نامش علی دایی است؛ زادۀ ۱۴ بهمن ۱۳۴۸ در محلۀ خیرال اردبیل، فرزند مرحوم حاج ابوالفضل دایی. چهار برادر به نامهای حافظ، محمد، حسن و بهزاد دارد. در نوجوانی او را در محله زادگاهش شهریار صدا میزدند، نامی که بعدها به لقب معروف فوتبالیاش در سطح ملی بدل گردید: «علی دایی؛ شهریار فوتبال ایران»
خداوند به او قد بلندی داد تا در فوتبال ایران به سرزنی قهار بدل شود اما او از این قد بلند تنها در فوتبال استفاده نکرد. روزگاری گفت که دوست دارد مردم ایران او را به خاطر شخصیتش دوست داشته باشند، نه به خاطر فوتبالش. اما نعمت خدا در هر دو جبهه نصیب و قسمتش گردید.
امروز اغلب ایرانیها نه تنها برای افتخارآفرینیهای بسیارش که به نام ایران در فوتبال دنیا از خود به جای گذاشته، بلکه برای اقدامات خیرخواهانه و انساندوستانهاش از وی به نیکی یاد میکنند. علی دایی حالا نه تنها مقبول بلکه محبوب قلب میلیونها ایرانیست.
در فوتبال گرچه کمی دیر و در میانه دهه سوم زندگی؛ اما بالاخره بخاطر پشتکار و تمرین بیاندازه ، به چنان جایگاهی رسید که آوازهاش مرزهای ایران و آسیا را درنوردید و جهانی شد. آقای گل جهان، مرد سال فوتبال آسیا، تنها فوتبالیست ایرانی شده که نامش در کتاب گینس ثبت شده است.
ستارههایی که علی دایی به فوتبال ایران معرفی کرد
علی دایی غیر از این که یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران و آسیا شد، در عرصه مربیگری و استعدادیابی هم نبوغ عجیبی ازخود در کشف ستارههای آینده دار نشان داد و ستارههای بسیاری را به آسمان فوتبال ایران معرفی کرده که حتی در سطح جهان نیز درخشیدهاند. شاید بتوان گفت کمتر مربی در تاریخ فوتبال ایران چنین جسارتی را داشته که ریسک استفاده از نفرات جوان و گمنام را در تیمهای تحت هدایتشان را به جان بخرد.
مهدی طارمی، ستاره کلاس جهانی این روزهای باشگاه پورتو، کریم انصاریفرد، احمد نوراللهی، ابوالفضل جلالی و امیرحسین حسینزاده که از آکادمی سایپا به تیم بزرگسالان این باشگاه راه پیدا کردند، مهدی ترابی و علی قلیزاده که در دورۀ حضور علی دایی در سایپا به بالندگی و رشد قابل توجهی رسیدند، مسعود شجاعی، احسان حاجصفی، محمد نوری، محمدرضا خلعتبری، غلامرضا رضایی، خسرو حیدری و سیدمهدی رحمتی که زمان سرمربیگری علی دایی در تیمملی فرصت بیشتری برای حضور و درخشش در مستطیل سبز قسمتشان شد، امید عالیشاه که با کوچ سیدجلال حسینی به کادرفنی پرسپولیس اکنون کاپیتان اول سرخپوشان پایتخت است... و دیگر نفراتی که به تعبیری فوتبالشان را مدیون جسارت و شم بالای استعدادیابی علی دایی هستند را میتوان در فهرست بلندبالای ستارههایی قرار داد که دایی آنها را به پرطرفدارترین ورزش این مملکت تقدیم کرده است.
این جملات و توصیف از شماره 10 ابدی فوتبال ایران از زبان بزرگان فوتبال جهان یقین برایتان آشناست اما بدنیست این جملات شیرین و دلچسب و غرورآمیز را باهم مرور کنیم.
فرانتس بکنباوئر: من با وجود این که خود به ضربات سر مهلک شهره هستم ولی در طول عمرم ضربات سری به قدرت و دقت ضربات علی دایی ندیدهام. او نه تنها بهترین سرزن دنیا که یک مهاجم عالی و رویایی است.
اوتمار هیتسفلد: علی دایی یک مهاجم استثنایی و تمام عیار بود که هر مربی آرزوی داشتن چنین بازیکنی را دارد.
