بین الملل تابناک/ اکرم محمدی منش: مذاکرات احیای برجام به رغم چند دور مذاکره و تلاشهای گسترده در یک سال گذشته، با یک بن بست جدی مواجه شده است؛ بن بستی که با اختلاف ایران و آمریکا بر سر چند موضوع ـ که مهمترین آن، خروج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست گروههای تروریستی خارجی ایالات متحده است ـ به وجود آمده و همچنان ادامه دارد.
انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای چندمین بار در ماههای اخیر، سهشنبه شب وارد تهران شد تا با مقامهای جمهوری اسلامی ایران در خصوص روند مذاکرات احیای برجام گفتوگو کند.
آقای مورا در حالی به ایران سفر کرد که گفتوگوهای احیای مذاکرات هستهای بیش از یک ماه است در حالت تعلیق قرار گرفته و مذاکرهکنندگان کشورهای مختلف، وین، پایتخت اتریش را ترک کردهاند. طرفین، هر یک دیگری را مسئول تصمیمات سیاسی میداند و در اظهارنظرهای خود دائم تکرار میکنند در صورتی که طرف مقابل تصمیم بگیرد، توافق در سریعترین زمان ممکن قابل حصول خواهد بود.
او در حساب توییتری خود در خصوص سفر به تهران نوشته است: «دوباره به تهران میروم تا با علی باقریکنی و دیگر مقامات درباره مذاکرات وین و دیگر مسائل دیدار کنم. کار در زمینه حل کردن اختلافات باقی مانده در این مذاکرات ادامه دارد.»
معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگکننده برجام، امروز با علی باقری مذاکره کننده ارشد کشورمان دیدار و گفتوگو کرد.
«جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز در گفتوگویی با روزنامه فایننشال تایمز مطرح کرد، به دنبال «یک راه حل میانه» برای شکستن بنبست مذاکرات وین است که خطر بینتیجه گذاشتن تلاشهای بیش از یک ساله اتحادیه اروپا را برای انجام دادن یک توافق در بر دارد.
در چنین شرایطی که در روزهای اخیر آمریکا و اروپا سفر مورا به تهران را اقدامی مهم و یک «راهحل میانه» جدید برای رفع بنبست ایجاد شده در مسیر مذاکرات معرفی کردهاند، حالا باید منتظر ماند و دید واکنش رسمی ایران به این پیشنهاد جدید چه خواهد بود؛ پیشنهادی که البته هنوز روشن نیست در مقابل از ایران چه خواهد خواست. بلینکن در جلسه شورای روابط خارجی مجلس سنا به این نکته اشاره کرده بود که ایران میداند برای خروج سپاه پاسداران از فهرست سازمانهای تروریستی باید چه اقداماتی انجام دهد. اشاره او احتمالا به گفتوگوهایی بوده که طرفین در مذاکرات وین مطرح کرده بودند.
در همین رابطه، تابناک در گفتوگو با «رحمان قهرمانپور» با سفر انریکه مورا و احتمالات پیش روی حل یا ادامه اختلافات میان ایران و آمریکا پرداخته است.
تابناک: در رابطه با سفر انریکه مورا به تهران، نظر جنابعالی چیست؟ احتمال موفقیت مورا در انتقال موفقیت آمیز پیام و میانجی گری میان ایران و آمریکا و حل اختلافات را چقدر می دانید؟
رحمان قهرمانپور: در مورد سفر انریکه مورا به تهران، به چند نکته می توان اشاره کرد: نخست اینکه اروپاییها براساس تصمیمی که از سال ۲۰۱۸ و زمان خروج ترامپ گرفتند، تلاش میکنند برجام از بین نرود، چون از بین رفتن برجام از نظر اروپاییها بیشتر از آنکه به ضرر آمریکا و دیگران باشد، به ضرر آنهاست. کما اینکه در اسناد مختلف اروپایی به این مساله اشاره شده که منطه خاورمیانه مستعد افزایش تنش است و گسترش تنشها نیز میتواند باعث ناامنی در مرزهای جنوبی اروپا در مدیترانه بشود؛ همانطور که بحران سوریه یا لیبی بر امنیت اتحادیه اروپا تاثیر گذاشت. بر این اساس، سفر انریکه مورا در یک قالب کلانتر تلاشی برای تامین منافع اتحادیه اروپاست و همچنین برای جلوگیری از فروپاشی و به پایان رسیدن برجام.
