دنیای آینده، دنیای فناوریهای دیجیتال و شرکتهای فناور است. به این خاطر کشورها تلاش میکنند به کمک پتانسیلهای بخش خصوصی، زیرساختهای لازم برای توسعه اقتصاد دیجیتال و رقابت در آینده فناورانه را فراهم آورند. این روند در کشور ما هم با شکلگیری مناطق و برجهای فناوری آغاز شده است.
هیات مدیره شرکت توسعه زیرساختهای نوآوری نشان درپی سیاستی نیک ندیشانه، گام در مسیر توسعه زیرساختهای فناورانه کشور گذاشته و این روند در مرحله اول با احداث برجهای فناوری برای استقرار شرکتهای فناور و دانش بنیان آغاز شده است.
در آستانه بهره برداری از برج فناوری بزرگمهر، با محمد رضا موتمن صالحی، مدیر عامل و بابک ندرخانی، رئیس هیات مدیره این شرکت گفتوگویی انجام داده ایم تا با اهداف توسعهای نشان بیشتر آگاه شویم.
جناب آقای صالحی! لطفا برای آشنایی خوانندگان ما با شما، مختصری درباره سابقه فعالیتهای خودتان توضیحاتی ارائه فرمایید.
فعالیتهای این جانب بیشتر در زمینه طرحهای توسعهای حوزههای ساخت و ساز بوده و فکر میکنم وقتی برای اولین بار دوست ارجمندم، کاظم قلمچی به من پیشنهاد ورود به شرکت توسعه زیرساختهای نوآوری نشان را نمودند، این موارد را مد نظر داشته اند که امیدوارم تجارب من در مسیر اهداف شرکت موثر واقع شود.
شما در زمینه مطالعات اقتصادی طرحهای بزرگی حضور موثر داشته اید. لطفا کمی به آنها اشاره کنید.
در این مورد خاص میتوانم به مشارکت در مطالعات اقتصادی و اجتماعی احداث سد بر روی رودخانههای هراز (آمل) قائم شهر و بابل رود که با مهندسین مشاور مهاب قدس در سه حوضه آبریز رودخانههای فوق انجام شد اشاره کنم.
در زمینه طرحهای توسعه شهری چطور؟
تهیه طرح تفصیلی و نقشههای تفکیکی ده هزار واحد مسکونی در جنوب شهر تهران، تهیه و تعریف طرحهای شهرسازی شهرک خاورشهر و تصویب در کمیسیون ماده پنج، مشارکت در تهیه و تصویب طرحهای جامع و تفصیلی و آماده سازی اراضی در شهرستانهایی چون شادگان، آذرشهر، زرند، بم، جیرفت، اسلام آباد غرب و…، تهیه و تصویب طرحهای روستایی در استانهای سمنان، زنجان، ایلام، خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، مازندران، قزوین و… از جمله مواردی است که فهرست وار میتوانم اشاره کنم.
همچنین مشارکت در تهیه طرح تفصیلی منطقه ۲۲ تهران و تهیه و تصویب طرحهای نزاجا، تربیت بدنی، ایزدیار و تعاونی مسکن ۱۲ فروردین و… از موارد قابل ذکر دیگر است. ضمن این که به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره شرکت مهندسین مشاور آرمانشهر بالطبع میبایستی در جریان تهیه و تصویب و اطلاع از مشکلات اجرایی تمامی طرحهای طراحان معماری و شهرسازی و مطالعاتی قرار میگرفتم که تجربیات خوبی در زمینه پروژههای طرح و توسعه برای من بودند.
جناب ندرخانی! اجازه دهید قبل از ادامه بحث، مختصری هم درباره سوابق تحصیلی و کاری شما آشنا شویم؟ میدانیم که شما کارشناسی خودتان را در رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه صنعتی اصفهان دریافت کرده اید. ادامه تحصیلات و فعالیتهای شما چطور پیش رفت؟
بله. کارشناسی ارشد را هم در رشته مهندسی مکانیک با گرایش مهندسی خودرو از دانشگاه علم و صنعت دریافت کردم و سپس از سال ۷۷ در مجموعه آقای قلمچی در حوزه آموزش و نشر مشغول فعالیت بودم. بعد از آن هم حدود حدود ۱۲ سال است که در حوزه ملکی و ساختمانی که مرتبط با بحث ماست مشغول به کار هستم.
