رضا رحیمی: به گزارش «تابناک»، بر اساس اطلاعات جدیدی که مدیریت منابع آب در اختیار رسانهها قرار داده است، میزان بارش سال آبی جاری نسبت به دوره بلندمدت ۲۱ ساله ۱۴.۳ درصد کاهش را تجربه کرد. همچنین میزان بارندگی نسبت به سال گذشته ۴.۴ درصد افزایش را تجربه کرد.
بر اساس آمارها استانهای خراسان رضوی، هرمزگان، سیستان و بلوچستان، قزوین و تهران با کاهش بیش از ۳۰ درصدی بارش نسبت به دوره بلندمدت بدترین شرایط را در سال آبی گذشته تجربه کردند. از طرفی سه استان ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر بیش از ۲۰ درصد افزایش بارش نسبت به دوره بلندمدت را داشتند.
همچنین به صورت کلی ۱۰ استان کشور بارش فراتر از دوره بلندمدت را به ثبت رساندند و ۲۱ استان نیز کمتر از متوسط ۲۱ ساله بارندگی دریافت کردند.
اطلاعات آبی حوضههای آبریز نیز نشان میدهد هر ۶ حوضه آبریز درجه یک کشور نسبت به متوسط ۲۱ ساله با کاهش بارندگی مواجه شدند که بیشترین میزان کاهش در شمال شرق کشور با ۵۶ درصد کاهش بارندگی نسبت به دوره بلندمدت به ثبت رسید.
در حوضههای آبریز مهم نظیر دریاچه ارومیه کاهش بارش ۱۱.۳ درصدی نسبت به بلندمدت اتفاق افتاد و همچنین حوضه آبریز درجه دوم گاوخونی نیز ۵ درصد افزایش بارندگی را تجربه کرد.
برخی کارشناسان دلیل تفاوت ایجاد شده در میزان بارش برخی مناطق جغرافیایی کشور و کاهش بارشها در شمال غرب و مرکز و افزایش بارشها در غرب و جنوب غرب کشور را ناشی از منشأ ریزشهای جوی میدانند.
به طوری که به باور آنها در سال آبی جاری گذشته سامانههای مدیترانهای نسبت به دورههای گذشته کمتر بر بارشهای کشور اثر گذار بودند که نتیجه آن کاهش شدید بارشها در شمال غرب کشور و به ویژه حوضه آبریز ارومیه بود و از آنسو سامانههای کم فشار سودانی که منشأ بسیاری از بارشها در جنوب غرب کشور هستند، نسبت به سالهای گذشته اثر گذاری مطلوبی از خود بر جای گذاشتند.
صرف نظر از سال آبی گذشته و عملکردی که در مهار و کنترل آبها در این سال رخ داد، پرسش مهم این است که سال آبی جاری چگونه خواهد بود و متولیان آب و خاک کشور عملکرد خود را در این سال آبی چگونه باید تنظیم کنند.
همانطور که پیشتر اشاره شد برخی کارشناسان و متخصصان بر این باور هستند که ارزیابیهای علمی و مهندسی حکایت از ورود به یک دوره ترسالی جدید دارد که البته این احتمال با قطعیت مطرح نمیشود تا اگر رخ نداد برای این افراد شائبه طرح مباحث غیر علمی و غیر کارشناسی مطرح نشود.
با این وجود آنچه که گزارشهای مفصل و دقیق علمی و بلند مدت کشور نشان میدهد این است که اساسا اقلیم ایران یک اقلیم گرم و خشک است و هر گونه برنامه ریزی و اقدام مدیریتی باید بر اساس همین نکته مهم علمی پایه گذاری و اجرایی شود.
این نکته را از آنجایی مورد تاکید قرار میدهیم که میدانیم به صورت کلی ۶۵ درصد از اراضی کشور در گستره اقلیمهای خشک و فراخشک قرار دارد و بر اساس آمارهای بلند مدت دورههای خشکسالی کشور نه سه ساله و چهار ساله بلکه دست کم ۱۰ ساله است.
جدا از اینکه سال پیش رو ترسالی در پیش باشد یا خیر نکته مهم این است که مطابق آمار طی ۳ دهه گذشته ذخایر آب زیر زمینی کشور از ۱۳۰ میلیارد متر مکعب به کمتر از ۱۰۰ میلیارد متر مکعب رسیده است که همین نکته مهم نیز ضرورت اقدام فوری و جدی برای حفظ و جبران ذخایر آب زیر زمینی را متذکر میشود.
نکته مهم دیگر این است که بر اساس بسیاری از آمار و ارقام مستند چیزی حدود ۸۸ تا ۹۰ درصد از آب تجدیدپذیر کشور هم اکنون در بخش کشاورزی با راندمان بسیار پایین به مصرف میرسد و این در حالی است که میانگین مصرف آب در بخش کشاورزی در جهان ۷۰ درصد و در کشورهای توسعه یافته کمتر از ۴۰ درصد آن هم با بازدهی بسیار بالاست.
دیگر آمار و ارقام نشان میدهد در ایران چیزی حدود سالانه ۹۳ میلیارد متر مکعب آب برای تامین مصارف مختلف مصرف میشود که بیش از ۲ برابر شاخص بین المللی تعریف شده برای این مهم است.
مصرف این میزان آب به صورت سالانه در کشور همچنین در حالی است که بر اساس اسناد بالادستی آب قابل برنامه ریزی کشور تنها ۸۱.۵ میلیارد متر مکعب است و این یعنی نه تنها سالانه بیش از ۲ برابر شاخصهای بین المللی در کشور آب برداشت میشود، بلکه این رقم ۱۱ میلیارد متر مکعب از آب قابل برنامه ریزی مصوب و قانونی نیز بیشتر است.
همه این موارد در کنار هم نشان میدهد صرف نظر از اینکه سال آبی پیش رو ترسالی در پیش باشد یا خشکسالی، همچنان کار نکرده در حوزه مدیریت منابع آب کشور بسیار زیاد است و صیانت از منابع آب کشور به ویژه آبهای زیر زمینی که قطعاً بخش قابل توجهی از آن سهم آیندگان است، باید در دستور کار قرار بگیرد.
اقداماتی مانند هماهنگی بین دستگاهی، بهبود کیفیت حکمرانی آب، اجرای صحیح و نه شعاری الگوی کشت، افزایش راندمان کشت محصول در بخش کشاورزی، پایش و کنترل دقیق مصارف سطحی و زیر زمینی، نوسازی و اصلاح شبکههای آبرسانی و... که در صورت اقدام میتواند بخش قابل توجهی از مشکلات آبی کشور را کاهش داده و میزان انعطاف پذیری کشور در برابر خشکسالیها را افزایش دهد.