نکته دوم آن که به نظر میرسد بعد از وقوع جنگ در اوکراین و به ویژه عقب نشینی روسیه از کییف، امیدواری آمریکا و بریتانیا به پیروزی اوکراین یا به تعبیر دقیقتر تضعیف روسیه بیشتر شده است. لذا، بخش قابل توجهی از فعالیتهای دیپلماتیک آمریکا و بریتانیا معطوف به جنگ اوکراین شده و حتی این نگرانی را به وجود آورده که آمریکا وقت کافی برای مقابله با تهدیدات در سایر مناطق جهان و دفاع از متحدان خودش را نداشته باشد. به همین جهت، اروپا فکر میکند در شرایطی که عمده تلاش آمریکا در راستای تضعیف روسیه است، شاید بتواند توجهات را به اهمیت احیای برجام جلب بکند؛ اما اینکه آیا این سفر موفقیت آمیز خواهد بود یا خیر، بستگی به عوامل متعددی دارد.
واقعیت این است که موضوع خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی خارجی آمریکا در آستانه انتخابات کنگره به یک موضوع سخت و دشوار تبدیل شده است، چون همیشه دیپلماتها در ایران میگویند که موضوع ایران در آمریکا به مسئلهای برای رقابتهای سیاسی داخلی در آمریکا تبدیل شده است. اگر موضوع رابطه با کشوری تبدیل به مسئله سیاست داخلی در آن کشور دیگری شود، باز کردن گرهها سخت و دشوار خواهد بود. این در شرایطی است که در ایران نیز مذاکره و معامله با آمریکا به یک مساله مربوط به سیاست و رقابتهای سیاسی داخلی تبدیل شده است؛ تا حدی که وقتی آقای رئیسی قدرت را به دست میگیرد، طیفی از اصولگراها همچنان با احیای برجام مخالفت میکنند. این نشان میدهد که موضوع سپاه و عبور از آن سخت و دشوار است، در حالی که انریکه مورا گفته است، در زمینه خارج کردن سپاه از لیست گروههای تروریستی خارجی ایدهای ندارد و میخواهد ایران از این موضوع صرفنظر کند. این چیزی است که در ایران و رقابتهای سیاسی داخلی آن کار دشواری به نظر میرسد و به سختی کسی میتواند از این موضوع حمایت کند.
در رابطه با احتمال احیای برجام، من همچنان خوشبین هستم، اما هر روز که میگذرد این خوشبینی به صورت طبیعی کمتر میشود؛ چراکه شرایط برای هر دو طرف سختتر خواهد شد. در ایران دولت وارد یک پروژه بزرگ یعنی جراحی قیمتها شده که ابعاد وسیعی دارد و نگرانیهایی درباره نارضایتیهای داخلی ممکن است وجود داشته باشد. در آمریکا نیز دولت بایدن در حال ورود به انتخابات کنگره است. کما اینکه انتخابات مقدماتی در ایالات مختلف در حال برگزاری است. بنابراین، هم در ایران و هم در آمریکا، دولتها در حال ورود به پروژههای بزرگی هستند که پنج تا شش ماه از زمان آنها را خواهد گرفت. به همین دلیل، هرچه زمان بیشتری میگذرد، احتمال احیای برجام کمتر میشود و اگر قرار باشد برجام راه حلی برایش پیدا شود، حداکثر تا پایان خرداد میتوان خوشبین بود؛ پس از آن شرایط سختتر خواهد شد.
