پنجمین روز سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر با نمایش شماری از فیلمها و برگزاری تعدادی از کارگاهها به سرانجام رسید.
به گزارش «تابناک»؛ سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر که به واسطه شیوع کرونا مداوم به تاخیر افتاده بود، بالاخره از ۵ خرداد آغاز شد تا ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ به دبیری محمدمهدی عسگرپور سینما تداوم خواهد داشت؛ رویدادی که آغاز آن، دوره تازهاش با پیوستن این جشنواره به فدراسیون بینالمللی انجمن تهیهکنندگان فیلم (FIAPF) به عنوان نهاد بین المللی ناظر بر جشنوارههای بین المللی همراه بود.
نمایش نسخه بازسازی شده نخستین فیلم ناطق ایران در سالن روباز
سالن روباز سینما کانون، در کانون پرورش فکری کودکان که بهطور اختصاصی برای جشنواره امسال آماده شد، از روز ابتدایی تا روز انتهایی جشنواره، با نمایش ۱۶ فیلم از بخشهای مختلف از دوستداران سینما میزبانی میکند و در این میان نسخه بازسازی شده فیلم سینمایی «دختر لر» نخستین فیلم ناطق ایران در این سالن روباز رونمایی شد.
احمدی مسئول اکرانِ فیلمهای سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در محل سینماهای آزادی و سینما کانون، با اعلام این موضوع که جشنواره جهانی فیلم فجر برای ثبت در فهرست رویدادهای بینالمللی مورد تأیید فیاپف، به سالن روباز احتیاج داشت، اظهار کرد: انتخاب سالن روباز سینما کانون از طرف مسئولان محترم جشنواره، انتخاب کاملاً مناسبی بود و فضای باز این مجموعه و امکانات سختافزاری آن، به جذابتر شدن فضای این دوره از جشنواره کمک زیادی کرد. بسیاری از مخاطبان سینما به دلیل بیماری کرونا، بهدنبال فضای باز بودند که با طیب خاطر و به دور از شلوغی و محیط بسته سالنهای سینما، فیلم ببینند و به همین خاطر، از روز اول هم از این طرح استقبال کردند و روز به روز، به تعداد مخاطبان فیلمها اضافه شد.
او در خصوص میزان استقبال از آثار ایرانی و خارجی به نمایش درآمده در این سینما گفت: در تمام روزهای جشنواره، این سالن روزانه دو فیلم اکران کرد که بیشتر آنها آثار خارجی بود و فیلمهای ایرانی، آثار کلاسیک مرمتشده بودند. استقبال از فیلمها هم متغیر بود و تا امروز که پنجمین روز جشنواره است، فیلم سینمایی «دختر لر» بیشترین مخاطب را داشته است. فیلمهای خارجی بعضاً، به یک سومِ ظرفیت سالن، حدود ۵۰ نفر هم میرسیدند، اما دختر لر، دو ساعت پیش از اکران به این تعداد بلیط فروخته بود و با اختلاف، پرفروشترین اثر بود. البته پیشبینی میکنم برای فیلمهای آقایان کیمیایی و عیاری هم مخاطبان زیادی به سالن بیایند.
تماشای فیلم در سینمای روباز کانون پرورش فکری کودکان، تجربه جدید و جذابی برای اکثر مخاطبان سینماست، بهطوریکه، در ابتدای ورود به محوطه، فارغ از فیلم در حال اکران، فضای خاص سالن است که توجه همه را به خود جلب میکند. سینما روباز کانون، از معدود سالنهایی است که همه با دستانی پر به محوطه اصلی آن ورود میکنند. هر مخاطب بعد از تهیه بلیط، یک تشکچه و یک هدفون از مسئولان سالن میگیرد و هرکجای سالن که بخواهد مینشیند. البته باتوجه به اینکه باندهای خود سالن هم صدای خوبی دارند، مخاطبان عزیز میتوانند از هدفون استفاده نکنند و صدای فیلم را از باندها بشنوند.
احمدی در رابطه با دیگر امکانات این سینما هم گفت: در اینجا یک LED بزرگ به طول ۸ متر و ارتفاع ۴ متر قرار دادهشده که از یک ویژگی منحصربه فرد بهره میبرد. این LED طوری طراحی شده که برای پخش فیلم در طول روز هم مناسب باشد، یعنی نور آفتاب هیچ تأثیری در کیفیت تصویر ندارد و مخاطب میتواند در طول روز هم به راحتی از این سینما استفاده کند.
ظرفیت سینما کانون در حالت عادی چهارصد نفر است، اما در طول جشنواره با احتساب رعایت فاصله ایمنی که برای تماشاگران در نظر گرفته شده، ظرفیت تا ۱۵۷ نفر کاهش پیدا کرده است.
