بانکها به عنوان یک «واسطه گر مالی» پلی هستند بین صاحبان «مازاد» در جامعه (پساندازکنندگان) و کسانی که «کسری» مالی دارند و بدان وجوه نیاز دارند؛ بنابراین وظیفه محوری یک بانک تجاری در دریافت سپردههای مردم و اعطای وام و تسهیلات است. در یک کلمه کار اصلی آنها قرض گرفتن و قرض دادن است. ترجیح من آنست که بجای پرداختن به وظایف بانکهای تجاری بصورت انواع سپرده گذاریها و وامها و خدماتی، چون صندوق امانات و... به نقش و وظیفه این بانکها در حل مشکلهای محوری کشورهای در حال توسعه بپردازیم.
وظیفه (۱): تجهیز پس اندازهای مردم
بانکهای تجاری با جذب و پذیرش سپردههای خانوارها و کسبوکارهای صاحب وجود مازاد و پرداخت سود و بهره بدانها، عادت صرفه جویی و مقتصد بودن را بین مردم معمول میسازند. این سپردهها بصورت سرمایه گذاری و وام بکار گرفته میشوند.
وظیفه (۲): اعطای وام و تسهیلات
بانکهای تجاری پولهای قرض گرفته از مردم را بصورت «اعتبار» در اختیار متقاضیان آن قرار میدهند. گرچه بطور سنتی این وجوه در فعالیتهای بازرگانی بکار گرفته میشد، ولی امروزه به بخشهای مختلف اقتصاد هم که دارای اولویتاند پرداخت میشود. معمولاً آنها اکثر فعالیتهای اقتصادی را که صبغه کوتاه مدت دارند (بازار پول) تأمین مالی مینمایند بجای آنکه کسب و کارها مجبور شوند برای دستیابی فوری و کوتاه مدت به فروش و نقد نمودن داراییهای خود متوسل شوند.
این بانکها با وامهای گوناگون مثل «اعتبار نقدی»، تنزیل اسناد تجاری، تسهیلات اضافه برداشت و سرمایه گذاری در سهام شرکتهای کارا و مولد و اوراق بهادار بلند مدت دولتی و وام اتومبیل و لوازم زندگی به اقتصاد و وضع مردم کمکهای خوبی میتوانند بنمایند.
وظیفه (۳): کارگزار و عامل پرداخت
انتقال پول از طریق ابزارهای گوناگون وظیفه مهم دیگری از بانکداران به حساب میآید. در حساب جاری، بعنوان مثال، بانکهای تجاری به بدهکاران افراد و شرکتها که بابت آن بدهی چک کشیده اند، بعنوان نماینده آنها پول پرداخت میکند. این انتقالها امروزه توسط کارتهای عابر بانک و کارتهای اعتباری هم انجام میشود.
وظیفه (۴): خلق اعتبار (پول)
مهمترین وظیفه بانکهای تجاری، که محور این یادداشتها نیز هست، خلق اعتبار است. منظور ما از خلق اعتبار (یا پول) قدرت بالقوه بانک در بسط و توسعه سپردههای دیداری از طریق پرداخت وام و تسهیلات است. در یک کلمه به قول اقتصاد دانان پولی، «هر وامی یک سپرده خلق میکند.» درباره چگونگی سازوکار آن و آثار آن خواهیم نوشت. اینکه به این بانکها گاهی کارخانه تولید پول میگویند بخاطر این وظیفه و نقش آنهاست.
وظیفه (۵): وظیفه توسعهای
رشد و توسعه اقتصادی یک کشور بستگی بسیار زیادی به در دسترس بودن تسهیلات بانکی مردم آن دارد. به عبارت دیگر، در بانکداری مدرن تجاری این بانکها در مراحل گوناگون توسعه کارساز هستند. پرداخت وام به بخشها و طرحهای تولیدی و اشتغال زا اولویت دار و توسعه «فراگیری مالی» در مناطق محروم از تدابیری هستند که در پیشرفت اجتماعی – اقتصادی جامعه نقش دارند.
