در روزهایی که زنان و مسائلی که با آن مواجه هستند، بحث داغ جامعه ایرانی است، تامل در گذشته و برخی تصمیمات، ضروری به نظر میرسد.
به گزارش «تابناک»؛ در کوران انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در کشورمان، وعدهای به گوش میرسید که در نوع خود عجیب و جالب توجه بود؛ حضور وزیر زن در کابینه؛ وعدهای که عجیب بود، از این روی که تجربه حضور زنان در این جایگاه را در کشور داشتیم و جالب به نظر میرسید از این جهت که مورد توجه بسیاری قرار گرفته بود و امید میرفت با تحقق آن وعده، نقش آفرینی زنان در بالاترین سطوح مدیریتی در کشور، وارد فاز جدیدی شود.
البته آن وعده جامه عمل نپوشید و به رغم برخی اظهارات غیرشفاف، مشخص نشد که علتش چه بوده است؛ هرچند حضور زنان در سطوح معاون رئیس جمهور به مانند قبل تداوم یافت و چه بسا بتوان گفت که منجر به شکل گیری کارنامه قابل قبولی هم شد؛ تجربهای که البته زنان ایرانی در بسیاری از عرصه ها، نتایج درخشان تری از آن هم به ثبت رسانده اند.
درباره نیمی از جمعیت کشور سخن میگوییم که در ابتدای پیروزی انقلاب، نسبت تحصیلکردگان و شاغلان ایشان در قیاس با مردان، بسیار اندک بود و حالا شرایطشان به گونهای تغییر کرده که میدانیم چند سالی است، شمار دانشجویان دختر بیش از دانشجویان پسر است و در نتیجه، شمار فارغالتحصیلان و متخصصان در میان ایشان، با روندی سریع رو به افزایش است.
وضعیتی که نشان میدهد شرایط برای جبران نابرابری در این حوزه به خوبی فراهم آمده است؛ نابرابری که موجب شده شمار زنان شاغل در قیاس با گذشته به شدت افزایش بیابد، حضور زنان در مناصب مختلف چشمگیرتر و نقش آفرینی ایشان در عرصههای مختلف، آنقدر تکرار شود که دیگر هیچ حرفهای اختصاصا مردانه نباشد و شاهد حضور زنان در همه امور و سطوح باشیم.
تغییری محسوس که به عنوان مثال میشود در عرصه ورزش آن را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که تقریبا در عمده رشتههای ورزشی که تیم ملی مردان داریم، تیم ملی زنان هم فعال است و به رویدادها و رقابتهای منطقه ای، قاره ای، جهانی و المپیک اعزام میشوند. البته به این نیمه پر لیوان، تفاوت توجه به ورزش بانوان و آقایان را هم میتوان افزود که اشکالی بزرگ است که باید رفع گردد.
اشکال یاد شده، اما تنها بخش ماجرا نیست که باید تغییر کند و افزون بر آن، نکات دیگری را میتوان افزود که باید و البته میتوان تغییرشان داد. مثل ماجرای تنش زا و بغرنج حضور بانوان تماشاچی در ورزشگاههای فوتبال که حالا بعد از کش و قوسهای فراوان، مدتی است در مسیر حل و فصل قرار گرفته و امید میرود در سراسر کشور اجرایی شود.
افزون بر این، میتوان به مطالبهای اشاره کرد که بالاتر هم به آن اشاره شد و در قامت شعارهای انتخاباتی قرار گرفته بود، اما به رغم تجربه آن در گذشته نه چندان دور، ظاهرا به چالش دچار شده است؛ حضور زنان در جایگاه وزیر که به نظر مانعی برای اجرایش نیست و میبایست برای رقم زدنش، تلاش کرد و حتی رویکرد تبعیض مثبت را در دستور کار قرار داد تا محقق شود و به احتمالات بی اساس در این باره پایان دهد.
درست مثل مقوله اشتغال زنان که به رغم افزایش فارغالتحصیلان زن به نسبت مردان، وضعیت نامطلوبی دارد و نیازمند اصلاح و بازسازی است، با این یادآوری که میدانیم شمار زنان شاغل به نسبت گذشته رشد چشمگیری داشته است و در عین حال آگاهیم که نسبت اشتغال ایشان در قیاس با مردان خیلی کمتر است و در پرداخت دستمزد عادلانه به ایشان هم اجحافهایی صورت میگیرد.
البته اشتغال برای زنان، مسالهای چندوجهی است و گروه بزرگی از زنان، خانه دار هستند؛ مسئولیتی خطیر که قرار بوده با بیمهای خاص، به حمایت از ایشان گره بخورد و این وعده هم هنوز در پیچ و خم وعدهها مانده و جامه عمل نپوشیده است. این در حالی است که بسیاری از مشاغل خانگی ـ که عمدتا زنان عهده دارشان هستند ـ از بیمه و تسهیلات مناسب برخوردار شده اند و در این زمینه، اتفاقات قابل قبولی رقم خورده است.
به عبارت ساده تر، هرچند در امور مرتبط با زنان با مشکلات و کاستیهایی مواجه هستیم، اتفاقات مثبتی که در این زمینه رقم خورده هم قابل مشاهده و اندازه گیری است و نشان از حرکت در مسیری دارد که میتوان امیدوار بود به رفع مشکلات باقی مانده هم گره بخورد، به شرطی که البته شاهد سنگ اندازیهایی در این مسیر نباشیم و نگاهمان به مسائل، نگاه حل مساله باشد.
درباره سنگ اندازیهایی سخن میگوییم که گاه در ابعاد نگران کننده بروز میکنند؛ مثل ممانعت از دوچرخه سواری زنان یا سکوت درباره مساله موتورسواری ایشان که ظاهرا کسی حاضر به سخن گفتن در خصوص آن هم نیست، در حالی که قانون منعی برای صدور گواهینامه برای ایشان ندارد. مسائلی که گاه به شدت سلیقهای به نظر میرسند؛ مثل عدم پخش رقابت بانوان ورزشکار ایرانی که حتی ملی پوشان را هم شامل میشود.
سانسور نوازندگی زنان در فیلم و سریال ها، حتی در شبکههای نمایش خانگی شاید مثال بهتری باشد برای نشان دادن اموری که شیرینی کارهای صورت گرفته در حوزه زنان را از بین میبرد و تلخی شدیدی بر جان جامعه مینشاند که گاه تا مدتها رفع شدنی نیست؛ آفتی که ظاهرا لازم است مسئولان برای مقابله با آن تدابیری ویژه بیندیشند و مانع تداوم شیرینی زدایی از کام زنان و ملت ایران شوند.
مسائلی که احتمالا شما هم مثالهای زیادی برایش در ذهن دارید و میتوانید با درج آنها (در بخش نظرات در پایین صفحه)، به گردآوری فهرستی از کارهای خوبی که در حوزه زنان میتوانست انجام شود یا کارهای ناخوبی که میتوانست انجام نشود و شیرینی اقدامات صورت پذیرفته را از بین نبرد، کمک کنید.