مرور خاطرات سینمایی در قطع «یکلیستی»
نمایشگاه پوسترهای دهه ۶۰ و ۷۰ با عنوان «یک لیستی» شامل برگزیده پوسترهای بینالمللی سینمای ایران و پوسترهای سینمایی کوبایی است. این بخش با حضور ابراهیم حقیقی گرافیست باسابقه افتتاح شد و در ادامه مسئولان و مدیران از جمله پیروز حناچی شهردار تهران، سعید رجبی فروتن معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و دیگر مدیران سینمایی و هنرمندان … از آن بازدید به عمل آوردند و استقبال کردند.
پوسترهای این نمایشگاه را مونا زندی حقیقی کارگردان سینما جمعآوری کرده است، خودش هم در آیین افتتاحیه این نمایشگاه در این زمینه توضیح داد: «پیشنهاد برگزاری نمایشگاه پوسترهای دهه ۶۰ و ۷۰ توسط ایرج تقیپور داده شد که به نظرم پیشنهادی درخشان بود. تعداد پوسترها زیاد بود، اما ما محدودیت داشتیم. برخی از این پوسترها کیفیت چاپ نداشتند، برخی پیدا نمیشدند؛ اما در نهایت با کمک دوست و همسایه توانستیم این مجموعه را جمعآوری کنیم. البته این نمایشگاه گزیدهای است از آنچه که در دهه ۶۰ و ۷۰ رخ داده و گزیده خوبی است. به نظرم آن دوران، دوران درخشانی در سینما و طراحی پوستر بوده است. بعد از آن، پیشنهاد اضافه کردن پوسترهای کوبایی هم توسط یکی از عزیزان مطرح شد.»
نمایشگاهی که شامل ۳۲ پوستر از مهمترین فیلمهای دهه ۶۰ و ۷۰ ایران و ۲۰ پوستر کوبایی است که در طبقه هفتم پردیس چارسو خودنمایی میکنند، نمایشگاهی که پوسترهای آثاری همچون «ناخدا خورشید» ساخته ناصر تقوایی با طراحی مرتضی ممیز، «من ترانه ۱۵ سال دارم» ساخته رسول صدرعاملی با طراحی ابراهیم حقیقی، «سارا» ساخته داریوش مهرجویی با طراحی رضا عابدینی، «جادههای سرد» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی با طراحی مسعود دشتبان و… را از ایران در دل خود جای داده است.
ابراهیم حقیقی که یکی از پرکارترین طراحان گرافیک آن سالها بود و البته از مطرحترین هنرمندان این عرصه در حال حاضر است، در افتتاحیه این نمایشگاه ضمن مرور خاطرات برخی از این پوسترها بیان کرد: «وقتی در سال ۶۲ بنیاد سینمایی فارابی تاسیس شد، بسیاری از عزیزان تصمیم گرفتند که پوستر فیلمها، دارای شاخصههای بینالمللی باشند. آن زمان پخشکنندهها میگفتند این پوسترها به فروش نمیرود، اما طراحان ما نشان دادند که ما هم میتوانیم پوسترهای شاخصی داشته باشیم.»
بخشی دیگر از این نمایشگاه را پوسترهای کوبایی دربرمیگیرند که به گفته ابراهیم حقیقی کوباییها در طراحی پوسترهای انقلابی شهره هستند.
وجه تمایز پوسترهای کوبایی اما این است که کوباییها برای همه فیلمهایی که از کشورهای دیگر به آنجا میرفتد، پوستر طراحی میکردند تا حالا گنجینهای عظیم از این هنر داشته باشند و به قیمتی بالا به فروش برسانند.
بهرام جلالی مسئول همین بخش هم در یادداشتی در کاتالوگ جشنواره نوشته است: «همه این پوسترها ضمن اینکه اثر را معرفی میکنند در اجرا به آن رنگ و بوی آمریکای لاتین را دادهاند یعنی پوستر در عین حال که ژاپنی است رنگهای آمریکای لاتین را دارد.»
در این نمایشگاه میشود پوستر آثاری چون «در لندن» محصول مجارستان، «متوفی» محصول برزیل، «سرقت قطار سانتری نیان» محصول انگلستان، «لوسیا» محصول کوبا و… را دید.
نمايش فیلمهای کلاسیک مرمتشده سینمای سوئیس
کلاسیکهای مرمتشده؛ عنوان بخشی از سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر است که در قالب این برنامه ۱۴ فیلم به نمایش درمیآیند و از این تعداد ۶ اثر داستانی و مستند متعلق به سینمای سوئیس هستند.
این فیلمها متعلق به دهه ۱۹۲۰ میلادی تا سالهای ۱۹۷۰ و نمونههایی از کارهای کارگردانان مطرح سوئیسی در تاریخ سینما هستند.
فیلم «شارل مرده یا زنده»، محصول سال ۱۹۶۹ به کارگردانی آلن تنر، از نخستین فیلمهای موج نوی سینمای سوئیس بهشمار میآید. در این فیلم، که با طنز تلخ از جامعه مصرفگرا و بیروح مدرن انتقاد میکند، شارل (با بازی فرانسوا سیمون، پسر میشل سیمون)، کارخانهدار متمول، زندگیاش را تصمیم میگیرد به شکل رادیکالی تغییر دهد. نسخه ترمیمشده این فیلم، بعد از ۵۰ سال در سال ۲۰۱۹، در جشنواره فیلم لوکارنو به نمایش درآمد.