وظیفه (۶): وظایف متفرقه
بانکهای تجاری صندوقهای ایمن امانات، پرداخت حق بیمهها، قبوض آب و برق و تلفن، انتقال وجوه در داخل و از خارج کشور، خرید و فروش ارز، و ... را نیز در لیست عرضه خدمات خود دارند.
قبل از آنکه به اختصار به خلق اعتبار یا پول توسط بانکهای تجاری بپردازیم اشاره به اصول حاکم بر این بانکها ضروری است.
اصول اساسی بانکهای تجاری:
بانکهای تجاری، همانطور که قبلاً گفته شد، با وجوه کوتاه مدت سروکار دارند (بازار پول) «سرمایه در گردش» (Working Capital) آنها را عمدتاً پولهای سپرده گذاران آنها تشکیل میدهند که معمولاً هر وقت اراده کردند میتوانند آنرا از بانک بیرون بیاورند. اگر بانکی برای طولانی مدت مقدار زیادی از این سپردهها را قرض دهد یا با روشهای دیگری آنها را بصورت «مسدودی» و «بلوکه» (Blocked) درآورد دیگر قادر نخواهد بود به تقاضای سپرده گذاران برای برداشت پول نقد خود پاسخگو باشد و لذا حتی مجبور به انحلال و ورشکستگی و مسبب بحرانهای مالی میشود (یکی از محورهای نوبل اقتصاد امسال این است که «هجوم بانکی» بانکها علت بحرانهای مالی هستند یا معلول آن شرایط بحرانی اند؟
الف) سیستم بانکداری ذخیره کسری
تمام بانکها اصل را بر این میگذارند که تمامی سپرده گذاران آنها یک مرتبه و در زمان بسیار کوتاهی برای برداشت پول خود به بانک مراجعه نخواهند کرد. بانکداران خبره میتوانند پیش بینی کنند که چه درصدی از کل سپردههای آنها بطور متوسط در طول یک دوره زمانی معین و خاص از بانک بیرون کشیده میشود؛ لذا آنها برای پاسخگویی به برداشتهای
برای پاسخگویی به برداشتهای انتظاراتی (که در اصطلاح بانکداری بدان ذخیره نقدی میگویند) مقدار پول کافی نگه میدارند بصورت کسری یا درصدی از کل سپرده ها، و بقیه آنها را وام میدهند. این همان سیستم یا نظام بانکی ذخیره کسری است.
ذخیره نقدی مزبور برای پاسخ به میانگین برداشتهای مشتریان و سپرده گذاران در زمانها و شرایط عادی در نظر گرفته شده است. اگر به هر دلیلی مثل بی اعتمادیها و ترس و هراس از توانگری مالی و آشفتگیها سپرده گذاران بیشتر از میانگین مزبور برای برداشت مراجعه کنند. اگر برداشتها زیاد باشند، پدیده «هجوم بانکی» (Bank run) رخ میدهد که مدل ارزشمند دو تن از نوبلیستهای اقتصاد امسال به ارائه راه حل این پدیده پرداخته است. اینجاست که بانک باید در کوتاهترین زمان ممکن و بی درنگ دارایی خود را به نقد تبدیل نماید.
داراییهایی که به سرعت به نقد تبدیل میشوند را «داراییهای نقد شونده» (Liquid assets) مینامند. هنر و علم یک بانک تجاری در آن تجلی میکند که به حد کفایت داراییهای نقد شونده در دست داشته باشد. در بانکداری به این امر «اصل نقد شوندگی» میگویند.
