ای که پریش گیسوان را خم و تاب میدهی
مست ز راه میرسی چشم به خواب میدهی
بس که شراب خوردهای بوی شراب میدهی
پیش کسی لب نکنی باز که باده خوردهای
شهره ی شهر میشوی بند به آب میدهی
بس که شراب خوردهای بوی شراب میدهی
ای که خراب میروی سوی حرام میروی
جان به لب رسیده را چند عذاب میدهی
ساقی سیم ساق من نذر شراب کردهای
کی به من خراب از آن باده ی ناب میدهی
مست ز هوش بردیش ساقی دیوانه چرا
بیش ز اندازه به این خانه خراب میدهی