با فروکش کردن اغتشاشات و ایجاد آرامش در کشور، اکنون میتوان ارزیابی و قضاوت مناسبی درباره عملکرد دولت در ایام اعتراضاتی که در نهایت به اغتشاشات ختم شد ارائه کرد. طی روزهای گذشته برخی فعالان سیاسی با انتقاد از عملکرد و فعالیت دولت، این پرسش را طرح کردند که چرا دولت در هفتههای اخیر عملکرد قابلتوجهی نداشت.
نگارنده کتمان نمیکند که دولت در سطوح مختلف میتوانست عملکرد بهمراتب فعالتر و اثرگذارتری داشته باشد؛ اما معتقدم اگر امروز در کشور شرایط آرام و به سامانی فراهم آمده است در کنار تلاشهای نیروهای امنیتی و انتظامی، بخشی از آن نتیجه درایت، آرامش بخشی و عقلانیت مجموعه دولت بوده است. چند نشانه برای این مدعا وجود دارد.
1- مهمترین نقش دولت فعلی در اتفاقات دو ماه گذشته این بود که از ریختن بنزین روی آتش اعتراضات خودداری کرد؛ اتفاقی که در شرایط مشابه قبلی، چندین بار تکرار شده بود. در شرایطی که برخی چهرههای سیاسی با حمله به هنرمندان، ورزشکاران و یا مردم معترض، نقشی جدی در افزایش خشم و عصبانیت معترضان ایفا کردند؛ اما اظهارنظرهای دولتمردان و بهخصوص شخص رئیسجمهور کاملاً متین و سنجیده بود.
نتیجة چنین موضعگیریهایی عدم وجود شعار علیه آیتالله رئیسی بود. در اغلب اغتشاشات و درگیریها، چه در خیابانها، چه در دانشگاهها و چه در فضای دانشگاهی، اعتراضی خطاب به رئیسجمهور و یا سایر دولتمردان مطرح نشد. این در حالی است که هنوز در افکار عمومی، خاطرة تلخ سخنرانی نسنجیده رئیسجمهور وقت در وقایع بعد از انتخابات سال 88 وجود دارد. آن سخنرانی و سخنرانیهای مشابه دولتمردان، معترضان را تحریک کرد و کلیدواژه خس و خاشاک به محور اصلی اغتشاشات خیابانی آن سال تبدیل شد. حال بعد از گذشت 13 سال از آن واقعه، هنوز هم این کلیدواژه در شعارها وجود داشت و این نشان دهندة عمق آسیبی است که سخنان یک رئیسجمهور میتواند در افکار عمومی باقی بگذارد.
تجربة تاریخی دیگر، موضوع آقای روحانی در حوادث بعد از گران کردن بنزین در آبان 98 است. لبخندهای آقای روحانی در جلسات بعد از آن وقایع و جملة «من خودم هم صبح جمعه، فهمیدم»؛ نه تنها معترضین را خشمگینتر کرد بلکه حتی حامیان و موافقین ایشان را هم به شدت از ایشان ناامید کرد.
آیتالله رئیسی و دولت ایشان، خوشبختانه از وقایع اینچنینی درس گرفته و از اظهارنظرهای شاذ که موجب خشم بیشتر در افکار عمومی شود؛ اجتناب کردند. رئیسجمهور با آنکه لازم بود که مواضعی محکم و جدی در مقابل اغتشاشاگران اتخاد کند؛ اما با دقت در استفاده از کلمات، این مواضع را به دستمایهای برای سوءاستفاده تبدیل نکرد. دولت سیزدهم در میانة التهابات امسال نشان داد میتوان جامعه را مدیریت کرد و البته روی اعصاب معترضان هم نرفت. این موضوع حاکی از بلوغ نظام سیاسی در این سطح بود.