تابناک: آیا تهران و واشنگتن می توانند به یک راه حل بینابین برسند؟ راه حل بینابین احتمالی برای عبور از این بحران از نظر شما چیست؟ اصلا راه حل بینابینی وجود دارد؟
رحمان قهرمانپور: ایده یافتن یک راهحل بینابین تقریبا از زمانی که مذاکرات ایران و اروپا در قالب E3 شروع شد _یعنی از سال ۱۳۸۲-۱۳۸۳ _ همیشه به نوعی وجود داشته و گاهی هم عمل کرده است. زمانی که آقای البرادعی رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود، همیشه از ایده فریز در فریز دفاع میکرد، یعنی هروقت تنش بیشتر میشد و ایران و آمریکا نمیتوانستند به توافق برسند، پیشنهاد میکرد دو طرف در همان جایی که هستند، بايستند و تنشها را بیشتر نکنند تا امکان رسیدن به یک تفاهم فراهم شود. در این مورد خاص و در شرایط فعلی یعنی شرایطی که احیای برجام به بنبست رسیده، ممکن است این ایده مطرح شود، حالا که ایران و آمریکا بر سر خارج کردن سپاه از فهرست گروههای تروریستی به بنبست رسیدهاند، چه بسا بشود یک راهحل ميانهای پیدا کرد و آن راهحل ميانه این باشد که دو طرف بر سر اختلاف خودشان بمانند ولی بر سر موارد دیگر و کمتر و کوچکتر توافق کنند تا زمینه برای حل اختلاف در آن مساله بزرگتر فراهم شود. این هم در ساحت نظر و در مقام حرف ایده بدی نیست. باتوجه با اینکه آمریکا درگیر انتخابات کنگره هست و دست بایدن بسته است، شاید بشود گفت که مثلا اگر یک راهحل کمتر در برابر کمتر اتفاق افتد، میتواند تا اکتبر یا نوامبر ادامه پیدا کند بعد که بایدن وضعیت بهتری پیدا کرد، به احیای برجام برگردد، ولی تردیدها درمورد یافتن راهحل بینابین جدی هست؛ هنوز نمیدانیم که آیا روسیه ممکن است با توافق اندک در برابر اندک یا توافق موقت یا راهحل بینابینی موافقت کند یا نه؟!
مساله بعد این که تقریبا خیلی از ارزیابیها نشان میدهد که دموکراتها شانس چندانی در انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا ندارند و عمده تمرکزشان از نظر کمپین انتخاباتی، روی برنده شدن در انتخابات فرمانداریهاست که در ده ایالت برگزار خواهد شد؛ بنابراین، اینکه آقای بایدن در آبان ۱۴۰۱ قویتر از بایدن اردیبهشت خواهد بود، محل تردید است، چون به احتمال زیاد دموکراتها نخواهند توانست به پیروزی مطلوب خودشان در کنگره دست پیدا کنند و در آن صورت دست بایدن بستهتر خواهد بود. مساله اين است که اگر احیای برجام ۶-۷ ماه عقب انداخته شود، در آن صورت تضمینی هم برای احیای برجام نیست و بنابراین این راهحل بینابینی ممکن است منجر به این شود که هم ایران و هم آمریکا، بی خیال احیای برجام شوند و این به ضرر دو طرف مخصوصا ایران است. لذا با وجود اینکه ایده بینابین از جهاتی جذاب به نظر میرسد، فراموش نکنیم که چنین راهحلی در هر صورت از بعد زمانی محدود و موقت خواهد بود و پايداری و ثبات لازم را نخواهد داشت؛ ضمن اینکه از نظر حقوقی مبنای مستحکمی نخواهد داشت و مثل قطعنامه ۲۲۳۱ نمیتواند یک پشتوانه حقوقی برای ایران ایجاد کند.