هیچ فردی جز رهبری قادر نیست به داد مملکت برسد

دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی با بیان اینکه اگر آقای رئیسی کشور را خوب اداره کند مردم به آینده امیدوار می شوند و امیدوارانه به پای صندوق می آیند و در بخش عمده ای به ما رأی می دهند، گفت: جمهوری اسلامی نیاز به یک بازگشت به خود دارد، نیاز به یک اصلاحات مثبت دارد و هیچ کس غیر از مقام معظم رهبری نمی تواند. نه رئیس جمهور و نه رئیس قوه قضائیه و نه رئیس قوه مقننه، نه جمع‌شان و نه فردشان، هیچ فردی جز مقام معظم رهبری قادر نیست به داد مملکت برسد.
کد خبر: ۱۱۳۱۵۵۸
|
۰۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۴:۳۱ 25 July 2022
|
4995 بازدید

به گزارش «تابناک» به نقل از فارس، مرعشی هم اکنون دبیرکلی حزب کارگزاران سازندگی را برعهده دارد، حزبی که گفته می‌شود وابسته به هاشمی رفسنجانی بود. مرعشی البته در این مصاحبه البته تاکید می‌کند که هیچ تعصبی نسبت به مرحوم هاشمی رفسنجانی ندارد.

عملکرد دولت‌های تدبیر و امید، اصلاحات و کارگزاران، وضعیت اصلاح‌طلبان و بررسی شرایطی فعلی کشور از مواردی بود که در گفتگو با حسین مرعشی نائب رئیس جبهه اصلاحات ایران به آن پرداختیم که قسمت اول این مصاحبه به شرح زیر است:

*عجیب است که شرایط فعلی کشور را به دولت قبل ربط می‌دهید

فارس: به عنوان سوال نخست شرایط کشور را چگونه می‌بینید. به نظر شما دولت قبل تا چه میزان در به وجود آمدن شرایط فعلی دخیل بوده است؟

این سوال عجیبی است چرا که شرایط فعلی را باید دولت فعلی پاسخ بدهد و شما دارید، به دولت قبل بر می‌گردانید.

فارس: بله. اما طبیعتا بخش قابل توجهی از مشکلات فعلی از دولت قبل به ارث رسیده است که بحث بدهی‌هایی که دولت قبل بر روی دست دولت فعلی گذشته فقط بخش کوچکی از این گرفتاری‌های کشور است.

بدهی‌ها یکی از آن حرف‌های عجیب و غریب است. کشور یک دارایی و یک موجودی دارد؛ همیشه دولت‌ها یک سری بدهی دارند. دولت آقای ابراهیم رئیسی هم با حجم بالایی از بدهی قطعا دولت را به دولت بعد از خود تحویل خواهد داد و این یک امر جاری است. آقای رئیسی، چون تجربه کار اجرایی نداشتند و با دولت آشنا نبوده و نیستند، حرف غیر کارشناسی زیاد می‌زنند و این هم یکی از همان حرف‌های غیر کارشناسی است.

*دولت رئیسی باید به مشکلات بپردازد

فارس: چرا حرف غیر کارشناسی است؟ آقای مرعشی به هر حال دولت در وضعیت خوبی تحویل دولت سیزدهم نشد.

مشکل کشور ما بدهی‌های دولت قبل نیست بلکه مشکل کشور انباشتی از مشکلاتی است که روی هم انبار شده و به تدریج توان مردم و کشور را فرسوده می‌کند. باید به مشکلات بپردازیم. این حرف‌هایی که این دولت و آن دولت می‌زنند، در واقع پاک کردن صورت مسئله است.

* روحانی کشور را با تورم ۴۰ درصدی تحویل رئیسی داد

فارس: جناب مهندس! بفرمائید آقای روحانی در چه وضعیتی دولت را به آقای رئیسی تحویل داد. تورم چند درصد بود؟

دولت آقای رئیسی تورم را حدود ۴۰ درصد از آقای روحانی تحویل گرفت و تا الان براساس پیش بینی‌های تمام کارشناسان خوش بین ۶۰ درصد به بالا است. براساس بررسی اقتصاددانان بدبین بالای صد است. باید فکری به حال این کرد. در جمع دوستان شما (دوستان ارزشی یا انقلابی) فرض بر این بود که مشکلات کشور ناشی از مدیریت آقای روحانی و جهانگیری و دولت قبل است.

فارس: بله کارشناسان همچنان معتقدند که ۶۰ الی ۷۰ درصد مشکلات ناشی از سو مدیریت در دولت قبل بوده است.

