نظریه بنگاه اقتصادی یا Theory of The Firm، مفهومی در حوزه اقتصاد خرد است که از دل اقتصاد کلاسیک بیرون آمد و بیان میکند که شرکتها وجود دارند و تصمیماتی میگیرند تا سود خود را بیشینه کنند. کسبوکارها با بازار تعامل دارند تا قیمت گذاری و تقاضا را تعیین نموده و منابعی را بر اساس مدلهایی که به دنبال بیشینه کردن سود هستند، اختصاص دهند.
نظریه بنگاه اقتصادی در کنار نظریه مصرف قرار دارد، نظریهای که میگوید مصرفکنندگان به دنبال بیشینه کردن مطلوبیت کل خود هستند. چیزی که امروزه از نظریه بنگاه اقتصادی درک میشود بعضی اوقات بین انگیزههای بلندمدت (ثبات اقتصادی) و انگیزههای کوتاهمدت (بیشینه کردن سود) فرق میگذارد.
نظــریه بنگـاه اقتـصادی همیشه در حال تحلیل دوباره و به روز شدن است تا با تغییرات اقتصاد و بازار خود را هماهنگ نماید. تحلیل اولیه اقتصاد بر صنایع وسیع تمرکز داشت، ولی همچنان که قرن نوزده پیش میرفت، اقتصاددانهای بیشتری شروع به دنبال کردن سطح بنگاه کردند تا به سؤالات پایهای در باب اینکه چرا شرکتها تولید میکنند و چه انگیزههایی در هنگام تخصیص سرمایه و کار در آنها وجود دارد، پاسخ دهند.
برداشتهای امروزی نــظریه بنگــاه اقـتصـــادی چنین حقایقی را بهعنوان مالکیت سهام کم بهوسیله تعداد زیادی از تصمیم گیران بهحساب میآورد. بعضی احساس میکنند که مدیران عامل شرکتهای سهامی عام نهتنها به بیشینه کردن سود علاقهمند هستند، بلکه به اهدافی تمایل دارند که بر مبنای بیشینه کردن فروش، روابط عمومی و سهم بازار استوار است.
Theory of The Firm
تهیهشده در: مدیر مالی