ایده شرکت توسعه زیرساختهای نوآوری نشان چه زمانی شکل گرفت و چطور تصمیم بر این شد که در حوزه توسعه زیرساختهای نوآوری و فناوری کشور به فعالیت ادامه دهد؟
سابقه این فکر به همان ده - دوازده سالی بر میگردد که ما در حوزه ساختمان فعال بودیم. در یک بازه تاریخی به این نتیجه رسیدیم که کار ساخت و ساز را به شکلی مدرنتر و حرفهایتر در قالب شرکتی ساختمانی انجام دهیم. همزمان با این فکر، با شرکت طرح و توسعه پناه آشنا شدیم و معلوم شد که این دوستان در اکوسیستمهای نوآوری و پارکهای فناوری دانشگاهها فعالیت دارند. این آشنایی منجر به معرفی پروژه بزرگمهر به ما شد.
ظاهرا این ملک به صورت نیمه کاره و رها شده بود؟
بله. ملک در مرحله سفت کاری بود که به ما پیشنهاد شد تا به عنوان اولین پروژه نوآوری ما و به عنوان یک برج فناوری آن را تکمیل کنیم. بعد از مطالعات اولیه این ساختمان خریداری شد و در قالب شرکت توسعه زیرساختهای نوآوری نشان فعالیتمان را شروع کردیم و امروز که با شما صحبت میکنیم بیشتر از قبل به این نتیجه رسیده ایم که نشان با همین چشم انداز و با همین ماموریت به کار خودش ادامه دهد.
یعنی پروژههای بعدی نیز قرار است با همین رویکرد ادامه یابد؟
بله. طبق سیاستهای شرکت قرار است پروژههای بعدی ما با همین نگاه نیک اندیشانه پیگیری شود. پروژههای بعدی شامل ساخت مجتمع فناوری در خیابان بالاور با همکاری دانشگاه امیرکبیر و همچنین ساخت مجتمع فناوری در خیابان هنگام با همکاری دانشگاه علم و صنعت خواهد بود. که این طرحها در دست مطالعه و مذاکره هستند.
جناب صالحی! شما بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه ظاهرا به طور مستقیم وارد پروژههای مهندسی شدید؟ این تجربه چقدر شما را با موضوعات و مشکلات طرحهای اجرایی آشنا کرد؟
من پس از فارغالتحصیلی، در شرکتهای مهندسی مشاور متعددی در پروژههای مختلف مشغول به کار بودم. همچنین به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره سهامدار شرکت مهندسین مشاور آرمانشهر در اکثر طرحهای مطالعاتی، طراحی، اجرایی، شهرسازی، معماری و نظارت سهیم بودم و در جریان موضوعات و مشکلات اجرایی طرحها قرار گرفتم. درواقع در این حوزه سابقهای چهل ساله دارم که همچنان که اشاره شد در مقاطعی این فعالیت شامل همفکری و تفاهمی بود که با آقای قلمچی داشتیم و هر دوی ما به توسعه فضاهای آموزشی و سایر فضاهای فرهنگی و اجتماعی در قالب وقف و یا امر خیر علاقهمند بودیم که دستاوردهای خوبی هم به همراه داشت.
به نظر میرسد حوزه توسعه زیرساختهای فناوری، مرحله جدیدی از فعالیتهای شما باشد. در این باره چه نظری دارید؟
حقیقت این است که توسعه و گسترش دانش و بالطبع کمک به رشد شرکتهای دانشبنیان به عنوان امر ضروری برای جامعه ماست و فعالیت ما به عنوان تلاشی حداقلی برای نگهداری نسل جوان و فرهیخته جامعه و جلوگیری از مهاجرت افراد نخبه به شمار میرود که امیدواریم در این راستا موثر باشد.
درواقع در راستای همین اهداف بود که شرکت توسعه زیرساختهای نوآوری نشان تشکیل شد و در اولین گام، پروژه بزرگمهر خریداری شد و کار ساخت پروژه در دستور کار قرار گرفت. همکاری و همیاری مجموعههای دخیل در این امر، شامل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، مسئولین دانشگاه امیرکبیر، مدیریت و عوامل اجرایی شرکت پناه و سایر مجموعه اجرایی و نظارتی از موارد قابل ذکر در تکمیل این پروژه در اسرع وقت و با کیفیت مطلوب و رسیدن به مرحله بهرهبرداری بود. امیدواریم که شرکت بتواند پروژههای بعدی را برای ساخت فضاهای اداری برای شرکتهای دانش بنیان به زودی در دستور کار قرار دهد.
