به گزارش «تابناک» به نقل از ایلنا، مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با ایلنا، در پاسخ به این سوال، در رفت و برگشت پاسخها به ابتکار اروپا برای احیای برجام به نظر میرسد که تاکید تهران بر بسته شدن پرونده پادمانی، یکی از درخواستهایی است که غرب از آن استقبال نکرده و حالا برجام در یک وضعیت ناپایداری به سر میبرد، ارزیابی شما از فضای به وجود آمده چیست و چه عواملی موجب شده است تا مسئول هماهنگ کننده اتحادیه اروپا از کاهش خوشبینی سخن بگوید، گفت: مسئله پرونده هستهای ایران در یک فرآیند پیچیدهای از برخورد کلان و بندهای حاکم بر موجودیت ایران پس از انقلاب در نظم منطقهای و نظام بینالملل با روندهای پیچیدهای است که هم اکنون در محیط داخلی، منطقهای و بینالمللی شاهد آن هستیم.
وی افزود: در برونیابی اثر روندهای موجود کلان، روند حاکم بر روابط ایران و برخی کشورهای نظام بینالملل یک روند تقابلی را نشان میدهد. برجام نه برنامه هستهای ایران یا بها بلکه برنامه جامع حل مسائل ایران و جهان و همچنین نظام بینالملل محسوب میشد که تحت عنوان برنامه جامع اقدام مشترک نام گرفت. اما این موضوع در پرونده هستهای محدود ماند و سپس بعد از فراز و نشیب بسیار به واسطه همین روند در جریان حذف و خروج آمریکا از برجام قرار گرفت. نکته دیگر، عدم قبول رسمیت مذاکره مستقیم با آمریکا است، ایران بارها گفته که با آمریکا مذاکره نمی.کند بعدها در قالب تروییکای اروپا در باب پرونده هستهای وارد مذاکره میشود که خواسته یا ناخواسته آمریکا بر آن نظارت دارد.
وی افزود: اکنون در دور بعدی مذاکرات پس از خروج آمریکا از مذاکرات و روی کارآمدن جو بایدن اگر چه ایران سعی کرده است که مذاکره مستقیمی با آمریکا نداشته باشد اما کشورهای اروپایی و حتی روسیه و چین به عنوان میانجی گر و انتقال دهنده پیام از هتلی قرار میگیرند که رابرت مالی در آن است. تصمیم نهایی در گرو نامهپراکنی هر دو به یکدیگر در برابر پذیرش متن نهایی است که جوزپ بورل تهیه و آمریکاییها آن را پذیرفتهاند. لذا در این خط تحلیل نیز ایران قبول نمیکند که تصمیمگیرنده نهایی آمریکا است و تا آمریکا این معنا را نپذیرد، نمیتواند به آنچه دیگر کشورها، حتی چین و روسیه متحد میشوند بسنده کند.
مطهرنیا در پاسخ به این سوال که برخی تحلیلگران معتقدند که با وقفه پیش آمده از سرگیری مذاکرات عملا به پس از انتخابات کنگره در آمریکا موکول شده است، آیا این تحلیل خاص تهران بوده یا نه گفت: آمریکا پس از کرونا در روند مثبتی به سر میبرد، آمارهای اقتصادی این کشور مثبت است، اگرچه روند نزول محبوبیت بایدن وجود داشته است اما اخیرا به واسطه بهبود وضعیت اقتصادی فضای باخته رقابت در انتخابات کنگره را دموکرات.ها را به فضای رقابتی تبدیل کردهاند و امید دارند تا بتوانند بر جمهوریخواهان پیروز شوند. اینکه پیروز شوند یا نه تاثیر مهمی بر انتخابات میگذارد اما در تحلیل نهایی اثر چندانی ندارد.
وی افزود: انتخابات در نتیجه برجام تاثیر مهم میگذارد برای اینکه پیروزی دموکراتها میتواند دولت بایدن را تقویت کند و تاثیر نهایی ندارد چون دولت بایدن نیز خطوط خاص قرمزی را در ارتباط با ایران در حزب دموکرات رعایت و مجبور به رعایت آن است.