همچنین فرانسوا سیمون، ستاره فیلم «مجنون»، محصول سال ۱۹۷۱ و به کارگردانی دیگر کارگردان موج نوی سوئیس کلود گورتا است. فیلم گورتا برای بیننده علاقهمند سینما، بهنوعی یادآور راننده تاکسی مارتین اسکورسیزی است، که چند سال پیش از این فیلم آمریکایی ساخته شده است. این فیلم در سال ۲۰۱۳ توسط آرشیو ملی سوئیس ترمیم شده است.
میشل سوتر، که در کنار تنر و گورتا از بزرگترین کارگردانان سینمای سوئیس است، با فیلم «نقشهبرداران» در این برنامه حاضر است. این فیلم که در سال ۱۹۷۲، در بخش مسابقه جشنواره کن حضور داشت؛ در سال ۲۰۱۶ ترمیم شد. «نقشهبرداران» فیلمی کمدی است که با زبان کنایه، روابط انسانی بین چندین شخصیت را به تصویر میکشد.
فیلم «عصر باشکوه»، یکی از مشهورترین فیلمهای فرانسیس ریسر کارگردان سوئیسی است که بهتازگی درگذشته است. این فیلم که در سال ۱۹۷۶ ساخته شد، الهامگرفته از موج نوی سینمای فرانسه و بهخصوص سینمای ژان لوک گدار است، و در عین حال وامدار فضای خاص دهه ۱۹۷۰ میلادی و اندیشههای چپگرایی اروپایی است. «شب باشکوه» در سال ۲۰۱۹، ترمیم شد و در جشنواره فیلم لوکارنو به نمایش درآمد.
دو فیلم صامت مستند و داستانی، این برنامه را کامل میکنند: «سفر هوایی من به ایران» از والتر میتل هولتسر، مستندی تهیهشده در سال ۱۹۲۵، و «رخسار کودکان» اثر کارگردان فرانسوی دوران صامت، ژاک فدر است. فدر که برای تهیه یک فیلم داستانی در جنوب سوئیس به این کشور دعوت شده بود، در این فیلم با نگاهی روانشناسانه به زندگی کودکان در شرایطی سخت و طاقت فرسا در روستایی در سوئیس در دهه ۲۰ میلادی میپردازد.
بخش مروری بر کلاسیکهای مرمتشده سوئیس، با حمایت سینماتک سوئیس برگزار میشود.
تورج اصلانی در کارگاه جشنواره جهانی فیلم فجر عنوان کرد؛
سرمایهگذاران باید نگران سینما باشند
تورج اصلانی در مسترکلاس «تجربههای تولید مشترک؛ مسیر صنعتی شدن» که شنبه ۸ خرداد در چهارمین روز برگزاری سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر از ساعت ۲۳:۳۰ در فضای مجازی برگزار شد، به نقاط ضعف و قوت ایران در تحقق سینما بهعنوان صنعت اشاره کرد.
در ابتدای کارگاه، سحر عصر آزاد منتقد سینما و کارشناس این نشست، از اصلانی درباره نقاط تمایز سینمای مستقل از سینمای صنعتی در ایران و جهان پرسید و اصلانی در پاسخ به این سؤال توضیح داد: تمایز سینمای مستقل و صنعتی یک بحث ریشهای است که به سادگی در این سالها از کنار آن گذشتهایم. سینمای ایران با اینکه از نظر آغاز به کار، تنها ۵ سال از سینمای جهان عقبتر است اما در سالهای بعد از نظر تولید، بسیار از سینمای جهان عقب مانده است.
وی افزود: اما چرا سینمای ما مثل سینمای جهان در مسیر تولید درست خود قرار نگرفته است؟ سینمای مستقل، سینمایی است که به مخاطب بیش از تماشاگر فکر میکند. محصولات ما دو ویترین دارد. یکی مخاطب خود است که در سینمای مستقل بیش از هر چیزی اولویت دارد و دیگر اینکه، پیشنهادات جدیدی را در فیلمهای نماینده خود مطرح میکند. سینمای مستقل، سفارشی نیست و به نسبت نیاز روز تماشاگر تنظیم نشده است. بخش دیگر به نیاز تماشاگرانی پاسخ میدهد که معتقدند سینما جادوگر است و با تأکید بر این بعد، سینمای مستقل تعریف خود را از دست میدهد. در این شکل، سینما به سمت صنعتی شدن و تولید سری میرود. سینمای ایران دچار این معضل است که از متخصصان در همه امور بهجای خود استفاده نکرده است و این آسیب بیشتر به سراغ تهیه و تولید میآید. زیرا معمولا موضوعات مورد پسند مخاطبان در تهیه و تولید بیشتر مورد توجه بوده است. البته سینمای موج نو نیز همزمان با این جریان مثل آثار فریدون گله، سهراب شهید ثالث و… پیش رفته است.