ناشی از غیرکارشناسی بودن نظرات دوستان شماست. الان که تحویل گرفتند فکر می‌کردند با یک دولت انقلابی و دوستان جوان، انقلابی و پرکار که بیاورند، مسائل کشور حل می‌شود. البته خیلی زود به این نتیجه می‌رسید که این طور نیست. هزار نکته باریک‌تر ز موی اینجاست نه هر که سر بتراشد قلندری داند. خیلی ساده از دولت آقای رئیسی در مورد دستمزد‌های سال ۱۴۰۱ دو حکم متناقض بیرون آمده است.

دولت و سازمان برنامه و بودجه در بودجه ۱۴۰۱ براساس یک تصمیم درست که مجلس را هم متقاعد کردند، متوسط نرخ دستمزد‌ها و حقوق را ۱۰ درصد بالا بردند. البته این عدد برای طبقات پائین تر، بالاتر بود و در جا‌هایی عدد پائین‌تر بود و در بعضی جا‌ها حقوق‌ها را رشد ندادند و صفر پیش بینی کردند. این یک تصمیم از سوی دولت بود که بیرون آمد. همزمان وزیر انقلابی شما آقای عبدالملکی بدون نگاه به گذشته که در چه مرحله‌ای شورای عالی کار وارد تصمیم گیری می‌شد، تصمیم دیگری گرفت. در عرف دولت این بود که وزیر کار، قبل از آن که شورای عالی کار تصویب کند به دولت گزارش می‌داده است.

* افزایش ۵۷ درصدی متوسط نرخ دستمزد‌ها اشتباه بود

در جلسه دولت بحث می‌شد و دولت کف و سقفی را به وزیر کار می‌اعلام می‌کرد که مثلاً بین ۱۵ تا ۲۱ درصد شما اختیار دارید که مسئله را با شورای عالی کار حل کنید. آقای عبدالملکی بدون اینکه به دولت بگوید و دولت بدون اینکه توجهی بکند (آقای رئیسی و آقای مخبر و عبدالملکی این تجربه را نداشتند) آقای عبدالملکی در جلسه نشستند و ۵۷ درصد دستمزد‌ها را رشد داد که اشتباه بود. در سه ماه اخیر هرچه اجتماعات اعتراضی در کشور از فرهنگیان، کارمندان مختلف، بازنشستگان تأمین اجتماعی در خیابان‌ها می‌بینید، ناشی از این دو عدد متضاد و متفاوتی است که از دولت بیرون آمده است. همه می‌گویند که ما ۵۷ درصدی هستیم. الان هم دولت عقب نشینی می‌کند و ۵۷ درصد را به آن‌ها می‌دهد. منابع را از کجا می‌آورند؟ منابع کجاست؟

* در دولت کارگزاران چندین بار اصلاح‌ساختار صورت دادیم

کشورداری برخلاف تصور ساده‌ای که معمولاً انجام می‌شود، معادله یک یا دو مجهولی نیست بلکه چند مجهولی و پیچیده است. در داستان اخیر (اصلاح ساختار) که به اعتقاد بنده اصلاح ساختار نیست.

اصلاح ساختار یعنی یارانه یک سری اقلام یارانه‌ای را حذف کنید و منابع حاصل از آن را به کسر بودجه اختصاص دهید. این اتفاق در زمان آقای هاشمی رفسنجانی چند بار افتاد. مثلاً ما مجبور بودیم برق را گران کنیم، ولی منابع ناشی از گران کردن برق را به حساب خانوار‌ها نمی‌ریختیم. چه کلاه بر سر و چه سر بر کلاه؛ اجازه می‌دادیم بنگاه‌های برق با منابع ناشی از گران شدن برق، نیروگاه جدید بسازند و خطوط جدید تولید کند و صنعت برق کشور را به روز کند و از خاموشی جلوگیری کند.

*واریز اصلاح یارانه‌ها به حساب مردم اشتباه و عدم شناخت درست موضوع است

فارس: جناب مهندس! مباحث را تند و سریع جلو نبریم. صاحبنظران می‌گویند در مورد اصلاح ساختار دولت چاره‌ای جز انتخاب این مسیر ندارد چرا که انباشته شدن مسائل و به تعویق انداختن آن هزینه را بالا می‌برد. شما که این اقدامات انتقاد می‌کنید مگر به خاطر ندارید که در باره اصلاح ساختار انرژی در سال ۹۸ با اقدام دولت آقای روحانی چه هزینه‌ای برای کشور درست شد.

بله این انتقاد به آقای روحانی هم وارد است. آقای روحانی به قیمت بنزین دست زد و چند صدشهر آشوب و اعتراض شد و تمام درآمد حاصل از این کار به حساب خانوار‌ها ریخته شد یعنی یک ریال آن وارد تامین کسری بودجه نشد. اسم این اصلاح ساختار نیست.