لوتار ماتئوس: علی جدا از این که یک مهاجم و بازیکن حرفهای و تمامعیار است یک تاجر موفق و یک انسان تحصیلکرده و دارای بینش های مدیریتی فوق العاده است.او قبل از همه اینها یک انسان به تمام معناست و همواره خدا را در تمام امور، مسوول میبیند. ستایشهای او در شادیهای بعد از زدن گل خود گویای این مدعاست. بنظر من علی دایی در تمامی این زمینه ها بسیار موفق بوده و میتواند الگوی مناسبی برای جوانان جهان باشد.
ماریو باسلر: (ملیپوش آلمان و همتیمی علی دایی در بایرنمونیخ) علی دایی یک ستاره گرانبها و یک بازیکن به تمام معنا حرفهای بود که سرمربی تیم بنا به دلایل واهی و پوچ و شاید از روی اجبار نتوانست به نحو احسن از او استفاده کند.
پائولو مالدینی: (پس از دیدار تیمهای میلان و هرتابرلین در ورزشگاه سنسیرو) به نظر من علی دایی یک مهاجم استثنایی است که قلههای بلندی را میتواند فتح کند.
تری ونبلز(سرمربی تیمملی استرالیا 1997) : علی دایی در بین بازیکنان ایران شاید تنها بازیکنی بود که ما از همان اول از حضور او هراس داشتیم و من به بازیکنانم گوشزد کرده بودم که مراقب این بازیکن باهوش و متعصب باشند. پاس گل او را من تا آخر عمر فراموش نخواهم کرد؛ زیباترین و حسابشدهترین پاس گلی بود که من در عمرم دیدم.
جان فرانکو زولا: گلهای علی دایی که هم با ضربه سر و هم با پا (به چلسی) زده شد نشان از نبوغ ذاتی این بازیکن دارد. او بدون اغراق یکی از بهترین مهاجمان جهان است. تنها بازیکنی بود که توانست به خط دفاعی مستحکم ما با مارسل دسایی و فرانک لبوف همچنین یکی از بهترین دروازهبانان دنیا یعنی اد دی گوی (دروازهبان اول هلند) را در چارچوب دروازه میدید ۲گل به ثمر برساند.
به امروز برمیگردیم؛ امروز چهاردهم بهمن ۱۴۰۱ میشود ۱۳۷۴ روز از دوری علی دایی از فوتبال حرفهای میگذرد. این نخستین مرتبه نیست که اسطورۀ جهانی فوتبال ایران چنین مورد بیمهری قرار میگیرد. فرزند خلف ایرانزمین سالهاست با این کملطفیها و نامهربانیها آشناست اما برای او همیشه قضاوت مردم و خدایشان به اعمال و کردارش مهم بوده و هست.
در زلزلۀ پنجم دی 1382 بم جزو اولین چهرههای مطرح جامعه بود که به مدد هموطنان مصیبتزده از این بلای طبیعی شتافت؛ وقتی که هنوز واژه سلبریتی و لزوم نمایش برخی ستارهها در مصائب کنار جامعه مد نشده بود، علی دایی بدون توجه به تمجید آینده رسانهها، کنار آوارگان ایستاد.
31 مرداد 1391 زمانی که زلزلۀ ورزقان رُخ داد، اردوی آمادهسازی تیم فوتبال راهآهن در سرعین را ترک کرد تا کنار مردم مناطق زلزلهزده، کمکحالشان باشد.
با وقوع زلزله سرپلذهاب بلافاصله آستین همت را بالا زد و با اعلام شماره حساب و مکانی برای جمعآوری کمکهای مردمی وارد گود خدمت به مردم شد. علی دایی چندین سفر به مناطق زلزلهزدۀ استان کرمانشاه داشت تا از نزدیک پیگیر مراحل پیشرفت خدماترسانی گروه تحت مدیریتش به مردم این مناطق باشد. بازسازی و ساخت منازل مسکونی در سه روستا از توابع سرپلذهاب را برعهده گرفت، ارسال بیش از 130 کامیون و تریلر حاوی مواد غذایی، پوشاک، لوازم گرمایشی و دارویی مورد نیاز مردم زلزلهزده، کانکسهای قابل سکونت و ... از دیگر اقدامات خداپسندانه اسطوره محبوب فوتبال ایران در آن روزهای سخت دلاوران کُرد بود. هرچند در مسیر این خدمترسانیها بارها با مانعتراشی برخی جریانات مواجه شد اما از پا نیفتاد. مردم در اینستاگرام علی دایی زیر یکی از پستهایش بیش از ۲۹ هزار کامنت گذاشتند که بیشتر آنها حاوی پیام قدردانی بود. یکی از کاربران نوشته بود: «ورزشکاران الکی اسطوره نمیشوند!»
