به گزارش تابناک به نقل از فارس، سرزمین فارس دارای یکی از کهن ترین آداب و آیین های فرهنگی ایران است و عشایر فارس، در گذر تاریخ، بنیانگذار فرهنگ غنی در این سرزمین بودهاند و زندگی مردم، با فرهنگ ایلات مختلفی در گذر کوچ و رفتن به ییلاق و قشلاق، آشنا شده و خو گرفته است.
پدیدۀ نوروز یکی از تأثیرگذارترین هنجارهای فرهنگ همگانی در پاسداشت ارزشهای تاریخی مردم است و آداب و رسوم هر قوم و قبیله، عنصر اصلی فرهنگی آن قوم محسوب میشود که حفظ و نگهداری آن وظیفه همه اعضا میباشد.
آغاز فصل بهار، که همواره نماد شروع تلاشهای بی وقفه عشایر به خصوص عشایر سروستان است، بهانهای شد تا به برخی آداب، رسوم و فرهنگ این قشر زحمتکش و بی ادعا، برای گرامیداشت نوروز بپردازم و برای شنیدن گوشه ای از آداب غنی این افراد، به سراغ امیرحسین سلیمی، فرهنگی و پیشکسوت ورزش سروستان رفتم.
سلیمی علاقه زیادی به مطالعه کتب تاریخ فرهنگ مردم دارد و خود نیز به غیر از کار دامداری، در واکسناسیون دام های عشایر و روستاییان مشغول است و همین رفت و آمد و نشست و برخاست با اقوام مختلف سبب شد پای صحبت هایش بنشینم و او از نوروز و آیین های قدیمی مردم این دیار بگوید.
سلیمی در ابتدا با اشاره به اینکه نوروز باستانی در میان عشایر سروستان، جایگاه ویژهای دارد، گفت: بر اساس اعتقادات و عقاید محلی، سال نو، شروعی برای صلح و استحکام، دوستی و برادریها است.
وی ادامه داد: از آنجا که سروستان، از دوره قدیم، در مسیر کوچ عشایر قرار داشته و دشت چهار راه، نمکدان و تنگ غنیبی، در بهار و پاییز مسیر اصلی کوچ عشایر بوده است، این مردم کوچرو برای خرید مایحتاج خود همچنین فروش فرآورده های دامی با اهالی سروستان به داد و ستد میپرداختند.
سلیمی افزود: همچنین پیله وران دوره گرد، همیشه با عشایر به معاملات پایاپای میپرداختند و اصولا رابطه حسنه ایلات و عشایر با مردم سروستان نسبت به دیگر شهرهای همجوار بیشتر و حسنه تر بوده است.
وی بیان کرد: خوب است بدانیم که آن قسمت از طوایف ایل خمسه که از منطقه سروستان عبور کرده و به سرحد و گرمسیر میپرداختند، عبارت بودند از طایفه عبدالیوسفی، حسانی، فارسی، لرکوچی، میرکی، عرب های مومنی، صفری کوچی، طوایف گوناگون ایل باصری اعم از جوچین، کلمبه ای، عبدلی، لب موسی و عشایر ساکن سروستان که طوایف حسانی، لر، میرکی و فارسی و غیره میباشند که از دهه ۵۰ ، ابتدا به صورت برپایی چادر سیاه بیشتر در جنب محله شیخ یوسف، ساکن شدند و سپس در همان منطقه، زمین خریدند و به ساخت منزل پرداختند.
سلیمی در ادامه توضیح داد: این گروه بیشتر کسانی بودند که به هر علت، دام خود را از دست داده و در شهر به کارگری میپرداختند تا اینکه خشکسالیهای پی در پی و حمایت نشدن قشر دامدار و عشایر و پیر و از کار افتاده شدن نسل قدیمی از عواملی بود که عشایر بیشتری را روانه سروستان کرد؛ امروزه مردم سروستان در کنار برادران عشایر خود در صلح و صفا زندگی میکنند.
