به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز شنبه ۲۴ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که نیمی از کشور زیر هجوم ریزگردها، ادامه تحصيل بيش از يكهزار دانشجوي متقلب، واکنش ها به مواضع اخیر روس ها در قبال جزایر سه گانه و بانکها مالکان خانههای خالی در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم؛
محمدرضا ستاری طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با تیتر پیام معنادار اردوغان به پوتین نوشت: اجلاس سران ناتو که هفته گذشته در لیتوانی برگزار شد، هرچند بار دیگر زیر سایه جنگ اوکراین قرار داشت، اما به نوبه خود حامل یک اتفاق جالب توجه نیز بود؛ اینکه ترکیه سرانجام پس از گذشت بیش از یکسال با عضویت سوئد برای پیوستن به ناتو موافقت کرد. این مساله در حالی رقم خورد که رجبطیب اردوغان رییسجمهوری ترکیه یک روز قبل از خبر موافقتش با الحاق سوئد به ناتو، گفته بود که شرط پیوستن سوئد به ناتو، عضویت ترکیه در اتحادیه اروپاست. با این حال هر چند این شرط غیرممکن به نظر میرسید، اما کمتر از یک روز بعد، دبیرکل ناتو خبر موافقت اردوغان با پیوستن سوئد به این سازمان را اعلام کرد. در این رابطه تحلیلگران گمانهزنیهای مختلفی کردهاند؛ گمانهزنیهایی که از یک سو حاکی از امتیازگیری ترکیه از غرب بود و از سوی دیگر از فشارها بر آنکارا جهت موافقت با این مساله حکایت داشت. طبق اعلام دبیرکل ناتو، قرار است سوئد با تغییر قانون اساسی خود موضوع حمایت از حزب کردستان عراق (پکک) را مورد تجدیدنظر قرار دهد. علاوه بر این سوئد همزمان با اینکه از عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا حمایت خواهد کرد، گفته میشود که مسائل گمرکی، ویزا و صادرات سلاح را نیز به این کشور تسهیل خواهد کرد.
طبق گفته برخی از مقامات ترکیهای، قرار است تحریمهای ترکیه از سوی ایالاتمتحده لغو و همزمان بحث تحویل جنگندههای اف- ۱۶ به آنکارا عملیاتی شود. در این خصوص مشاور امنیت ملی آمریکا به صراحت از حمایت واشنگتن برای عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا سخن گفته و طبق گفتوگوهایی که وزرای دفاع دو کشور داشتند، قرار شده آمریکا در نوسازی ارتش ترکیه مشارکت کند. در سوی دیگر ماجرا، تحلیلها متفاوتتر رقم میخورد، به طوری که گفته میشود با توجه به تحولات جنگ اوکراین، مساله اصلی اکنون یارکشی غرب برای مقابله جدیتر با پوتین است. از این رو با توجه به شرایط فعلی در ترکیه، غرب و به خصوص ایالاتمتحده، اردوغان را تحت فشار قرار دادهاند و در نهایت او را ناچار به پذیرش پیوستن سوئد به ناتو کردهاند. در این راستا هر کدام از تحلیلهای فوق را که در نظر داشته باشیم، نمیتوانیم از یک مولفه اصلی که در هر دو مشترک است چشمپوشی کنیم؛ مولفهای که حاکی از چرخش معنادار اردوغان به سمت غرب است.
