همزمان با اقدام مثبت حذف شرط پرهزینه برای فیلمسازان فیلم اولی، فرآیند تازهای طراحی و اجرا شده که اگر ابهامات و اشکالاتش رفع شود، میتواند مسیر فیلمسازان تازه نفس را هموار سازد؛ اما اگر بدون رفع این اشکالات به اجرا گذاشته شود، میتواند چالشهای تازهای در پی داشته باشد.
«تابناک»، مهدی خرم دل؛ ورود به سینمای حرفهای و ساخت فیلم بلند داستانی در ایران مسیر پیچیدهای دارد که نخستین گام در این راه، دریافت پروانه ساخت نخستین فیلم سینمایی است. از گذشته دور تاکنون این سیاست در دستورکار سازمان سینمایی بود که یک کارگردان فیلم اولی باید با یک تهیه کننده باسابقه همراه شود و فیلمش را بسازد. این سیاست در این راستا بود که هم تجربه تهیه کننده به کارگردان کمک کند تا فیلم حرفهای بسازد و هم ارتباطات تهیه کننده باسابقه منجر به حذف عوامل حرفهای در مقابل و پشت دوربین شود.
با این حال در سالهای اخیر، این موضوع به سدی برای فیلمسازان جوان تبدیل شده بود؛ چرا که تهیه کنندگان لزوماً بنای همکاری با هر استعدادی ندارند و در عین حال برخی از تهیه کنندگان، طلب دستمزدهای سنگین از فیلمسازان جوان میکردند. این وضعیت برای فیلمسازان جوان که اغلب به سختی منابع مالی فیلم اولشان را تامین میکنند، یک سنگ بزرگ در مسیرشان بود.
برخی تهیه کنندهها از این فرصت استفاده میکردند و نزدیکانش را به عوامل فیلم به کارگردان تحمیل میکردند یا با وجود آنکه یک ریال در فیلم سرمایه گذاری نکرده بودند و عملاً حقوق بگیر کارگردان بودند، برای کوتاه شدن زمان تولید پروژه فشار میآوردند. از قضا آن موضوع انتقال تجربه نیز معمولاً اتفاق نمیافتاد و برخی تهیه کنندهها حضور بسیار کمرنگی در طول پروژه در سرصحنه داشتند.
اکنون این رویه حذف شده که اقدام بسیار مثبتی از سوی سازمان سینمایی است؛ اما در عوض رویهای تحت عنوان تایید صلاحیت کارگردانان سینما در قالب «باشگاه فیلم اولیها» به راه افتاده که مسئولیت آن به بنیاد فارابی واگذار شده است. برای این منظور دستورالعملی منتشر شده و عمده ابهامات و اشکالات پیرامون این دستورالعمل است.
پرسش نخست اینکه آیا سازمان سینمایی ظرفیت قانونی صدور دستورالعمل را دارد یا باید این دستورالعمل همچون دیگر دستورالعملهای دولتی توسط هیات وزیران به تصویب برسد؟ اگر پاسخ به این پرسش منفی باشد، این دستورالعمل با یک شکایت ساده در دیوان عدالت اداری قابلیت ابطال دارد.
همچنین بر فرض رفع مشکل فوق الاشاره، در این آیین نامه یا دستورالعمل ابهاماتی وجود دارد که باید شفاف شود. در این آیین نامه ۱۵۰ امتیاز در نظر گرفته شده که ۳۵ امتیاز برای سوابق فعالیتهای حرفهای، ۳۰ امتیاز برای سوابق فعالیتهای مدیریتی و فرهنگی، ۲۵ امتیاز برای سوابق آموزشی و ۶۰ امتیاز نمونه آثار تولیدی است که کسب ۱۰۰ امتیاز از این ۱۵۰ امتیاز برای دریافت مجوز ساخت فیلم اول ضروری است.
ابهام مهم اینجاست که مشخص نشده دقیقاً چه سوابق آموزشی چه امتیازی دارد. مثلاً برخورداری از مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد مرتبط با سینما یا مدرک غیرمرتبط چند امتیاز دارد و یا مدارک آموزشگاههای سینمایی از جمله انجمن سینمای جوان چند امتیاز دارد؟ همچنین مشخص نیست منظور از فعالیت حرفهای دقیقاً چیست؟
اگر منظور حضور در میان عوامل فیلم است، دقیقاً دستیاری کارگردان، بازیگری، منشی صحنه، فیلمبرداری هر یک چند امتیاز دارد و ترکیب آنها چند امتیاز دارد؟ مشخص نیست چه سوابق مدیریتی و فرهنگی امتیاز محسوب میشود و آیا مثلاً سابقه ترجمه کتاب غیرمرتبط با سینما یا مثلاً مدیرکلی دفتر موسیقی سابقه مرتبط محسوب میشود و چند امتیاز دارد؟ همچنین مشخص نیست تولید فیلم کوتاه یا مستند چند امتیاز دارد و چه تعداد از آنها شامل چند امتیاز میشود و با چند اثر و چه کیفیتی میتوان 60 امتیاز این بخش را به دست آورد؟
این عدم شفافیت در آیین نامه و اشخاصی که مامور بررسی سوابق شدهاند، ظرفیت بالقوه سلیقهگرایی را فراهم آورده، هرچند چنین نیتی نباشد و چنین رویهای در پیش گرفته نشود. این بخشها در این آیین نامه نیاز به شفاف سازی دارد تا هر متقاضی پیش از درخواست بتواند امتیاز تقریبیاش را محاسبه کند و اگر امتیازش حتی نزدیک به ۱۰۰امتیاز نیست، اساسا ثبت نام نکند. فراموش نکنیم بخش مهمی از شفافیت، پیش بینی پذیری است و این اقدام به پیش بینی پذیری منجر خواهد شد.
اشکال مهم این اساس نامه نیز به ماده ۱۱ است که تاکید دارد: «صلاحیت حرفهای کارگردانی سینما، دو ساله میباشد و در این مدت نیاز به تمدید نخواهد داشت، مگر آن که بر اساس حکم قضایی یا رای هیات داوری خانه سینما و یا کمیته اخلاق حرفهای سازمان امور سینمایی و سمعی بصری لغو یا معلق اعلام گردد. همچنین تمدید مجدد آن بعد از دو سال با درخواست متقاضی و موافقت شورا امکان پذیر است.» اینجا چنین پرسشی پیش میآید که صلاحیت حرفهای موضوعی است که تاریخ انقضا داشته باشد؟
کسوت هنرمندی شبیه به مناصب اداری نیست که بتوان سلب کرد. به هر حال، شخص یا هنرمند است یا نیست. در قوانین جاری تنها میتوان به فیلمساز مطابق با مقررات برای یک فیلمنامه مشخص پروانه ساخت نداد و تنها بر اساس احکام قطعی قضایی یک شخص به عنوان مجازات تکمیلی میتوان از فعالیتی برای دوره زمانی مشخصی منع کرد؛ بنابراین مدت زمان تعیین شده برخلاف این ضوابط واضح است و انتظار میرود از این آیین نامه حذف شود.
فراتر از این این آیین نامه اما این پرسش نیز پیش رو است که اگر قرار باشد صلاحیت حرفهای فیلمسازان توسط بنیاد فارابی تایید شود، نقش صنوف در تایید صلاحیت حرفهای عوامل سینما چیست و چرا این ماموریت همچون دیگر مشاغل به صنف واگذار نشده یا دستکم شاهد نمایندگان صنوف مرتبط در این کمیته تعیین صلاحیت نیستیم؟ آیا متولیان جامعه اصناف سینمای ایران با چنین رویهای همراه و همسو هستند؟