فوتبال ایران ۲۰ تیرماه ۱۴۰۱ دوشنبه عجیبی را پشت سرگذاشت. برگ جدیدی از کتاب قطور فوتبالمان که سالهاست ناموزون و بدقواره شده، ورق خورد.
در این روز هر کسی ساز خود را نواخت، آن هم فالش و آزاردهنده. ماحصل آن همهمهای رنجآور بود و کلی صدای گوشخراش. این در شرایطی است که سرنوشت دو صندلی مهم فوتبالمان در یک روز مورد توجه قرار داشت؛ گروهی نگران بُعد فنی بودند و تعدادی دیگر دلنگران بُعد مدیریتی. اما آنچه در این روز شاهد بودیم، آینه تمامنمای فوتبالمان بود. در واقع دوشنبه فوتبال ایران هیچ نقابی به چهره نداشت؛ خودِ خودش بود. ناهماهنگ، بدونبرنامه، فاقد احترام، منفعت طلب و تهی از چهرهای محوری که هم مقبولیت داشته باشد و هم محبوبیت.
تقریبا از ۲۴ ساعت قبل مشخص بود که شایعات روزهای اخیر به واقعیت میپیوندد. دراگان اسکوچیچ به اندازهای که بتواند از این پیچ به سلامت عبور کند، پایگاه و جایگاه نداشت؛ نه میان افکارعمومی و نه بین مسئولان. خروجی جلسه اعضای کمیته فنی فدراسیون هم همانی شد که باید. همان چیزی که خیلیها منتظرش بودند و برای همین تقریبا هیچکس سورپرایز نشد.
اما نکته اینجاست؛ نگاهی به اسامی کمیته فنی بیندازید. افرادی که اگر نگوییم برای اکثریت دافعه دارند، در خوشبینانهترین حالت اینکه از مقبولیت کمی سود میبرند و شاید به ندرت بخشی از افکار عمومی خواستار آنها باشد. در هر حال این کمیته تصمیم گرفت و اسکوچیچ را فاقد صلاحیت لازم برای هدایت تیمملی دانست. اسکوچیچ برکنار شد اما آلترناتیو قوی موجود نیست. دراگان جامجهانی قطر را نخواهد دید اما خبری از گزینه ایدهآل و نامی که مردم به او اقبال داشته باشند، وجود ندارد. تنها چند اسم قابل پیشبینی عنوان شده که حتی همانها هم چندان برای فدراسیون در دسترس نیستند! علی دایی پاسخ منفی داده، برانکو هرگونه مذاکره را تکذیب کرده و ... در واقع هیچچیز سرجای خودش نیست. شبیه خانهای که یکی آن را بهم ریخته و تمام وسایل ریز و درشت را جابهجا کرده. همینقدر آشفته و ملالآور.
موافقان برکناری اسکوچیچ در انتظار اوضاع بهتری بودند، نه شرایط فعلی و بلاتکلیفی محض. از سوی دیگر در این روز فرصت ثبتنام کاندیداهای انتخابات فدراسیون فوتبال هم به اتمام رسید. طبق روال معمول، روز آخر ثبتنام و هجوم عاشقان و شیفتگان خدمت! قرار است فوتبال با یکی مثل تاج یا ماجدی به سرمنزل مقصود برسد. قرار است کِشتی طوفانزده در ساحل آرامش پهلو بگیرد. البته پیش از این هم خیلی قرارها بود و نشد... حالا هم خیلی قرارها هست و احتمالا نمیشود...
واقعا اوضاع عجیبی است. چیزی شبیه نمایشی که تمام صحنه با رنگ مشکی پوشانده شده، بازیگران لباسی سراپا سیاه بر تن دارند و نور هم ناچیز است. همه ما به مجلس عزای این فوتبال دعوتیم.
مهدی ملکی؛ دبیر گروه ورزشی روزنامه ایران