در واقع دو موضوع اصلی در لابهلای خطوط این اتفاق وجود دارد که گزاره چرخش آنکارا را توجیه میکند: نخست اینکه اردوغان هفته پیش میزبان ولودیمیر زلنسکی رییسجمهوری اوکراین بود و به صراحت اعلام کرد که این کشور شایستگی پیوستن به ناتو را دارد. بعد از آن بلافاصله رییسجمهوری ترکیه با عضویت سوئد در این سازمان نیز موافقت کرد. این موارد از آنجا حائزاهمیت است که بحث گسترش ناتو از خطوط قرمز اصلی روسیه بوده و حتی آغاز جنگ اوکراین هم به همین بهانه از سوی مسکو توجیه میشود. با این حال پیوستن فنلاند به ناتو، موافقت با عضویت سوئد و حمایت از الحاق اوکراین به این سازمان سیگنالهایی از سیاست معطوف به غرب به خصوص در دور جدید ریاستجمهوری اردوغان هستند؛ امری که هرچند مسکو به صراحت در قبال آن موضعگیری نکرده، اما صحبتهای برخی از مقامات روسیه حاکی از عصبانیت شدید کرملین از آنکاراست. به عنوان مثال هفته گذشته بود که یک ژنرال ارشد روسیه که ریاست کمیته دفاع و امنیت شورای فدراسیون روسیه را نیز بر عهده دارد در واکنش به آزاد کردن فرماندهان گروه شبهنظامی آزوف و بازگشت آنها به همراه زلنسکی به کییف به صراحت اعلام کرد که ترکیه مجموعهای از تصمیمات تحریکآمیز را طی روزهای گذشته اتخاذ کرده و در حال تبدیل شدن به یک کشور غیردوست است.
او اقدامات ترکیه را خنجر از پشت نامیده و گفته که ترکیه باید به ترک ناتو و ائتلاف با مسکو فکر کند. این موضوع از آنجا اهمیت دارد که رجبطیب اردوغان از معدود روسای دولتی است که در طول ۱۶ ماه اخیر همزمان با روسیه و اوکراین روابطی نزدیک داشته و حتی روابط آنکارا با مسکو نیز به نوبه خود راهبردی محسوب میشود. با این حال اقدامات اخیر ترکیه در قبال روسیه و نرمش در قبال غرب، از جمله مواردی محسوب میشوند که نشان میدهند اردوغان در دور جدید ریاستجمهوری خود به صورت جدی در سیاستهای دولتش تجدیدنظر کرده است، زیرا از یکسو با انتخاب محمد شیمشک به وزارت اقتصاد و حفیظه غایه ارکان به عنوان ریاست بانک مرکزی فرمان تغییر جهت سیاستهای اقتصادی را نشان داده و از سوی دیگر ضمن تلاش برای عادیسازی روابط با مصر و سوریه به دنبال تعمیق همکاریها با کشورهای عربی خلیجفارس است، به طوری که گفته میشود یکی از اهداف سفر اردوغان به سه کشور قطر، عربستان و امارات، جذب ۲۵ میلیارد دلار سرمایههای خارجی از این سه کشور به منظور تحول در اقتصاد ترکیه است. علاوه بر این کوتاه آمدن اردوغان در قبال عضویت سوئد در ناتو و همراستایی با غرب در برابر پوتین از جمله مولفههایی هستند که نشان میدهند ترکیه برای خروج از وضعیت کنونی دست به تغییرات مهمی زده و به سمت غرب متمایلتر شده است.