ما به مردم می‌گوییم این پول را از شما می‌گیریم تا دیروز روغن را ارزان می‌خریدید، اما الان گران‌تر می‌خرید. آرد صنف صنعتی را ارزان می‌خرید، اما الان گران‌تر می‌خرید، اما در مقابل تورم را ۷ درصد الی ۱۰ درصد پائین می‌آوریم. از این جیب به جیب دیگر می‌گذارم. اما اگر بگویید که من کالا را گران می‌کنم و بعد تعهد می‌کنم که پول را به حساب خانوار‌ها واریز می‌کنم. اسم این دیگر اصلاح ساختار نیست، بلکه این اشتباه و نشناختن موضوع است.

فارس: البته دولت بنا ندارد هزینه را به حساب خانوار واریز کند. این مبالغ موقتی بوده و دولت بنا دارد به سرپرستان خانوار کالا برگ بدهد.

فعلاً که کالابرگ نیامده است؛ تا زمانی که چیزی نیامده اصلاً نمی‌توان در مورد آن صحبت کرد.

فارس: البته شما می‌توانید نظر کارشناسی بدهید.

در مورد وضع موجود بحث می‌کنیم. باید دید مشکل چیست و نباید فرافکنی کرد.

فارس: آقای مرعشی! شما در مورد تعیین دستمزد مباحثی را مطرح کردید که اینجا این شبهه را هم مطرح می‌شود که چرا در زمان آقای محمد شریعتمداری وقتی ایشان به دنبال افزایش دستمزد تا سقف ۴۰ درصد بودند این موارد را نگفتید.

در زمان آقای شریعتمداری سقف دستمزد نهایتاً تا ۲۰ درصد رشد کرد.

فارس: به هر حال آقای شریعتمداری هم به دنبال این بودند تا ۴۰ درصد افزایش دهد.

طبیعی است وزیر کار همیشه دوست دارد از کارگر حمایت کند.

فارس: بنابراین وزیر کار آقای رئیسی هم به دنبال همین مسئله بوده است.

اما دولت اقتصاد کلان را می‌بیند. در اینکه وزیری (شریعتمداری) قصد داشته، اما نکرده، تضاد و تفاوت وجود دارد. به چه دلیلی کارگری که برای بخش خصوصی است، افزایش ۵۷ درصدی حقوق را داشته است و کارگری که در بخش دولتی است، ۱۰ درصد رشد حقوق داشته باشد؟ چه کسی به این اعتراضات پاسخ می‌دهد. چرا باید یک وزیر بی کفایت در دولت یک چنین ضربه به دولت بزند. از تک تک معاونین رئیس جمهور و وزرای دولت بپرسید که عبدالملکی با دولت چه کرد. سفره دلشان باز شود تا به شما بگویند که چه کرد.

اگر مشکل مدیریت است، پس شما خیلی خوب مدیریت کردید. شما یک وزیری مثل آقای شریعتمداری با ۳۰ الی ۴۰ سال تجربه را کنار گذاشته اید و شخصی مثل آقای عبدالملکی را که یک روز کار اجرایی نکرده است، یک روز هم معاون وزیر نبوده را وزیر می‌کنید طبیعی است که یک مرتبه چنین گل به خودی می‌زند.

فارس: قطعا که ما در جایگاه دفاع از آقای عبدالملکی با شما گفتگو نمی‌کنیم. اما به آقای شریعتمداری هم انتقاد زیادی وارد است. در بحث انتصابات برخی از آقازاده‌ها و ...

بحث انتقاد نیست. برادر، بنده می‌گویم چه کسی را با چه کسی عوض کردید. همین الان آقای عبدالملکی را با تمام اشکالاتی که دارد می‌توان با آقای شریعتمداری مقایسه کرد؟

* صفدر حسینی حتماً جزو سرمایه‌های نظام است

فارس: آقای عبدالملکی که استعفا کردند و دولت هم اعلام کرده که خط قرمز دولت مردم هستند. رئیس جمهور بار‌ها اعلام کردند که با کسی تعارف ندارند و کوچکترین اشتباهی را تحمل نخواهند کرد. مثل گذشته نیست که یک شخصی مثل آقای صفدر حسینی اتفاقی را در صندوق توسعه ملی رقم بزند و آقای نوبخت ایشان را جزو سرمایه‌های نظام بداند.

صفدر حسینی حتماً جزو سرمایه‌های نظام است. اگر حقوق کسی را مصوب کردند و بالا بردند، خود فرد مقصر نیست.