برای آن دسته از کسانی که با اقدامات خیرخواهانه و مردمی علی دایی آشنا نیستند یا که به عمد نمیخواهند آن را درک کنند، میتوان مستندات بسیار دیگری بهجز سطور بالا ارائه کرد.
سرمربی اسبق تیمملی فوتبال ایران دوم خرداد 1401 برای سرکشی به مدرسهای در یکی از روستاهای محروم خراسان رضوی به روستای آزاد ده در صالحآباد سفر کرد و تصاویری از این بازدید ثبت شده است که پیوند واقعی مردم با قهرمان و ورزشکار ملی شان را متذکر میشود. حلقه کودکان کمبضاعت و لبخند خانوادههای گرفتار در فقر، در دورترین نقاط کشور که شاید به رسانه و تبلیغات دسترسی ندارند اما علی دایی را خوب میشناختند.
نام علی دایی با انواع و اقسام رکوردها گره خورده است. پرافتخارترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران از لحاظ کسب عناوین و افتخارات فردی که سابقه بازی با طحال پاره برای تیمملی در بازیهای آسیایی 1994 هیروشیما را در کارنامه دارد؛
روزی که با ضربه وحشتناک و رزمیشکل دروازهبان ناجوانمرد بحرین دچار مصدومیتی شدید و با خطر مرگ مواجه شد،اما حتی حاضر نشد زمین را ترک کند و تا پایان نیمه اول، تیمملی را تنها بگذارد. از آن تاریخ تا کنون سه بار عمل جراحی که یادگار آن بازی بود را پشت سر گذاشته است. اما این تنها مصدومیت سخت علی دایی در بازیهای ملی نیست، جراحات متعددی به عشق ایران متحمل شده و عوارض این مصدومیتها از ناحیه گردن و زانو و ... همچنان چهره بینالمللی فوتبال ایران را آزار میدهد؛ دردهایی که گاهی خوشی را از او میگیرد اما درد و زخم مردم مستمند برای علی دایی جانفرسا تر است، وقتی هر کجا پا میگذارد با هجوم درخواست امداد و کمک مالی مواجه میشود و همه این نیازها را روی دوش خود حمل میکند.
با تمام این اوصاف علی دایی هیچگاه خود را قهرمان و اسطوره محسوب نکرده و اصرار داشته که همیشه خود را تنها یک خادم به مردم و ایران خوانده است، علی دایی میبخشد چون هرچه دارد را از همین مردم میداند. این جمله از علی دایی در آخرین مصاحبهاش با عادل فردوسیپور شنیده شد که گفت: من هیچوقت خودم را قهرمان این مردم شریف ندانستم. همیشه خودم را یک خادم کوچک آنها میدانم و به این موضوع افتخار میکنم. قهرمانان ملی آن کسانی هستند که از جان شیرینشان برای حراست از آب و خاک و ناموس و مرزهای این کشور گذشتند تا با حفظ تمامیت ارضی ایران ما در آرامش زندگی کنیم.
علی دایی از قد بلند خود برای سر زدن و شاد کردن دل مردم استفاده نکرده بلکه علاوه بر قد بلند، به مدد پروردگار سایۀ بلندی هم دارد تا با عشق و شور و اشتیاق در حد توانش به رفع نیاز نیازمندان جامعه بشتابد.
ستاره سالهای نه چندان دور فوتبال ایران به جز درخشش در چمن سبز با پرداختن به امور خیریه، وجههای دیگر در میان مردم پیدا كرده و از نظر فوتبالدوستان و هواداران، دیگر محدود به همان بازیكنی نیست كه با پیراهن تیمملی یا رنگ لباس باشگاهی در مستطیل سبز مشاهده میشد. او از آن دست چهرههای شاخص ورزش ایران به شمار میرود که کمکهای مالی زیادی به موسسه محک اختصاص داده است؛ این را نوشتیم چون در جدول گزارش مالی این موسسه موارد آن ذکر شده است. دایی هر چند وقت یکبار سری هم به این مرکز و کودکانی میزند که در چنگال سرطان اسیر هستند و با انواع آن در حال مبارزهاند. سرمربی اسبق پرسپولیس همچنین هر از چندی در شیرخوارگاه و پرورشگاه هم دیده میشود. لژیونر موفق فوتبال ایران سرپرستی ۱۰۰کودک را بر عهده دارد! او غیر از همه اینها، از خیرین مدرسهساز به حساب میآید. کارهای خیریه علی دایی برای او به یک شغل و وظیفه انسانی روزمره درآمده است. آزاد کردن تعداد قابلتوجهی از زندانیان جرائم غیرعمد و مالی که مکلف و محکوم به پرداخت دیه و مهریه بودهاند و به تعبیری میتوان گفت که در ستاد دیه هم دستی بر آتش دارد.
