به گزارش «تابناک» به نقل از انتخاب، در ادامه نگاهی می اندازیم به برخی مطالب منتشر شده در صفحه ی فیس بوک علیرضا اکبری:
۱۱ دی ۱۳۹۴
«یک سوْال مطرح است؛ چه کسی یا کسانی، این دیدگاه را به رئیس جمهور دادند که، حتی اب خوردن مردم هم در گرو برجام است؟
مؤکدا عرض کردم و به دوستان صاحب اختیار هم تاکید داشتم، ضرورت کنترل توقعات ایجاد شده برای أفکار عمومی بود. مشخصا به منحنی j اشاره داشتم، و اینکه، شما میدانید از توافق احتمالی هسته ای، چیزی بیش از خلع توانمندی ما، و پایش فراپررتکلی برای چند دهه، و از سوی دیگر، گریز انگشتان ما از زیر فشار امنیتی-سیاسی قدرتها، انهم بتدریج، و در طول مدت یک دهه، نصیب ما نخواهد شد، و، باقی، میماند ما و یک اقتصاد ورشکسته، اما بیرون از قفس امنیتی غرب، ..
بیاد بیاوریم که برادران دست اندر کار ما، با چه شور و شوقی در إثبات ضرورت پیشبرد مذاکرات، بجای اینکه به واقعیات بنیادین، و خطر تداوم حصار سیاسی امنیتی، ناشی از تحریمها و انسداد مسیر تعامل طبیعی ما با دنیا صحبت کنند، متاسفانه، سعی میکردند بٌعد عوامانه قضیه را، برای استظهار بیشتر بر أفکار عمومی، پر رنگ کنند، لذا امار و ارقام بسیار عجیب و قریب، و زمانبندیهای بسیار عجیب تَر را، بعنوان ماحصل توافق هسته ای، ارائه میدادند.
رها سازی اقتصاد از بند تحریمهای بانکی، پولی، مالی، بیمه ای، و تشریک تعامل اقتصادی وسیع با تمام دنیا، و رفع حصر از دهها میلیارد دلار وجوه ملی در پی توافق، رشد اقتصادی کذا و کذا، و .. دهها نمونه از وعده وعیدهایی که خود عزیزان به أفکار عمومی پٌمپاژ کردند، و متاسفانه هر تذکر و یا نقد منصفانه و مشفقانهای را هم، به سنگ و رنگ دلواپسی، نواختند و ..
نکته منحنی j را بخاطر بیاورید، .. همان زمان ها، بعض از عزیزان رده اجرایی، خٌرده میگرفتند که، ما هم حرفهای دلواپسان را میزنیم، و متاسفانه، با اینکه قادر بودند، اما، مایل نبودند تفاوت ماهوی اینگونه نظرات مشفقانه را با انگونه مواضع مغرضانه، تفکیک کنند.
اینک اما، با گذشت ایام، همان صاحب کرسی کارشناسی، که تذکرات پیشین را ضدیت با روند مذاکرات تعبیر مینمود، خود تسلیم واقعیات شده و از خاستگاه وزیر و فراتر از وزیر، به اتخاذ موضع سیاسی میپردازد،ای کاش ان روز میپذیرفتند که، "علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد"... تا اینک انگشت تغابن نگزند.»
تصویب لوایح FATF, مسیرهای انتقال ارز به داخل را مسدود می کند، بهای دلار را هم بالا می برد
۱۳ مهر ۱۳۹۷
«یک اثر مهم FATF, تاثیر منفی بر بهای ارز خواهد بود!
در صورت تصویب و اجرای لوایح مربوط به FATF, مسیرهای ویژه انتقال ارز به داخل، مسدود میشود.
اجرای این مقررات، امکان انتقال ارز به داخل را افزایش نمیدهد، و مسیر بانکی جدیدی را برای ورود ارز حاصل از هر نوع صادرات به داخل، باز نمیکند، بلکه محدودیت زا است؛ بنابراین، بر خلاف تصور عمومی، اجرای «مقررات کارگروه ویژه اقدام مالی» FATF، نه فقط موجب تسهیلِ انتقال و عرضه بیشتر ارز به داخل نخواهد شد، بلکه فرصتهای «خاص» موجود را نیز محدود تر، و در نتیجه تامین و توزیع ارز در بازار داخل را مُضَّیق خواهد کرد.
حتماً چنین وضعی موجب کاهش تقاضا یا کاهش بهای ارز نخواهد شد!
چگونه؟ اینگونه که، از یکسو، تحریم مالی و بانکی یکجانبه آمریکا، مسیرهای متعارف و بانکی انتقالات ارز به داخل را بسیار محدود کرده است. از سوی دیگر، FATF بطور ساده یعنی شفاف سازی و آشکار سازی منبع و ماهیت و مسیر مالی.
در نتیجه، شفافیت در نقل و انتقال ارز، خارج از مسیرهای متعارف و مُجاز، موجب افزایش خطر مجازات برای کانالهای غیر متعارف انتقال ارز به داخل خواهد شد. زیرا، ارزی که وارد کشور میشود، زمانی بایستی وارد شبکه بانکی یا صرافی شود.