ظاهرا بعد از تاسیس شرکت نشان، مسائلی پیش آمد که عرصه فناوری و نوآوری را به عنوان رویکرد اصلی شرکت مشخص کرد؟
بله. همانطور که گفته شد ساختار شکل گیری نشان به این ترتیب بود که ابتدا ما تصمیم گرفتیم یک شرکت ساختمانی راه اندازی کنیم. اما در گام بعدی، شرکت پناه ما را با سرمایه گذاری با اهداف نیکاندیشانه و فعالیت در اکوسیستمهای نوآوری و برجهای فناوری آشنا کرد که نتیجه آن احداث برج فناوری بزرگمهر بود که در اردیبهشت ماه افتتاح می شود و تا هم اکنون بیش از نیمی از پروژه به فروش رفته است. به این خاطر تیم ما از این تغییر مسیر و کاری که انجام شده راضی است و قرار است که این مسیر را ادامه دهد.
جناب ندرخانی! لطفا درباره ضرورتهای توسعهای و نیازهای اقتصادی که منجر به در پیش گرفتن این رویکرد شد، توضیحاتی ارائه دهید.
باید گفت با این پیشرفت عجیب دانش و تکنولوژی و درحالی که دانش بشر هر سال دوبرابر میشود و با پیشرفتی که در حوزههای علوم شناختی و دانش مهندسی و تکنولوژیک به وجود آمده، مسیر به سمتی میرود که شرکتهای فناور و نوآور باید ارتباط با دانشگاه را به عنوان محل تولید دانش جدی بگیرند. به این خاطر این رویکرد ضروری است. پیش از این شرکتها هر کدام در گوشهای از شهر فعال بودند و شاید هر ده سال لازم بود که خود را در حوزههای نوآوری به روز رسانی کنند. اما الان سرعت نوآوریها بخصوص در علومی مانند کامپیوتر، نانو، صنایع پتروشیمی، فین تکها و… به قدری بالاست که وقتی شرکتها از دانشگاه فاصله داشته باشند قطعا عقب میافتند. فلسفه شکلگیری پارکهای فناوری همین است.
از جنبههای دیگر تاثیر عملکرد نشان را در این مسیر توسعهای چطور ارزیابی میکنید؟
به نظر عملکرد شرکت نشان میتواند به عنوان مدلی برای ورود بخش خصوصی به کارهای جدید عمل کند. با این کار شک و شبهههایی در خصوص مسائلی مانند سود و زیان، موانع دولتی، چالشهای حقوقی، قانونی و رگولاتوری به تدریج برطرف شده و مسیر برای سرمایهگذاران دیگر هموار خواهد شد تا بتوانند به این حوزه وارد شوند. این امر در نهایت باعث توسعه زیرساختهای فناوری و نوآوری خواهد شد. اگر این برنامه ادامه یابد آرام آرام شهر به شکل و شمایلی میرسد که شرکتهای نوآور و پیشرو در نقاطی از شهر جمع میشوند و باعث ایجاد هم افزایی میشوند. همینطور میتواند الگویی برای سایر دانشگاهها و کلان شهرها باشد که وارد گفتگو با سرمایهگذاران شوند تا بتوانند در حوزههای فناوری و نوآوری قدم بگذارند.
قطعا شروع این کار با چالشهای متعدد قانونی و اجرایی همراه بوده. این چالشها را چطور توضیح میدهید و چه پیشنهاداتی در تسهیل ورود بخش خصوصی به عرصه توسعه زیرساختهای نوآوری وجود دارد و دستاوردها چه میتواند باشد؟
خوشبختانه به لحاظ قانونی حمایتهای خوبی وجود دارد. مثلا این که شرکتهای فناور میتوانند در املاک مسکونی فعالیت کنند، همینطور معافیتهای مالیاتی و خدمات دیگری که در این زمینه در نظر گرفته شده، از نکات قابل ذکر است. همینطور جمع شدن شرکتها در اکوسیستمهای فعال نوآوری اولین دستاورد این برنامه است. مزیت قابل ذکر دیگر این است که توانستیم ساختمانی با الگوی جدید با ساختاری با مشاعات اداری و زیرساختهای اختصاصی ایجاد کنیم که نمونههای کمی را میتوان مشابه آن پیدا کرد.
