به گزارش «تابناک» به نقل از آرمان ملی، پخش مناظره میان مسعود پزشکیان با جلیل محبی و صادق کوشکی یا مناظره کرباسچی و عبدالله گنجی و در نهایت مناظره شهاب طباطبایی با خضریان از صداوسیما این نوید را میداد که مدیران این رسانه در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که راهکار جذب مخاطب شنیده شدن صدای همه اقشار و گروهها از رسانهملی است.
از سوی دیگر دعوت از چهرههای اصلاحطلب برای حضور در صداوسیما راهی برای آرامش بخشی به جامعه بود اما این روند خیلی زود پایان یافت و اصلاحطلبی به صداوسیما دعوت نشد. برخی از اقدام صداوسیما در پخش۳ مناظره سیاسی را به نوعی راهکاری برای جذب مخاظب میدانند و به روایتی استفاده ابزاری از اصلاحطلبان کردند.
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل سابق حزب کارگزاران در باره مناظرههای اخیر در صدا و سیما که از اصلاحطلبان هم دعوت شد گفت: «از صداوسیما با من تماس گرفتند و با اصرار به من گفتند که بیایید و صحبت کنید و حتی القابی را عنوان کردند که من لایقش نبودم و گفتند ما میخواهیم شما بیایید من پذیرفتم و پرسیدم برنامه چیست؟! گفتند گنجی و یک مهمان تلفنی هم داریم به نام عباس عبدی اما رفتم و دیدیم در میان برنامه به جای عبدی آقای دیگری تشریف آوردند. او ادامه داد: خطاب به همان شخص حاضر در مناظره میگویم ما هم داخل این نظام بودیم شما هم داخل این نظام هستید طیف شما باید حرف همه را گوش بدهد اینکه تهمت بزنید، حتی بگویید شما سکولار هستید درست نیست. یک بار هم که شده از تهمت زدن و... دست بردارید و حرف طرف مقابل را گوش کنید. چطور نمیخواهند تجربهای را حتی یک بار امتحان کنند؟!» کرباسچی گفت: «باید بگویم دل من میسوزد. مثلا گنجی و اظهارات او در مناظرات یا روالی که در کیهان و... وجود دارد این روال باعث ناراحتی و دلسوزی من میشود؛ جملهای عربی روایت میکنند که ترجمهاش میگویند آدم مومن از یک سوراخ دو بار نیش نمیخورد.»
فرصت برای رسانههای خارج کشور
باید به این موضوع توجه داشت که صداوسیما و رسانههای اصولگرا از فضای بازی برخوردار بودند. رفتار صداوسیما در شرایطی که رسانههای اصلاحطلب با محدودیت مواجه بودند، سبب ایجاد فرصت برای رسانههای خارج کشور شد.
اعتراف صداوسیما
آنچه گذشت اتفاقات خوبی نبود و سبب ناراحتی بسیاری از اقشار شد، اما در این میان برخی از شرایط موجود را فرصت تلقی کرده و به جذب مخاطب پرداختند که صداوسیما از زمره آنهاست. در کاهش مخاطبان صداوسیما تردیدی وجود ندارد بهطوریکه حتی خبرنگار سابق صداوسیما یعنی حسن شمشادی در سال گذشته اذعان داشت: «در پنج سال گذشته مردم احساس کردند صدایشان آنگونه که باید و شاید در رسانهملی شنیده نمیشود و همین موضوع باعث شد به سراغ فضای مجازی و بستر اینترنت بروند؛ به همین خاطر ذره ذره اعتماد افکار عمومی به رسانهملی کم شد و مخاطبانش ریزش داشتند»
۱۸ مرداد سال جاری هم خبرآنلاین نوشت: «به تازگی نموداری از منابع کسب خبر مردم در شبکههای اجتماعی منتشر و بسیار پربازدید شده است. آنچه در این نمودار بیش از هرچیز مورد توجه قرار گرفت، افت مرجعیت خبری صداوسیما نزد مردم بود. در حالی که در سال ۱۳۸۳، سازمان صداوسیما با بیش از ۷۰ درصد، انتخاب نخست مردم برای کسب اخبار بود، اما این اعتماد در یک بازه زمانی ۱۷ ساله و طی یک روند نزولی، به کمتر از ۴۵ درصد رسیده است. اتفاقی که البته با نگاهی به وقایع پیرامونی هم میتوان آن را متوجه شد. شاید به همین دلیل است که در ماههای اخیر تحرکاتی برای تغییر وضعیت «خبر» در رسانهملی به چشم میخورد.»
چرا صداوسیما با ریزش مخاطب روبه رو است؟
بدون شک چالشهای درونی صداوسیما بر کاهش مخاطبان اثر دارد. در اذهان برخی هست که محمد سرافراز پس از استعفا از مدیریت صداوسیما گفته بود: «احساس کردم از بیرون کارشکنیهای بسیاری علیه سازمان میشود. پیشنهادم این بود که یا با این مجموعه برخورد شود، یا اینکه من کنار میکشم تا سازمان به همان روال قبلی به کارهایش ادامه دهد. بهطور خاص هم هدف اصلی اقدامات ما در زمینه برخورد با زدوبندها و فسادهای مالی بود.» وی درباره تکرار این شرایط برای پیمان جبلی که بعدا رئیس صدا و سیما شد هم توضیح داد: « من استعفا دادم و دو سه ماه بعد هم با آن موافقت شد. اما ناظر به سوال شما، اینکه میگویند چنین سرنوشتی در انتظار رئیس جدید سازمان صداوسیما هم هست، بیشتر به نظر میرسد از طرف کسانی مطرح میشود که نگرانند موقعیت خود را از دست دهند. عدهای که نگرانند نفوذشان در سازمان کم شود، چنین موارد و تحلیلهایی را مطرح میکنند. میدانید که صداوسیما بهگونهای است که خیلی از دستگاههای بیرونی نسبت به آن نظر دارند. مردم هم که طبیعتا خواستهها و مطالباتی دارند. اگر قرار باشد همه اینها دخالت و نظر داشته باشند، چه کار میتوان انجام داد؟»