2- طی دو ماه گذشته، مسئولان دولتی در سطوح مختلف با ایفای نقش پدرانه، به صورت مسئولانه پیگیر وضعیت اقشار و اصنافی شدند که در معرض آسیب قرار گرفته بودند. دولت سیزدهم تلاش خود را کرد تا از کنار وضعیت افرادی که با مشکل مواجه شده بودند به راحتی عبور نکند و تا جای ممکن، حتی در میان آشوبها و اغتشاشات، مشکلات قابل حل را رفع نماید. طی مدت اخیر شاهد بودیم که وزارت علوم و روسای دانشگاهها به صورت روزانه وضعیت دانشجویان بازداشتی را پیگیری کرده و همه تلاش خود را بر آرامسازی فضای دانشگاهها، صیانت از محیط علم و دانش و جلوگیری از آسیب دیدن دانشجویان قرار دادند. حتی تلاش شد که برخوردهای انضباطی هم چکشی و شدید نباشند. برای مثال اتخاذ سیاست ممنوعالورود کردن برخی دانشجویانی که در برپایی ناآرامیها نقش محوری داشتند؛ بسیار سنجیدهتر و بهتر از اخراج، تعلیق و یا حذف ترم آنها بود. این سیاست نشان دهندة این است که مسئولین دولتی به این موضوع آگاه هستند که هیجانات ناگهانی، لزوماً با واکنشهای ناگهانی بهبود نمییابند و راههای کمهزینهتر برای حل بحرانها، قطعاً در زمان بازگشت آرامش بهتر و منطقیتر خواهد بود.
مثال دیگر، موضع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در میانة روزهای پر التهاب بود. آقای اسماعیلی در سختترین روزهایی که برخی از هنرمندان از روی غفلت، هیجان و هر چیز دیگری مواضع نادرستی اتخاذ میکردند، با رویکرد جذب حداکثری و دفع حداقلی تلاش کرد چراغ راهی پیش روی جامعه هنری کشور قرار دهد و از باز بودن راه بازگشت هنرمندان صحبت به میان آوردند. معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد نیز با پیگیری وضعیت روزنامهنگاران بازداشتی از حریم قلم مراقبت کرد و سعی خود را جهت به حداقل رسیدن برخوردها با این قشر انجام داد. وزیر ورزش و جوانان هم در شرایطی که یکی از ورزشکاران خانم دچار سهو و خطایی شده بود، با دیدار به موقع، نقش آرامش بخشی ایفا کرد و اجازه نداد یک بحران جدید شکل بگیرد.
3- برخلاف سال 1398 که دولت در مواجهه با اغتشاشگران ناچار شد اینترنت بینالمللی کشور را چندین روز به طور کامل قطع کرده و اینترنت داخلی برقرار کند، در التهابات دو ماه گذشته دولت تمام سعی خود را در جهت عدم قطع کامل اینترنت انجام داد. هر چند با توجه به صلاحدید مقامات امنیتی، برخی از پلتفرمها فیلتر شده و اختلالاتی نیز در اینترنت بینالملل به وجود آمد اما سعی بر آن بود که خصوصاً اینترنتهای خانگی با کمترین محدودیتهایی مواجه شوند.
4- حضور شخصیتهای دولتی در دانشگاهها، در روزهایی که دانشگاههای کشور سختترین و پرالتهابترین روزهای خود را میگذراند؛ حاکی از شجاعت و درایت دولتمردان بود. اولین گام را آیتالله رئیسی برداشت و در زمانی که بحران تازه شکل گرفته و شدید بود؛ در دانشگاه الزهرا حضور پیدا کردند و نشان دادند که رابطة نظام و دانشجویان نه یک رابطة خصمانه بلکه یک رابطة دوستانه است. هر چند که در این میان برخی از جوانان اشتباهاتی نیز صورت دهند؛ باز هم فرزندان این آب و خاک هستند و مسئولین پذیرش شنیدن نقدهای منصفانه و حتی غیرمنصفانة آنها را دارند. بعد از ایشان و به تبع این اقدام، حضور چندبارة سخنگوی دولت آقای بهادری جهرمی در دانشگاهها بسیار هوشمندانه و مفید بود. ایشان در دانشگاههای مختلفی همچون خواجه نصیر، قم، بهشتی و غیره حضور پیدا کردند و بدون سانسور و بیواسطه حرفها و حتی فریادهای دانشجویان را شنیدند و تمام سعی خود را بر حفظ ارتباط میان دولت و دانشجویان به کار بستند. به جز ایشان سایر معاونین و دولتمردان نیز در دانشگاههای مختلف کشور حضور پیدا کردند که این اقدام کارکردی بسیار مفید در این ایام داشت.
