مرد میانسال که ساعاتی بعد از تحویل سال نو، همسرش را به قتل رسانده بود، پس از گذشت 4 سال و اندی به درخواست اولیای دم به دار مجازات آویخته شد.
به گزارش ایران، شامگاه سهشنبه 29 اسفند سال 96، مأموران کلانتری 106 نامجو در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از قتل زن جوانی در خانهاش خبر دادند.
با اعلام این خبر، تیم جنایی راهی محل شده و با جسد زن جوان و بدن نیمه جان مادر او مواجه شدند. در تحقیقات اولیه مشخص شد زن جوان در خانه مادرش بوده که به دست شوهرش به قتل رسیده است.
عامل جنایت حدود ساعت 9 شب پس از ورود به خانه، همسر و مادرزنش را بهدلیل اختلافات خانوادگی با ضربات چاقو مورد هدف قرار داده که همسر این مرد به علت شدت جراحات وارده جان باخته و مادرزن وی نیز با جراحات وارده به بیمارستان انتقال یافت.
باتوجه به فراری بودن متهم، به دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای بازداشت او صادر شد. اما هنوز چند ساعتی از قتل نگذشته بود که مرد میانسال به کلانتری رفت و خود را تسلیم مأموران کرد.
وی درخصوص انگیزهاش از جنایت گفت: متأهل هستم و سه فرزند 19، 16 و 6 ساله دارم؛ از حدود 10 ماه قبل پس از بیکار شدن، با همسرم دچار اختلاف شده و با هم قهر کردیم؛ همسرم به منزل مادرش رفت و من نیز در خانه بودم، من بارها با همسرم تماس گرفتم و از او خواستم که به خانه بازگردد اما زنم گفت دیگر به خانه برنمیگردد؛ پس از مدتی با تهیه یک خودرو، به مسافرکشی مشغول شدم.
او ادامه داد: خانه من با منزل مادرزنم یک کوچه فاصله دارد، شب حادثه بعد از تحویل سال نو قرار بود که دنبال همسر و فرزندانم بروم و با هم راهی سفر شویم به همین منظور به خانه مادرزنم رفتم و به همسرم گفتم که الان بهترین زمان برای آشتی است و از او خواستم آماده شود تا راهی سفر شویم اما زنم گفت به سفر نمیآید.
چون همسرم قبلاً قول داده بود که آشتی میکند از این حرفش خیلی عصبی شده و به خانه رفتم؛ چاقویی برداشته و دوباره به خانه مادرزنم بازگشتم، ابتدا درِ آپارتمان را با لگد شکسته و سپس همسرم را گرفته و کشان کشان وی را به بیرون از خانه بردم؛ در این لحظه مادرزنم وارد ماجرا شد و قصد داشت ما را جدا کند، من میخواستم او را کنار بزنم اما چاقویی که دستم بود به دست مادرزنم خورد اما من نمیخواستم مادرزنم را با چاقو بزنم.
وی افزود: در نهایت همسرم را به راهرو کشاندم و خواستم چاقو را به پهلوی او بزنم اما ناگهان به دیوار تکیه داد و نشست، در این حین ضربه چاقوی من به گردن همسرم خورد؛ پس از قتل فرار کردم و تا ساعت پنج صبح در خیابانها راه میرفتم و فکر میکردم تا اینکه صبح روز بعد با حضور در کلانتری خودم را به پلیس معرفی کردم، من مقابل چشمان فرزندانم مادرشان را کشتم و از این موضوع خیلی ناراحتم.
با اعتراف متهم میانسال به جنایت او به بازسازی صحنه قتل پرداخت و با صدور کیفرخواست پرونده به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. در دادگاه متهم ابراز ندامت کرد و از اولیای دم که فرزندانش و مادر مقتول بودند خواهان بخشش خود شد اما آنها تقاضای قصاص کردند.
با صدور حکم قصاص برای مرد میانسال و تأیید آن از سوی دیوانعالی کشور، پرونده برای اجرای حکم به دادسرا ارجاع شد. در این میان مادر و دو پسر مقتول همچنان خواهان قصاص بودند اما از آنجا که سن دخترمقتول کم بود و پدربزرگش قیم او میشد، او از قصاص پسرش گذشت کرد.
با گذشت چند سال و در مدتی که محکوم در زندان بود مادرمقتول فوت کرد و بدین ترتیب فرزندان وی به نیابت از مادرشان خواهان اجرای حکم قصاص دامادشان شدند. باتوجه به اینکه تنها یکی از اولیای دم، گذشت کرده بود، سهم دیه او پرداخت شده و با پرداخت مبلغ تفاضل دیه سرانجام مرد میانسال به اتهام قتل همسرش در زندان رجایی شهر به دار مجازات آویخته شد.