این فرهنگی بازنشسته بیان کرد: عشایر از آغاز در این جشن بزرگ باستانی و فرهنگی، پیوسته آرزوی روزگار بهتری برای خود و تمام کسانی که نوروز را جشن می گرفتند، میکردند و اعتقاد دارند اگر حال همه مردم و زمین خوب باشد، حال آنان نیز خوب می شود و همین سبب می شد که همواره در دعاها و آداب خود، خواهان خوبی برای همه باشند.
سلیمی با توضیح اینکه مراسم عید نوروز در بین عشایر هر قوم تفاوت های اندکی دارد، بیان کرد: از آنجا که عشایر از ساکنان اولیه ایران کهن بوده اند، نوروز را در کنار دیگر هموطنان و قومیت ها جشن میگرفتند و آن را گرامی میداشتند؛ اکثریت افراد در این ایلات بزرگ، دو روز مانده به عید نوروز حیوانی سر می بریدند تا با امدن عید، پذیرایی جانانه ای از خانواده و بستگان خود به عمل آورند.
در مورد روزهای قبل و آماده سازی برای عید نوروز پرسیدم که گفت: در قدیم که ایلات از شهرها دور بودند و ماشینی برای رفت و آمد در دسترس نبود، پدر خانواده به شهر میرفت و برای اعضاء خانواده، لباس نو، شیرینی و همچنین مایحتاج و وسایل پذیرایی از مهمان ها را خریداری میکرد.
وی ادامه داد: وظایف مادران و زنان پر تلاش عشایر هم رنگ و بوی متفاوت تری میگرفت آنها شروع به درست کردن گندم برشته میکردند و با وسایلی که در دسترس داشتند، نقل، آب نبات و نان شیرین و شیرینی های محلی درست میکردند تا کام بچه ها شیرین شود و مقداری از آنها را برای پذیرایی از مهمان ها نگهداری میکردند.
سلیمی با اشاره به مراسم حناگذاری توسط مادر خانواده بر دستان بچه ها افزود: از وظایف دیگر مادران، آماده کردن حنا برای گذاشتن بر دست و پای بچه ها بود که این کار از روز قبل شروع می شد و شب هنگام کف دست و پای بچه ها حنا گذاشته می شد و با پارچه هایی این حنا را بر دستان آن ها میبستند تا صبح فردا، که موقع شست و شو بود و کف دست و پاها با حنا رنگ گرفته و سرخ می شد.
وی با توضیح اینکه این حنا گذاشتن و رنگ شدن دست و پاها، مفاهیم خاصی داشت و به غیر از زیبایی خاصیت های بسیاری دیگر نیز دارد، افزود: به موی دختران هم جهت آرایش و زیبایی حنا میگذاشتند هر چند که این کار باعث تقویت موها نیز می شود و خانم های مسن نیز با رنگ کردن موها و به اصطلاح خودشان، زلف های سفید، خود را برای آمدن عید، زیبا و آراسته می کردند.
این پیشکسوت ورزشی سروستان، در ادامه بیان کرد: در عشایر کلانتر یا خان، سمبل وحدت و یکپارچگی است و در پیوند ازدواج یا بروز اختلاف، حرف اول و اخر را میزند و با درایت خود بزرگتری میکند که همین باعث می شود که روز عید بچه ها و بزرگسالان، نخست به منزل کلانتر و کدخدا میرفتند و روبوسی و عید مبارکی انجام میگرفت.
سلیمی با اشاره به رسم زیبای عیدی دادن بزرگترها و عیدی گرفتن کوچکترها که هنوز هم ادامه دارد، افزود: در قدیم رسم ایلات بود که کودکان از بزرگترها عیدی میگرفتند، مثلا عیدی ۶۰ سال پیش، سکه های یک، سه و پنچ ریالی بود که گرفتن این سکه باعث شادی و نشاط فرزندان طایفه میشد.