* حضور دختر صفدر حسینی در لیست امید سهمیه‌ای نبود/شایستگی داشت

فارس: دختر آقای صفدر حسینی هم جزو سرمایه‌های نظام بود که به اعتقاد برخی از اصلاح‌طلبان در لیست سهمیه‌ای امید گنجانده شد؟

اصلاً سهمیه نبود. خانم فاطمه حسینی شایستگی داشت. شما اجازه بدهید من اول حرف هایم را بزنم بعد شما بگویید.

فارس: بله بفرمایید.

یک موضوع بحث دستمزد بود که آقای عبدالملکی چه بلایی سر دولت آورد و آقای رئیسی را سکه یک پول کرد. دومین مسئله اصلاح تغییر نرخ‌های کالا‌های اساسی است. در این اصلاح نرخ‌ها و حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، مادامی که تورم را کاهنده نکردید و تورم را کاهش نمی‌دهید، روی آتش اقتصادی که تورم بالای ۴۰ سال را بالای ۴ سال تجربه می‌کند، بنزین نمی‌ریزند.

فارس: یعنی دولت نباید به این سمت می‌رفت؟

اینکه تورم ۴۰ درصد را جناب آقای رئیسی تحویل گرفته و الان ۶۰ درصد شده است، یعنی اشتباه راهبردی دولت بوده که اولویت را تشخیص نداده و روی آتشی که فوران کرده، اکسیژن و بنزین دمیده است.

فارس: یعنی شما می‌گویید ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی نباید حذف می‌شد؟

ارز ۴۲۰۰ تومانی باید حذف می‌شد البته با یک استراتژی مشخص. زمانی باید حذف شود که اولا دولت کسری بودجه اش را حل کرده باشد. یک اقتصاد یا از طریق تقاضا به سمت تورم بالا تحریک می‌شود و یا از طریق ارز؛ ارز هم یعنی قیمت تمام شده. وقتی قیمت تمام شده کالا‌ها بالا می‌رود، مجبورید هستید که قیمت را بپذیرید. چون مرغدار، گاودار، تولیدکننده تخم مرغ و تولیدکننده روغن نمی‌توانند متضرر شوند. شما در اقتصادی که به سمت تقاضا حرکت کرده، کسری بودجه دارید. کسری بودجه اکنون با چاپ اسکناس جبران می‌شود و این سبب تورم ۶۰ درصد شده است. شما به سمت عرضه می‌روید و ارز ۴۲۰۰ تومانی را ۲۴ هزار تومان می‌کنید. مبنای نرخ گمرک که مبنای آن ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومان بوده را ۲۵ هزار تومان بر مبنای ارز نیمایی می‌کنید و حقوق و دستمزد کارگر را ۵۷ درصد افزایش می‌دهید و از سوی دیگر قیمت‌های جهانی مواد اولیه که ۲ الی سه برابر شده است را هم اعمال می‌کنید و از دو طرف تورم تحریک می‌شود. خدا کند که تورم در ۶۰ درصد متوقف شود. خطر اینکه تورم سه رقمی شود- نه برای یک سال بلکه برای سال‌های آینده- بسیار جدی است.

*می‌ترسیم که تورم سه رقمی شود

دولت در سمت تقاضا که بودجه بوده، بودجه را کاهش نداده بلکه با یک کسری بودجه به مجلس برده است. مجلس انقلابی هم کسری بودجه را یک و نیم برابر کرده است. این مسئله ۵۰ درصد کسری بودجه را رشد می‌دهد. اگر ندارید چرا فکر می‌کنید پولدارید.

دولت، سازمان تأمین اجتماعی و صندوق‌های بازنشستگی کسری بودجه دارند و نمی‌توانند پرداخت کنند. چرا دستمزد‌ها را بالا می‌برید؟ از کجا می‌خواهید تامین کنید؟ دولت باید ابتدا کسری بودجه را حل کند. نمی‌خواهید برجام را احیا کنید، قبول صادرات نفت هم افزایش نمی‌دهید، ایرادی ندارد، نفت را به کمپانی‌های معتبر دنیا نمی‌فروشید و می‌خواهید تک محموله به کمپانی‌های کوچک چینی زیر قیمت بدهید، مشکلی نیست؛ هرکاری که می‌خواهید بکنید. دولت دست شماست لااقل راهی برای کسری بودجه پیدا کنید. نمی‌شود که لایحه کسری بودجه به مجلس برود و مجلس ۵۰ درصد بر کسری بودجه اضافه کند و به دولت برگرداند. این تورم درست می‌کند و در این میان یادتان افتاده که ارز ۴۲۰۰ تومانی را باید حذف کنید و قیمت تمام شده را هم بالا ببرید؟ این‌ها سبب تورم سه رقمی در کشور می‌شود. آن وقت چه کسی می‌خواهد جوابگو باشد؟ این‌ها موضوعاتی کاملاً واقعی است و دولت باید این‌ها را جدی بگیرد.

