به گزارش «تابناک» به نقل از خبر سراسری، سخنان اخیر محمدرضا باهنر درباره ممانعت راست سنتی از اجرا طرح های هاشمی در دولت سازندگی و پس از آن باعث شد فصل جدیدی هم در سیاست و هم در تاریخ سیاسی کشور گشوده شود.با این حساب این سوال جدی در ذهن ها شکل گرفت که اگر راست سنتی نیز مانع هاشمی در دولت هایش بوده است پس به راستی هاشمی در کدام دسته بندی سیاسی می گنجد و کدام طیف او را به پیش می بردند؟
غلامعلی رجایی،فعال سیاسی اصلاح طلب، درباره روایت باهنر از تضاد جناح راست سنتی با هاشمی رفسنجانی ب گفت: «من گمان می کنم این صحبت آقای باهنر در این دوره یک نقد منصفانه است. آقای هاشمی از معدود شخصیت هایی بود که از زمان خود جلوتر بود در خاطرات قبل از انقلابشان نیز مشخص است که در آن دوره به ژاپن و اروپا سفر کرده اند تا از تجربیات آن ها بیاموزند. آقای هاشمی به دلیل اعتباری که پیش امام داشت و نقشی که در مجلس ایفا میکرد به قدر کافی از ظرفیتی برخوردار بود که بتواند برنامههای خود را پیش ببرد؛ به عنوان نمونه در دولت جنگ با مترو مخالفت کردند آقای هاشمی به جلسه دولت رفت و ضمن شنیدن انتقادات مطرح کردند که اعتبارات این طرح را تامین می کنند و طرح جلو رفت یا در دانشگاه آزاد نیز همینطور بود.بنظر من ایشان بین تندرو های اصلاح طلب و اصولگرا قرار گرفته بود هر چند تمامی اصلاح طلبان با ایشان مخالف نبودند اما چپ اقتصادی کار های آقای هاشمی را برنمی تابید».
او ادامه داد: «آقای هاشمی در بین جناح چپ و راست، موافقین و مخالفینی داشت اما مخالفین آقای هاشمی در حدی نبودند که مانع پیشبرد کارهای ایشان شوند. البته به مرور با برخی خطبههای نماز جمعه برچسبهایی به ایشان چسباندند و گفتند که آقای هاشمی طرفدار تشریفات است البته واقعیت این است که در دوره سازندگی افراط هایی نیز در مصرف بودجه شد که محل بحث ما نیست.در آن دوره با وضعیتی که طبقه غیربرخوردار داشت عدهای می گفتند با برنامه های هاشمی مردم له می شوند یک سری نقل قول های کذب هم مطرح می کردند که آقای هاشمی گفته است محرومین در زیر چرخ توسعه له می شوند در حالیکه من شاهد بودم آقای هاشمی نسبت به مستضعفین احترام داشت.در شرایط بعد از جنگ نیز ایده آقای هاشمی این بود که کشور مخروبه شده است و برای بازسازی پول می خواهیم و برای پول باید رابطه خارجی داشته باشیم که سیاست گشایش درهای به سمت منطقه را شاهد بودیم که اواخر دولت هاشمی کنفرانس کشورهای اسلامی در ایران برگزار بود وبا توجه به رفتار کشور های مرتجع عربی منطقه از عجایب آن دوران بود.عربستان همان کشوری بود که میلیاد ها دلار خرج صدام کرده بود اما بعدا دوست ایران شد که تماما ناشی از تلاش های آقای هاشمی بود».
او در ادامه نسبت به مخالفین هاشمی در جامعه سیاسی بیان کرد: «بطور کلی اندیشه هایی که در معطوف به آینده هستند با مخالفینی مواجه می شوند و تندروی های چپ و راست در این زمینه موثر بود. شما بعد از سال 88 می توانید مخالفین واقعی هاشمی را بببینید. آقای هاشمی یک سیاستمدار واقعگرا بود و نسخهاش جواب داد در نهایت هم تندروها خسته شدند و طرحهای بزرگی از سوی آقای هاشمی اجرا شد. به هر حال نباید فراموش کنیم که فاصله اندکی از جنگ گذشته بود که آقای هاشمی دولت را دست گرفت».
رجایی در پایان درباره ماهیت سیاسی هاشمی رفسنجانی در جغرافیای سیاسی ایران گفت: «آقای هاشمی معتقد بودند که یکی از چهره های مهم جریان اعتدال هستند ایشان دغدغه با هم بودن داشت البته در مقاطعی چپ ها با ایشان در افتادند اما به مرور زمان حالت اعتدال در ایشان بیشتر حفظ شد و اواخر از جامعه روحانیت و اصولگرایان فاصله گرفت و با حمایتی که از نامزد های مجلس کرد تلاش داشت به اصلاح طلبان نزدیک شود.آقای هاشمی جز در دهه شصت دیگر در جریان سیاسی تعریف شده ای قرار نگرفت و تلاش میکرد که میانهرو باشد».