همه اینها که گفتیم نشان از این نیست که دولت عملکرد بیعیب و نقصی در دو ماه گذشته داشت. میتوان به موارد مختلفی هم اشاره کرد که دولت میتوانست فعالانهتر وارد عمل شود؛ اما باید قبول کنیم که دولت تحت هر شرایطی و با هر مسئله غیرمترقبهای، در نهایت مسئول تأمین زندگی مردم است. انجام برخی اقدامات محدودیتزا، میتواند از حوادث و هزینههای بسیاری که بر زندگی مردم متحمل میشود؛ بکاهد. دولت سیزدهم در این راستا مجبور به برقراری برخی محدودیتها بود و هست اما طرفه این است که در به کارگیری این محدودیتها دقت و حساسیت قابلتوجهی به کار بسته و سعی خود را کرده است که از اقدامات اضافی و ایجاد هزینههای غیرلازم، شدیداً اجتناب کند که به نظر نگارنده این رویکرد دولت سیزدهم، نشانة امیدواری بسیاری است.
در یک کلام اگر بخواهم عملکرد دولت را خلاصه کنم باید بگویم عقلانیت سیاسی و پرهیز از تشدید دوقطبیسازی و تلاش برای آرامش بخشی به سطوح مختلف جامعه، نقطه عطف فعالیت دولت در دو ماه گذشته بوده است و این رویکرد ظرفیتهای بسیاری را میتواند برای جامعه ایجاد کند.
در نهایت برای بهبود عملکرد دولت و رفع نقصها، چند اقدام توصیه میشود.
اول، یافتن و ساختن سازوکارهایی برای شنیدن مؤثر و دقیق اعتراضات مردمی. نه تنها دولتمردان باید تمام اعتراضات را بشنوند؛ بلکه لازم است که تمام مردم و معترضین هم احساس کنند که حرفشان دارد شنیده میشود. بنابراین سازوکاری لازم است که احساس «شنیده شدن» را برای معترضین ایجاد نماید.
دوم، اقدام فعالانه - نه منفعلانه - برای «به رسمیت شناختن» تنوع و تکثر در جامعه ایران است. تا به امروز این پذیرش و به رسمیت شناخته شدن غالباً منفعلانه بوده است. به هر حال جامعة ایران یک جامعة متکثر و متنوع است که نشان از پویایی و زنده بودن آن دارد. دولت هم این موضوع را پذیرفته اما رویکرد منفعلانه داشته است. بنابراین نیاز است که کنشهای فعالانهای صورت پذیرد تا برای جامعه تبیین و مشخص شود که دولت تکثر و تنوع را در جامعه کاملاً به رسمیت میشناسد.
سوم، برخورد و اظهارنظر در خصوص برخی مواضع غیرمسئولان برخی چهرههای سیاسی از وظایف مهم دولت است. چه در خفا و چه در آشکار نیاز است که تذکراتی به این افراد داده شود و برای آنها روشن شود که هر چه قدر هم که نیت آنها خیر باشد، مواضع این چنینی آنها چه پیامدها و هزینههایی ایجاد میکند.
چهارم، تلاش مضاعف برای ارتقای سطح رفاه و حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم. مطمئناً اگر این مشکلات رفع گردد، بسیاری از مشکلات فعلی و احساس نارضایتیهای موجود کاسته خواهد شد.
پنجم، تلاش برای جلب و بازگشت اعتماد عمومی به رسانههای داخلی است. همه باید در این مسیر تلاش کنیم که مرجعیت رسانهای و افکار عمومی به داخل کشور بازگردد. مسئولین صداوسیما باید این واقعیت را قبول کنند که اعتماد به آنها کم شده و نیاز جدی برای ترمیم سرمایة اجتماعی این نهاد مهم در کشور وجود دارد. علاوهبر صداوسیما، مطبوعات و رسانههای رسمی داخلی نیز باید در افزایش مرجعیت رسانهای داخلی بکوشند و مسئولین دولتی نیز از تلاشهای آنها حمایت کرده و راه را برای آنها باز کنند.