* اصلاح‌طلبان رقیب رئیسی بوده و رقیب وی باقی خواهند ماند/ نمی‌خواهیم دولت رئیسی زمین بخورد

ما دلمان نمی‌خواهد که خدای نکرده دولت ناموفق باشد و زمین بخورد. به آقای رئیسی هم این حرف را زدم که آقای رئیسی ما هم رقیب شما بوده و هم رقیب شما خواهیم ماند. ولی شما رقیب ما نیستید. رقیب ما ناامیدی و یأس مردم است. یأس مردم در ناکارآمدی سیستم‌های اقتصادی و استخدامی است. اگر (آقای رئیسی) خوب کشور را اداره کند مردم به آینده امیدوار می‌شوند و امیدوارانه به پای صندوق می‌آیند و در بخش عمده‌ای به ما رأی می‌دهند. این‌ها پنهان نیست و ما می‌خواهیم که آقای رئیسی موفق شوند. اما مسیری نیست که احساس کنیم از آن موفقیتی بیرون بیاید. موفقیت به این سادگی و با روندی که کار‌ها شروع شده، حاصل نمی‌شود. امیدواریم از همین جا دولت متوجه پیچیدگی اوضاع شود. تجربه اصلاح طلبانه را کنار بگذارید و تجربه اصولگرایی کشور را به کار بگیرید.

فارس: تجربه اصولگرایی؟ از آن حرف‌های عجیب است آقای مهندس!

بله ۴۰ سال بعد از انقلاب.

*دولت هاشمی اصلاح‌طلب نبود ملی بود

فارس: در طول این ۴۰ سال همه دولت‌ها در دستان شما و دوستان شما بوده است آقای مرعشی! به گونه‌ای سخن می‌گویید انگار مشکلات ظرف این چند ماه شروع به کار آقای رئیسی آغاز شده است.

دولت آقای هاشمی اصلاح‌طلب یا اصولگرا نبود بلکه دولتی ملی بود. دولت آقای هاشمی دولت جامعی بود و بنده رئیس دفتر رئیس جمهور بودم. مرحوم هنردوست معاون سیاسی بنده و آقای شمسایی معاون فرهنگی، مرحوم حلاجیان معاون فنی دفتر بوده و هر سه اصولگرای تند و تیز بودند. دولت مملکت و ملت است. مگر می‌شود در تمام امور فنی، اجرایی، اداری کشور یک تیغ سیاست را پائین بیاورید و کات کنید. با این چپ، آن راست، این اصولگرا و آن اصلاح طلب واین فتنه و دیگری ساکت فتنه نمی‌توان کشورداری کرد.

* نباید هیچ نیرویی با دلیل نگاه سیاسی از اداره کشور کنار گذاشته شود

باید کشور را بهینه اداره کنیم. ایران اگر بخواهد بهینه اداره شود، نباید هیچ نیرویی با زاویه نگاه سیاسی و ایدئولوژیک حذف شود. اگر قرار باشد کسی حذف شود باید به علت فساد حذف شود. اگر فساد کرد باید کنار گذاشته شود چه چپ باشد، چه راست؛ چه اصولگرا باشد چه اصلاح طلب. اگر با یک چنین نگاهی سراغ کشورداری برویم، باز نیروی کارآمد کم می‌آوریم. این طور نیست که اگر بخواهیم ترکیب کابینه را بچینیم برای یک وزارتخانه ۱۰ گزینه داشته باشیم. نه ما، نه انقلابیون، نه میانه‌رو‌ها و اعتدالیون از نیرو‌های بالقوه برخوردار نیستند. یعنی در بهترین حالت هم اگر بخواهید کابینه سیاسی بچینید در چیدمان دچار مشکل می‌شوید.

فارس: ما این همه نیروی توانمند داریم و در کابینه آقای رئیسی هم سعی شده از نیرو‌های با تجربه و البته جوان استفاده شود نه نیرو‌های تکراری.

چه کسی تجربه دارد؟ آقای خاندوزی تجربه دارد؟ فقط وزیر نفت آقای رئیسی یک زمانی در شرکت نفت مسئولیت‌هایی داشته است. آقای امیرعبداللهیان تجربه معاونت وزارت امور خارجه را داشته است، ولی بقیه تجربه ندارند. آقای قاسمی تجربه مثبتی ندارند.