همچنین در یک مورد با میانجیگری وی، خانوادهای که 16 سال حاضر به رضایت دادن برای جلوگیری از حکم اعدام یک زن نشده بودند، دقیقه 90 طناب دار را از گردن محکوم برداشتند. در یک پرونده قضایی دیگر و این مرتبه در بوشهر، پرونده یک زندانی محکوم به قصاص پس از 17 سال با میانجیگری علی دایی به سازش ختم و متهم از چوبه دار نجات یافت.
به علی دایی و ماجرای حواشی فوتبالیاش برمیگردیم. جملاتی که در ادامه میخوانید را به یاد میآورید؟ قطعا گوینده آن را هم میشناسید. شاید حق با او بود و خداوند، دایی را بغل کرد تا در کنار بندگانش باشد و به عنوان همنوع در سختی ها کنارشان باشد.
پنجاه درصد موفقیت فوتبالیست ایرانی به شانس بستگی دارد و 50 درصد به مسائل فنی اما در مورد علی دایی باید گفت که از 50 درصد شانس، 60 درصد نصیبش شده است. مثل این که خدا بغلش کرده. با قلمبند هم که میزند توپش میرود توی گُل! فکر کنم خدا علی دایی را بغل و یک ماچ هم کرده. شاید یک کار خیلی خوبی در زندگیاش انجام داده که خدا اینقدر دوستش دارد.
علی دایی در سال 1386 از سوی فیفا به عنوان بیست و ششمین بازیکن برتر تاریخ فوتبال جهان معرفی شد. ستاره بینالمللی فوتبال ایران تنها ایرانی حاضر در لیست 111 بازیکن برتر تاریخ فوتبال جهان است. میلان، چلسی، بارسلونا، بایرنمونیخ و رم مطرحترین تیمهایی بودهاند که علی دایی در رده باشگاهی و در دیدارهای رسمی و دوستانه به آنها گل زده است.
شاید برایتان جالب باشد بدانید که علی دایی مانند بسیاری از فوتبالیستها پیشنهاد مالی هنگفتی برای بازیگری در سینما داشت اما هرگز آن را نپذیرفت. او که به سه زبان عربی، انگلیسی و آلمانی تسلط کامل دارد، تا حدودی نیز با زبان فرانسوی آشناست. علی دایی یک راست دست محسوب میشود که برای نوشتن با دست چپ نیز مشکلی ندارد!
کوهنوردی، اسب سواری، اسنوکر، تنیس روی میز، والیبال و فوتسال از جمله دیگر رشتههای ورزشی مورد علاقۀ علی دایی است که در این موارد نیز تبحر خاصی دارد.
شاید همه آنچه که در این متن جمع آوری شده، موضوعات جدید و خاصی برای معرفی علی دایی نبوده، اما مرور و یادآوری ستارهای که طی سالیان اخیر شاید تلاش شده در ذهن مردم کمرنگ و شاید فراموش شود، یک ادای دین به اسطوره بینالمللی فوتبال و ورزش ایران بعداز انقلاب اسلامی است.
کتمان بزرگی شخصیت و قلب مهربانش فقط از ناسپاسترین مردم این سرزمین برمیآید؛ علی دایی همواره از سیاست دوری جسته است و بارها مقابل پیشنهادها و اصرارها برای پذیرش صندلی مسوولیت دولتی مقاومت کرده است. شاهد این مدعا رد پیشنهاد جدی و سفت و سخت قبول پست وزارت ورزش و جوانان در دولت قبل بود که ستاره آسمان ورزش ایران سه بار به آن پاسخ منفی داد تا به توصیه زندهیاد ابوالفضل دایی (پدر) عمل کرده و وارد سیاست نشود. چه بسا اگر این پیشنهاد را میپذیرفت، رکورد رأی اعتماد نمایندگان مجلس را نیز به رکوردهای فوتبالیاش اضافه کرده و به نام خود ثبت میکرد.
