به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه ایران، وزیر اسبق بهداشت معتقد است ما بهدلیل عدم دسترسی یا دسترسی دیرهنگام به برخی داروها و تجهیزات پزشکی با یک جنایت جنگی روبهرو بودیم هرچند دولت قبل وظیفه داشت چنین خطری را رصد کند و ذخیره دارویی را افزایش دهد.
کامران باقری لنکرانی، پزشک و سیاستمدار و عضو هیأت مؤسس و هیأت امنای بنیاد فرهیختگان ایران است که در دولت نهم وزیر بهداشت بوده است. رئیس مرکز تحقیقات سیاستگذاری سلامت دانشگاه علوم پزشکی شیراز که خاطرات زیادی از روزهای سخت کرونا دارد، میهمان خبرگزاری ایرنا بود و به بررسی عملکرد دولت سیزدهم بویژه در حوزه سلامت و مهار کرونا در مدت ۹ ماه اخیر پرداخت. مشروح گفتوگوی تفصیلی با باقری لنکرانی در ادامه آمده است...
وزیر اسبق بهداشت معتقد است ما بهدلیل عدم دسترسی یا دسترسی دیرهنگام به برخی داروها و تجهیزات پزشکی با یک جنایت جنگی روبهرو بودیم هرچند دولت قبل وظیفه داشت چنین خطری را رصد و ذخیره دارویی را افزایش دهد.به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری ایرنا، کامران باقری لنکرانی، پزشک و سیاستمدار و عضو هیأت مؤسس و هیأت امنای بنیاد فرهیختگان ایران است که در دولت نهم وزیر بهداشت بوده است، رئیس مرکز تحقیقات سیاستگذاری سلامت علوم پزشکی شیراز که خاطرات زیادی از روزهای سخت کرونا دارد، میهمان خبرگزاری ایرنا بود و به بررسی عملکرد دولت سیزدهم بویژه در حوزه سلامت و مهار کرونا در مدت ۹ ماه اخیر پرداخت. مشروح گفتوگوی تفصیلی با باقری لنکرانی در ادامه آمده است؛
یکی از شعارها و وعدههای آقای رئیسی بحث مهار ویروس کرونا بود. به نظر شما این دستاورد چطور محقق شد؟ از روزی ۷۰۰ فوتی به فوتیهای تک رقمی رسیدیم و چند روز شاهد بودیم این عدد به صفر رسیده است.
موضوعات سلامت طی سیاستگذاریهای عمومی انجام میشود، از اینرو وقتی یک نگاه فرابخشی به بحث سلامت وجود دارد، میتوانیم شاهد جهش در دستاوردهای بخش سلامت باشیم. اتفاق مهمی که در دولت سیزدهم رخ داد این بود که رئیس جمهور بهعنوان رئیس قوه مجریه در این عرصه شخصاً وارد شدند و من با اطلاعاتی که دارم میدانم، ایشان برای تهیه واکسن نه تنها با کشورهایی که قرار بود برای ما تهیه واکسن داشته باشند، شخصاً تماس گرفتند، بلکه حمایت مالی لازم را انجام دادند و یک کار چندوجهی را شروع کردند و این باعث شد وزارت بهداشت بتواند با یک حمایت عالی به کار خود شتاب بهتری بدهد.
مردم هم وقتی دیدند حاکمیت و بخصوص رئیس جمهور پای کار هستند، همکاری و همدلی بیشتری به خرج دادند و این حماسه رقم خورد، در حالی که تا پیش از آن ما بهعنوان یک کشور ناکام در مقابله با کرونا بودیم تبدیل به کشوری شدیم که اکنون میتوانیم به دستاوردهای خود در این عرصه افتخار کنیم و با زحمات مدافعین سلامت که از جان و دل گذشتند و تعداد زیادی شهید تقدیم کردند، مهار کرونا به نتیجه رسید و شیرینی آن نمایان شد. بنابراین کلید این موفقیت حمایت عالی دولت و شخص رئیس جمهور است که توانست به امورات عرصه سلامت در زمینه کرونا شتاب و تعالی دهد.
