اگه دیوونه ندیدهای؛ به ما میگن دیوونه
اگه دیوونه شنیده ای ؛ به ما میگن دیوونه
منم یه روز عاقل بودم ؛ عشقِ تو مَجنونم کرد
ز شهرِ عقل و عاقلا ؛ یک باره ویرونَـم کرد
به جرمِ عشق و عاشقی؛ به ما میگن دیوونه
بزار مَلامت بکــنن؛ یه خوب و بد میمونه
دلِ من از روز ازل؛ اسیرِ یک نگاهه
حسین رو دوست داره؛ مگه خاطر خواهی گناهه
دیوونه حسینم و ویروونه حُسینم
خراب و مستِ گوشه میخونه حسینم
دلِ هرکی با یاری خوشه؛ یار دلِ ما حُـسینه
ترانه ای که دل رو میبره؛ صدایِ یا حسینه!
عقل از سرِ من پَریده و دیوونگی جا گرفته
حرف اگه داری با خدا بزن!! عَقلم رو خدا گرفته
منم یه روز عاقل بودم؛ عشـقِ تو مجنونَم کرد
زِ شهر عقل و عاقلا یکباره ویرونم کرد
هرکی عاقله؛ غمــی داره… روزگارِ درهمی داره
عاشق نشدی؛ نمیدونی دیوونگی عالَمی داره
بهشتِ من حسینه و سرشت من حسینه
نوشته کتاب سرنوشتِ من حـسینه
دلِ من از روز ازل ؛ اسیرِ یک نگاهه
حسین رو دوست داره؛ مگه خاطر خواهی گناهه