ب) اصل بانکداری به مثابه یک کسب و کار
بانکداری مثل سایر کسب و کارها یک کسب و کار (Business) است، و لذا هدفش کسب سود (رفتار عقلایی) است. درآمد بانک از محل عایدات ناشی از سرمایه گذاریها و وام دهیها پول سپرده گذاران بدست میآید. ویژگی خاصی که یک بانک را از سایر نهادهای مالی متمایز میسازد آنست که دِین و بدهکاری بانکها پول است. یک بانک چیزهای زیادی برای فروش ممکن است داشته باشد. ولی پول بانک محور اصلی اعتماد در کل مربوط به تواناییهای بانک در تبدیل بدهیهای خود به پول قانونی و رایج مملکت (Legal Tender) است، هر وقت مشتریان بانک به پول خود نیاز داشتند. اکثریت بانکها نهادی تجاری اند که در پی کسب بازده از سرمایههایی هستند که در آن کسب و کار بکار گرفته اند. یعنی، هدف آنها باید کسب سود باشد. در واقع، بانکداری کسب و کاری مثل بقیه کسب و کارهاست. از طرف دیگر، چنین به نظر میرسد و امری واضح است سلامت و استحکام یک بانک به دلواپسیها و دغدغههای مشتریان آن وابسته است و لذا این مهم بر توانایی بسط و توسعه کسب و کار بانکها اثرگذاری معنی دار دارد و در نتیجه در سودسازی بانک بسیار موثر است.
این دو مفهوم «سوددهی» و «سلامت و استحکام» در ذات خود در تضاد با یکدیگر نیستند، ولی تعقیب آندو بعنوان دو هدف بانک را با تضاد منافع روبرو میسازد. تعارضهای مطرح در بانکداری را دست کم نگیرید. در قسمت قبل فراموش کردم بگویم تعارض سپردههای کوتاه مدت و وامهای بلند مدت از سرچشمهها بحران ساز بانکها هستند.
قضاوت و ارزیابی یک مشتری بانک معمولاً از سلامت و استحکام یک بانک با معیارهای گوناگونی انجام میشود، اینکه بانک سود بسازد یا به حیات تجاری و اقتصادی خود ادامه دهد گاهی با شک و تردید روبرو میشود. بانکها باید همیشه بصورت عندالمطالبه و به محض درخواست به تعهدات خود جوابگو باشند. یعنی، وقتی مشتری اولویت درجه اول او دریافت نقد است قادر باشند بدانها بپردازند و این مهم لازمه اش آنست که آنها قادر باشند تضاد و تعارض آنرا با هدف کسب سود از سرمایههای بکار گرفته شده حل و فصل نمایند.
پ) اصل نقد شوندگی و سود دهی
برای آنکه بانکها قادر باشند به تقاضای نقد پاسخگو باشند بانک نه تنها باید پول نقد کافی در دسترس داشته باشد، بلکه همچنین داراییهای خود را باید بصورتی چیدمان و سازمان دهی کند که برخی از آنها در موقع لزوم بسرعت و سهولت به نقد قابل تبدیل باشند؛ بنابراین «ذخایر نقد» بانک میتواند بسرعت به کمک بانکها بیایند وقتی مردم برداشتهای سنگینی برای پولهای خود بوجود میآورند.
همانطور که اشاره شد، به داراییهایی که بسرعت و سهولت قابل تبدیل به پول نقد هستند «داراییهای نقد شونده» یا نقد شدنی میگویند، و واضح است که بیشترین نقد شوندگی را خود پول نقد دارد. هرچه مدت زمان یا عمر یک وام کمتر باشد از نقد شوندگی بیشتری برخوردار است و سوددهی آن هم کمتر است. این نوع وامها نقد شوندگی بیشتر دارند، چون سررسید بازپرداخت بصورت نقد آنها زودتر است. درباره کم سود ده بودن آنها باید گفت، به شرط ثابت ماندن سایر شرایط و عوامل، قرض دهنده نرخهای بهره گوناگونی را بر مبنای کاهش نقد شوندگی پول خود مطالبه میکند.
بنابراین، یک بانک با یک «معما» (Dilemma) یا یک «بر سر دو راهی» در تلاش برای اطمینان از «نقد شوندگی» و «سوددهی» مواجه است. این ناسازگاری دو مقوله را میتوان با مدیریت توزیع داراییهای بانک سازمان داد. در جدول زیر داراییهای یک بانک بر حسب بیشترین نقد شوندگی، ولی با کمترین سوددهی به ترتیب از بالا به پایین منظم شدهاند، یا به عبارت دیگر بر مبنای کمترین نقد شوندگی، اما با بیشترین سوددهی از پایین به سمت بالا فهرست شده اند.
احمد یزدان پناه / استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا (س)