اصلانی خاطرنشان کرد: بخشهای مختلف سینمای آکادمیک و صنعتی از هر نظر تفکیک شده است. وقتی این تفکیک صورت بگیرد، همه چیز در سندیکاها پیش میرود و صنعت، سیستم و دانش میخواهد اما در سینمای ایران انگار همه چیز به شکل هیئتی پیش میرود.
کارگردان فیلم «جینگو» بیان کرد: ما از نظر فناوری عقبتر از دنیا نیستیم. به جرأت میگویم در سینمای ایران از نظر تکنیکی، جوانان خوبی فعال هستند و دسترسی به تکنولوژی نیز داریم. ضعف ما شاید در رهبری و سکانداری ترکیب و چیدمان تولید است. متأسفانه ما اصولی را که بر سینمای جهان حاکم است، نمیدانیم. در واقع؛ طراحی تولید، اجرا نمیشود، بلکه صرفاً یک مدیر تولید یک یا دو ماه مانده به کلید خوردن، به کار اضافه میشود.
اصلانی عنوان کرد: در جریان تولید یک فیلم باید به همه سؤالات احتمالی پاسخ داده شود و مسیر روشن باشد. من از سال ۲۰۰۹، تجربه کار با تیمهای غیرایرانی را دارم و دغدغه اینکه، چطور ایدههای آنها را برای ارتقای شرایط تولید فیلم در ایران به خدمت بگیرم، از همان زمان داشته ام.
این سینماگر گفت: به شخصه برخی از فیلمهایی را که در تولید آنها همکاری کردهام، قابل دفاع نمیدانم و آنها دقیقا همان آثاری هستند که با بیشترین بودجهها راهبری و تفکر درستی نداشتهاند و برعکس فیلمهای مستقل با کارگردانان جوان، عمدتاً آثاری بودهاند که با وجود بودجههای کم، قابل دفاع و اصولی پیش رفتهاند.
اصلانی ادامه داد: خوشبختانه نسل جوان فیلمساز با استوریبورد کار میکند. من از این گروه فیلمسازان، معمولا حمایت میکنم تا سینما پوستاندازی کند. این نیروهای سینما باید شناسایی شوند و این، بهمعنای حذف پیشکسوتانی نیست که سالها برای این هنر زحمت کشیدهاند. وظیفه خودم میدانم که جا را برای این جوانان باز کنم.
این مدیر فیلمبرداری توضیح داد: تشنگی فیلمساز به او اجازه میدهد جسارت کند و من در این موقعیت، ترجیح میدهم بتوانم جای خود را به یک جوان واگذار کنم. من باید استعدادهای محیط را رصد کنم تا اینکه بخواهم منتظر دعوت از سوی یک فیلمساز برای نشستن پشت دوربین باشم.
او درباره تجربه تولیدات مشترک بینالمللی خود عنوان کرد: وقتی قصد داریم یک فیلمساز بزرگ خارجی را برای تولید فیلم به ایران دعوت کنیم و او مدام درگیر مسائل تولید میشود، حاضر نخواهد بود به ایران بیاید. در خارج از ایران، روزانه معمولا ۸ ساعت فیلمبرداری صورت میگیرد و استراحت بین کار هم وجود دارد. درست مثل این است که بخواهیم رونالدو را به ایران دعوت کنیم و در زمین گل کوچک توپ بزند! متأسفانه نوع محصولات سینمایی و ویترین ما کم است. در حالیکه سینمای آمریکا فیلمهایی از هر ژانر دارد، زیرا برای تولیدشان هزینه کرده است و باید سرمایهاش را برگرداند، اما ما بودجه میگیریم و دغدغه برگشتش را نداریم. بوروکراسیِ خستهکننده و شکنندهای برای این کار وجود دارد و لازم است تعامل اقتصادی و تولید جهانی را بیاموزیم.
اصلانی در پایان گفت: سینمای ایران زمانی صنعتی میشود که سرمایهگذاران نگران سرمایهشان برای سینما باشند و نه برای خرید ملک به بهانه سینما! تا زمانی که سینما خصوصی و خط قرمزهای غیرضروری برداشته نشود، بخش خصوصی نیز ریسک سرمایهگذاری را نمیپذیرد.
در بخش دوم کارگاه فردریک مر مطرح شد؛
سینما راه خود را پیدا میکند
فردریک مر سینماگر سوئیسی در بخش دوم کارگاه خود در سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر درباره روند تحول سینمای سوئیس از دهه ۱۹۶۰ به بعد توضیحاتی را ارائه کرد.
او با اشاره به راهاندازی کمپانی فیلمسازی «۵» عنوان کرد: در دهه ۱۹۶۰، ۵ کارگردان اهل ژنو یک شرکت تولید و فیلمسازی به نام «۵» را راهاندازی کردند. فیلمهای «نقشهبرداران»، «مجنون» و «شارل مرده یا زنده» که در سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر نیز حضور دارند، همگی محصول این شرکت بودهاند.