علت اینکه دولت آقای روحانی به سمت واردات انبوه واکسن نرفت، چه بود؟ برخی اذعان داشتند تأمین واکسن به موضوع FATF یا برجام برمیگردد و بهدنبال سیاسی کاری بودند. تحلیل شما با توجه به اینکه در مسند وزارت بهداشت بودید و تجربههای این چنینی در زمینه تأمین دارو داشتید، چیست؟
نکتهای که اکنون میتوانیم به آن افتخار کنیم این است که ما شاهد هماهنگی بسیار خوب بین بخشی با مدیریت عالی ریاست محترم جمهوری بودیم که این به همافزایی ما کمک کرد، وجود ناهماهنگی، چندصدایی و راهبردهای مختلف در هر موضوعی باعث میشود که تلاشها به ثمر ننشیند و هیچ فردی هم دوست نداشت چنین صحنهای را ملاحظه کند که ۷۰۰ نفر در روز فوت کنند، آن هم مرگی که تا حدود زیادی میتوانستیم از آن پیشگیری کنیم.
بخش مهمی از این اتفاق ناشی از ناهماهنگیها و فقدان راهبرد کلان در این موضوع و نگاههای مقطعی به حل مشکل بود، البته گاهی مواقع نیز سادهانگاری میشد. یعنی ما این تلخی را داشتیم که گاهی مواقع با اطلاعات غلطی که داده میشد مسئولی در کشور میگفت ما از شنبه مسأله کرونا را در کشور نخواهیم داشت! در حالی که همه بردارهای اپیدمیولوژیک به ما میگفت بزودی با موج سنگین روبهرو میشویم لذا این اخبار غلط ناشی از کارشناسی غلط، ناهماهنگی در اطلاعرسانی و بهنگام نبودن اطلاعرسانی بود که باعث تصمیمات غلط میشد.
در حال حاضر این نگرانی را داریم که اگر پس از این موفقیتی که حاصل زحمات بخشهای مختلف وزارت بهداشت و کادر درمان و مجموعه نهادهایی که با مدیریت رئیس جمهور کار را پیش بردند، بوده است، دوباره دچار ساده اندیشی شویم و فکر کنیم کرونا تمام شده و خیالمان راحت باشد، ممکن است سریع به ضد خود تبدیل شود چراکه ما با یک ویروس هوشمند روبهرو هستیم که باید دائم رصد شود لذا نه باید ساده انگاری کنیم و نه ترس بیخودی داشته باشیم.
در صحبتهای خود به تصمیمات غلط و حرکات منفعل دولت قبل در این زمینه اشاره کردید. با توجه به اینکه بیمسئولیتی و سیاسی کاری نسبت به جان انسانها انجام شد، آیا اکنون نباید از لحاظ قضایی به این جرم رسیدگی شود؟ ضمن اینکه در آن مقطع به جای پیشگیری بهدنبال درمان رفتند و در نهایت اخبار ناخوشایندی هم از پشت پرده واردات رمدسیویر (remdesivir) منتشر شد، چرا درآن زمان به همان شیوه که رمدسیویر وارد شد این افراد به سراغ واردات واکسن نرفتند؟
بالاخره رویکردهایی که در برابر مشکلات سلامت اتخاذ میکنیم هر چقدر هم مبتنی بر ارتقای سلامت و پیشگیری باشد، طبیعتاً اثربخشی آن بهتر است. در ابتدای جریان کرونا رویکرد درمانمحور و تأکید بر پیشگیریهایی که برای ما در دسترس بود، دنبال شد؛ اینکه مثلاً بگوییم ما میخواهیم واکسن مدرنا بیاوریم در حالی که امریکا یک واکسن مدرنا را تا مدتها به هیچ کشوری نفروخت یا بگوییم واکسن فایزر بیاوریم در حالی که درگیر انتقال ارز میشدیم؛ در همان مقطع خیلی از کشورها حتی کشورهای ثروتمند و کشورهای جنوبی ما، عمده واکسیناسیون خود را با واکسن چینی انجام دادند؛ بیش از دو سوم واکسنهایی که در دنیا در ایام کرونا مصرف شد، واکسن چینی بود. واکسن چینی ممکن است در برخی از شاخصها از برخی واکسنها عقبتر یا جلوتر باشد ولی مهمترین مسأله در کرونا مرگ بود.
