به گزارش تابناک به نقل از روابط عمومی مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران این نشست با حضور آقای شاداب عسگری سرهنگ بازنشسته ارتش، پژوهشگر و نویسنده تاریخ معاصر و دفاع مقدس، بیژن مقدم مدیر این مجموعه و با دبیری و اجرای امید اخوی کارشناس حوزه تاریخ و میراث فرهنگی و جمع دیگری از علاقه مندان، پژوهشگران و کارشناسان برگزار شد.
شاداب عسگری در این نشست با بررسی وضعیت نیروی نظامی ایران از زمان قاجار تا انقلاب اسلامی اظهار داشت: از زمان عباس میرزا کشورمان دارای نیروی نظامی بوده، اما انگلیسیها میخواستند قوای واحدی ایجاد کنند که زیر نظر خودشان باشد.
او ادامه داد: بر همین اساس در سال ۱۹۱۹ وثوق الدوله قرارداد بسیار رقت باری منعقد کرد که بر اساس آن انگلیس یک ارتش متحدالشکلی رابرای ایران بوجود آورد و در این ارتش ایرانیها از درجه سروانی بالاتر نروند و بالادست آنها هندیها و در راس تمامی این قوا انگلیسیها فرمانده باشند؛ اما این قرارداد لغو شد.
او توضیح داد: اواخر دوره قاجار انگلیسیها به دنبال ارتشی بودند که دست سایر کشورها از نیروهای مسلح ایران چیده شده و تنها ایران و انگلیس باقی بمانند؛ که بر اساس همین تئوری قشونی واحد تشکیل شد و رضاخان سرپرستی آنها را بر عهده گرفت. شما رضا خان را هرگز در لباس غیر نظامی نمیبینید. او ایران را به پادگان تبدیل کرده بود.
عسگری افزود: با شکل گیری این قشون و روی کار آمدن رضاخان به عنوان شاه جدید، تقویت مالی ارتش نوین آغاز شد و بخش قابل توجهی از بودجه کشور به وزارت جنگ اختصاص داده میشد؛ اما تسلیحاتی که به ما فروخته میشد تمامی مستعمل بوده و در جنگ جهانی اول مورد استفاده قرار میگرفتند.
حتی مسلسلهایی که دست نیروهای گارد جاویدان در زمان پهلوی دوم داده بودند نیز اسلحههایی بودند که در جنگ جهانی دوم توسط آلمانها استفاده میشد.
او توضیح داد: عباس میرزا در جنگ با روسها ۱۲ سال مقاومت کرد، اما در حمله سال ۱۳۲۰ که در دوره رضا خان اتفاق افتاد، ارتش یکصد هزار نفری او که ۵۰ درصد بودجه کشور را خرجش کرده بود تنها ۳ دقیقه دوام آورده و شکست خوردند؛ چون این ارتش پشتوانه مردمی نداشت.
وی گفت: تا سال ۱۳۴۲ و بر اساس اصل ۴ ترومن، بحث تجهیزات ما به گونهای بود که تمامی تسلیحات نظامی جنگ جهانی دوم را به ما میدادند. پس از آن به دلیل وضعیت خوب فروش نفت و بالارفتن درآمد کشور اصل ۴ ترومن قطع شد و محمدرضا هواپیماهای اف ۵ خریداری کرد. اما این خریدها نه بر مبنای منافع و مصالح کشور که بر اساس تز راضی نگهداشتن آمریکا از پادشاهی ایران بود.
او از مهمترین شرایط جهت اخذ درجه تیمساری برای افسران ارتش را تایید شدن افراد توسط مستشاران نظامی آمریکایی عنوان کرد و ادامه داد: محمدرضا پهلوی در جایی از خاطرات خود میگوید مشکلات خرید اسلحه از آمریکا این بود که در ازای فروش اسلحه به ما، باید افراد مدنظر آنها را در راس نیروهای نظامی خود قرار میدادیم.
وی مشکل ارتش ایران را در وابستگی آن میداند و میگوید: شاه تمام سران نظامی را به خود وابسته کرده بود و اعتماد به نفس را از آنان گرفته بود.
این پژوهشگر و نویسنده تاریخ معاصر با بیان اینکه راهبردها و ماموریتهای ارتش هر کشوری بر اساس آمایش سرزمینی و تهدیدات اطراف ترسیم میشود اظهار داشت:، اما در زمان پهلوی راهبردهای ما بر اساس تهدیدات مورد نظر آمریکا یعنی شوروی از سویی و حفظ تاج و تخت پهلوی از سوی دیگر ترسیم شده بود.