کورش شجاعی طی یادداشتی در شماره امروز خراسان نوشت: روابط بین الملل و ارتباط بین کشورها حتی کشورهای دوست و هم پیمان، آن قدر پیچیده است که به سادگی نمی توان درباره آن اظهار نظر و داوری کرد، اما برخی موضع گیری ها و اقدامات آن قدر دور از انتظار بلکه وقیحانه و ناجوانمردانه است که نمی توان عنوانی جز گستاخی، نمک نشناسی و ظلم و جفا بر آن گذاشت آن هم از نوع «جفای روسی» که درباره کشور و مردم ما کم سابقه نیست. فهرست ظلم ها، تعدی ها و تجاوزهای روسیه تزاری به کشورمان آن قدر بلندبالاست که در این یادداشت نمی گنجد. جداکردن بخش های بزرگی از کشورمان و الحاق آن ها به روسیه تزاری و تجاوز آشکار آنان به ایران در جریان جنگ جهانی، به توپ بستن حریم حرم رضوی و ... از جمله جفاهای روسیه آن زمان است. البته به رغم برخی مواضع روسیه به نفع کشورمان در جریان «برجام» ، گربه رقصانی ها و ایجاد مشکلات برای ایران حتی در این مساله مهم و پیش از آن کمک های فراوان سیاسی و تجهیزاتی به صدام در جنگ تحمیلی هشت ساله به کشورمان، مسائلی نیست که از یاد و خاطره مردم و تاریخ پاک شود؛ گرچه نباید برخی مواضع سازنده و موثر روسیه در زمان همین آقای پوتین درباره کشورمان را نادیده گرفت اما امضای لاوروف به عنوان وزیر خارجه روسیه پای نوشته ای که تمامیت ارضی و حاکمیت ایران را بر جزایر سه گانه تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی زیر سوال می برد، نه تنها جفا بلکه خطایی نابخشودنی است که حتما باید جبران شود و از ملت بزرگ ایران عذرخواهی کند. این که نمایندگان شورای همکاری خلیج فارس چنین بیانیه ای را در مسکو به امضای روس ها می رسانند جفا و گناه و خطای استراتژیک روس ها را بسی بزرگ تر می کند و نشان می دهد که روس ها هم با وجود همکاری های زیادی که در زمینه های گوناگون با کشورمان دارند که البته در همه این موارد نیز نگاه نخست شان به منافع خودشان منعطف است، گاه در مواقع و مواضع حساس آن قدر دچار «خودشیفتگی»، «قدرناشناسی» و جفاکاری می شوند که گویا فراموش می کنند به دلیل رهیدن از «چاله» ممکن است به «چاه» بیفتند! روس ها که امروز درگیر جنگی فرسایشی با اوکراین هستند و البته تورم و گرانی در کشورشان بیداد می کند و مشکل گروه «واگنر» را به تازگی پشت سر گذاشته اند، گویا برای به دست آوردن دل کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به خصوص امارات و در موضع انفعالی نگاه داشتن آنان در قبال جنگ با اوکراین و کمک به بالا نگهداشتن قیمت نفت و گاز و ...
با امضای بیانیه ای که تمامیت ارضی کشورمان را درباره جزایر سه گانه ایرانی مورد تشکیک قرار می دهد و بر رسیدگی به حاکمیت این جزایر ایرانی در دادگاه بین المللی تاکید می کند، به دنبال ایجاد نوعی «مرجعیت انگاری» و «کدخدایی انگاری» نیز برای خود در منطقه هستند.
درباره این خطای بزرگ روس ها نکته دیگری نیز قابل اشاره است و آن این که گرچه چینی ها هم در اقدامی مشابه، چندی پیش البته در ریاض مرتکب خطایی استراتژیک شدند که اگر دستگاه دیپلماسی کشورمان به صورت جدی تر و موثر با آن خطا مقابله می کرد شاید توسط روس ها آن هم در مسکو تکرار نمی شد، این که روس ها همسایه ما هستند و باید درباره منافع بلندمدت خود و ارتباط با ایران بزرگ و مقتدر و رعایت حسن همجواری و احترام به ملت بزرگ ایران، با نگاه آینده بین، دقیق و رعایت همه جوانب تصمیم سازی و تصمیم گیری کنند و مرتکب چنین خطاهای بزرگی آن هم در قبال ایران نشوند عذرخواهی روس ها و جبران این جفا و خطای بزرگ در حق ملت ایران برعهده روس هاست و البته پیگیری های سیاسی و دیپلماتیک برای تحقق این مهم اولا وظیفه دستگاه دیپلماسی کشور، ثانیا نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و ثالثا نهادهای مردم نهاد است.