طبق تحقیقی که ما انجام دادیم و سروصدا هم کرد، ما نشان دادیم واکسن چینی به رغم اینکه ممکن است برخی به آن انتقاد داشته باشند، در پیشگیری از بستری شدن در بیمارستان و در پیشگیری از مرگ و میر تفاوتی با واکسنهای مشهور جهان نداشت و این یک نوع عدم برنامهریزی عالمانه بود که ما را در قصه واکسن عقب انداخت. در آن دوره مسئولی گفت من به خاطر اینکه مردم موش آزمایشگاهی نشوند واکسن چینی وارد نکردم در حالی که همین واکسنهایی که صحبت آن است مجوز اضطراری گرفته بودند، یعنی چه از سازمان بهداشت جهانی و چه در کشورهای خود این مجوز را داشتند.
به یاد دارم در آن دوره یک موجی شکل گرفت و تلاش کردند قرصی را که برای پیشگیری توسط یک کمپانی تولید شده بود، وارد کنند که مردم به جای واکسن این را بخورند؛ این موارد رویکردهای اشتباه است اما اینکه آیا نیروی پیشران این موضوعات تخلف و فساد بود یا خیر، بحث جدایی است و من فکر نمیکنم نیروی پیشران همگی این موضوع باشد، هرچند انکار هم نمیکنم که در قصه دارو ما واقعاً حجم زیادی از سرمایه کشور را به هدر دادیم و اکنون هم همه مطالعات نشان میدهد این داروها تأثیرات شگرفی در درمان ندارند مگر برای گروههای خاص؛ اما متأسفانه حجمی که از این دارو استفاده کردیم تقریباً در دنیا با خیلی جاهای دیگر غیرقابل مقایسه است.
بنابراین ما شاهد یک ضعف آشکاری در تصمیمگیری در این زمینه بودیم؛ مسئول این ضعف، بخش مهمی از کارشناسان موضوع هستند که این تصمیمسازی را بهوجود آوردند و راه اشتباه را گزارش کردند. مسئول بخش دیگر فردی است که این دسترسی را برای واکسن ایجاد نکرد؛ در حالی که در دوره آقای رئیسی این اتفاق سریع رخ داد؛ یعنی از زمانی که آقای رئیسی رئیس جمهور شد، ما واکسنها را وارد کردیم در حالی که هنوز دولت شکل نگرفته بود اما بعد از اینکه دکتر عیناللهی مستقر شد، این کارها را بیشتر پیگیری کردند و روند واردات واکسن هم شتاب بیشتری گرفت. لذا این نشان میدهد دولت قبل هم میتوانست از برخی راههای دیگر استفاده کند اما خود را در قضیه واردات واکسن زمینگیر کرد. متأسفانه ما نگاه خود را روی خط مشی پیشگیری و ارتقای سلامت نبردیم؛ حتی در کارهای محیطی مدتها طول کشید به سراغ شبکه آمدیم؛ در وضعیت برگشت به شبکه که مصداق آن طرح شهید سلیمانی بود کاملاً ملاحظه کردیم وقتی به شبکه، به مراقبت در منزل و مراقبت همه جانبهتر برگشتیم بسیاری از شاخصهها تغییر کرد.