وی افزود: از طرف دیگر باید بپذیریم، در تهران نیز مسئله برجام یک مسئله حیثیتی است، تهران درگیر نابسمانیهای شکننده اقتصادی است که این نابسمانیها میتواند ایجادکننده تزلزل در اراده ایران برای مقاومت باشد اما از سوی دیگر ایران با توجه به گفتمان انقلابی خود به خوبی واقف است که اگر به واسطه فشارهای اقتصادی بدون دستیابی به یک پیروزی قابل تفسیر برای جامعه مخاطبان خود و به ویژه هواداران گفتمان انقلابی توافقی صورت دهد دچار ترک ایدوئولوژیک و خطای استراتژیک میشود. از این جهت است که ایران هم نمیتواند کمتر از برداشتن تمام تحریمهای حتی بعد از خروج آمریکا از برجام شود در حالی که تحریمهای ترامپ به طور کامل توسط دولت بایدن برداشته نمیشود و تضمینی که دولت بایدن میتواند در باب برجام بدهد، متوجه سال ۲۰۲۴ است که در صورت توافق پس از انتخابات تا عملیاتی شود حدود یکسال را در برمیگیرد و این آن تضمینی نیست که برای مذاکرات و انجام آن مطرح شده است.
وی افزود: از طرف دیگر اگر مسائل پادمانی باقی بماند و بار دیگر کوچکترین تقابلی میان ایران و آمریکا در منطقه و نظام بینالملل پیش آید، با پذیرش این توافق و ورود رسمی آمریکا به برجام میتواند مکانیسم ماشه را دوباره فعال کند. لذا همه اینها نشان دهنده آن است که توافق امری است که اگرچه از منظر سیاسی و تبلیغی در دسترس نشان میدهد اما از منظر واقعیت امری دور از دسترس بین تهران و آمریکا است.
مطهرنیا در پاسخ به این سوال که برخی از تحلیلگران از احتمال بالای عدم دستیابی به توافق پس از انتخابات کنگره سخن میگویند، چه از جهت تمرکز دولت آمریکا به انتخابات و چه موضوع فرار رسیدن زمستان در اروپا تا حدی از توافق فاصله گرفته، تحلیل شما از این احتمال چیست، گفت: غرب سالهاست که میخواهد خودش را از نیاز به انرژی خاورمیانه رها کند. از زمانی که زمزمههای تشکیل اوپک در سال ۱۹۶۱ ایجاد شد و ایجاد اوپک در سالهای ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ و آنچه که در دهه ۷۰ تحت عنوان شوکهای نفتی خود را به نمایش گذاشت، توانست تلنگرهای بسیار شدیدی را به غرب برای ایجاد فضایی در جهت کنترل منابع انرژی به وجود بیاورد.
وی افزود: راهکار اساسی آن بود که غرب تلاش کرد تا در منطقه حضور و تسلط جدی داشته باشد و منابع انرژی را برای خود ذخیره کند، ذخایر انرژی خود را افزایش دهد که آمریکاییها در این امر بسیار دقیقتر از اروپاییها عمل کردند. از طرف دیگر نکتهای که در این میان باید به آن توجه کرد، تسلط آمریکا بر اروپاست، اروپاییها همواره میخواستهاند که بعد از جنگ جهانی دوم و سلطه آمریکا بر اروپا خود را از زیر این چیرگی آمریکا بیرون بکشند اما هیچ وقت نتوانستند. اکنون نیز با تشکیل اتحادیه اروپا سعی کردند به تجمیع قدرت خود و مطرح شدن به عنوان یک قدرت جهانی عمل کنند. آمریکا آنها را تحت فشار خاص خودش قرار داد، اکنون تلاقی اراده روسیه با اروپا به نفع آمریکاست.