وی گفت: یکی از رسم های بسیار زیبای اعضای ایل به رسم قدردانی از خانواده خان یا کلانتر ایل این گونه بود که خیلی وقت ها در روز عید چند خانوار با هم، کهره یا بره ای را بر پشت اسب یا حیوانی دیگر بسته و به منزل کلانتر یا خان میبردند و از او تشکر میکردند و در انجا مورد محبت خانواده بزرگ خاندان قرار میگرفتند.
سلیمی ادامه داد: زن کلانتر هم پارچه پیراهن یا چارقدهای رنگا رنگ، به دختر یا زنان مهمان هدیه میکرد که این باعث همستگی و دلگرمی و شادی دربین خانم ها می شد و شادی این مراسم را پر رنگ تر میکرد.
وی اظهار کرد: بعد از دید و بازدید با خانواده خان، تبریک گفتن ها و دید و بازدید ها از بزرگان فامیل شروع می شد و جوان ترها، چادر به چادر، به همه بستگان سر میزدند و به اصطلاح به دست بوسی بزرگان می رفتند.
سلیمی با توجه به این موضوع که در قدیم رسم بر این بوده است که شب عید باید حتما هر کس در خانه یا در چادر خودش باشد، توضیح داد: مردم ایل رسم دارند اعضای خانواده در کنار هم جمع با صفا و صمیمی داشته باشند و اجاق غذا، روشن و به اصطلاح اجاق خانواده گرم باشد و از آن بوی غذا بیرون بیاید و همگی غذای گرم بخورند و خاطرات نشاطآور و جک های بامزه بگویند و در کنار یکدیگر بخندند و شاد باشند.
وی ادامه داد: از رسم های خوب و زیبا در عشایر ان هم در عید نوروز، دادن صلح و صفا و اشتی بین خانواده هایی بودکه ممکن بود بینشان جدایی و کدورتی به وجود آماده باشد که معمولا با وساطت خان یا کلانتر ایل صورت می گرفت و همگی با روبوسی کردن و دست دادن کدورت ها را کنار میگذاشتند.
سلیمی با اشاره به بازی های بومی و محلی عشایر گفت: این سرگرمی ها را باید جزیی از برنامه ها و بازی های نوروز دانست که معمولا به صورت دسته جمعی و با حضور مردان و پسران جوان انجام میگرفت و زن ها حکم تماشاچی و تشویق کننده این مسابقات بودند.
وی بیان کرد: در بین عشایر سروستان بیشتر ترکه بازی رواج دارد که به هنگام جشن ها انجام می شود و همواره با صدای ساز و نقاره همراه است و به نوعی مبارزه و نشان دادن چالاکی و زور و بازوی مردان ایل محسوب می شد و در کنار این رقابت ها دوستی ها و وحدت عمیق تری شکل می گرفت.
سلیمی ساز و نقاره و اجرای رقص های محلی را از رسم های جدانشدنی مراسم نوروز ایل عشایر برشمرد و گفت: پوشیدن لباسهای رنگی و داشتن چهره های بشاش و بی ریا و بدون تجملات بودن این مراسم به زیباتر شدن آن کمک بسیاری میکرد، و معمولا این مراسم در کنار چادر خان یا کلانتر ایل اجرا می شد.
وی اظهار داشت: مردم عشایر معمولا مراسم ازدواج جوانان ایل را طوری تنظیم می کردند که در ایام نوروز و زمانی که همه افراد جمع هستند برگزار شود و همین باعث می شد که در 15 روز اول سال، مردم عشایر به رقص و پایکوبی و شادی و رقص سپری شود.
سلیمی با ابراز نگرانی به خاطر از بین رفتن این رسوم زیبا بیان کرد: اکنون سال هاست مراسم زیبا و مردمی به سبب تغییر بافت زندگی دگرگون شده است و آن مهر و محبت ها متاسفانه کمرنگ شده است.