برخی جریانات رادیکال بهدنبال القای این موضوع هستند که ۹۵ درصد واردات واکسن در دولت دوازدهم انجام شده بود؛ براساس اطلاعاتی که شما دارید چقدر این مسأله صحت دارد؟
ما که ندیدیم، بالاخره نمیگوییم تلاش نکردند ولی حجم واکسیناسیونی که تا آخرین روزهای دولت دوازدهم انجام شد نهایتاً به ۱۰ میلیون نفر هم نرسید اما در دولت سیزدهم توانستیم در زمان کوتاهی به حدود ۱۰۰ میلیون دوز و اکنون به ۱۴۰ میلیون دوز رسیدیم. البته الان در مقطعی هستیم که واکسن نزدهها یک کانون بحران بالقوه برای کشور هستند و طبق آماری که شنیدهام حدود ۱۴ میلیون نفر در کشور واکسن نزدهاند. این تعداد برای جمعیت کشور خطر بالقوهای ایجاد میکند که اگر خدای ناکرده با موج دیگری روبهرو شویم کسانی که واکسن گرفتهاند یک وضعیت مناسبتری دارند اما این افراد میتوانند کانون انتقال و گسترش بیماری برای خود و دیگران باشند. در واکسیناسیون کرونا اینطور نیست که ما اثر ماندگاری با یک دوز داشته باشیم و طبق اطلاعات علمی ماندگاری اثر واکسن حدود ۲۸۰ روز است.
یعنی تا ۲۸۰ روز جلوی بستری شدن و مرگ را تا حد زیادی میگیرد اما هرچه فاصله دورتر شود این اثرگذاری کمتر میشود. بنابراین باید با توجه به روند بیماری اتفاقاتی که در کشورهای همسایه ما میافتد هم رصد شود. دنیا مثل سابق نیست و رفت و آمدها بسیار زیاد است و ما با خیلی از کشورهای همسایه مراوده داریم، گزارش هایی که در برخی کشورهای همسایه وجود دارد نشان میدهد تعداد بیماران رو به افزایش است و باید آنها را رصد کنیم و متناسب با آن، برنامهها را به روزرسانی کنیم.
به ۱۴ میلیون فرد واکسن نزدهای اشاره کردید که مثل بمب ساعتی هستند، دولت برای اینکه دستاوردی را که در حوزه درمان داشته ، حفظ کند باید با این افراد چطور برخورد کند؟
ما احتیاج داریم که این افراد را قانع کنیم، ضمن اینکه دولت باید نسبت به حفاظت از جان همه شهروندان اقدام کند و برای مکانهای خاص مقررات ویژه بگذارد و روی آن نظارت داشته باشد، از سوی دیگر باید درباره بحث افزایش سواد سلامت و قانع کردن افراد بیشتر کار کنیم چراکه در همه جای دنیا کم و بیش با موضوع واکسن هراسی روبهرو بودند و درصد این امر در کشورهای مختلف متفاوت بود؛ حتی در کشورهایی که ادعای توسعه دارند هم این وضعیت وجود داشت، حتی برخی کشورها تا حدود بیش از ۴۰ درصد افراد واکسن نزدهاند یا واکسن ناقص زدهاند لذا این موضوعی فراگیر در دنیاست اما در ایران با توجه به پشتوانه مرجعیت دینی یعنی شخص رهبر معظم انقلاب که خودشان سه دوز واکسن هم زدند، سرمایه مهمی برای ماست و باید از این سرمایهها استفاده کنیم در حالی که برخی از افراد با بهانههای به ظاهر دینی یا به ظاهر علمی واکسن هراسی را ترویج کردند و ما باید بتوانیم همه این افراد را قانع کنیم و نشان دهیم اگر واکسن نزنیم چه اتفاقی میافتد. مثلاً آمارهای امریکا نشان میدهد ایالتهایی که میزان پوشش واکسیناسیون آنها کمتر از ۶۵ درصد بوده خیلی آسیبپذیر بودند و با اینکه سویه اُمیکرون نسبتاً ملایمتر بود اما آنها مرگ و میرهای سنگینی را تجربه کردند.
با توجه به اینکه شما در مقطعی مسئولیت وزارت بهداشت را برعهده داشتید، بفرمایید آیا کسی که در بیمارستان دچار عارضه دیگری غیر از بیماری خود شود، آن بیمار خود باید روند درمان و تهیه دارو را عهدهدار شود یا بیمارستان باید این کار را انجام دهد؟
تقریباً آمارهای دنیا اینطور میگوید که کسانی که در بیمارستان بستری میشوند حدود ۱۵-۱۰ درصدشان دچار عوارض ناشی از بستری شدن در بیمارستان میشوند. برخی از این عوارض مربوط به داروهایی است که تجویز میکنیم و برخی مربوط به ماهیت کاری است که انجام میدهیم. مثلاً من اندوسکوپی میکنم و میخواهم یک پُلیپ را بردارم، لذا حتماً از قبل به بیمار میگویم یک درصد احتمال دارد وقتی این را انجام میدهم، پارگی رخ دهد، بالاخره من نهایت دقت را میکنم ولی این احتمال وجود دارد خونریزی کند.