از یاد ایرانیها نمیرود کریستیانو رونالدو پس از عبور از رکورد آقای گلی جهان علی دایی با چه جملات و ادبیاتی از برند بینالمللی فوتبال ایران یاد کرد. میتوان هنوز آن جملات را در صفحه اینستاگرام ستاره پرتغالی مشاهده کرد. هنوز هم اگر قرار شود بار دیگر رئیس فیفا به ایران سفر کند، یقین فدراسیون فوتبال کشورمان بزرگتر از علی دایی کسی را ندارد که به استقبالش بفرستد؛ اما با این سرمایه ملی چه کردهایم؟
روزی که پرسپولیس را به مقصد السد قطر ترک کرد، یک خانه یک خوابه هم از خودش نداشت و مستأجر بود. رفت و در ماجراجوییهای ورزشیاش مفتخر به حضور در بزرگترین تیم باشگاهی آلمان شد. پس از بایرنمونیخ به هرتابرلین پیوست و در ادامه به الشباب امارات رفت و با پرسپولیس به فوتبال ایران بازگشت. وقتی که به آرمینیا بیلهفلد میرفت واژه لژیونر در فوتبال ایران مفهومی نداشت.
اگر ماشین و خانه لاکچریاش به مذاق برخی خوش نمیآید، بد نیست بفهمند که هر چه از داراییهای دنیوی دارد از تلاش و کوشش سالم خود دارد که از خارج به ایران آورده است، نه اینکه هزاران میلیارد از اموال مردم را بردارد و به آنسوی دنیا بگریزد. تعداد قابل توجهی کارمند دارد که در بخشهای اقتصادی مختلف مشغول فعالیت هستند و نان حلال سر سفرهشان میبرند.
ابایی ندارد که بگوید از نوجوانی کارگری و دستفروشی کرده و سر سفره پدر و مادر بزرگ شده و نان حلال خورده است. خدمت سربازیاش را تمام و کمال انجام داده است و مرید باصفای اهل بیت(ع) و عاشق زیارت است.
جمهوری اسلامی ایران چه الگو و ستارهای بهتر از علی دایی را میتواند برای نسل های آتی این کشور معرفی کند؟ حتما بزرگانی هستند اما بدون تردید دایی سرآمد همه آنهاست.
علی دایی هنوز عاشق فوتبال است و به راحتی میتوان متوجه شد که هنوز دلش با مستطیل سبز و هیجانات مربیگری و موفقیت است. او این ایام حداقل هفتهای یک شب به اتفاق دوستان و آشنایان در سالن پا به توپ میشود، در ۵۳ سالگی هنوز با پا و سر ضربات مهلکی به توپ میزند، نه این که توپ به پا و سرش بخورد و توی گل برود.
بعضی اوقات نیز سری به دنیای والیبال میزند. پاسور و دفاع روی تور خوبی دارد. سرویس و اسپکهای امتیازآوری هم میزند. او خستگیناپذیر به زندگی و شریف زیستن ادامه میدهد و توکلش مثل همیشه به خدا، دعای خیر مادر و مردم قدرشناس وطنش است. یک ایرانیِ عاشق ایران با تمام اقوام شریف و بزرگ سرزمین مادری...
زادروز پنجاهوسوم او چه تقارن جالب توجهی پیدا کرده است با مناسبت میلاد مولای متقیان حضرت علی(ع) برای مردی که عاشق امام اول شیعیان است و همنام آن امام همام که به یتیم نوازی و جوانمردی و فتوت شهره تاریخ است.
این مطلب را نوشتیم تا پیامی به علی دایی بدهیم؛ که بداند بعداز سالها که برایمان تیتر لذتبخش و غرورآمیز ساخت؛ با چند صباحی نامرادی روزگار رها و فراموشش نکردیم. که بداند هنوز اسطوره این مردم است.
خوب میدانیم که چنین متنی برای هر فردی جز علیدایی در فضای رسانهای کشور چه معنایی داشت اما خوشحالیم که همه او را میشناسند و میدانند که برای بزرگ بودن نیازی به چند خط تمجید و تعریف ندارد، او در قلب مردم این مُلک، بزرگ است و بزرگ خواهد ماند .
متن و عکس: صالح محمدرحیمی