مر بیان کرد: مسأله مهمی که میخواهم به آن اشاره کنم، این است که بنیانگذاران شرکت ۵ علاوهبر راه اندازی این شرکت، دو منبع سرمایه را نیز در نظر گرفتند. یکی خود کارگردانان که سرمایه زیادی نداشتند و دیگری تلویزیون فرانسهزبان کشور سوئیس که در تولید آثار موج نوی این کارگردانان جوان سوئیسی مشارکت میکرد.
این سینماگر با نمایش تصویری مربوط به فیلم «دعوت» از کلود گورتا اظهار کرد: این فیلمساز به همراه سوته و آلن تانر با مشارکت فرانسه آثاری را ساختند و بهنوعی سوئیس را ترک کردند. آنها آغازگر روش جدیدی از فیلمسازی بودند که در تاریخ سینمای سوئیس مهم است و واکنشی را در سوی دیگر کشور هم ایجاد کردند. تلویزیون فرانسهزبان سوئیس نیز معمولاً با جوانهایی کار میکرد که چپگرا بودند و خود تلویزیون نیز با انتقادات زیادی روبهرو میشد. همزمان در دهه ۱۹۶۰، تلویزیون آلمانیزبان سوئیس بسیار محافظهکار عمل میکرد و البته این آثار دهه ۱۹۶۰ عمدتاً مستند بودند.
او در پاسخ به اینکه آیا دوران افول سینمای سوئیس بعد از این دهه شروع شده است، گفت: هم بله و هم نه. همچنان در بخش فرانسهزبان، آثار مشهور کمپانی پرزنت را بعد از دهه ۶۰ شاهد بودیم و سالنهای اکران را پر میکردند اما حمایت مالی تلویزیون سوئیس، آن زمان کار را سخت کرده بود و کارگردانان جوان سرمایهای برای ساخت فیلمهای داستانی پیدا نمیکردند.
او در پاسخ به این سؤال راستین که نقش جشنواره فیلم لوکارنو در معرفی سینمای سوئیس چقدر بوده است، عنوان کرد: لوکارنو در جهانی کردن سینمای سوئیس تأثیرگذار بوده است و بر نسلهای بعد از دهه ۶۰ و ۷۰ تأثیر زیادی داشت. زمانی که هولتسر، جایزه یوزپلنگ طلایی لوکارنو را برای «عصر باشکوه» دریافت کرد، به فیلمسازی جهانی تبدیل شد. از اواسط دهه ۷۰، لوکارنو وزن بیشتری برای ارزش بخشیدن به آثار سوئیسی پیدا کرد، زیرا نگاه محافظهکار مردم و جامعه سوئیس نسبت به سینما، به یک هنر تغییر کرد.
شادمهر راستین مدیر باشگاه و کارگاههای جشنواره جهانی فیلم فجر در ادامه اشاره کرد: جشنواره فیلم لوکارنو برای ایرانیان به دلیل جوایزی که زندهیاد عباس کیارستمی، جعفر پناهی، رخشان بنی اعتماد و … از آن دریافت کردهاند، رویداد مهمی است. وی گفت: شاید توجه لوکارنو به فیلمهای ایرانی، به دلیل چپگرا نبودن این جشنواره باشد.
مر نیز در اینباره گفت: به چپگرا نبودن این جشنواره اعتقادی ندارم. زیرا این جشنواره از اوایل دهه ۱۹۶۰، فعالیت خود به سینمای سایر کشورها و دوردست نگاه داشت و تمرکزش صرفاً بر آثار سینمایی سوئیس، ایتالیا، فرانسه و… نبود. همچنین در این دهه فیلمهای مهمی از دیگر کشورها نیز در این جشنواره حضور داشتند. ایده لوکارنو، از روحی که بر کنگره سینمای مستقل حاکمیت داشت، شکل گرفته بود. از همان زمان، برنامهریزان لوکارنو به اصطلاح با این DNA به سینمای دیگر کشورها توجه داشتند.
دبیر سابق جشنواره فیلم لوکارنو با اشاره به تغییر مناسبات با تغییر جریان سینمای آنالوگ به دیجیتال و اهمیت ارتباطات رو در رو در همکاریهای سینمایی توضیح داد: سینمای دیجیتال پارادایم شیوه دیدهشدن فیلم را تغییر داده است. زمانی که در جشنواره فیلم لوکارنو، بهعنوان دبیر هنری فعال بودم، فیلم «چهارشنبهسوری» اصغر فرهادی از ایران را انتخاب کردم. اصغر فرهادی بعد از این فیلم شهرت جهانی بیشتری پیدا کرد، اما من «چهارشنبهسوری» را در جشنواره فیلم فجر در بخش بازار دیده بودم و با فرهادی درباره اثر صحبت کردم و او نکات تازهای را برایم توضیح داد و اگر این تجربه رو در رو نبود، نمیتوانستم این کار را کشف کنم.