شاداب عسگری توضیح داد: بر اساس این راهبرد پدافند ما هواپایه بود (زمین پایه نبود)، سلاحهایی که به ما میدادند نباید خطری برای اسرائیل ایجاد میکرد، هواپیماهای ما به دلیل نیاز به سوخت مورد نیاز و باکهای کوچک تنها تا حداکثر ۵ کیلومتر خارج مرز قابل استفاده بود؛ هواپیما میفروختند، اما مسلسل آن را نمیدادند. هواپیمای اف ۱۴ بدون سلاح یک پرنده زیباست. نه جنگنده. درواقع تمام سلاحها و تجهیزاتی که به ما میدادند بسیار بی کیفیت و بی ارزش و به گونهای بود که تنها یک هفته بتوانیم جلوی شوروی را بگیریم.
عسگری افزود: ادعا میشود در زمان پهلوی ایران ارتش چهارم جهان را داشت؛ حال آنکه هنگام خروج محمدرضا از ایران تنها کارخانه ساخت ژ ۳ و تیربار آن را داشتیم و جهت خرید قمقمه برای ارتش در سال ۱۳۵۷ اقدام شده بود؛ همچنین در قراردادهای فروش تسلیحات به دیگر کشورها همچون مصر و چاد اقلامی همچون ژ ۳، تیربار ژ ۳، بیل و کلنگ و چادربه چشم میخورد.
این تاریخ نگار نظامی خاطرنشان کرد: همه چیز ما کانالیزه از سوی امریکا بود. در زمان پهلوی ۴۸ هزار مستشار نظامی آمریکایی در ایران داشتیم که روسای این مستشاران جزئیات اطلاعات نظامی کشور را جمع آوری کرده و بعدها در جنگ عراق علیه ایران استفاده کردند.
این پژوهشگر دفاع مقدس تاکید کرد: سلاحهای مورد استفاده در جنگ تحمیلی و ۸ سال دفاع مقدس چیزی که توسط پهلوی خریداری شده نبود، بلکه نیروهای ما با خلاقیت خود این سلاحها را تبدیل به سلاحی میکردند که قابل استفاده باشد؛ درواقع تجهیزات به شکل اصلی و اولیه خود قابل استفاده نبودند.
این پژوهشگر تاریخ معاصر با اشاره به نقش بهاییان در به قدرت رسیدن رضا خان تصریح کرد: در جریان کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ که زمینه ساز برکشیدن سردار سپه در سپهر سیاسی کشور بود چند نظامی بهایی با درجه سروانی و سرهنگی به کمک رضا خان آمدند.
۶:۳۸
وی اضافه کرد: در میان نیروهای نظامی دو نفر از فرماندهان عالیرتبه بودند که اگرچه مدرکی درباره بهایی بودن آنها وجود ندارد، اما وابستگان آنها در مدرسه تربیت بهاییان تحصیل میکردند. یکی از این دو نفر سپهبد امیراحمدی بود که چهار برادر و چهار پسرش در مدرسه تربیت بهاییان آموزش دیدند.
عسگری درباره تعداد بهاییان در ارتش گفت: تا سال ۱۳۵۷ در حدود دوهزار نفر به درجه تیمساری رسیده بودند که از این تعداد ۴۰۰ نفر آنها فوت کرده بودند و از مجموعه ۱۶۰۰ نفر باقیمانده، ۳ نفر اهل تسنن، ۷ نفر زرتشتی، ۱ نفر ارمنی، ۱ نفر آشوری و ۹۸ نفر هم بهایی یا وابسته به آنها بودند. از این جمع ۷۰ نفر به تحقیق بهایی بودند و ۲۸ نفر از آنها در تعامل نزدیک با اعضای این فرقه قرار داشتند.
ارتشبد نعمت الله نصیری رئیس ساواک کشور هم یکی دیگر از نیروهای مهم وابسته به بهاییان بود که بعد از فوت پدر تا شش سالگی تحت سرپرستی یک فرد یهودی قرار داشت و از آن زمان تا زمان ورودش به دانشکده افسری تحت حمایت و پشتیبانی یک خانواده بهایی قرار گرفت و در طول دوران زندگی خود هم بیشترین معادلات تجاری را با هژبر یزدانی یکی از نیروهای موثر اقتصادی بهاییت انجام میداد.
وی با اشاره به شعار انحلال ارتش بعد از انقلاب گفت: امام خمینی و آیت الله خامنهای به شدت مخالف موضوع انحلال ارتش بودند که توسط گرههای چپ و مجاهدین خلق مطرح میشد.
این تاریخ نگار کشورمان با اشاره به انفعال سران ارتش در روزهای پایانی عمر رژیم شاه گفت: شورای فرماندهان ارتش در روز ۲۲ بهمن ۵۷ با مردم اعلام همبستگی نکرد بلکه اعلام بی طرفی کرد. چرا که بدنه ارتش با انقلاب و مردم بود.
عسگری افزود: خدمات ارتش پس از انقلاب ستودنی است و باید یاد شهدای آن نظیر فکوری، صیاد، لشگری (اولین اسیر ایرانی و آخرین اسیری که پس از ۱۸ سال از عراق به میهن برگشت) و... را گرامی بداریم چرا که ارتش ما با کارهای ماندگار امروز در دل و ذهن مردم است.