* جمهوری اسلامی دستاورد یک انقلاب کاملا و تماما مردمی است

*فارس: البته جناب مهندس هنوز برای قضاوت دولت کمی زود است. حتی برای قضاوت وزرا؟

اصلاً علاقه‌مند هستم که این هشدار را بدهم. این را از سر بغض و کینه نمی‌گویم. یک کل به نام ایران داریم. ایران و حفظ تمامیت و استقلال ایران مسئله ماست. یک رده پائین‌تر از ایران، جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی یک نظامی است که نتیجه یک انقلاب کاملاً و تماماً مردمی است که بر دوش مردم ایران با رهبری امام (ره) و همراهی آقای خامنه ای، مرحوم هاشمی، شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید رجایی و حواریون امام (ره) است. این کشور را بر نظم جمهوری اسلامی گذاشته اند. جمهوری اسلامی ساده به دست نیامده و در ۸ سال دفاع مقدس جوانان توانمندی عاشقانه جنگیدند و شهید شدند. هزینه بسیار سنگینی برای جمهوری اسلامی، پرداخت شده است. ۸ سال بچه‌های مردم به پای آن خون ریختند. ملت پای آن ایستاده و هزینه‌های اقتصادی سنگین دادیم. حسین مرعشی و صد‌ها آقای رئیسی و آقای روحانی فدای جمهوری اسلامی.

* پایداری جمهوری اسلامی به اعتماد، همراهی و رضایت‌مندی مردم است.

اما سوال این است پایداری و قدرت جمهوری اسلامی ایران چیست؟ پایداری جمهوری اسلامی به اعتماد، همراهی و رضایت‌مندی مردم است. هر کاری که می‌خواهید در سیاست، اقتصاد، فرهنگ صورت دهید باید یکی از شاخصه‌ها این باشد که آیا می‌توانم حداقل ۶۰ درصد جمعیت ایران را نسبت به این عملکرد راضی نگه دارم یا خیر؟ دوستان می‌گویند سپاه طبق قانون اساسی حافظ دستاورد‌های انقلاب اسلامی است. می‌گوییم مسلّمنا؛ ما قبول داریم. برادران عزیز سپاهی مگر جمهوری اسلامی و دستاورد‌های انقلاب اسلامی فقط آن چیز‌هایی است که شما می‌گویید. آزادی هم جزو دستاورد‌های انقلاب اسلامی است.

فارس: آزادی در چه بخشی؟

آزادی که قانون اساسی تصریح داشته تا بتوانیم آزادانه حرف خود را بیان کنیم. آزادی اینکه احزاب بتوانند به راحتی فعالیت کنند و مطبوعات به راحتی نقد کنند. همه در قانون اساسی آمده و منظور بی بندوباری نیست. قانون اساسی صراحت دارد. آزادی‌ها را تصریح و روشن کرده است. جمهوریت هم دستاورد انقلاب اسلامی است. فقط که اسلامیت نیست. اسلامیتی که باید خواهش کنیم بعضی از ما از اسلامیت دفاع نکنیم. چون دفاع بد از اسلامیت چنین فضایی را در نسل جوان ما به وجود آورده است و باعث شده بخشی از نسل جوان از دین و ارزش‌ها فاصله بگیرند.

* دولت رئیسی درباره مشکلات بیشتر با مردم حرف بزند

ما باید جمهوری اسلامی را بر اساس محوری مشخص در اقتصاد، سیاست و فرهنگ اداره کنیم که بتوانیم رضایت حداقل ۶۰ درصد مردم (هرچه بالاتر، بهتر) را به دست آوریم. هر چه رضایت، اعتماد مردم بیشتری را بتوانیم به دست بیاوریم، جمهوری اسلامی را حفظ می‌کنیم. اینکه من خیلی عصبانی هستم این است که چرا باید تصمیمات غیرکارشناسی یک دولت شرایط امروز را برای ایران رقم بزند. مگر اولین بار است که کشور دچار چنین مشکلات اقتصادی می‌شود؟ چرا با مردم حرف نمی‌زنید؟ چرا در تلویزیون برنامه نمی‌گذارید؟

*جمهوری اسلامی قدرت مهم نفت را نادیده گرفت

من این نکته را اینجا عرض کنم که در سال ۱۳۵۶، ایران ۹ درصد تولید بازار جهانی نفت را داشتیم. حتی اگر امروز تحریم‌ها نباشد و ما به شرایط ماقبل تحریم‌ها برگردیم -که بسیار سخت است - به عبارتی سه میلیون و ۸۵۰ هزار بشکه نفت صادر کنیم باز سه درصد بازار جهانی نفت را در اختیار خواهیم داشت که این یعنی سهم ما از صادرات نفت از ۹ درصد به سه درصد در جهان کاهش پیدا کرده است. این مسئله از دو جهت مهم است. یکی قدرت نفت و دیگری درآمد نفت.