با این حال چالشها و پیشنهادات متعددی هم وجود دارد. مثلا یکی از مشکلات موجود، به رسمیت شناختن برجهای فناوری توسط شهرداری است که میتواند در این زمینه حمایت و موضعگیری بهتری وجود داشته باشد. مثال دوم در زمینه ابهامی است که از نظر قانونی درباره این ساختمانها وجود دارد. مثلا این که ملک جواز مسکونی دارد و قرار است پایان کار مسکونی بگیرد ولی ساختار کلی بنا و ابزارها و تجهیزات و امکانات آن کاملا اداری است. این موضوع ماهیتا برای شهرداری هم ابهام دارد چون قانون دقیقا به این موارد اشاره نکرده است. یا مشخص نیست که باید این ساختمانها از همان اول به نیت استقرار دانش بنیانها ساخته شود یا به نیت مسکونی تاسیس شده و در نهایت در اختیار شرکتهای مرتبط قرار گیرد. به این دلیل شهرداری میتواند درباره این ساختمانها تفسیر خاص خودش را داشته باشد.
علاوه بر تسهیلگریهایی که در این زمینه میتواند وجود داشته باشد. حمایتهای دولتی و بانکی برای خرید واحدها هم مساله مهمی است. یعنی دولت باید حمایت بیشتری در زمینه استقرار این شرکتها در برجهای فناوری داشته باشد. هرچند ما در نهایت با تفاهمنامه سه جانبهای که امضا کردیم بخشی از این موضوع را حل کردیم و حتی تا امروز سه شرکت توانسته اند تا مرحله دریافت وام پیش بروند.
این مساله به عنوان یک عملکرد ابتکاری باعث شد با هیات مدیره بانک سپه جلسایی داشته باشیم و خوشبختانه برخورد خوبی از سوی مدیران این بانک صورت گرفت. آنها به خوبی ماهیت موضوع را درک کردند و در نهایت تفاهم نامه سه جانبه بین بانک سپه، شرکت نشان و معاونت علمی تنظیم شد تا براساس آن تا سقف پنج میلیارد تومان به خریداران وام داده شود.
جناب صالحی! هنگامی که این پروژه شروع شد، آیا به عنوان یک مجموعه اقتصادی نگرانیهایی هم درباره نتایج پروژه وجود داشت؟
طبیعتا در ابتدای هر پروژه سنجش ریسک مساله مهمی است و ما هم در ابتدای پروژه نگرانیهایی داشتیم. قرار بود طبق سیاستهای هیات مدیره و با نگاهی خیرخواهانه و نیک اندیشانه، پروژه را اجرا کنیم که تجربه تازهای بود و با لحاظ کردن همه زیرساختهای نوآوری و حداقل بهره اقتصادی در قیمتگذاری و با توجه به اهداف توسعهای انجام میشد. این سوال وجود داشت که آیا این پروژه از نظر اقتصادی موفق خواهد بود یا خیر. بدیهی است که با یک رویکرد اقتصادی محض، میتوانستیم در یک نقطه دیگر با تقاضای بالاتر و با ارزش افزوده بیشتر کاری دیگری را انجام دهیم. اما منفعت طلبی محض، رویکرد اولیه مدیران نشان نبود.
اما خوشبختانه باید بگوییم که این کار علاوه بر اهداف متعالی آن، از نظر اقتصادی هم سودآور است. البته نه با نگاهی سوداگرانه، ولی به نسبت، حتی از برخی از فعالیتهای اقتصادی دیگر سودآورتر است. ضمن اینکه ادای دین به حوزه فناوری و نوآوری کشور و توجه به اهداف توسعه ملی، مساله باارزشی است که ارزش افزوده معنوی آن قابل چشم پوشی نیست و این مساله احساس بسیار خوبی را برای ما به ارمغان میآورد.
توجه و رویکرد خریداران و مراجعین در نگاه اول به پروژه چطور ارزیابی میشود؟
جمعبندی کلی این است که این پروژه هم از نظر نوآوریهای اجرایی، هم اثرگذاریهای اجتماعی و ملی و هم از نظر جلب توجه بهره برداران بسیار مورد استقبال بود. این موفقیت باعث شد در موقعیت فعلی نه تنها ابهامات اولیه که از آن صحبت کردید، برطرف شود؛ بلکه به عنوان یک تجربه واقعی نشان دهد که ورود شرکتهای بخش خصوصی و سرمایهگذاران به حوزه زیرساختهای فناوری و نوآوری کاملا صرفه اقتصادی دارد و همراه با ریسک نیست.
