طور خلاصه آنها را بازگو کردهایم.
موسیقی توانایی تسکین، انرژی بخشیدن و حتی بهبود حافظه شما را دارد و شما به راحتی و با روشن کردن دستگاه پخش کننده موسیقی خود میتوانید از این قدرت پر رمز و راز بهره ببرید.
یکی از متخصصان گوش و حلق و بینی دانشگاه "جانز هاپکینز" گفت: موارد کمی وجود دارد که مغز را به شیوه موسیقی تحریک میکند. اگر میخواهید مغز خود را در تمام مراحل پیری درگیر نگه دارید، گوش دادن به موسیقی یا نواختن یک ساز یک ابزار عالی است چراکه این کار همانند یک تمرین کامل مغزی است.
تحقیقات نشان داده است که گوش دادن به موسیقی میتواند اضطراب، فشار خون و درد را کاهش دهد و همچنین کیفیت خواب، خلق و خو، هوشیاری ذهنی و حافظه را بهبود بخشد. به گفته محققان دانشگاه "هاروارد" گوش دادن به موسیقی یا نواختن ساز چندین قسمت از مغز انسان را درگیر میکند و میتواند به روحیه و حافظه آنها کمک کند.
دکتر "اندرو بودسون" (Andrew Budson) استاد عصبشناسی دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد گفت: موسیقی هر چه باشد چه جاز، کلاسیک، راک اند رول یا هیپهاپ؛ تأثیر بینظیری بر مغز دارد و شما میتوانید چه با نواختن ساز و یا تنها با گوش دادن به موسیقی از مزایای آن بهره ببرید.
گفتنی است گوش دادن به موسقی علاوه بر کمک به شادابی خاصیت درمانی نیز دارد و باعث درمان برخی بیماریها نیز میشود. اغلب گفته میشود گوش دادن به موسیقی کلاسیک تأثیرات مفیدی بر روی ذهن و بدن دارد. اما آیا برخی از موسیقیها قدرت شفابخشی بیشتری نسبت به موسیقیهای دیگر دارند؟ برخی دانشمندان درباره گوش دادن به نوع خاصی از موسیقی نیز با یکدیگر اختلاف نظر دارند و برخی معتقدند گوش دادن به سبک خاصی از موسیقی نسبت به دیگر موسیقیها باعث افزایش سرعت در بهبودی حال جسمی افراد میشود برای مثال اخیراً دانشمندان جمهوری چک گفتهاند موسیقی "موتسارت" در درمان صرع موثرتر از موسیقی "یوزف هایدن" آهنگساز و موسیقیدان اتریشی است.
دانشمندان شهر "برنو" جمهوری چک اخیراً سعی کردهاند با انجام چند آزمایش و تأثیر موسیقی "موتسارت" و "هایدن" بر بیماران مبتلا به صرع به این سوال پاسخ دهند.
در دهه ۱۹۹۰ دانشمندان یک نظریه مبنی بر اینکه گوش دادن به موسیقی موتسارت ممکن است به طور موقت باعث افزایش امتیازات در برخی از قسمتهای تست هوش شود، ارائه کردند. این تئوری که به عنوان "اثر موتسارت" شناخته میشود ، محبوبیت زیادی پیدا کرده است به طوری که بسیاری از افراد برای تقویت هوش نوزادان خود برای آنها این موسیقی را پخش میکنند.
طی این مطالعه دانشمندان موسسه CEITEC برنو همراه با پزشکان بیمارستان "دانشگاه سنت آن"، تصمیم گرفتند تا صحت اثربخشی موسیقی موتسارت را بر روی ۱۸ بیمار مبتلا به صرع آزمایش کنند. طی این آزمایش بیماران ابتدا میبایست به سوناتا K. ۴۴۸ برای دو پیانو گوش میدادند. به لطف روشهای تشخیصی دقیق دانشمندان میتوانند تأثیر موسیقی موتسارت بر روی مغز را با دقت بیشتری نسبت به گذشته بررسی کنند.
پروفسور "ایوان رکتور" (Ivan Rektor) رهبر این مطالعه گفت: ما دریافتیم که سوناتای موتسارت ترشحات صرعی را که مستقیماً در مغز اندازه گیری میشوند، کاهش میدهد.
آنها همچنین علاقمند بودند تا دریابند که آیا این قطعه موسیقی خاص نسبت به سایر موسیقیها موثرتر است یا خیر؟ برای مقایسه آنها اولین قطعه سمفونی No. ۹۴ هایدن را انتخاب کردند.
محققان گفتند: ما سمفونی هایدن را انتخاب کردیم زیرا در همان دوره و تقریباً همان سبک موتسارت ساخته شده است. هیچ یک از بیماران ما هیچ آموزش موسیقی نداشتهاند، بنابراین برایشان مهم نیست که به موتسارت گوش می دهند یا هایدن. ما این دو آهنگ را انتخاب کردیم زیرا میخواستیم پارامترهای مختلف صوتی موسیقی را آزمایش کنیم و به ترکیباتی نیاز داشتیم که از این نظر متفاوت باشند.
این آزمایش تأیید کرد که تأثیر شفابخشی موسیقی عمدتا به خصوصیات صوتی آن مانند ریتم ، سرعت یا طیف هارمونیک بستگی دارد و سوناتا موتسارت از این نظر سودمندتر بود. علاوه بر آن محققان تاثیر گوش دادن به این موسیقی در بین زنان و مردان را نیز دریافتند.