مر درباره پیشبینی خود از آینده جشنوارهها عنوان کرد: من معتقدم سینما راه خود را پیدا خواهد کرد، جشنواره آنلاین جذابیتی ندارد. مهم این است واقعیت جشنوارهها حتی با رعایت پروتکلهای بهداشتی و ماسک زدن حفظ شود.
او درباره فعالیت سینماتک سوئیس که مسئولیت آن را برعهده دارد، نیز گفت: وظیفه ما حفاظت از هر اثر بصری در سینماتک سوئیس است اما از سایر کشورها نیز آثاری را در اختیار داریم، ولی صرفاً داشتن آرشیو مهم نیست. اگر فیلمها نتوانند خود را عرضه کنند، آرشیو به یک ارگان مرده تبدیل می شود. سینماتک سوئیس از سال ۱۹۴۸ شکل گرفته است و آرشیوی غنی دارد که بهواسطه سینمای دیجیتال و گسترش آن ممکن شده است.
مر در پایان، خطاب به مخاطبان کارگاه خود بیان کرد: سینمای سوئیس عمدتاً ناشناخته مانده است، توصیه میکنم به فیلمهای سوئیسی توجه کنید تا شاید آنها شما را حیرتزده کنند.
در معرفی فیلم «بدوک» مطرح شد؛
مجید مجیدی: پیوستن به فیاپف دستاورد بزرگی برای سینمای ایران است
فیلم سینمایی «بدوک» عصر روز یکشنبه ۹ خرداد در پردیس سینمایی چارسو در بخش کلاسیکهای مرمتشده با حضور مجید مجیدی کارگردان این فیلم، امیر اسفندیاری معاون دبیر و رئیس دبیرخانه مرکزی جشنواره جهانی فیلم فجر و شادمهر راستین مدیر باشگاه و کارگاههای این رویداد به نمایش درآمد.
در ابتدای این نمایش شادمهر راستین، مدیر باشگاه و کارگاههای سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر بیان کرد: میدانم که تولید فیلم «بدوک» با تمام آن شرایط سخت در آن منطقه و در آن سالها محل بحث بود. این فیلم قومنگارانه است و از اسناد مهم محسوب میشود. ما تغییرات زیستی را که در آنجا اتفاق افتاده، در دو فیلم داریم که رگههای آن تغییرات را میشود هنوز هم دید.
سپس اسفندیاری معاون دبیر و رئیس دبیرخانه مرکزی این رویداد گفت: فیلم «بدوک» ساخته سال ۶۹ و ازجمله فیلمهایی بود که نگاهی به واقعیات داشت. وقتی این فیلم ساخته شد و به کن رفت، یک کارگردان مؤلف دیگر از سینمای ایران معرفی شد. این فیلم در دهمین جشنواره فیلم فجر شرکت کرد و دو جایزه برای فیلمنامه گرفت، ضمن اینکه جایزه بهترین فیلم اول را هم دریافت کرد. مجیدی بعد از این فیلم، ۱۰ فیلم دیگر ساخت که جدیدترین فیلمش در ونیز درخشید. میتوانم به جرأت بگویم که اتفاقاتی که برای دیگر فیلم او با نام «بچههای آسمان» رخ داد، بازار آمریکا را روی ایران باز کرد. «بچههای آسمان» اولین فیلم از ایران بود که نامزد اسکار شد و در دنیا پنج میلیون دلار فروخت و این راه برای سینمای ایران باز شد، بهطوریکه حالا به فیلمهایی رسیدهایم که در دنیا خوب میدرخشند، بازار خود را در دنیا دارند و پخشکنندگان منتظر هستند تا ببینند فیلم بعدی کارگردانان آنها چیست.
مجیدی پیش از اکران این فیلم در سخنانی کوتاه اظهار کرد: از جشنواره، آقای عسگرپور و آقای اسفندیاری تشکر میکنم که این فرصت را برای نمایش دوباره «بدوک» که ۳۱ سال پیش ساخته شده بود، به وجود آوردند. از سوی دیگر به جشنواره هم تبریک میگویم که توانست در میان ۱۶ جشنواره برتر قرار بگیرد. این امر محصول تلاش همه دستاندرکاران جشنواره، به ویژه رضا میرکریمی بود که تلاش زیادی کرد، من از نزدیک شاهد تلاشهای او بودم. خدا را شکر که در نهایت تلاش دستاندرکاران نتیجه داد، چون پیوستن به فیاپف دستاورد بزرگی برای سینمای ایران است. جا دارد که از همه کسانی که در طول این سالها برای جشنواره زحمت کشیدند، تشکر کنم.