بنابراین عوارض درمان یک امر شناخته شده است. آنچه مهم است اینکه در مقابل این عوارض درمان سعی کنیم هر چه میتوانیم پیشگیری کنیم. راهنماهای درمان کمک برای پیشگیری است یا دقت کنیم برخی از کارها را در شرایط خاص انجام دهیم یا این که کار را با تجهیزات خاص انجام دهیم. در پاسخ به پرسشی که شما بیان کردید که چه کسی مسئول این عارضه است، باید گفت قاعدتاً نظام سلامت باید این مسئولیت را برعهده داشته باشد ولی در مقطعی مثلاً داروی ضدقارچ در پاییز و زمستان سال ۹۹، در دسترس نبود و دچار مشکل بودیم و در کشور خیلی از این داروها را نداشتیم و ما به هر دری میزدیم به در بسته میخوردیم. بنابراین نظام سلامت باید این مسائل را پیشبینی کند و آمادگی داشته باشد. بنابراین اینکه بموقع رصد و ذخیرهسازی مناسب انجام شود، به نظام برنامهریزی ما بازمیگردد و برخی نیز به مشکلاتی که داریم، اگرچه در ظاهر امریکا اعلام کرده من در دسترسی ایران به دارو و تجهیزات پزشکی ممنوعیت ایجاد نکردم ولی عملاً ممنوعیت ایجاد کرده است چرا که ما در دسترسی به داروها، روان بودن گذشته را به هیچ وجه نداریم.
ساز و کار آن سخت شده است؟
بله؛ اکنون اگر بخواهیم دارویی وارد کنیم با مشکلات زیادی مواجه هستیم. اینکه بانکی جرأت کند پول ما را قبول کند و شرکت مورد نظر ریسک کند و نترسد از اینکه توسط امریکا تحریم شود، خودش یک داستان است. مثلاً حجم مبادله با ما در مقایسه با حجم مبادله با امریکا خیلی کمتر است و اگر این کار را انجام دهند، جریمه هم میشوند. بنابراین همه این مسائل در دسترسی به دارو مشکل ایجاد کرده است. در این مقاطع همانطور که دکتر مرندی، رئیس محترم فرهنگستان نامهای به سازمان ملل در این زمینه نوشتند، ما با یک جنایت جنگی هم در عدم دسترسی یا دسترسی دیرهنگام به برخی داروها و تجهیزات پزشکی روبهرو بودیم. البته ما هم وظیفه داشتیم وقتی میبینیم چنین خطری رخ میدهد، آن را رصد کنیم و ذخیره را افزایش دهیم.
پشت پرده مافیای دارو چیست و سیاستمداران چه نقشی در آن دارند؟ مثلاً چطور میشود (آمفوتریسین بی) دارویی که برای درمان موکورمیکوزیس - قارچ سیاه - استفاده میشد یا رمدسیویر که در آن مقطع میگفتند نیست در بازار آزاد وجود داشت؟ آیا سیستم نظام سلامت نمیدانست که باید این دارو را ذخیره کند ولی دلال این را میداند و آن را وارد کرده و در مقطعی که نیاز به دارو است به بازار آزاد وارد میکند.
بالاخره در این زمینه با تخلف روبهرو هستیم. شبکه توزیع ما گاهی مواقع یک حفرههایی دارد که این مشکلات را ایجاد میکند. ما برخی مواقع با فقدان نگاه بلندمدت روبهرو هستیم که نگاه نمیکنیم آینده را چطور ببینیم و تنها مقطع فعلی را میبینیم که هم با سودجویی روبهرو هستیم و هم با جنایت و فساد.