در مورد قدرت نفت به این مثال بسنده می‌کنم که، چون روسیه ۱۱ میلیون بشکه نفت تولید می‌کند، در یک جنگ سرد که بین غرب و روسیه درگرفته و جنگ گرمی که در اوکراین صورت گرفته، اروپا و آمریکا مصر هستند که روسیه را در اقتصاد زمین‌گیر کنند، اما نمی‌تواند. چرا؟ چون ۱۱ میلیون بشکه نفت تولید می‌کند. حتماً آمریکایی‌ها علاقه‌مند بودند در عربستان بن سلمان را در معادلات داخلی سعودی بعد از فاجعه خاشقچی در ترکیه حذف کنند، اما نتوانستند. چون بن سلمان ۱۲ میلیون بشکه نفت تولید می‌کند و اگر یکی دو هفته نفت تولید نکند نرخ هر بشکه نفت در دنیا به ۳۰۰ دلار می‌رسد.

تورم کمر آمریکا و اروپا را می‌شکند. دولت‌ها را بدون تعارف در اروپا و آمریکا ساقط می‌کند. ایران داوطلبانه و براساس اشتباهات استراتژیک و راهبردی مهمی، سهم نفت را از ۹ درصد به سه درصد رسانده است. به عبارتی قدرت را از دست دادیم. قدرت نفت از قدرت صنایع موشکی و مقاومت کمتر نیست. عربستان الان ۱۲ میلیون بشکه و روسیه ۱۱ میلیون و امریکا ۱۰.۵ میلیون بشکه نفت تولید می‌کند و این سه کشور دنیا را گرفته‌اند. اما جمهوری اسلامی این قدرت مهم را نادیده گرفت.

فارس: آقای مرعشی شما در دولت آقای هاشمی مسئول دفتر رئیس جمهور بودید و به خاطر دارید که آن زمان آزادی بیان در چه وضعیتی قرار داشت. قطعاً روسای جمهور باید در پاسداری و اجرای قانون اساسی همه تلاش خود را بکار گیرند، اما آزادی بیان نخستین بار در دولت آقای هاشمی ذبح شد. در آن زمان فردی همچون احمد توکلی تحمل نمی‌شد. آزادی بیان از چه زمانی مورد تجاوز قرار گرفت؟ در زمانی که آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور بود. همین آقای سحابی نهضت ملی که اکنون اصلاح طلبان با آنان روابط استراتژیک برقرار کرده اند در زمان آقای هاشمی چه وضعیتی پیدا کرد؟

آن ملی مذهبی‌ها الان آزادند؟

فارس: چرا ما به مسائل کلان که در قانون اساسی آمده است، شترمرغی نگاه می‌کنیم. آن زمان آزادی بیان مهم نبود؟ این همه افراد مورد تذکر و بازداشت قرار گرفتند.

آن زمان قوه قضائیه دست آقای هاشمی نبود و در اختیار آقای یزدی بود. رئیس قوه قضائیه آقای یزدی بود و فلاحیان رئیس وزارت اطلاعات بود که از اصولگرایان بود.

* هیچ تعصبی نسبت به مرحوم هاشمی رفسنجانی ندارم/ نقش مقام معظم رهبری بی‌بدیل است

فارس: شما خودتان فرمودید که دولت آقای هاشمی دولت ملی بود. این افراد از سوی رئیس جمهور وقت و نزدیکانشان مورد تذکر قرار می‌گرفتند.

هیچ تعصبی نسبت به آقای هاشمی و دیگری ندارم. کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم. مرحوم هاشمی در بحران‌ها لنگری بود و می‌توانست در بحران‌ها کمک کند. به مناسبت ایام فوت آقای هاشمی خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم. عرض کردم شما از مجموع حواریون حضرت امام (ره) فقط حضرت عالی باقی مانده اید و نقش شما و اقدامات شما برای حفظ جمهوری اسلامی وظیفه بسیار سنگینی است که بر دوش شماست. نقش مقام معظم رهبری بی بدیل است.

*جمهوری اسلامی نیازمند بازگشت به خود است

این کشور با نگاه‌های تنگ و بسته جناحی قابل درک کردن نیست. جمهوری اسلامی نیاز به یک بازگشت به خود دارد. نیاز به یک اصلاحات مثبت دارد و هیچ کس غیر از مقام معظم رهبری نمی‌تواند. نه رئیس جمهور و نه رئیس قوه قضائیه و نه رئیس قوه مقننه، نه جمع‌شان و نه فردشان، هیچ فردی جز مقام معظم رهبری قادر نیست به داد مملکت برسد.

فارس: یعنی چه دقیقا؟

خودشان بهتر از هر کسی می‌دانند. 

