مرد میانسال که همسر دومش را کشته و در باغچه خانه همسر اولش دفن کرده بود در حالی پای میز محاکمه رفت که در جلسه دادگاه منکر قتل شد.
به گزارش ایران، حدود 4 سال قبل پسر دانشجویی با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن مادرش خبر داد و گفت: مادرم شهناز چند سال قبل با مردی ازدواج کرد و با هم در یک خانه اجارهای زندگی میکردند. اما مدتی است که هر چه سراغ مادرم را از آن مرد میگیرم میگوید مادرت گم شده است.
پس از این شکایت تحقیقات آغاز شد و مأموران به سراغ شوهر شهناز رفتند اما این مرد 65 ساله منکر اطلاع از سرنوشت همسرش شد و گفت: من سالها قبل با زنی به نام فرحناز ازدواج کردم اما بعد از مدتی متوجه شدیم که نمیتوانیم بچهدار شویم کم کم اختلاف بینمان بیشتر شد و من تصمیم گرفتم با زن دیگری ازدواج کنم. به همین خاطر وقتی شهناز را دیدم فکر کردم او همسر مناسبی برای من است البته شهناز قبلاً ازدواج کرده و یک پسر هم داشت اما از شوهرش جدا شده بود.
با این حال وقتی با او ازدواج کردم پذیرفتم که از پسرش هم مراقبت و نگهداری کنم اما هر چه پسرش بزرگتر میشد اختلاف و درگیری او با مادرش بیشتر میشد الان هم مطمئن هستم ناپدید شدن شهناز زیر سر پسرش است و میخواهد به من تهمت بزند.
در ادامه کارآگاهان به تحقیق از پسر دانشجو پرداختند اما وی با اسناد و مدارک ثابت کرد که در این ماجرا دخالتی نداشته است. از سوی دیگر در ادامه بررسیها مشخص شد مرد میانسال تناقض گوییهای متعددی در اظهاراتش داشته است بنابراین با این احتمال که در ناپدید شدن همسر دومش نقش دارد او را بازداشت کردند.
بدین ترتیب پس از ماهها تحقیق و بازجویی سرانجام مرد میانسال به قتل همسر دومش اعتراف کرد و مدعی شد جسد او را در باغچه خانه همسر اولش دفن کرده است.
متهم به مأموران گفت: بعد از اینکه تصمیم گرفتم با شهناز ازدواج کنم خانهام را به همسر اولم دادم و چون جایی برای زندگی نداشتم به ناچار یک خانه اجاره کردیم و زندگی مشترکمان شروع شد من در تمام این سالها هزینه نگهداری از پسر شهناز را هم متقبل شدم تا اینکه او در دانشگاه قبول شد و من باید هزینه تحصیلش را هم میدادم.
مدتی که گذشت به همسرم گفتم کاش به جای اینکه این همه پول برای شهریه دانشگاه پسرت میدادیم آن را برای پول پیش خانه میپرداختیم تا کرایه کمتری بدهیم. اما هنوز حرفم تمام نشده بود که شهناز از پشت ضربه محکمی به سرم کوبید که گیج شدم. خیلی عصبی شده بودم به همین خاطر او را هل دادم که ناگهان روی زمین افتاد و بیهوش شد. من از ترس شالی دور گردنش پیچیدم و خفهاش کردم بعد هم جسد را به خانه همسر اولم بردم و در باغچه خانه دفن کردم.بعد از اعترافات این مرد مأموران به خانه فرحناز رفتند و پس از کندن باغچه با جسد شهناز رو به رو شدند. کارشناسان پزشکی قانونی نیز علت مرگ را خفگی و ضربه به سراعلام کردند.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده به شعبه 8 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و اولیای دم برای وی درخواست قصاص کردند اما وقتی متهم پای میز محاکمه رفت منکر اتهام قتل شد و گفت: من زنم را نکشتم من فقط او را هل دادم الان هم اعترافات قبلی خودم را تکذیب میکنم و نظریه پزشکی قانونی را هم قبول ندارم.
بدین ترتیب با پایان یافتن جلسه محاکمه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.