شش تیغه مکن صورت ای آدم دیوونه
(شش تیغه نکن صورتت رو، ای آدم دیوونه)
کس منتظرت نینن وا سر خو مزن شونه
(کسی منتظرت نیست، سرت رو شونه نکن)
ایوم جوونی ره برگشتن هم اینینن
(ایام جوونی رفت و برگشتی هم در کار نیست)
مثل یه درختی که نابو دگه اون دونه
(مثل درختی دیگر به دونه بر نمی گرده)
حلاج که بردارن از راز و خبر دارن
(حلاج که بر داره، از رازها خبر داره)
رازی که شو نافهمی صد عاقل و فرزونه
(رازی که صد عاقل و فرزانه هم نمی فهمن)
تو بازم اجنگیدی با دیو و دد و آدم
(تو باز هم با دیو و حیوان و آدم می جنگی)
تا بلکه وا دست پر هر رو بری خونه
(تا شاید هر روز با دست پر بری به خونه)
چشمی تو چشوم گفتن که مثل یه دیوارن
(چشمی به چشمم افتاد که مثل یک دیوار بود)
تو راه م و مردن ما بین م و خونه
(در راه من و مردن ما بین من و خونه)
نه خونه نابیم هه نه غربت و آبادی
(نه خونه ی نابی دارم، نه غربت و آبادی)
سرگشته و بی سامون ا ای خونه و او خونه
(سرگشته و بی سامون، از این خونه به اون خونه)
تو مامن ابرامی سلطان بداقبالون
(تو مامن ابراهیمی، سلطان بد اقبالها)
سرباری بشتر بس بی حجت و بی بونه
(سرباری بیشتر سه، بی دلیل و بی بهونه)
تقدیر سر پیری از م چه شوا آخر؟
(تقدیر سر پیری آخر از من چه می خواهد)
یا زندگی بختر یا مردن مردونه
(یا زندگی بهتر یا مردن مردونه)