*باید محدوده رقابت‌های سیاسی مشخص شود

فارس: شما توضیح بدهید که یعنی چه؟

باید بپذیریم که اصلاحات نه به معنای عرفی (اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی) به این معنی است که کشور را به سمتی هدایت کنید که در همه عرصه‌های مهم اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی به تدریج رکود‌ها به رشد تبدیل شود. نارضایتی‌ها به رضایتمندی و دلخوری‌ها به شادی بدل شود. مردم نسبت به آینده ایران امیدوار، فرار سرمایه از ایران که عدد درشتی است نیز است کاهش یابد.

یکی از اساتید دانشگاه می‌گفت قبلاً ۲۰ درصد بچه‌های ما معدل بالای ۱۹ داشتند، اما الان ۵۰ درصد معدل بالای ۱۹ داریم. حتی دانشجویان متوسط هم به درس چسبیده‌اند تا معدل بالای ۱۹ بیاورند تا از ایران بروند. این یعنی فاجعه. ما مثل برف در تابستان آب می‌شویم.

اگر به آینده ایران و جمهوری اسلامی و عزت شخص آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای فکر می‌کنید باید جمع شویم و از او بخواهیم که ورود کنند تا جمهوری اسلامی ریل‌گذاری جدیدی داشته باشد. جمهوری اسلامی باید به خود برگردد. باید محدوده رقابت‌های سیاسی مشخص شود باید این محدوده منجر به کارآمدی بهتر و بیشتر شود. در فرهنگ و اقتصاد باید ببینیم چه کاری باید بکنیم که رشد بهتری داشته باشیم. امروز باید به داد جمهوری اسلامی و رهبری برسیم. به والله ارزش ندارد به خاطر امثال من، این کشور ضربه بخورد.

* باید پرسه اصلاحی در کشور آغاز شود

اگر یک پروسه واقعی اصلاحی در کشور آغاز نشود و اگر این روند مخرب فعلی (فرار سرمایه، فرار تحصیل کرده‌ها، کوچک شدن طبقه متوسط، تورم سنگین، نارضایتی بالا) تکرار شود و متوقف نشود، وضعیت اسفناکی در انتظارمان خواهد بود.

جمهوری اسلامی باید یک برنامه اصلاحی واقعی را در دستور کار قرار دهد. همه باید مشارکت کنند و همه مدافع اصول واقعی کشور و رهبری انقلاب باشند. این‌ها واقعیت‌های کاملاً ملموس برای بنده است که در سال ۱۳۵۸ در میدان و خیابان‌های کرمان ایستادم و با منافقین مبارزه کردم. من همان جوان سال ۵۸ هستم و هنوز هم همان اعتقادات را دارم و تکلیفم با جمهوری اسلامی ایران مشخص است.

اگر آقای جنتی که امثال بنده را رد صلاحیت می‌کند نمی‌داند پدربزرگ بنده چه خدمتی به اسلام کرده، من می‌دانم که جدم یعنی میرحسین مرعشی در مازندران حکومت بر مبنای ولایت فقیه تشکیل داده است.

عموزاده من کاظم شوشتری در هندوستان در سن ۸۵ سالگی، چون براساس فقه اهل بیت قضاوت می‌کرده، چوب خورده است. من آدمی نیستم که ریشه‌ام مشخص نباشد و تکلیفم روشن نباشد. تکلیف بنده با ایران و جمهوری اسلامی و ارزش‌ها مشخص است. اما این جمهوری اسلامی که همه دارایی ما است زیر آفتاب داغ مثل برف آب می‌شود. باید آن را جمع و درست کرد. یک سایبان برای آن درست کنید. مسائل را حل و فصل کنید عزت کشور به جامع نگری، کل نگری و مشارکت همگانی و گسترش محبوبیت مقام معظم رهبری است نه کاستن از آن. عزت کشور به روی کار آوردن دولت‌های مقتدر و تواناست. این‌ها چیز‌هایی است که ما دلمان می‌سوزد.

فارس: به نکته بسیار درستی اشاره کردید. قطعاً بخشی از اقتدار کشور در گرو روی کار آمدن دولت‌های کارآمد و مقتدر است. الان بزرگترین ضربه‌ای که کشور از آن آسیب می‌بیند این است که اعتماد مردم مخدوش شده است. چون در روز روشن در چشم مردم نگاه کردند و گفتند همه چیزتان را به بورس بسپارید. مردم در شب تاریک دیدند که چطور سر گردنه بنزین هزار تومانی، سه هزار تومان شد. این اعتماد مخدوش شده آیا نتیجه عملکرد دولت آقای روحانی نیست؟

به زبان ساده ما دو دولت را موفق‌تر می‌دانیم. دولت اول آقای هاشمی، اما در دولت دوم آقای هاشمی نه.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