محققان در ادامه افزودند: ما دریافتیم در حالی که ترکیب موتزارت فعالیت صرعی را در زنان و مردان کاهش میدهد، با گوش دادن به ترکیب هایدن، ترشحات صرعی در زنان کاهش و در مردان، افزایش میابد. برای تأیید فرضیه خود محققان یک مطالعه دیگر با استفاده از تصویرسازی تشدید مغناطیسی انجام دادند. ام آر آی نشان داد که قسمتهای خاصی از مغز در مردان و زنان به طور متفاوتی فعال میشوند و این امر نیز به همان دلیل است. دانشمندان موسسه CEITEC قصد دارند تحقیقات خود را ادامه دهند. آنها امیدوارند که در آینده، موسیقی با خصوصیات صوتی کاملاً مشخص، بتواند به عنوان یک روش جایگزین و غیرتهاجمی در درمان بیماران صرعی مورد استفاده قرار گیرد.
در تحقیقی دیگر که در مجله JNeurosci منتشر شده، محققان دریافتند دلیل این امر این است که انسان موسیقی را لذت بخش میداند، ارتباط بین مدارهای شنوایی و سامانه پاداش است. با وجود هیچ مزیت بیولوژیکی آشکار، انسان عاشق موسیقی است. مطالعات تصویربرداری عصبی، شباهتهای بین نحوه پردازش موسیقی توسط مدارهای سیستم پاداش مغز را برجسته میکند. در این مطالعه محققان فعالیت مغز گروهی از طرفداران موسیقی پاپ را در حالیکه آنها به موسیقی گوش میدادند با fMRI اندازهگیری کردند. قبل از اسکن محققان به طور غیر مستقیم مدار تحریک مغناطیسی مغز را تحریک یا مهار کردند.
آنها دریافتند تحریک مدار پاداش قبل از شنیدن موسیقی، لذت شرکت کنندگان را هنگام گوش دادن به آهنگها افزایش می دهد در حالی که مهار آن باعث کاهش لذت میشود. این تغییرات لذت به تغییرات فعالیت هسته اکامبنس، منطقه کلیدی مدار پاداش مرتبط بود.شرکت کنندگان با بیشترین تفاوت در لذت همچنین بیشترین تفاوت در فعالیت همزمان بین مناطق شنوایی و پاداش را نشان دادند. این نتایج نشان میدهد تعاملات بین مناطق شنوایی و پاداش، لذتی را ایجاد میکنند که هنگام گوش دادن به موسیقی آن را احساس میکنیم.
بر اساس تحقیقات جدید، پخش موسیقی موجب تقویت سیستم شنیداری و مغز جنین میشود. به گفته محققان درک به خاطر آوردن صداهایی که در دوران بارداری جنین شنیده شده، دشوار است. با این وجود تحقیقان نشان داده است شنیدن موسیقی در سه ماهه دوم بارداری بر سیستم شنیداری کودکان تاثیر دارد. محققان اظهار کردند: بیست وهفتمین هفته بارداری تا شش ماهگی در گسترش سیستم شنوایی بسیار مهم است. پژوهشگران بر این باورند که قرار گرفتن در معرض موسیقی در این دوران رشد مغز و توسعه شنوایی را تحت تاثیر قرار میدهد. نتایج این تحقیق نشان میدهد نوزادان توانایی یادگیری را در سنین خیلی پایین دارند و تاثیرات این یادگیری تا مدتی طولانی در مغز باقی میماند.
محققان بلژیکی دریافتند که شنیدن انواع موسیقی باعث درک متفاوت طعم هر غذا در مغز میشود. محققان دریافتند که شنیدن موسیقی آرام و موسیقی با ریتم تند در احساس چشایی انسان و درک طعم غذا و نوشیدنی کاملا موثر است. با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه ثابت شد که شنیدن موسیقیهای مختلف نه تنها بر اعصاب و وران انسان تاثیرگذار است بلکه نوع موسیقی نیز در درک متفاوت انسان از غذا تاثیر دارد. بنابراین بهتر است صرف غذا همیشه در محیطی آرام و با موسیقی ملایم و با ریتم طبیعت همراه باشد، چرا که مصرف غذا در شرایط پرتنش نه تنها درک مغز از طعم غذا را تغییر میدهد بلکه بر عملکرد فیزیولوژیک بدن انسان نیز تاثیر منفی دارد.
محققان بررسی کردند که چگونه گوش دادن به موسیقی بر بیماران مبتلا به زوال عقل اثر میگذارد و دریافتند که "موسیقی" میتواند به عنوان مسیری جایگزین برای برقراری ارتباط با بیماران مبتلا به بیماری آلزایمر به کار رود. یک شبکه برجسته مغز، مسئول آرامش بخشیدن و احساس رضایت به انسان در هنگام گوش دادن به موسیقی است. محققان گفتند که بیماران مبتلا به زوال عقل در معرض دنیایی قرار میگیرند که برایشان ناآشنا است و موسیقی میتواند شبکه مغزی آنها را مجددا فعال و از آنها در مقابل بیماری آلزایمر محافظت کند.
در انتها باید بگوییم موسیقی میتواند وضعیت احساسی ما را تا حد زیادی اصلاح کند و این توانایی را دارد که ذهنیت مردم را تغییر دهد درست همانطور که سرود ملی همه ما را متحد میکند. بنابراین ما باید از ملودی موسیقی به عنوان ابزاری برای برقراری صلح و هماهنگی در روح خود استفاده کنیم.