به گزارش تابناک، روزنامه شهروند نوشت: برنجکاران این روزها مضطرب و نگرانند. خیلی از آنها برای برنامهریزی کشت و نشاء مستاصل شدهاند. خشکسالی چند سالی است که بر دل روستاهای گیلان مستولی شده است.
این ماجرا لطمه سختی، هم به برنجکاران وارد میکند و هم از مرغوبیت برنج میکاهد. نکته اینجاست که اقتصاد در بسیاری از خانوادههای گیلان به کشت برنج وابسته است و همین ماجرا سبب شده کمبود آب آن هم در فصل کاشت و داشت برنج، کشاورزان را با مشکل روبهرو کند.
خشکسالی تنها سایهاش را روی مرکز کشور نگسترانده و شهرهای شمالی که بهنظر پربارش هم میآیند، از این ماجرا در امان نماندهاند و حالا روستاییانی که محصول برنجشان وابسته به همین بارشهای الهی است، میمانند با محصولی که کیفیتش را کاملا از دست داده است و سبب میشود قیمت محصولی که کشاورز آن را با زحمت بهدست آورده، بهشدت کاهش پیدا کند و بازار واردات برنج را پررونق کند. برخی از کارشناسان بر این باورند که بخشی از ساختوسازها و ویلاسازیها در شمال کشور به همین ماجرا برمیگردد.
احد وظیفه، رئیس مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور، با اعلام اینکه در شمال کشور نیز مانند دامنههای جنوبی البرز چند سالی است که بارندگیها به میزان نرمال نرسیده، توضیح داد: «شاید اینگونه به نظر بیاید که بارندگی در شمال کشور زیاد است، بنابراین این سوال پیش میآید که چرا دچار خشکسالی شدهاند.
این در حالی است که شهرها و روستاهای شمالی به واسطه محصولی که تولید میکنند، به آب بیشتری نیاز دارند و در واقع باید آب مورد نیاز خود را تامین کنند. حدود سه سال است که این آب در این محدوده جغرافیایی تامین نشده و کشاورز با مشکل روبهرو شده است.»
او با اشاره به اینکه بارندگی در نوار شمالی کشور از اردبیل تا خراسانشمالی از میزان نرم خود کمتر بوده، تاکید میکند: «مشکل این است که در فصل برنجکاری، کشاورزان بیشتر با کمبود باران مواجه هستند و نکته اینجاست که در گیلان یکبار برنج کاشته میشود و در مازندران این اتفاق دو بار رخ میدهد.»
براساس آمارها باید گفت استان گیلان در دو سال گذشته بهطور میانگین ٢٢درصد بارشش کمتر از نرمال میانگین بوده و این آمار در مازندران کمی بیشتر بوده و به ٣١درصد میرسد. در گلستان وضعیت بدتر است و این عدد به ٣٣درصد میرسد و در خراسان شمالی این آمار شدت بیشتری پیدا میکند.
وظیفه بر این باور است که سیمای کلی شهرهای شمالی در چند سال گذشته بهشدت تغییر کرده و این تغییر عاملی برای کاهش ذخیره باران شده است. او میگوید: «جنگل یکی از مهمترین عواملی است که نقش مهمی در نگهداشت باران دارد، اما تغییرات چند دهه گذشته میزان جنگلهای شمال کشور را به نصف رسانده است.
قسمتی از جنگل برای چوب و کاغذ از بین رفته و قسمتی نیز برای ساختوساز شهرها و جادهسازی از بین میرود و این موضوع جذب آب باران را بهمراتب کاهش میدهد و در کنار تغییر اقلیم و نوسان بارندگیها سبب شده میانگین بارش با کاهش روبهرو شود و میانگین بارشی که ٢٥٠میلیمتر در سال بود، به ٢٠٠میلیمتر کاهش پیدا کرده است.»
این در حالی است که خلیل محمدی نودهی، کارشناس منابع طبیعی استان گیلان، در گفتوگو با «شهروند» به این موضوع اشاره میکند که بارندگیهای کم، کشاورزی را با مشکل روبهرو میکند، به این معنا که خشکسالی سبب شده هر چقدر به سمت روستاهای حاشیه دریا نزدیکتر بشویم، این کمبود آب و خشکسالی خودش را بیشتر نشان بدهد.
او علت این ماجرا را اینگونه توضیح میدهد: «از بین رفتن جنگلها سبب شده آب کمتر در زمین نفوذ پیدا کند و چون از اول فروردین تا مردادماه میزان بارش هم کاهش پیدا میکند، کشاورز با کمبود آب روبهرو میشود، زیرا هماکنون سد سفیدرود و سد سنگسر جوابگوی نیاز کشاورزان این خطه نیستند.»
محمدی توضیح میدهد: «شرایط بد آبی سبب شده در بسیاری از روستاها مردم چاههای عمیق حفر کنند و به منابع زیرزمینی پناه ببرند.»
او برخلاف وظیفه که ساختوسازها را عاملی برای افزایش خشکسالی میداند، بر این باور است که وقتی کشاورز نمیتواند آنطور که باید محصولش را تولید کرده و آن را به فروش برساند، نمیتواند امرار معاش داشته باشد، زیرا کشاورزی در این استان تکمحصولی است و مانند استان مازندران نیست که مرکبات هم داشته باشد، به همین دلیل کشاورز ناچار میشود بخشی از زمین را برای امرار معاش خود و خانواده بفروشد و همین موضوع سبب افزایش ویلاسازی و تغییر کاربری زمینهای کشاورزی میشود.
او میگوید: «این ماجرا یک بحث دیگری را هم بهدنبال دارد و آن هم مهاجرت جوانان از روستاها و در نتیجه روی آوردن به مشاغلی است که اصلا مناسب نیست. در واقع با دیدن سرنوشت والدین و بزرگترها، نسل جدید از کار کشاورزی گریزان شده و به فکر فروش زمین افتادهاند.»
این کارشناس منابع طبیعی بر این باور است که ادامه پیدا کردن این روند، هم ترکیب و آرایش طبیعی و هم ترکیب جمعیتی استان گیلان را تغییر میدهد و جنگلی که میراث قرنها پیش است، با این شرایط تا چند سال آینده رو به نابودی میرود و این امر میتواند هم بافت اجتماعی استان و هم فرهنگ آن را دستخوش تغییر قرار دهد.»