مطهرنیا افزود: امروز اروپا بیش و پیش از جنگ اوکراین به آمریکا وابسته است و این وابستگی در میدان جنگ اکراین خود را نشان میدهد و از این رو میبینیم سوئد و نروژ به ناتو میپیوندند، یعنی علنا خود را به آمریکا به عنوان مرکزیت ناتو پیوند میزنند و خواست نزدیک شدن به ناتو در کشورهای اروپای شرقی بیشتر دیده میشود و از طرفی آمریکا به طرف شرق آسیا نیز حرکت میکند و در حال بینالمللی کردن ناتو است. این معانی با توجه به رقابت ذاتی که در درون اتحاد میان اروپا و آمریکا وجود دارد به نفع آمریکا تمام میشود. چرا که اگر زمستان سرد، اروپا را تحت فشار قرار دهد، اروپا بیشتر به حمایت آمریکا و رایزنیهای آمریکا با پایتختهای کشورهای دارای انرژی نفت به ویژه عربستان، امارات متحده عربی و دیگر کشورهایی که دارای گاز و نفت هستند، نیاز دارد.
وی تصریح کرد: پیروز این میدان آمریکا و همکاران آمریکا در منطقه نفت خیز انرژی است که میتواند یک اتحادی نظیر اوپک را در آینده بین آمریکا و کشورهای صادرکننده نفت در نهایت به وجود بیاورد. این موضوعی است که آمریکاییها اکنون آن را دنبال میکنند چرا که اگر اروپا نیازمند انرژی باشد که هست، عربستان قدرتمند میشود، ولی در عین حال باید در کنترل قرار گیرد و همراه کشورهای دیگری مانند امارات متحده عربی که دارنده این ویژگی هستند، آن وقت است که آمریکا منابع انرژی جدید جهان را به نفع خود در برابر رقیب خود، اروپای متحد و چین برای خود میکند.
مطهرنیا گفت: از طرف دیگر روسیه و ایران را در کنار پکن به عنوان خط مقاومت در برابر آمریکا در بازار انرژی جهانی هم تضعیف میکند، منظور ایران و روسیه است و چین هم از نظر سیاسی به طبع این معانی را مورد نظر قرار دهد.
مطهرنیا در پاسخ به این سوال که نقش روسیه را در این حوزه چگونه ارزیابی میکنید، آیا خواست احتمالی مسکو برای تعلیق توافق تا چند ماه آینده بر تصمیم نهایی تهران تاثیرگذار بوده است یا نه، گفت: با توجه به فرمایشات رهبری آنچه که دیده میشود در ارتباط با تایید حرکتهای مسکو، مسافرتهای پوتین به تهران، مسافرتهای دیپلماتیک سران تصمیمسازی و تصمیمگیری در ایران به مسکو و مذاکره با وزیر امور خارجه قدرتمند و رئیسجمهور پوتین در روسیه در واقع همه نشاندهنده آن است که روسها از نفوذ بالایی در روند تصمیمسازی و تصمیمگیری در ایران برخوردارند.
وی افزود: با توجه به جنگ اکراین که پوتین و حداقل هوادارانش فتحی یک هفتهای را در نظر گرفته بودند و اکنون هفت ماه است که در اکراین درگیر جنگ هستند و اخیرا نیز در جنوب اکراین چند منطقه فتح شده را از دست دادهاند، نشان دهنده آن است که فتح یک هفتهای «کییف» اکنون به یک نوع آوردگاه سخت برای پوتین و هوادارانش تبدیل شده است. لذا پوتین تلاش دارد تا از برگ برنده انرژی در زمستان پیش رو علیه اروپا استفاده کند و اگر ایران توافقی را صورت دهد که این توافق منجر به ورود گاز و سپس نفت ایران به بازار انرژی شود میتواند برای روسیه این خطر را به همراه داشته باشد که نتواند از این برگ برنده خود بهره ببرد.
وی در پایان تصریح کرد: پس با این وضعیت آیا روسها موافقت دارند که ایران توافقی را انجام دهد که در آن حتی حداقل میزان فروش گاز و نفت ایران در بازار جهانی افزایش پیدا کند که به نظر میرسد که پاسخ منفی است، اگرچه روسها تلاش دارند که نشان دهند که با این امر مخالفتی ندارند.