همین امر، حسگرهای نظارت و کنترل "کارگروه ویژه اقدام مالی" را فعال کرده، و با شناسایی شدن مسیرها، همان کانالها به خطر افتاده و مسدود خواهند شد.
مسدود شدن کانالهای غیر متعارف انتقال ارز به داخل، با توجه به مقررات آشکار ساز FATF و محدودیتهای مالی-ارزی تحریم امریکایی، موجب کاهش شدید انتقال ارز به داخل کشور میشود.
این امر، موجب کمبود ارز در داخل، و کاهش عرضه نسبت به تقاضا، و نهایتاً افزایش بهای ارز خواهد شد. لذا، گرچه که ممکن است «شوک» تصویب لوایح مالی، در کوتاه مدت موحب کاهش بهای ارز شود، اما، با اجرا شدن مکانیزمهای کنترلی گ. وا. م (FATF)، عملاً افرایش بها به بازار ارز تحمیل خواهد شد.»
ظریف در تخیلات سِیر می کند
۱ اسفند ۱۳۹۵
«متن سخنرانی وزیر امور خارجه کشورمان را در بزرگترین کنفرانس امنیتی جهان، خوانده اید؟
بسیار عجیب است، این متن، بطور خلاصه این ویژگیها را دارد؛
•_ بسیار ذهنی و انتزاعی است،
•_ در تخیلات سِیر میکند، تا پیشنهاداتی برای جهان اینده مطلوب "ما و دوستان" ارائه دهد،
•_ نه چالشها، نه فرصتها و نه تهدیدهای سیاست خارجی و امنیتی ایران، منطقه و بین الملل را بطور واقعی درک نکرده،
•_ مخاطب خاص ندارد
•_ منظور معینی را دنبال نمیکند
•_ در فلسفه تبیین تهدید تروریسم، با استدلال "حاشیه علیه متن"، تروریسم را کلا توجیه میکند، و بدتر از ان، مبارزات مشروع نظیر فلسطین را نیز در زمره تقابل متن و حاشیه میخواند!
•_ هیچ پاسخی به علل چگونگی اقدامات ملّی امنیتی ایران، در داخل و خارج از کشور نمیدهد،
•_ تصوری بسیار "ساده لوحانه از درک مخاطبین" نسبت به واقعیات امنیتی خودی دارد،
•_ جهان را عمدتاً صورتی و استاتیک تصور میکند،
•_ امیدوار است که عمیقترین پیامهای مؤثر را از انتزاعیترین عبارات مبهم، به مخاطب جهانی منتقل کند.
پدیده عجیبی است.
انگار کارشناسان و متخصصان وزارت امور خارجه را مرخص کرده، و مسئولیت نگارش متن را به دانشجویی غریبه، و در کمای بیخبری از تحولات جاری، واگذار کرده بودند.
با پوزش از وزیر محترم.»
در برجام، شمشیر داموکلوس تحریم بر گردن ایران حفظ شده؛ هزینه های پرداختی ایران مافوق تصور است
۲۵ آذر ۱۳۹۵
«طرف غرب، در محتوای متن برجام، بشدت به دنبال "ریشه کن کردن توان هستهای هدفمند ایران"، و "تثبت قانونی پروتکل و فراپروتکل" در ایران بوده است، و ضمن ان، همه تلاش خود را، برای "حفظ ساختار رژیمهای تحریم" علیه ایران، نموده است، در این مسیر، دادن امتیازات پیچیده و قابل تفسیر، در مسیر توقف تحریمها، در کوتاه و میان مدت، (و نه الغای رژیمهای تحریم)، حداکثر بذل طرف غربی (١+٥) به طرف ایرانی بوده است.
این، صورت واقعی انچه که در برجام اتفاق افتاده می باشد.
البته، برجام، به خودی خود، اثار و عواقب بسیار دیگری نیز داشته است، که بخشهایی از ان اثار، برای ایران ممد حیات بوده، و بخشهای نیز برای طرفهای مقابل، مفرح ذات، امری چند دووزه.
برای ایران، "گشایش قفل تعامل عادی سازی بین المللی"، و خروج از "پوزیشن تعارضات راهبردی هسته ای" با غرب و سایرین، مهمترین دستاورد میباشد.
و برای طرف غربی، و بخصوص امریکا، در دست داشتن "پاشنه اشیل"، و یا حفظ شمشیر داموکلوس، (رژیم تحریم) بر گردن موجودیت اقتصادی بین المللی ایران، دستاورد بزرگی، در کنار "مشروعیت بخشی به نظام کنترل پروتکل إضافی و فراتر از ان"، محسوب میشود.
قضاوت کارشناسی این بنده اینست که، انچه نصیب ما شده است، چیز اندکی نبوده و ضرورت داوم ما بوده است، اما، هزینههای پرداختی ما، مافوق تصور است. و در مقابل، دریافتی طرف غربی، بمراتب بالاتر از صورتحساب پرداختی ایشان بوده.این البته طبیعت قدرت برتر است.»