فریدون حسن طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان دور باطل مدیریت و مربیگری فوتبال نوشت: مارکار آقاجانیان، مربی سابق تیم ملی میگوید: «در فوتبال ایران عدهای اجازه نمیدهند کسی وارد چرخه مربیان شود.» اشاره مارکار به این موضوع است که در فوتبال باشگاهی و حتی ردههای ملی با عدهای روبهرو هستیم که همیشه تیم دارند، حالا چه با تیمهای قبلی نتیجه گرفته باشند یا نگرفته باشند. حرفهای آقاجانیان واقعیت تلخ تسلط شبکه دلالی بر فوتبال ایران است. همان شبکهای که همواره برای برخی مربیان تیم دارد، اما برای برخی دیگر که اتفاقاً هم دانش دارند و هم موفق بودهاند هیچگاه تیم ندارد. حرفهای آقاجانیان، اما در سطح بالاتر از مربیان در حوزه مدیریت فوتبال هم صدق میکند. اینکه فوتبال را مدیرانی میچرخانند که در یک چرخه زمانی مرتب میروند و میآیند. موفق باشند یا شکست خورده هم تفاوتی نمیکند درست مثل مربیان!
حرفهای رئیس سازمان خصوصیسازی در خصوص دو مدیرعامل سابق استقلال، یعنی مصطفی آجرلو و علی فتحاللهزاده همان انتقادهای آقاجانیان از چرخه معیوب مربیان فوتبال است. بنا بر آنچه علی قربانزاده عنوان میکند در زمان مدیریت این دو نفر مبالغ قابل توجهی در باشگاه استقلال گم شده است! مبالغ هنگفتی ارز که هنوز هم معلوم نیست چه بر سر آنها آمده و به چه کسی تحویل داده شده است. نکته جالبتر اینکه هر دو مدیر هم هیچ پاسخ قانعکنندهای برای مفقود شدن این میزان قابل توجه پول و اوضاع آشفته استقلال ندارند. موضوع دو مدیرعامل استقلال زمانی جالبتر میشود که با استناد به حرفهای رئیس سازمان خصوصیسازی متوجه شویم که هر دو با قید وثیقه آزاد هستند، آن هم وثیقهای میلیاردی که اگر چنین وثیقهای نبود قاعدتاً هم آجرلو و هم فتحاللهزاده الان باید پشت میلههای زندان بودند، اما آزادند و در حال نقشه کشیدن برای بازگشت به فوتبال، آن هم در شمایل مدیرعامل و نه چیز دیگر. اینجاست که باید دوباره به انتقادهای مارکار آقاجانیان توجه کرد.
مارکار از چرخه فاسد مربیان میگوید، اما فساد این چرخه آنجا نمایانتر میشود که بهوضوح در سطح مدیریت فوتبال هم با این چرخه روبهرو هستیم. مگر نه اینکه مصطفی آجرلو بعد از جمیع افتضاحاتی که در استقلال به بار آورد گزینه مدیرعاملی فولاد شد! مگر یادمان رفته که علی فتحاللهزاده در بازگشتهای مکررش به فوتبال چگونه هر بار میلیاردها تومان ضرر به بیتالمال زد و هر بار با ژستهای خاص خودش و آدمهای معلومالحال اطرافش، پرمدعاتر از قبل برگشته و باز هم تا دلتان بخواهد به بیتالمال ضرر زده است. نکته اینجاست که وقتی هیچ عزمی برای برخورد با این همه مدیر متخلف وجود ندارد و تازه وقتی هم تخلف آنها محرز میشود با وثیقههای آنچنانی آزاد میشوند، چگونه میتوان توقع داشت که چرخه مربیان و جابهجایی بازیکنان سالم باشد؟
مدیر فوتبال تخلف و بیتالمال را حیف و میل میکند، اما خیالش راحت است که برخوردی صورت نمیگیرد. بنابراین میرود و نقشه میکشد که چگونه و با چه ترفند تازهای به فوتبال برگردد.
مارکار آقاجانیان درست میگوید؛ در فوتبال ایران دستهایی در کار هستند تا تنها عدهای مربی سر کار و همیشه تیم داشته باشند، درست مثل تعدادی مدیر که با این همه پرونده فساد و مال مردمخوری همیشه برای بازگشت به فوتبال برنامه و نقشه دارند.