البته باید تاکید کنم که اهداف و ماموریتی که شرکت نشان برای خود در زمینه توسعه زیرساختهای نوآوری قائل است و اسم شرکت هم مصداق آن است، ساخت برجهای فناوری را یک اولویت مهم و یک مدل عملیاتی مطلوب برای ما قرار داده است.
جناب ندرخانی! فکر میکنید شرکت نشان ممکن است اهداف خود را در این راستا به چه شکلی توسعه دهد؟
در حال حاضر ساخت برجهای فناوری سیاست و برنامه اصلی ماست. اما بعید نیست که در آینده حتی به سراغ پارکهای فناوری برویم یا حتی ممکن است شهرکهای فناوری هم در دستور کار قرار گیرد.
آیا تعامل با دانشگاه همچنان ادامه میباید؟
مجموعه نشان در زمینه تخصصی زیرساختهای نوآوری تجربه خوبی کسب کرده است. اما این برنامه به طور کلی در نظام دانشگاهی و زونهای فناوری و نوآوری موضوعیت پیدا میکند. بنابراین تا وقتی که نشان بخواهد با این ماموریت به کار خودش ادامه دهد حتما در تعامل با دانشگاههای کشور خواهد بود.
آیا عملکرد نهادهای بالادستی را در حمایت از این برنامه مناسب ارزیابی میکنید؟
بله. عملکردها تا جایی که امکان داشت، خوب بود. تصویب قانون جهش تولید دانش بنیان به تسهیل کار در این حوزه بسیار کمک کرد. بانکها و سایر ارگانها و حتی شهرداری هم در تجربه پروژه بزرگمهر برخورد خوب و صمیمانهای داشتند و شناخت خوبی نسبت به فضای کسب و کار دانشبنیان در نهادهای بالادستی اعم از مجلس، دولت و… وجود دارد که یکی از دلگرمیهای ما همین است. البته وقتی از دولت صحبت میشود بیشتر معاونت علمی ریاست جمهوری مطرح است که متولی این حمایتهاست. این نگاه مثبت هم در زمان دکتر ستاری هم الان که آقای دهقان تشریف دارند وجود داشت. شاید اگر پیگیری معاونت علمی نبود، تفاهم نامه بانک سپه تنظیم نمیشد. علاوه بر ارگانهای فوق باید از دانشگاه امیرکبیر، بخصوص پارک فناوری و نوآوری امیرکبیر و شرکت پناه که متولی این پروژه بود و از شناسایی تا خرید و توسعه دخیل بود یاد کرد.
جناب صالحی! شما در زمینه فعالیتهای عام و خیرخواهانه صحبتهایی کردید. فکر میکنید میتوان تلفیقی بین این نگاه و نگاه اقتصادی در حوزه نوآوری ایجاد کرد؟
قطعا، این کار نسبت به سایر کارهای خیر، ظرفیتهای بیشتری برای حضور بخش خصوصی دارد. چون هم ملی است و هم عامالمنفعه و هم اقتصادی. ضمنا اگر از منظر مسئولیتهای مدنی شرکتهای بزرگ نگاه کنیم، شرکتها میتوانند به عنوان بخشی از مسئولیت اجتماعیشان در شهر خودشان و مناطق خاص فناوری با ساخت برجهای نوآوری به این مسئولیت عمل کنند.
جناب ندرخانی! به عنوان آخرین سوال نظرتان را درباره ظرفیتهای بخش خصوصی برای ورود به این حوزه بفرمایید.
بخش خصوصی چابک و چالاک است و میتواند عملکرد اقتصادیتری داشته باشد و به این روند شتاب دهد. میتواند سریعتر پروژهها را به مرحله تحویل برساند و سعی میکند همسو با توسعه جهانی پیشرفت کند. درحالی که بخش دولتی کند و درگیر بوروکراسی و مقررات دست و پاگیر است و حتی با تغییر مدیریتها ممکن است پروژهها دچار تغییر یا ایستایی شوند. بخش خصوصی در نهایت میتواند عملکرد بهتری داشته باشد. برای مثال تجربه دولتی در زمینه پارکهای فناوری را میتوانیم به عنوان یک نمونه از فعالیت دولت در این عرصه مثال بزنیم که قابل مطالعه است.