مجیدی ادامه داد: من دوست دارم اینجا درباره وضعیت سینمای ایران کمی صحبت کنم؛ این سینما با همه نامهربانیها، نقدهای ناصواب و البته گاهی صواب دریچهای را به روی دنیا باز کرد. بارها شاهد بودم که افراد در فستیوالها تنها نامی از ایران شنیده بودند. آن هم از طریق برخی جراید که تبلیغات سویی داشتند. حتی در فستیوالی در ژاپن دیدم که مردم بیشتر نام ایران را با جملاتی مانند اینکه حامی تروریست است، میشناختند. آنها میگفتند با دیدن فیلمها، دریافتیم کشوری که چنین آثاری دارد، نمیتواند تروریست باشد. این فیلمها نشان میدهد کشور شما پشتوانه بزرگ فرهنگی دارد. سینمای ایران سفیر نجیبی از ایران است که پرچم کشور ما را در همهجا به اهتزاز درآورده و توانسته کشور ما را نمایندگی کند. من هم خوشحالم که سهم کوچکی در این معرفی بزرگ داشتم و از همه عزیزانی که در طول این سالها کنار ما بودند تا آثار ما دیده شود، تشکر میکنم.
کارگردان فیلم «خورشید» مطرح کرد: یکی از رسالتهای سینماگران این است که مرهم آلام و دردهای مردم کشورشان باشند. خیلی وقتها که نقدی میشود، مسئولان برنمیتابند و این موضوع پسندیده نیست، اما وظیفه سینماگر نقد و تسهیلکنندگی است و او باید زوایای پنهان را نشان بدهد. «بدوک» یکی از همان آثار است. این فیلم مسائل سیستان و بلوچستان را به تصویر میکشد. این منطقه، منطقهای محروم است و توجه کمی به آن شده و میشود. بنابراین نمیتوانیم چشممان را ببندیم و به مسائل نگاه نکنیم. یادم است ساخت «بدوک»، باعث تحول در منطقه شد یعنی مسئولان با آن منطقه آشنا شدند. بهطوریکه هنوز وقتی بعد از سالها به آنجا میرویم برخی نگران میشوند که نقطهضعفها را عیان کنیم. وقتی فیلم ساخته شد، بیمهریهای زیادی از سوی مسئولان به آن شد، اما مرتضی آوینی یکی از حامیان بزرگ فیلم بود و به تنهایی پشت فیلم ایستاد. اگر او نبود شاید مسیر فیلم به گونهای دیگر میشد. آن زمان آقا مرتضی گفت وظیفه هنرمند تصویرگری آلام است.
این کارگردان در پایان توضیح داد: «بدوک» روزنه بزرگی را برای من باز کرد؛ هرچند باعث شد چندسالی نتوانم کار کنم. بعداز این فیلم، فیلمنامههای من مورد بیمهری قرار گرفتند، اما مجموع این اتفاقات باعث شد از حوزه بیرون بیایم. در نهایت سختکوشی، تلاش و لطف خدا باعث شد این مسیر ادامهدار باشد. در پایان، از همه کسانی که زمینه نمایش مجدد این فیلم را به وجود آوردند، تشکر میکنم.
پیروز حناچی شهردار تهران، احمد مسجد جامعی و … در نمایش این فیلم حضور داشتند.
فیلمهای روز پنجم
برنامه اکران پردیس سینمایی چارسو
سالن شماره یک؛ فیلم سینمایی «دشت خاموش» ساخته احمد بهرامی از ایران (جشنواره جشنوارهها/ سانس ۱۳:۲۰)/ مستند «استعداد» به کارگردانی جولیانو فراتینی از ایتالیا (مستند زیر ذرهبین/ سانس ۱۵:۲۰)/ فیلم سینمایی «گیسوم» از نوید بهتویی از ایران (سینمای سعادت/ ۱۷:۱۰)/ فیلم سینمایی «بدوک» به کارگردانی مجید مجیدی از ایران (کلاسیکهای مرمتشده/ سانس ۱۹).
سالن شماره دو؛ باکس فیلم کوتاه شماره دو (جلوهگاه شرق/ سانس ۱۳:۲۰)/ فیلم سینمایی «رخسار کودکان» ساخته ژاک فدر از سوئیس و فرانسه (کلاسیکهای مرمتشده/ سانس۱۷:۳۰)/ فیلم سینمایی «هجده هزار پا» ساخته مهدی شامحمدی از ایران (شاخههای زیتون/ سانس ۱۹:۵۰).
سالن شماره سه؛ مستند «زمزمههای گمشده در دوردست» اثر منصور فروزش از ایران (مستند زیر ذرهبین/ سانس ۱۲:۵۰)/ فیلم سینمایی «صد سال به این سالها» ساخته کارلوس اندرس مورلی از آلمان (جشنواره جشنوارهها/ سانس ۱۴:۱۰)/ مستند «روزگار بلور» ساخته امیر فرضالهی از ایران (مستند زیر ذرهبین/ سانس۱۵:۵۰)/ فیلم سینمایی «برادرم نادعلی» به کارگردانی علی تکروستا از ایران (شاخههای زیتون/ سانس ۱۷:۵۰)/ فیلم سینمایی «لیتوانیای نوین» به کارگردانی کارولیس کوپینس از لیتوانی (نمایشهای ویژه/ سانس ۱۹:۳۰).
