حیدر حیدر اول و آخر حیدرحیدر حیدر ساقی کوثر حیدرحیدر حیدر ای مظلومه فاتححیدر حیدر فاتح خیبر حیدرافتاده در بستر زهرا باباچشمات از اشکت شده دریا بابامیبینم چه بغضی توی صداتهیا زهرا داری روی لبها باباقربون دستای لرزونت باباپر خونه زلف پریشونت بابااشکاتو پاک کن مگه زینب مردهقربون چشمای گریونت بابا سر بند زردت شده هم رنگه رورد خون خشکه روی گوشه ی ابرواما انگار رفته دلت اونجا کهشب بود و تنهایی و غربت و تابوتمیریزه آب روون اسما ای وایرو جسم بی جون زهرا ای واینیمه ی شب تاریکه ، تاریکه تاریکحیدر مونده تنها تنها ای وایعمری این غم قاتل قلبت بودهوقتی پر زد دیدی که ابرو کبودهمیسوختی و میگفتی یار جوونمزهرا جان خیلی برا داغ تو زودهبابا تو امشب میشی مهمون مادراز ما بیشتر دردتو میدونه مادرامشب میشه مرهم زخم سر تواشک سرخ چشمای گریونه مادردنیا آباده صدقه سر حیدرعالم خاک محضر قنبر حیدرهم امشب دست هممون رو میگیرههم روز محشر ماره میبره … حیدرای جان دلها علی مولا مولاشاه مردان یا علی مولا مولابرگه ی بندگی و آزادی موامشب کن امضا علی مولا مولا