در آن مقطع عکس این را در صفحه اجتماعی خودم منتشر کردم که فردی یک آمپول را برداشته و روی آن مارک رمدسیویر چسبانده و چند میلیون فروخته است. بنابراین یک قسمت کار مدیریتی و یک بخش هم کار جنایی است و قسمتی نیز کار مبارزه با قاچاق است و همه این موارد یک فرمول ندارد و باید همه آنها را با هم دید.
بخشی از مافیای دارو کلاهبرداری است. آیا مشکل واکسن هم آن زمان همین بود.
بله. درباره واکسن هم این مسأله وجود داشت که آب مقطر فروخته بودند.
در واقع این افراد متخلفان خرده پا هستند؟
در همین بحث رمدسیویر و تخلفی که شد، تخلف سازماندهی شده بزرگ در خیلی از استانها بود که بعداً تعدادی را دستگیر کردند. در اینجا ما با قاچاق آب معدنی و نوشابه روبهرو نیستیم بلکه با چیزی روبهرو هستیم که با جان مردم و سرنوشت خانوادهها ارتباط دارد. در جریان کرونا آماری است که میگویند بیش از ۵۰ هزار نفر یتیم شدند یعنی تا آخر عمر متأثر از کرونا هستند. این خیلی تلخ است اما باید منصفانه قضاوت کرد و وقتی منصفانه قضاوت نکنیم دچار عوارضی میشویم که بعد نمیتوانیم جبران کنیم. برای من تلخ است که میبینم موج تمایل به مهاجرت بین همکاران جوان من رو به افزایش است. برخی از همکاران جوان تا بیش از ۶۰ درصد بهدنبال مهاجرت هستند و این خیلی تلخ است که سرمایه خود را از دست میدهیم.
رفتارهایی که در این تعامل میکنیم باید منصفانه باشد یعنی فرد احساس کند اگر کار خود را درست انجام میدهد، مورد حمایت و تقدیر است. زمانی که وزارتخانه بودیم برخوردهایی درباره موضوع ناصرخسرو شد درحالی که ۳-۲ نفر بودند که هیچ یک نه داروساز بودند و نه در کادر سلامت مسئولیت داشتند ولی پشت پرده تأمین مالی این شبکه قاچاق ناصرخسرو بودند که آن هم داستان تلخی دارد و در استانهای دیگر نیز تکثیر شده و هر یک از مراکز استانها یک خیابان ناصرخسرو برای خود دارند اما آنها اکثریت داروسازان ما نیستند. دکتری که زیرمیزی میگیرد و برخورد نامناسب دارد اکثریت اطبای ما نیستند. اگر ما این تفکیک را نکنیم و نتوانیم از نخبه خود تقدیر کنیم، چوب آن را میخوریم.باید تفکیک مافیای دارو را از این قشر مورد توجه قرار داد.
بله همین را میخواهم بگویم که اگر این تفکیک رخ ندهد مشکل ساز میشود. صحبت از مافیای دارو به این معنا نیست که بخواهیم صنعت دارویی و شبکه توزیع سالم کشور را زیرسؤال ببریم. ولی این که با متخلفی که شبکههای تخلف دارد، برخورد کنیم وظیفهای است که فقط از عهده وزارت بهداشت به تنهایی برنمیآید. در داستان برخورد با قاچاق دارو در ناصرخسرو تنها کاری که توانستیم انجام دهیم این بود که معاونت وقت وزارت بهداشت با نیروی انتظامی همکاری کرد و ما از شبکه خود محافظت بیشتری کردیم و آن جریان حل شد و مسیر درست را فراهم و انحصار در واردات دارو را از بین بردیم. وقتی انحصار را از بین بردیم، دسترسی بهتر شد و به جای اینکه کانال واردات و توزیع محدود باشد، این شبکه را گسترده کردیم.
یکی از دلایل تشکیل مافیا انحصار است.
بله. وقتی انحصار را از بین ببرید هم دسترسی بهتر میشود و هم رقابتپذیری بهوجود میآید و هم قاچاق زمینه ایجاد پیدا نمیکند.
