به گزارش تابناک به نقل از ایرنا، کتاب تصفیههای گسترده استالینی، ویراسته نوح برلاتسکی و ترجمه شهربانو صارمی پنجمین عنوان از مجموعه چشماندازهایی از تاریخ معاصر جهان است که توسط انتشارات ققنوس منتشر شد. این مجموعه در ۱۶۰ صفحه و شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه از دیدگاههای مختلف به رویدادهای سرنوشتساز تاریخ معاصر میپردازد.
نسخه اصلی اینکتاب که پنجمینعنوان از مجموعه چشماندازهایی از تاریخ معاصر جهان است، سال ۲۰۱۳ توسط انتشارات بهشت سبز (Greenhaven press) منتشر شده است.
این کتاب از سه بخش تشکیل شدهاست. بخش اول کتاب به زمینه تاریخی تصفیههای استالینی پرداخته است. دیدگاه اول در این بخش نگاهی اجمالی به تصفیه بزرگ کرده است. در این بخش روایت هیروآکی کورومیا از تصفیههای بزرگ و رئوس کلی برخی از مباحث تاریخی ثبت شدهاست.
دیدگاه دوم به بررسی مصائبی که برنامه پنج ساله استالین آفرید، پرداخته است. در این بخش توصیف روزنامهنگار ولزی از اوضاع روسیه در اوایل دهه ۱۹۳۰ ارائه شده است. در دیدگاه سوم درباره بازجوییهای همراه با شکنجه صحبت شده است. در این بخش گفتههای بیل جیمز نویسنده استرالیایی در کتابی درباره تجربیات زندانیان کولاک بیان شدهاست.
در دیدگاه چهارم محاکمه پزشکان متهم به توطئه مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش ارگان رسمی شوروی، پزشکان یهودی را به خیانت متهم میکند. در دیدگاه پنجم جانشین استالین، او و تصفیههایش را محکوم میکند. نیکیتا خروشچف جانشین استالین، شخصیت استالین و استفاده از وحشت را محکوم میکند.
در بخش دوم کتاب مباحث پیرامونی تصفیههای گسترده استالینی بررسی شده است. دیدگاه اول این بخش به اینکه تصفیه، واکنشی منطقی به فساد حزب کمونیست بود، پرداخته است. ماریو سوزا نویسنده کمونیست سوئدی معتقد است حزب کمونیست روسیه در دهه ۱۹۳۰ فاسد بود و تلاشهای استالین برای پاکسازی آن ضرورت داشت.
در دیدگاه دوم گفته شده که تصفیه ابزاری در دست استالین برای تثبیت بیرحمانه قدرت بود. بنابر استدلال ویلیام سیوئل، نویسنده مارکسیست، استالین از تصفیه برای تحکیم قدرت بوروکراتیک خود و خیانت به انقلاب کمونیستی استفاده کرد. دیدگاه سوم در بخش دوم میگوید، تصفیه نتیجه نابخردانه بدگمانی (پارانویا) استالین بود.
دیدگاه چهارم اعلام کرد که میزان کشتههای دوران حکومت استالین کم، برآورد شده است. بنابر استدلال آر. جی. رومل استاد علوم سیاسی، استالین مسئول مرگ بیش از ۲۰ میلیون نفری است که ادعا شده باعث مرگشان شدهاست.
دیدگاه پنجم به مبالغه در تعداد کشتههای دوران استالین میپردازد. بنابر استدلال تیموتی اسنایدر استاد تاریخ، برآوردهای قبلی از کشتههای دوران حکومت استالین با شواهد جدید سیر نزولی یافته و نشان میدهد که تعداد افرادی که به دستور استالین کشته شدند، بیشتر از آنهایی نبود که به دستور آدولف هیتلر به قتل رسیدند.
دیدگاه ششم به این مساله میپردازد که جنایات استالین کمتر از هیتلر نبود. بنابر استدلال رون روزنباوم خبرنگار آمریکایی، جنایات استالین به اندازه جنایات هیتلر هولناک و اهریمنی بود. در دیدگاه هفتم بیان میشود که استالین به بدی هیتلر نبود. بنابر استدلال آویشای مارگالیت استاد فلسفه، از تعداد دقیق کشتهشدگان که بگذریم، نازیسم به لحاظ فلسفی بسیار اهریمنیتر از استالینیسم بود.
دیدگاه هشتم بیان میکند که استالین هنوز در روسیه محبوب است. به گفته آدریان بلامفیلد خبرنگار، حکومت روسیه و روسها حسرت ثبات و قدرت دوران استالین را میخوردند. دیدگاه نهم میگوید که استالین در روسیه امروزی محبوبیتی ندارد. بنابر استدلال توماس شرلوک استاد علوم سیاسی، حکومت روسیه و مردم این کشور به شدت منتقد استالین هستند.
بخش سوم کتاب به روایتهای شخصی پرداخته است. دیدگاه اول به یاد روسیه شوروی دوران استالین نوشته شدهاست، اوئن متیوز از تجربیات آلکساندر سولژنیتسس – و پدربزرگ خودش- در گولاک میگوید. در دیدگاه دوم روایت دختری روس از دوران کودکیاش در دوران وحشت استالین میگوید. نینا مارکفنا زنی که در دوران وحشت استالین کودکی خردسالی بوده از خاطراتش میگوید.
در دیدگاه سوم نیکیتا خروشچف به تقبیح استالین و تصفیههای او میپردازد. نیکیتا خروشچف جانشین استالین و رهبر اتحاد شوروی از تجربیات شخصی اش با استالین و تصفیههای او میگوید. دیدگاه چهارم به دادگاه رودلف اسلانسکی پرداختهاست. یکی از جان به دربردههای مجارستانی از تجربهاش در دادگاه نمایشی استالینی میگوید. در دیدگاه پنجم خاطره زن جوان روس از گولاگ بیان شدهاست. زنی جوان که از خاطراتش در اردوگاههای کار اجباری شوروی میگوید.
قسمتی از متن کتاب: زینوویف و کامنف را بعد از یک سال و نیم زندان برای بازجویی به مسکو بردند. تا این زمان بارها تحقیر شده و به لحاظ اخلاقی در هم شکسته بودند. استالین به سبک و سیاق خود ترتیبی داد تا تخم نفاق بین این دو مرد بپاشد. زینوویف از سلول خود برای استالین نامههای ملتمسانه نوشت «روحم در آتش این اشتیاق میسوزد که به تو ثابت کنم دیگر دشمن نیستم. برای نشان دادن از هیچکاری دریغ نمیکنم...»
کامنف شجاعت نشان داد. به بازجویش گفت «حالا ترمیدور [دوران وحشت در انقلاب فرانسه] را با چشم خودت داری میبینی. انقلاب فرانسه درس خوبی به ما آموخت اما نتوانستیم آن را به کار بگیریم. نمیدانیم چطور از انقلاب خود در برابر ترمیدور محافظت کنیم. این بزرگترین اشتباه ماست و تاریخ ما را به خاطر آن محکوم خواهد کرد.»
به ییژوف دستور داده شد آن دو را برای محاکمه در ملا عام آماده کند، آنها بایست به خود و تروتسکی افترا میزدند _ بهخاطر انقلاب! خانوادههای آنها را تهدید کردند، تعدادی از آنها گرفتار انکاود شدند. آنها را به زندان انداختند و تحقیر کردند.