جواد نکونام سرمربی تیم فولاد خوزستان درباره رد پیشنهاد استقلال بیانیهای به شرح زیر صادر کرد:
به عنوان بازیکنی که بخش زیادی از دوران فوتبالش را بیرون از ایران و در یکی از حرفهایترین لیگهای اروپا گذرانده، میدانم حرفهای نیست که سرمربی یک تیم درباره تیم دیگری حرف بزند، با این وجود، به دلایلی ناچارم امروز درباره پیشنهاد همکاری با استقلال توضیحاتی بدهم.
1- همه از علاقه قلبی من به استقلال و هوادارانش باخبرند. پس طبیعی است که یکی از رویاهایم نشستن روی نیمکت تیمی باشد که از بچگی طرفدارش بودهام. تیمی که بعد از بازگشت از لالیگا، در حالی که میتوانستم همچنان فوتبالم را بیرون از ایران ادامه بدهم، مشتاقانه پیراهنش را پوشیدم و با آن قهرمان لیگ شدم.
2- رابطه من با سردار آجورلو، مدیرعامل محترم باشگاه استقلال همیشه دوستانه و بر پایه احترام بوده. ایشان همواره به من لطف داشتهاند، چه زمانی که بازیکن پاس بودم و چه حالا که مربی شدهام. اول فصل هم بحث سرمربیگری من در استقلال بود اما آن زمان هم مثل همین امروز، به دلایلی ترجیح دادم تصمیم هیجانی و احساسی نگیرم.
3- برای من نه گفتن به استقلال و آقای آجورلو راحت نیست اما امیدوارم تصمیمی که امروز میگیرم قابل درک باشد. همان طور که در کنفرانس رسانهای بعد از بازی با پدیده گفتم، من پروژهای را از چند سال پیش آغاز گرفتهام که به لطف خدا تا امروز توانستهام آن را قدمبهقدم جلو ببرم. از سرمربیگری نساجی در لیگ یک شروع کردهام و حالا با فولاد در یک شانزدهم نهایی لیگ قهرمانان آسیا هستم. این پروژه برای من جذابیت زیادی دارد. شاید روزی ادامه آن به استقلال برسد. حتما اگر این اتفاق بیافتد، باعث افتخار خواهد بود، اما فکر نمیکنم زمانش امروز باشد.
4- اولین واکنش من به زمزمه پیشنهاد استقلال همین حرفهایی بود که امروز در این بیانیه نوشتهام. مقابل دوربینها و در حضور خبرنگارها توضیح دادم که به دلایلی دوست دارم همچنان روی پروژه خودم در فولاد متمرکز باشم. واقعا آن حرفها نه بازارگرمی بود نه اینکه خدای نکرده بخواهم برای استقلال طاقچه بالا بگذارم. صادقانه حرف زدم و انتظار داشتم حرفهایم شنیده شود نه شایعاتی که دیگران میسازند.
5- استقلال بزرگتر از هر نامی است و همه بازیکنان و مربیانی که روزی پیراهن این تیم را پوشیدهاند، در تمام عمر میتوانند به آن افتخار کنند. پس بیمعنی است فکر کنیم من یا هر شخص دیگری بخواهیم برای این باشگاه بزرگ، شرط و شروط بگذاریم.
6- امیدوارم هر تصمیمی برای نیمکت استقلال گرفته میشود، هواداران این تیم را خوشحال کند. خوشحالی و رضایت آنها سرمایه بزرگی است که هر مربی برای موفقیت به آن نیاز دارد.
7- و اما فولاد. تیم دوستداشتنی من که سه سال فوقالعاده را با هم تجربه کردهایم. راستش نمیدانم چه کار باید میکردم که نشان بدهم همچنان اولویتم فولاد است. روز آخر لیگ، در کنفرانس خبری واضح و با کلمات فارسی گفتم که میخواهم کارم را در فولاد ادامه بدهم. فردای آن روز هم با خانوادهام رفتم مسافرت و ترجیح دادم از فوتبال و اخبارش فاصله بگیرم. آیا در این مدت کاری کردهام که برخلاف حرفهایی بوده که زدهام؟ مثلا به کسی پیغام دادهام که پشیمان شدهام و نمیخواهم در فولاد بمانم؟ یا از خبرنگاری یا رسانهای خواستهام اسمم را با تیمی دیگر سر زبان بیاندازند؟
قبل از بازی آخر لیگ، برای ادامه پروژهام در فولاد با مدیران باشگاه به توافق رسیدیم. قرار شد تیمی رقابتی بسازیم که از آبروی فوتبال ایران در آسیا دفاع کند و در لیگ هم با مدعیان قهرمانی بجنگند. امیدوارم در چند روز آینده همه چیز طوری پیش برود که به نفع فولاد باشد و بتوانیم تیمی ببندیم که کیفیتش و نتایجی که میگیرد، دل هوادارانمان را شاد کند چون آنها از بهترین تماشاگران ایرانند و شایسته داشتن یک تیم رقابتی هستند.
مطمئن باشید من به قول و قرارم با فولاد پایبندم، امیدوارم مدیران باشگاه هم همانگونه که قول دادهاند بازیکنان مورد نظر من را جذب کنند تا تیمی رقابتی داشته باشیم.