سالن شماره چهار؛ فیلم سینمایی «در کنار دریا» ساخته آکیو فوجیمیتو از ژاپن (جلوهگاه شرق/ سانس ۱۲)/ مستند «شنا تا به آنجا که آبی شود دریا» از جیا ژانگ که از چین (مستند زیر ذرهبین / سانس ۱۳:۵۰)/ فیلم سینمایی «عوامل انسانی» اثر رونی تراکر محصول مشترک آلمان، ایتالیا و دانمارک (سینمای سعادت/ سانس ۱۶)/ فیلم سینمایی «قصههای درختان بلوط» ساخته گرگور بوژیچ محصول مشترک اسلوونی و ایتالیا (نمایشهای ویژه/ سانس ۱۸)/ فیلم سینمایی «به زیر آسمان و زمین» ساخته روی آریدا از فرانسه (جلوهگاه شرق / سانس۱۹:۴۰).
سالن شماره پنج؛ نسخه مرمتشده فیلم سینمایی «سرنوشت یک انسان» اثر سرگی باندارچوک از اتحاد جماهیر شوروی (کلاسیکهای مرمتشده/ سانس ۱۱:۲۰)/ فیلم سینمایی «صحنهزنی» به کارگردانی علیرضا صمدی از ایران (جلوهگاه شرق/ سانس ۱۳:۲۰)/ فیلم سینمایی «خاطرات محاصره» به کارگردانی آندره زایتسف از روسیه (جشنواره جشنوارهها/ سانس ۱۵:۲۰)/ فیلم سینمایی «معجزه» ساخته بیونگ هون مین از کره جنوبی (سینمای سعادت/ سانس ۱۷:۴۰)/ فیلم سینمایی «بوتاکس» به کارگردانی کاوه مظاهری از ایران (جشنواره جشنوارهها/ سانس ۱۹:۲۰).
سالن شماره شش؛ فیلم سینمایی «ارنا در جنگ» به کارگردانی هنریک روبن گینز از دانمارک (سینمای دانمارک/ سانس ۱۱:۲۰)/ فیلم سینمایی «پدر ما» ساخته کلودیو نوچه از ایتالیا (جشنواره جشنوارهها/ سانس ۱۳:۲۰)/ فیلم سینمایی «دختر لر» به کارگردانی اردشیر ایرانی از ایران (کلاسیکهای مرمتشده/ سانس ۱۵:۳۰)/ فیلم سینمایی «یک جای معمولی» ساخته اوبرتو پازولینی از بریتانیا، ایتالیا و رومانی (جشنواره جشنوارهها/ سانس ۱۷:۳۰)/ فیلم سینمایی «جزیره دروغ» به کارگردانی پائولا کونس از آرژانتین (سینمای سعادت/ سانس ۱۹:۳۰).
سالن شماره هفت؛ باکس فیلمکوتاه شماره یک (سینمای سعادت/ سانس ۱۱)/ فیلم سینمایی «کم پیدایی» اثر پیر فیلمون از فرانسه (جشنواره جشنوارهها/ سانس ۱۹:۴۰).
برنامه اکران سینما آزادی
سالن شماره یک؛ فیلم سینمایی «احساسات» اثر دمیتری روداکف از روسیه (جشنواره جشنوارهها/ سانس ۱۱:۳۰)/ فیلم سینمایی «شیفت» ساخته استفان کمانداروف از بلغارستان (فیلمهای ژانر معاصر/ سانس ۱۳:۳۰)/ فیلم سینمایی «آخرالزمان» به کارگردانی یوناس کاروپ یورک از دانمارک (سینمای دانمارک/ سانس ۱۵:۵۰)/ فیلم سینمایی «نان روزانه ما» ساخته کینگ ویدور از آمریکا (کلاسیکهای مرمت شده/ سانس ۱۸:۱۰)/ فیلم سینمایی «سوپرانو» اثری از بارتوس کروهلیک از لهستان (جشنواره جشنوارهها/ سانس۱۹:۵۰).
سالن شماره دو؛ فیلم سینمایی «نقشهبرداران» ساخته میشل سوته محصول سوییس (کلاسیکهای مرمتشده/ سانس ۱۴:۱۰)/ فیلم سینمایی «پدر» به کارگردانی مشترک کریستینا گروزوا و پیتر والچانف از بلغارستان (نمایشهای ویژه/ سانس۱۶)/ فیلم سینمایی «فرزندان شب» ساخته بهروز نورانیپور از ایران (شاخههای زیتون/ سانس ۱۷:۵۰)/ باکس فیلمکوتاه شماره دو (سینمای سعادت/ سانس ۱۹:۴۰).
برنامه اکران سینما کانون
سالن روباز: فیلم سینمایی «بنبست» ساخته وینکو میدرندورفر از اسلوونی (سینمای سعادت/ سانس ۱۷:۵۰)/ نسخه مرمتشده فیلم سینمایی «آنسوی آتش» ساخته کیانوش عیاری از ایران (کلاسیکهای مرمتشده/ سانس ۱۹:۴۰).