به نظر شما تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی هم به بحث مافیای دارو شدت بخشید؟
الان مشکلی که داریم این است که سازوکار ارز ۴۲۰۰ تومانی باید مشخصتر، شفافتر و دقیقتر باشد تا مشکل ایجاد نکند، در برخی موارد اگر ارز آزاد باشد، نه بیمه توان پرداخت دارد، نه عامه مردم لذا باید این موارد شناسایی شود. کاری که در حال حاضر سازمان غذا و دارو انجام میدهد تمرکز روی این مسائل است.
ما اگر میخواهیم ارز را با هر مکانیزمی ارائه بدهیم، نهایتاً باید کاری کنیم که دارو به قیمتی بهدست مصرفکننده برسد که برای او قابل فراهم آوردن باشد و این اکنون چالش مهمی است که اگر بیدقتی صورت گیرد لطمه بدی میبینیم. یک امر تلخی که در حسابهای ملی سلامت داریم این است که بیمه شدن در برابر هزینههای کمرشکن سلامت هیچ نقش محافظتی نداشته باشد و این یعنی بیمه ما ناکارآمد است و بیمه ما پوشش خدمات کافی ندارد. حالا ۵ میلیون نفر را رایگان بیمه کنیم ولی وقتی پوشش خدمات خوب نباشد اگر تعدادی از آنها سرطان بگیرند یا به داروهای گرانقیمت نیاز پیدا کنند، این مکانیسم باید درست تعریف شود؛ بنابراین یکی از چالشهای بسیار مهم امسال همین مسأله است.
پیشنهاد خاصی دارید؟
در این زمینه به نظر میرسد باید این جنس داروها را حداقل برای برخی از بیماریها که با سلامت مردم سروکار دارد در یک مسیر محافظت شده قرار داد طوری که امکان دسترسی برای همه افراد نیازمند به این دارو فراهم شود. در حال حاضر این نگرانی وجود دارد که مثلاً دارو ممکن است در داروخانه با قیمت بالایی باشد، ولی اولاً داروخانه توان تأمین آن را ندارد و دوماً افراد هم نمیتوانند آن را بخرند. بنابراین این دارو در بیمارستان مصرف میشود که آن بیمارستان باید با حساب و کتاب کار کند، نه اینکه در آنجا هم شبکه توزیع را قلقلک دهیم که دچار تخلف شود؛ مثل کاری که سالهاست درباره مواد مخدر انجام میدهیم. یعنی مشخص است این داروی مخدر را به چه کسی و برای چه میزنیم و باید فرم پر شود و در شبکه توزیع اگر تعداد پوکههای آن بالا و پایین شود، افراد باید پاسخگو باشند. بنابراین فعلاً مجبور هستیم تا زمانی که بیمه کارآمدی پیدا کند، مکانیسمهای انتقالی داشته باشیم. البته بیمه کردن ۵ میلیون نفر تا الان در چندین دولت گفته شده، در دولت آقای خاتمی یادم نمیآید اما هم در دولت آقای هاشمی، هم در دولتی که ما بودیم گفته شد.
گفته شد یا عمل شد؟
من میگویم گفته شد. در دوره آقای روحانی هم گفته شد و این دوره نیز دوباره این موضوع گفته شد. اینکه این بیمه کارآمد باشد و دقیقاً به نقطهای که لازم است برسد داستان متفاوتی است. تقریباً تاکنون ۶ بار بودجه برای این کار داشتیم. زمان بنده این امر در اختیار وزارت رفاه بود و قرار شد انجام شود و عدهای هم واقعاً بیمه شدند ولی این ماندگاری و پوشش خیلی مهم است. به یاد دارم در سال ۹۹ بیمه سلامت گفت من پول ندارم و اگر شما دفترچه بیمه روستایی داشتید و به بیمارستان دولتی میرفتید به شما میگفت بیمه سلامت گفته با این دفترچه ماهی ۱۰۰ عمل میتوانید انجام دهید لذا نفر ۱۰۱ که میآمد میگفت عمل نمیکنم در حالی که بیمه را باید کارآمد کنیم و هنوز با کارآمدی فاصله داریم.